#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سلام همراز جان.... من همیشه سرگذشت ها و عبرت ها رو میخونم ولی اولین باره میخوام نظر بدم. داستان اون خانمی که گفتن پدرشون تعصبی بوده به زور شوهرشون داده و اون اتفاق ها براش افتاده رو. خیلی دوست داشتم واقعا همچین عبرتایی که میذارن داخل گروه باعت میشه بقیه هم کمتر اشتباه کنن میخواستم بهش بگمهمین که اون لحظه دراوج درماندگی تمام توکلتو به سمت خدا بردی خودش راه نجاتت شد خدارو روزی هزار مرتبه شکر کن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بابام میگه تو مراسم خواستگاریت نمیام ... چیکار کنم🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

سلام من یه دختر 22 ساله هستم که تو زندگیم خیلی سختی کشیدم از نظر خانوادگی و روابط پدر و مادرم... احساس میکنم الانم که به این سن رسیدم هنوز بدبختی هام ادامه دارن و تموم شدنی نیستن... طوری که دارن رو اینده ام هم تاثیر میذارن... برام خاستگار میاد. ولی این خاستگار اخری واقعا همه ی شرایطش عالی بود و همونی هست که من میخوام... بابام معتاده و میگه تو جلسه خاستگاری نمیاد با این وضعش... برا همین نذاشت بیان خونه و مجبور شدیم جلسه اول بریم هتل صحبت کنیم... الان میترسم... نمیدونم باید چیکار کنم... میگه تا ترک نکنم نمیام و اصلا هم قصد ترک نداره...دارم دیوونه میشم...داره با اینده ام بازی میکنه خودش متوجه نیست... خانواده ی آبروداری هستیم و هیچ کس از اعتیاد پدرم ظاهرا مطلع نیست.. ظاهر پدرمم زیاد تابلو نیست... شما بگید من باید چیکار کنم؟ تو رو خدا کمکم کنید ‌‍‌@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام دوباره به عزیزان در مورد دحتر خانم گل 16ساله که با خونواده مشکل داره خواستم بگم عزیز دلم من خودم مادرم یه دختر هم سن خودت دارم ماهم باهم به مشکل خوردیم الان دیگه بین مادر دختری یا پدر دختری این دلیل نمیشه که دختر عزیزم زود بگی من ازدواج کنم راحت میشم زندگی میشه گل وبلبل اصلا اینجور نیست نکنه خدای نکرده خودتو از چاله به چاه بندازی من ده مورد از آشنا دوست فامیل همسایه دیدم وشنیدم به خاطر این طرز فکرشون کاری کردن که فقط پشیمونی داشته وباسن پایین کارشون رسیده به طلاق دختر گلم عزیز دلم.الان فقط باید هدفت درس خوندن باشه تا دانشگاه خوب دربیای واونجا انشالله موقعیت های خوبی برات پیش میاد اگرهم علاقه به درس خوندن نداری میتونی کار هنری یاد بگیری اگرحتی اجازه نداری به کلاسهای آموزشی بیرون بری میتونی از اینترنت بهترین هنرها رو یاد بگیری حال وهوات خیلی عوض میشه میتونی بچه هایی که تحمل سختی تو خونه رو ندارن اصلا نمیتونن باکسی که باعجله برای ازدواجشون انتخاب کردن رو هم تحمل کنن ازدواج توسن پایین خوب نیست مگر اینکه کامل پخته باشی بتونی درست وغلط رو.تشخیص بدی که در مورد شما دختر گلم فک نکنم اینجور باشه بیشتر فک کن تا خودتو زندگیتو تباه نکنی به دختر منم دعاکنین خوشبخت وعاقبت به خیر بشه با همه جوونا ونوجوانای عزیز @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃💕🍃 زندگی منو خانواده همسرم ...

من یه خانم هستم که دوتا بچه دارم حدود ۱۵ سالی ازدواج کردم وتو این مدت با خانواده همسرم تو یه مجتمع زندگی می‌کنیم یعنی واحد ما بنام مادرشوهرم هست وما این چند سال زندگی می‌کنیم..با اسرار وپافشاری من از اولین سال ازدواج وفروش همه ی طلاهای که سرویس وحلقه ازدواج م بود ومقدار یش هم بابت هدیه از پدر ومادر واقوام دریافت کرده بودیم تونستیم یه خانه نقلی بخریم حتی ماشینی م که با پول طلاها خریده بودیم اونم فروختیم هیچ وقت به شوهرم نگفتم طلاهای من ..همیشه هم بهش اقتدار دادم ومیگفتم طلاهای بیشترش خودت برام خریدی و طلا رو میشه همیشه خرید اما خانه نه...این رو هم باید بگم طلاهای که تو این مدت اضافه کرده بودیم با صرفه جویی من چه از نظر پوشاک وخوراک مهیا شد...تو این مدت من خیلی صرفه جویی کردم واز خیلی خواسته هام زدم حتی برای روز زن وتولدوهیچ کادویی نگرفتم ..و همیشه می گفتم مادرامون واجب ترند برای اونا بخر من می دونم نداری به علت مشکلات مالی شوهرم مجبوره بره اسنپ کار کنه ...اما جدیدا خیلی تنبلی میکنه و هو ای سرد وخیلی چیزها رو بهانه میکنه من بهش میگم الان جوانی و می تونی کار کنی ..اما اگه یه پولی به دستش برسه کلا دیگه پشتش شل میشه ونمیره سر کار ..امروز دعوای سختی کردیم بهش گفتم منم خیلی خواسته دارم خیلی چیزا دلم می خواد اگه بری کار کنی منم می تونم بخرم ...برگشته میگه خودت خواستی خانه دار بشی پس باید نداریم تحمل کنی ..منم بهش گفتم راست میگند زنی که خرج نداره ارج نداره ..لااقل کارت یارانه هارو بده بهم ..خودشم می دونه کلا الکی خرج نمیکنم وبیشتر پس انداز میکنم ویه تکه طلا یا چیزای ضروری میخرم اونم با مشورت خودش اما برگشت بهم گفت هر وقت خواسته طلاق بگیری کارت رایانه رو هم میدم من همه ی این سالا پا به پاش اومدم جلو ..بعضی وقتا کم می‌آورد اما من بهش میگفتم تحمل کن سختی ها تموم میشه و ما خیلی از بقیه همسن هامون تو فامیل جلوتریم اما انصاف نبود که اینا بگه.. حتی چند باری هم قبلا بهم گفته اگه قرار بود دوباره انتخاب کنم دوباره تورو انتخاب میکردم چون خیلی همراهی..خودشم چندبار تاحالا گفته زن قانعی هستی .اما نمی دونم کجای کارم اشتباه بوده.. چرا نباید یه پولی تو دستم باشه ..راهکار بهم بدید .و این را هم بگم که ماه پیش دروغ بزرگی بهم گفت که قراره یه وام از سر کار بدند بهمون و من خیلی خوشحال شدم وگفتم خداروشکر ماشین می خریم ودو سه روز تو سایت دیوار دنبال ماشین بودم ..اما بعد فهمیدم دروغ گفته وقتی دلیل کارش پرسیدم گفت چون نمی خواستم درخواست مادرت قبول کنم ..چون مادرم بهمون پیشنهاد داده بود که بهمون پول قرض میده تا ماشین بخریم و می خواست با این دروغ من از گرفتم پول از مادرم منصرف کنه.اما من بهش گفتم به چه قیمتی خودتو پیش من بی اعتبار کردی ..اما ایشون گفت چون باید یه جوری قانع ت میکردم پول مامانتو قبول نکنی وبه این راه به ذهنم رسید ..فوقش چند روز ناراحت میشی از دستم من به این نتیجه رسیدم به خاطر اینکه سریع میبخشمش همیشه وهمیشه من تو دعوا پیش قدم اینکارو کرده راهنمای کنید ببخشید خیلی طولانی شد من دوتا دختر گلم دارم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

💙🧿 منم از دعا و توسل جوابی نگرفتم ...

من قبلا خیلی دعا می کردم و از خدا میخواستم که بهم یه زندگی پر از عشق و آرامش بده. هیچ وقت شخص مد نظرم یه فرد پولدار و خوش قیافه و تحصیلکرده و امثالهم نبود. فقط یه مرد واقعی میخواستم که کنارم بمونه و یه زندگی ساده داشته باشیم. ولی با گذشت زمان متوجه شدم دعاهام هیچ تاثیری نداره. حتی میدیدم دخترای دور و برم چقدر راحت و زود ازدواج میکنن با خودم میگفتم خدایا یعنی اینا هم کلی دعا کردن و اشک ریختن و متوسل شدن؟ فکر نکنم. زیارت هم زیاد رفتم، حتی قسمت شد مکه هم رفتم. بهم گفتن هرکی بار اولش باشه بره مکه هرچی بخواد از خدا استجابت میکنه. خیلی امیدوار بود ولی بازم خدا جوابم رو نداد. الان خیلی بی اعتقاد شدم. باور کنین دیگه هیچ اعتقادی به دعا و امثالهم ندارم و دیگه دعا هم نمی کنم. همش با خودم میگم اشتباه کردم انقدر برا ازدواجم به خدا التماس کردم، برا من یکی که جز ناامیدی و بی اعتقادی چیز دیگه ای نداشت. کاش از اول همه چی رو میسپردم به خدا و ازش چیزی نمی خواستم. مطمئنم الان وضع اعتقادیم خیلی بهتر از الان بود. حداقل دلم نمیسوخت که خدای من اشک و آه من رو دیده و براش اهمیتی نداشته. اینا رو نگفتم خدای ناکرده کسی رو از دعا و توسل و اینجور مسائل ناامید کنم، نه اصلا. شما پرسیدین من جواب دادم. شاید مشکل از خود من بوده که به نتیجه نرسیدم، الانم دیگه بی خیال شدم کلا. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

یک زندگی یک آشنایی👇🍃

سلام داستان آشنایی منو آقام برمیگرده به دوسال پیش ما تو کانال ازدواج فرم داشتیم هردومون که ایشون درخواست داده بودن و برامون تشکیل گروه دادن.... بعد یکی از قوانین تشکیل گروه این هست که شخصی همدیگه نریم اگر بریم و بفهمن فرم رو حذف میکنن و دیگه معرفی صورت نمیگیره... تو گروه باهم صحبت کردیم دیگه خداحافظی که کردیم دیدم ایشون اومدن پی وی بعدم که خودشون رو معرفی کردن کلی التماس کردن که به مسؤل اطلاع ندم که ایشون اومدن پیویم😅 ... منم هیچی نگفتم دیگه تو شخصی اسمم رو پرسید منم گفتم شما فک کن شوکت اسممه😂😂 خب که چی چقدر تاثیر داره توی انتخابتون اون موقع گفتن هیچی همینجوری پرسیدم وگرنه فرقی نداره 😆 .... دیگه بعدش که اومدن خونه و دیدار حاصل شد بعد از خواستگاری رسمی مادرم گفتن چن ماه باشه برای آشنایی اونا خیلی عجله داشتن و میخواستن سریع عقد انجام بشه... مامانمم میگفت اینا که اینقدر عجله دارن شاید اشکالی در کارشون باشه و قبول نکرد و گفتن حداقل یکماه بابت آشنایی.... دیگه منم بعد خواستگاری میخواستم برم یزد برای تحصیل میرفتم یزد... خودمون یکی از شهرستان های شیراز هستیم ولی آقام خود شیراز میشینن، وقتی از خونه حرکت کردم که برم ترمینال ایشون بهم گفته بودن که میان ترمینال تا همدیگه رو ببینیم... منم هیچی به خانوادم نگفتم که ایشون قراره بیاد چون اگه میدونستن ممکن بود اجازه ندن... فقط یکی از خواهرام اطلاع داشت اونم چون باهام بود دیگه ترمینال که رسیدم ایشون تماس گرفتن و کلیییی برام خوراکی خریده بودن😋فندق و انجیر و لواشک و ... کلی ذوق کردم بابت اون خوراکیا ولی به روی خودم نیوردم و کلی تعارف الکی تیکه پاره کردم بعد قبول کردم😂.... ایشونم ساک من و خواهرم و کوله منو گرفت و تا جایگاه اورد برامون وقتی میخواستم بره سوار اتوبوس بشم دویدم رفتم از جیب کوله پشتیم که دست ایشون بود طوری که متوجه نشه یه سیب قرمز برداشتمو وقتی داشتم از پله اتوبوس میرفتم بالا که با ایشون خداحافظی میکردم اون سیب قرمز رو دادم بهشون😊... وقتی گفتن ممنونم لطف کردید به جای خواهش میکنم گفتم میدونم که لطف کردم😁و خداحافظی کردیم به گفته آقام تا خود خونه اون سیب رو بو میکرده و ذوق میکرده😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خوبید به اون خانم که قراره خواستگار برای خواهرش بیاد و می‌ترسه جور نشه بگید آیه 14 سوره آل عمران را بخونن تو خونشون فراوان حتما که به خیر و خوشی به اتمام میرسه❤️❤️❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🌸🍃🍃🌸🍃 برشی از یک زندگی 🍂 سلام اول از کانالتون تشکر کنم واقعا خیلی خوبه حالم خیلی بده لطفا پیام منم تو کانال بزارین