🎶♥️🎶 #تجربه_اعضا #ایده_زیبایی حرفهای نازگل جونم سلام بر همراز خانم ممنونم از کانال خوب وپر انرژیتون من خیلی وقته که خاموش هستم تشکر میکنم از خواهرای عزیزی که ایده های معنوی گذاشتن من نتیجه گرفتم 🌷منم میخاستم تجربیات خودم بذارم کانال شاید خواهرای عزیز استفاده کردند من نزدیک بیست پنج ساله که شبا پوست صورتم میشورم(کرم ویتامینه شب مارک یاردلی )میزنم چشمام سرمه میزنم چون من پوستم یکم خشکه وقتی میرم حمام لوسیون بدن فرانسوی استفاده میکنم خیلی عالیه قبل از اینکه برم حمام روغن نارگیل میزنم بعد از حمام یکم موهام نمناک هس روغن سیاهدانه میزنم خیلی عالیه برای دست وصورتم ماکس استفاده میکنم خیلی عالیه از خود تعریفی نباشه الان صورتم عین دخترای جوان. ممنونم که پیام منو بذارین کانال انشاالله همیشه سلامت وتندرس باشین❤ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 گاهی یک زَن از اَنبوهِ خَستِگی ها و آرِزوها پَناه می بَرَد به کُنجِ آشپَزخانه اَش ! می شویَد، هم می زَنَد، می پَزَد وَ دَر کَمالِ ناباوَری حالَش خوش می شَوَد ! هَمین قَدر ساده، هَمین قَدر عَجیب... 💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

ادمین: ❣❣❣ درددل سمیرا رو بخونید...دختری که در معرض یک بی آبرویی قرار میگیره و.... اگر در زندگی شما عبرتی وجود داره برامون ارسال کنید... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا

نماز خوندم ، شام خوردیم.ولی بازپیمان زنگ تزد،پریساکه دیدنگران هستم گفت شایدخسته بوده ولی حتمایه زنگ میزنه.رفتم تواتاقم مشغول درس خوندن شدم،نزدیک پنج صبح بود،که باصدای زنگ تلفن ازجاپریدم وسریع گوشی برداشتم.و برای اولین بار من گوشی رو برداشتم،پیمان بود گفت سلام عزیزم خوبی،می دونستم خودت گوشی رو بر می داری خیلی دلم برات تنگ شده تا رسیدم شروع کردم به کار که زودتر کارام رو بکنم و برگردم.گفتم منم خوبم،ولی خیلی دلتنگتم.پیمان خواست باعمه‌حرف بزنه که گفتم خوابه.داشتیم صحبت میکردیم که تلفن قطع شد.اون روز دانشگاه نرفتم وباپریساوعمه و مرضیه و راننده رفتیم خونه پریسا.واردحیاط که شدیم باورنمیکردم که این خونه پریسابوده.شایدحیاطش به هزارمترمیرسید.باوجودی که باغچه هاخشک بودن،ولی هنوززیبابود.یه پیرمردبایه زن اومدن جلومون،که عمه گفت نگهبان خونه هستن.پریساوقتی وضعیت حیاط رو دیدباپیرمرددعواکرد.پیرمردگفت آخه خانم الان زمستونه فایده نداره خوب شما هم که نبودین حوض ها رو برای چی آب کنم تا فردا مهلت بدین همه جا رو تمیزمی کنم. پریساگفت پس شروع کن که آقا داره میاد خدیجه تو هم بیا به مرضیه کمک کن زود باش،و رفتیم بالا.پریساکلید انداخت ودر ورودی رو بازکرد و وارد همون جای افسانه ای شدیم.پیمان برام ازخونه پریساخیلی تعریف کرده بود.واقعاخونه شیکی بود.تاشب خونه تمیزومرتب شد. پیمان دوباره شب زنگ زد و اول با عمه و بعد باپریسا حرف زد وبعدگفت گوشی بده به پریسا، که شوهرعمه گفت اول بزار من کارش دارم و گوشی رو گرفت .خیلی بازپیمان حرف زد و بعدهم قطع شدو من نتونستم باهاش حرف بزنم.سریع رفتم بالا،بعدازچنددقیقه دوباره تلفن زنگ خورد،گوشی برداشتم پیمان بود،نیم ساعتی باهاش حرف زدم ویکم آروم شدم.گفت هرروزساعت چهار صبح بهم زنگ بزنه که همه خواب باشن .و اون هر شب این کار و می کرد.روزی که قراربودهاناوباباش بیان رسید،ولی پیمان کارش طول کشیده بودوهنوزنیومده بود.همه خوشحال بودن.عمه هم خونه خودش وهم خونه پریسارو پر از گل وشیرینی وانواع خوردنی هاکرده بود.بیستم اسفند ساعت شش صبح روز پنچشنبه بودکه هاناوباباش اومدن وهمه ماتوفرودگاه ازپشت شیشه نگاه میکردیم. پویان کنارپریساایستاده بودوشونه هاش رو میمالید.پریساسه بودکه هاناروندیده بود.وقتی همدیگه رودیدن توبغل هم رفتن وتاچنددقیقه فقط گریه میکردن. شوهرش هم پریسارو توبغل گرفت وروبوسی کرد.پریسامن رو به خسرومعرفی کرد و گفت : رویا دختر دایی من و کسی که باعث شد من حالم خوب بشه.با خوشحالی گفت خوشبختم خیلی ممنونم. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

سلام ماهی جون لطفا پیام منو بزارید توی کانال از همه هم میخام همین که پیام منو خوندن خواهشا ی نظری بدید 😔 من کسی رو دوست دارم اونم همین طور خیلی همو میخاییم ولی خانواده ها رضایت نمیدن جوری که بحث به دعوا و کتک کاری رسیده ولی ما به هم پیام میدیم و با هم صحبت میکنیم ی مدتی هست توی پیام دادنمون قبلا اصلا این جوری نبود .. وقتی پیام میده فرضی حساب میکنه وصلا تو پیام هاش از بغلم و بوس و اینا شروع میشه تا (ببخشید ببخشید ولی باید بگم چون دارم نابود میشم) پیام های رابطه نزدیکی و تا اخر ....🔞 ( فقط هم تو پیام اصلا اصلا تو واقیت همچین چیزی نمیخاد و حرفی نمیزنه )( فقط تو پیام دادن هست و به صورت فرضی ) خیلی تلاش کردم زیاد ولی نمیدونم چرا اصرار به همچین پیام هایی داره 😔 باهاش صحبت کردم و حرف زدم که چرا دلیلش رو پرسیدم اما متاسفانه جوابی نداره خواهش میکنم کسی در این مورد حرفی داره بگه و بگید چی کار کنم آیا؟؟؟ آیا با این گونه پیام ها میشه مرد آروم بشه و (ارضا ) هم از لحاظ روحی و جسمی بشه ؟؟؟ خواهش میکنم کمکم کنید 😭😭😔😔😔😔 و ی راه حل جلوم بزارید آیا با این که خانواده راضی نمیشن اما ما همو دوست داریم ادامه بدم ؟ و به نظرتون دلیل این پیام ها 🔞 که اصرار زیاد دارن چیه و چی کار کنم 😭 تشکر @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

من تو 13 سالگی فهمیدم که یه پسره که همسن خودمه منا دوست داره و همش سر راهم می ایستاد تا منا ببینه بعد که خواهرش بهم گفت که داداشم تو را دوست داره منم عاشقش شدم خیلی دوسش داشتم اون موقع ها که گوشی نبود چند بار از طریق خواهرش نامه رد و بدل کردیم وقتی که 15سالم شد دیگه هیچ نامه هم ندادم و قطع رابطه کردم ولی هنوزم هم را دوست داشتیم تو سن 18سالگی داییم منا از مامانم خواستگاری کرده بود همه داداشام و آجیام و بابام موافق بودن و به من گفتن چون دایی هام با مامانم قهرن تو با ازدواجت اینا را آشتی میدی و رابطشون خوب میشه واگه جواب مثبت ندی باز اینا رابطشون را قطع میکنن منم به خاطر مامانم که خییییلی داداشاشا دوست داشت قبول کردم و شوهرم از همه لحاظ خیلی مرد خوبیه و منم خیییلی دوسش دارم و یه دختر 11 ساله و یه پسر 6ساله هم دارم ولی همونطور که اکثر مردم تو زندگیشون مشکل دارن منم مشکلاتی دارم و هر کاری میکنیم حل نمیشه من فکر میکنم که به خاطر اینه که شاید اون پسره منا نفرین کرده چون شنیدم که بعد ازدواج من کلی با خونوادش دعوا کرده حتی پیش شوهرمم رفته بود و گفته بود این دختره ماله منه چرا رفتی سراغش و از این حرفا. الان من به این فکر افتادم که بعد 15 سال به پسره پیام بدم بگم منا ببخشه شاید گوشه ای از مشکلاتم حل بشه چون هنوزم همو میبینیم دوست داریم همو نگاه کنیم البته ناگفته نماند که پسره دو ساله که یکی را عقد کرده و هنوز عروسی نگرفته و شوهرمم باهاش رفیق شده و زمستونا که کشاورزی نیست باهم میرن سر کار ازتون میخوام راهنماییم کنین که آیا بهش پیام بدم که منا ببخشه یا نه ممنون از کانال خوبتون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃🌼♥️🌼🍃🍃 سلام در جواب خانمp ک30سالشونه میخواستم بگم نکنی این کارو خانوم اولن اون آقا اگه شما رو فراموش نمی‌کرد زن نمی‌گرفت حالا ک گرفته ینی باهاش کنار اومده میخای پیام بدی داغشو تازه کنی زندگی زنشم بهم بزنی ک چی بعدشم فک می کنی پیام میدید میگی ببخشید اونم میگه خواهش میکنم و تمام ن خانم عزیز اینطوری نیس مطمعن باش ادامه پیدا می‌کنه اگه زنش فهمید ابروتو برد چی بعد تو یک درصد فک کن همسرت متوجه بشه میخای چیکارکنی اگه بخشیدت تا آخر عمر بهت شک داره و چکت می‌کنه اگه نبخشتم ک هیچی دیگه اگرم هیشکی نفهمه اون پسره بازنش سرد شد خدا ک هست کی تو زندگیش مشکل نداره ک تو بجای اینکارا از خدا کمک بخاه 💁‍♀@serfanbanovan🙋‍♀ ...............🌸🍃............

سلام... خواستم یه نصیحت کنم به خانومای جوون و تازه عروس من خودمم انگاری تازه عروسم و ۱۹ سالمه یه سال و سه ماهه از عروسیمون میگذره واسه خانمایی که کنار خونه پدرشوهرشون نمیخوان زندگی کنن خواهرای گلم مگه چه عیبی داره شما که نمیخوایین داخل خونه بقول من قاطی اونا زندگی کنین من خودم تو یه اپارتمان با مادرشوهرم اینا زندگی میکنم شوهرم تک فرزنده خداشاهده هیچچچچ بدی تو زندگیم از پدر شوهر مادرشوهرم ندیدم هرچی بوده به ما محبت بوده حالا درسته که پدرشوهر مادر شوهر ها با هم فرق دارن ولی شما سعی کنین عاقل باشین مهربون باشین نه که هالو باشین ها ببخشید عاقل و مهربون باشین .. توی ایم اوضاع مالی همه مردم با شوهراتون کنار بیایین با این هنه دغ دغه فکری و مالی شما دیگه فکر خونه رو تو سرشون نکنین من خودم دوست ندارم از کنار پدرشوهرم اینا برم ولی خب اگ میخوایین اونجا نمونین یکی دوسال حداقل بخاطر دل شوهرتون بمونینبعد اروم و مخربون ازش بخوایین که برین یجا دیگه نه با قهر و منت که اوضاع بدتر میشه .. بنظر من پدرشوهر مادر شوهرم مثل پدرمادر خود ادم شما اینطوری فکر کنین که اگ کار خطایی میکردین پدر مادرتون دعواتون نمیکردن یا بعضی وقتا باهاتون قهر کوچولو نمیکردن سر یه مسئله ای پس اینام بنده خداها پدر مادرن بلانصبت ازدهای دوسر نیستن😁😁😁 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿