دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃 زندگی نازخاتون.... 🍃
داشتم با بهروز املا کار میکردم که خدمه گفتن تاج ملک و کاوه اومدن ...
بی خبر اومده بودن و رفتم به استقبالشون ....
تاج ملک پیاده شد و گفت : چمدون نیاوردم زود بر میگردیم...
زری برای ملاقات خواهرش که بیمار بود رفته بود و خونه واقعا از نبودش بی روح بود ...
تاج ملک دستشو جلو اورد و مثل هربار که منو میدید سرمو بو_سید و گفت : دلتنگی تو نمیزاره که به کاوه گفتم منو ببر شیراز ...
کاوه گفت : تاج ملک فکر میکنه شیراز فیروز کوه که بغل دستمه و توقع داره امر میکنه اجرا کنم ....
_ غر نزن مگه پیر شدی که انقدر غر میزنی ...باید الان به فکر ز_ن و بجه باشی ...
اسم ز_ن رو که اورد با گوشه چشم به من اشاره کرد و گفت : تو که عرضه نداری من باید دست بجنبونم ...
کمک کردم داخل اومد و خیلی سرحالتر از سنـ.ـ.ـش بود ...
روی مبل لم داد و گفت : زری کی میاد ؟
بهروز جلو اومد سلام کرد و جواب داد ...فردا مامان برمیگرده ..
تاج ملک سر بهروز رو بو_سبد و گفت : بهادر رو با خودش برده ؟
_ بله ...
_ پسرای من ...ریشه های من ...کیف میکنم میبینمتون ...حیف که مادرتون زری ...
من و کاوه از اون رک بودنش خندیدیم و گفتم : تاج ملک زری چه هـ.ـ.ـیز_می بهت فروحـ.ـ.ـته که تر باشه ..؟!
ابروشو بالا داد و گفت : مادربزرگم میگفت لباسهای دوتا جاری رو بزاری تو یه بقچه لباسها با هم جـ.ـ.ـنـ.ـ.ـگ میکنن ...
مادر زری جاری من بوده از اول چشم نداشتیم همو ببینیم ...وای نمیدونی وقتی من ناصر رو زایـ.ـ.ـیدم چطور داشت میتـ.ـ.ـر_کید ...دوازده تا زا_یـ.ـ.ـید همشم دختر ...
ریز ریز خندید و گفت : هربار میز_اید دختر، من صدتا صلوات به روح سید ننه میفرستادم ...
سید ننه مادربزرگم بود نذرش میکردم پسر دار نشه و نشد ...
ناصر من نور چشمی ولی چشمش زد_ن ...
مهری بیچاره اونطور شد ...من از ناچاری زری رو گرفتم ...
کاوه به بهروز اشاره کرد و گفت : ناراحت میشه ...
_ نباید ناراحت بشه من در اصل مادر بزرگشم ...
کسی حتی از تلـ.ـ.ـخی های تاج ملک ناراحت نمیشد و هنیشه پشت حرفهاس محبت داشت ....
با خنده به بهروز گفت: تو ناراحت نشیا ...
بهروز سرش رو برد تو دفتر و کتابش گفت: عادت کردم ...
من و کاوه بلند بلند میخندیدیم و تاج ملک جواب درستی گرفته بود ...
تا پدرم بیاد تاج ملک مدام از کاوه حرف میزد و بالاخره پدرمو که دید ...
سلام خانومای گل ودلسوز من 29سالمه یک پسر 4ساله و یک دختر 2ماهه دارم از خانواده م دورم همه کارامو خودم انجام
میدم حتی بعد زایمان استراحت هم نکردم محبور بودم آشپزی کنم خواهرم ندارم
کمکم کنه همیشه درحال نظافتم. احساس میکنم دیونه شدم. وسواس
فکری گرفتم به هرجایی از خانه نگاه بندازم فکر میکنم کثیفه از این که جایی نانظم
کثیف باشه دیوونه میشم خسته شدم اصلا اعتماد به نفس ندارم فکر میکنم خونه ی من از همهی خونه ها دوستام بی کلاس
تره اونی که میخوام نیست اصلا راضی نیستم اما ته قلبم دو دلم که ناشکر نباش ولی نه فایده نداره. چیکار کنم؟؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#بانوی_نمونه👫
هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید!!
و مثلاً نگویید که شوهر خواهرم در خانه به همسرش کمک میکند و یا برای زنش خیلی هدیه میخرد و خیلی بهتر از تو همسرداری میکند.
با انتقاد کردن به شیوه ناسالم و مقایسه ي او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان میکاهید.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام به همگی✋
من همسرم تعریف میکنه از بچگی دوستت داشتم ولی چون پسر شروشیطونی بودم همیشه میگفتم خانواده ت هیچوقت قبول نمیکنن تورو به من بدن،
گفت رفته بودم مشهد(اونموقع حدود بیست و یکی دو سالش بود) شب خواب دیدم خواهرت و مادرت پیشم هستن یه لباس دستم بود نشونشون دادم گفتم بهشون این لباس رو خریدم،
خواهرت برگشت بهم گفت این لباسی که خریدی بدردت نمیخوره این لباسی که من دستمه خوبه اینو بهت میدم ولی الآن نه،برو چندسال دیگه بیا تا بهت بدمش.
گفت این خوابم رو برا یه آقایی سن بالا که از دوستامون بود تعریف کردم،اون آقا گفت اون دختری که دوس داری(یعنی بنده😎)
در آینده همسرت میشه ولی اگه الآن بری خواستگاریش جوابشون منفیه،باید بمونی چندسال دیگه بری،خلاصه همسرم چندسال بعد اومد خواستگاریم و الآن دوتا فرشته داریم😊
دختربختیاری🫶
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام برای مادری که روانپزشکمراجعه کرده و پسرش دارو رو نمیخوره. از دکترش مشورت بگیرین اگه اشکالی نداره داروش رو بریزین تو غذاش یا با شربت آبلیمویی شربت گلاب حل کنید بدین بهش
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام مجدد خدمت شما هم گروهای عزیز.
در جواب خانمی که گفتن من بااینکه پ..ریود بودم رفتم تو مراسمی ونمازوقران خوندم.
خواهر گلم من شوهرم روحانی هست ومشکل شما را ازش پرسیدم در جواب گفتن.
کاری هست که انجام دادی کافیست توبه کنید.
فقط همین خواهر گلم.
به امید موفقیت در کارهاتون.
وایام شعبانیه را بهتون تبریک میگم.
دوستدار شما دختر شمالی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🕊🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🕊
سلام وقت بخیر در جواب م دختر 16 ساله اول اینکه به سن ازدواج نرسیدن دوست پسر داشتن اشتباهه واین دوست داشتن نیست اگه درست بود به پدرت می گفت در اصل نه ازدواج از طرف پدرتون درسته ونه به این آقا پسر وابسته باشید به درستون بچسبید باتشکر
🌸🍃🍃🍃
سلام دررابطه با دختر ۱۶ ساله
عزیز دلم دوستی ورابطه با جنس مخالف ازپایه غلط گل من پسرها فقط برای وقت گذرونی و هوس با دخترا دوست میشن اینو از مادری که خودش پسر داره قبول کن عزیزم عمر و جوونیتو هدر نده درستو بخون وسعی کن بهانه دست پدرومادر ندی تا باهات دعوا کنن مطمئن باش مردی که فکر ازدواج باشه از طریق خانوادش وارد میشه پسرای کم سن وسال اصلا شرایط ازدواج روندارن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿