سلام من خیلی زندگی متاسفانه غمگینی دارم دلم نمیخاد با گفتنش باعث ناراحتیتون بشم معذرت میخام که ناراحتتون میکنم من تو خونواده یی زندگی میکنم که ۵تا بچه ایم ۴دختر یه پسر، پسر بزرگتر از همست دختراهم ۳تا بزرگ واون یکی هشتم میخونه ازدواج نکردیم هیچکدوم مادرمون همیشه درو وا میکنه آبرومونو میبره میره سر پله میگه اینا ازدواج نمیکنن ترشیدن بی شوهرن میگه سن بالاهای ترشیده میگه هیچ کاری توخونه نمیکنن میگه بهم فوش میدن هرچی میشه میره روپله میره روحیاط کار میکنه داد میزنه میگه هرروز ۴بار دعوا میکنه صب چشم وا نشده شروع میکنه به هی طعنه زدن داد زدن هرچقد التماسشو ازبچگی کردیم هر راهیو امتحان کردیم ولی به هیچ صراطی مستقیم نیست پدرم اذش متنفره ولی نمیدونم چرا طلاقش نمیده خواهر بزرگمم میگه طلاق بگیره بره بد میشه انقد آبرومونو برده روانیمون کرده طوری که هرچقد میگیم مادره احترامشو نگه داریم بخاطر شدت طعنه های بی شرمانش دیوونع میشیم بلند جیغ میزنیم داد میزنیم بهش فوش میدیم میگیم تا ساکت شه ولی نمیشه وادامه میده برامون من بچه سومم ۲۴ سالمه دارم دق میکنم همه اذمون دوری میکنن بااین وضعیت خواهش میکنم یه راه حل بهم بدین کی حاضر میشع از همچین خونه یی عروس بیاره خوشبحال اونایی که همچین زندگی ندارن🥲 منم باشم دختری بازندگی به شدت تلخخ
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
📚یک روز از پدرم پرسیدم فرق بین عشق و ازدواج چیست؟
📚یک روز از پدرم پرسیدم فرق بین عشق و ازدواج چیست؟
روز بعد او کتابی قدیمی آورد و به من گفت این برای توست. با تعجب گفتم : اما این کتاب خیلی با ارزش است، تشکر کردم و در حالیکه خیلی ذوق داشتم تصمیم گرفتم کتاب را جایی دنج بگذارم تا سر فرصت بخوانم.
چند روز بعد پدرم روزنامه ای را آورد، نگاهی به آن انداختم و بنظرم جالب آمد که پدرم گفت این روزنامه مال تو نیست، برای شخص دیگریست و موقتا میتوانی آن را داشته باشی، من هم با عجله شروع به خواندنش کردم که مبادا فرصت را از دست بدهم،
در همین گیر و دار پدرم لبخندی زد و گفت :
حالا فهمیدی فرق عشق و ازدواج به چیست؟
در عشق میکوشی تا تمام محبت و احساست را صرف شخصی کنی که شاید سهم تو نباشد اما ازدواج همان کتاب با ارزشست که همیشه فرصت خواندنش هست و تو به این خیال به حال خود رهایش کردی.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🕊🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🕊
سلام به ادمین جان ودوستان گلم😘من چندین بار پیام دادم و دردل کردم و همیشه هم از راهنماییهای خوبتون دلم اروم میشه.من وقتی دلم میگیره دوست دارم اینجا بیام دردل کنم و چون اسمی نداشتم شاید نشناسین گفته بودم ک شوهرم بهم خ یانت میکرد و دل میبست بعد از کلی زجر و عذاب ک گفته بودم یه چن وقت خوب ولی دوباره....الان چن ماه افتاد با یکی دوباره دارم اذیت میشم میخوام بیخیال باشم نمیشه چون تا میبینش و تماس دارن اینقد شارژه ک نگو و دل میبنده مثلاا همین چن روز پیش بینشو انگارخواست بهم بخوره یعنی انگار غم عالم روش انداخته بود بداخلاق افتضاح اصلاا حرف نمیزد بزور چن کلمه الکی میگف خستگی کاره ولی بعد دوروز دوباره دلشو بدست آورد یعنی شارژژژ داشتم دارم خفه میشم اینو هم بگم به محضی ک اون جواب نمیداد به یکی دوتا دیگه پیام میداد ک زود یکی جایگزین کنه ک حالش خوب بشه..اینو هم بگم خیلی از من سرد شده رابطه یروز در میون بود الان اگه من بیخیال باشم هفته یبار بسشه زیاد دیگه به چشمش نمیام تیپ ارایش حموم...انگار طلسم شده یکی برام سرکتاب برداشت گف دعا داری طلسم و همزاد و اینا و هر وقت از قبرستون میای باید با نمک و اینا دوش بگیری و فلان..خواستم اینو بپرسم تو رو خدا کسی هست شوهرش این خصوصیاتو تو خیانت کردن داشته باشه؟دوست دارم به اون زنه زنگ بزنم یا برم پیشش ولی میترسم چون اگه یدرصد شوهرم بفهمه ازم نفرت پیدا میکنه چون بدجور وابسته میشه من فقططط پناهم خداست و ائمه شما رو به عزیز فاطمه تو این ماه شعبان برام دعا کنید بخدا من همیشه سر نماز یادتون میکنم و دعا میکنم🙏هر کدومتون این پیامو خوندین سه تا صلوات بفرستین بچهام با من اذیتن و دیگه شرمندشونم😔قبلاا همه چیو گفته بودم باز هم راهنماییم کنید شاید کمی دلم اروم بگیره. و یبار هم پرسیدم خانمی ک گفتن با خوندن سوره ی کوثر و ذکر یا ودود نتیجه گرفتم میشه بیشتر توضیح بدن و بعد چن وقت نتیجه گرفتی؟؟؟؟من رو به اسم مادر💔بشناسید🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خواهر گلم کیستهای کلیه اگر ساده و مایع باشند معمولا تازیر ۸سانت مشکلی ایجاد نمیکنن ولی...
🕊🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🕊
سلام و عرض ادب خدمت سارا خانم و بقیه دوستان
خواهر گلم کیستهای کلیه اگر ساده و مایع باشند معمولا تازیر ۸سانت مشکلی ایجاد نمیکنن ولی چون شما ضخامت مثانه هم دارین بهتره به پزشک متخصص کلیه و مجاری ادرار مراجعه کنید و نگران نباشید دارو داره خوب میشید بشرطی که زود مراجعه کنید
درمورد درد سینه قبل پریودی اگه هرماه داره تکرار میشه اشکالی نداره وطبیعیه ولی شما چون سابقه مثبت سرطان سینه دارین باید هرسال مامو گرافی و سونوگرافی از سینه انجام بدین و خودتون هم تو خونه سینه تونو معاینه کنید روش معاینه را درپایگاهای بهداشت به شمایاد میدهند
درمورد سوزش ادرار چون کشت ادرار شما منفی بوده و درد پریودیتون شدیده به احتمال زیاددچار عفونت زنان شدین اونم جای نگرانی نداره به پزشک مراجعه کنیدتا نوع عفونت شما تشخیص داده بشه دارو مصرف کنید در عرض یکهفته بهبودی حاصل میشه
انشاالله همیشه سالم باشید
❤برای ظهور صاحب الزمان صلوات ❤
ماماهستم🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃 زندگی نازخاتون.... 🍃
زنعمو صداشو پایین اورد و گفت : همه چی رو باخـ.ـ.ـته بود ...عمارت و زمین ها رو ...با بدبختی تونستیم زنده بمونیم ...عموی بیچاره ات اخر عمری شده کـ ــ ـارگر مردم ...
با تاسف نگاهش کردم و ادامه داد ز_نشو اورده گزاشته خونه ما خودشم معلوم نیست کجاست ...
به دستهاش اشاره کرد و کفت : از بس رخت شستم دستهام چروک شده ...به قول عموت تو رفتی روزی رو از خونه امون بـ ـ ـردی ...
خدمتکـ ـارا رو دیدم که از پشت پنجره منو نگاه میکردن و برای همه بودنم و اومدنم هیـ ـجـ.ـ..ـان داشت ....خاله توبا هرازگاهی نگاهم میکرد ...
با زنعمو صحبت میکردیم و از بدبختی هاش میگفت ...
ز_نی وارد شد و سلام کرد و پشت سرش زن مـ ـســ ــنی بود ...
خاله توبا با بغض گفت : خوش اومدید به چـ ـله عـ ـروس عمارتم خوش اومدین ...
مهردخت جان خوش اومدی ..با شنیدن اسم مهردخت چشم هام موجی گرفت که نمیتونستم پلک بزنم...
خاله عمه اردشیر رو کنار خودش نشوند و گفت : خیلی سخته نوه هام بی مادر شدن و من فقط میدونستم حرفهاش همش دروغ ...
عمه اردشیر اهی کــ ـــشید و گفت: مگه خود ما نیستیم ...دوساله دختر دست گلم بی شوهر شده ...
مهردخت رو ببین مگه چند ســ ــاـ لــ ـــشه ...پسراشو مادرشوهرش نگه داشته و دخترم پیش ما مونده ....
نمیزارن بجــه رو درست و حسابی ببینم ...
میگن اگه شوهر میخوای با_ید ز_ن بــ ــرادر شــ ــوهرت بشی ...مهردختم که لجباز تر از اونا ...
خاله توبا ابروهاش تو هم رفت و برای عوض کردن حرف گفت : سفره بیارن ...اکرم کجایی شام بیار ...
با عجله سفره پهن میــ ــ ـکــ ــردن و پیاز و سبزی خوردن رو تو سفره میچیدن ...
هیجـ.ـ.ـان خاصی بود و دلم میخواست اردشیر رو ببینم...بودن مهردخت چرا داشت منو از_ ــــ _ار میداد ...اون که با من کاری نداشت ...
مر___ ک شوهرش چرا به من سخت میگذشت ...
تو دیس های استیل پلو و مرغ کشیده بودن و اوردن ...
از اون اشتهای ز_ن عمو و ز_ن بابام تعجب کردم و چقدر گرسنه بودن ...
خدا با اونا چیکار کرده بود ...
نصفی از مرغم رو برای زنعمو گزاشتم و گفتم: میل ندارم ...
اروم لای مشما پیچید تو کیفش گزاشت و گفت: خدا لهـ.ـ.ـنتت کــ ـ ـنه صمد ...
برای گرفتن فایل کامل نازخاتون پیام بدید🌷❤
🕊🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🕊
سلام خسته نباشید ممنون از کانال خوبتون
من ۲۵ طال ازدواج کردم هنوز مستاجرم
یه زمینی داریم گذاشتیم برا فروش تا خونه رو بسازیم
یعنی ۵ ساله که نیمه کاره حالا با این گرونی تا مین رو نفروشیم نمیتونیم که تکمیلش کنیم
اگه کسی تو گروه اگه متاقضی خریدن زمین هستش
قیمتش رو خیلی مناسب گذاشتیم
تا ماهم بعد یا عمر مستاجری وبی خانمانی صاحب یه سقف بالا سر بشیم ممنون میشم
تو رو خدا تو کاندل بذارین 🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿