یه خواستگار داشتم تو همون صحبت اولیه پای تلفن پرسید خونتون چند متره؟ 😐
مادرم بهشون گفت مگه میخواید خونه معامله کنید؟
گفت نه آخه ما تعدادمون زیاده میخواستم ببینم جامیشیم یا نه!
انگار مجبورن همشون بیان😒
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
قضیه از اونجا شروع شد که من چندماه پیش وام ازدواجم رو برداشتم به همسرم گفتم ما که نیاز نداریم این پولو بیا ماشینمون که یه پراید اسقاطی قراضه بود رو بفروشیم....
سلام خدمت گلی بانوی گرامی و دوستان عزیز
الان دارم با چشم گریون این متن رو براتون مینویسم تورو خدا اگه کسی راه حلی بلده بهم بگه.
قضیه از اونجا شروع شد که من چندماه پیش وام ازدواجم رو برداشتم به همسرم گفتم ما که نیاز نداریم این پولو بیا ماشینمون که یه پراید اسقاطی قراضه بود رو بفروشیم منم واممو بدم بزاریم روش و یه ماشین خوب بخریم اما به شرطی که ماشینو بزنی به نامم،خیلی استقبال کرد و گفت حتما میزنم به نامت حتی پیش خانوادم قول داد که ماشینو به نامم بزنه،موقع ماشین خریدن پول کم آوردیم من باز حدود100 تومن طلای خونه پدریم رو فروختم گفتم اینم بزار روش اما قولت یادت نره،خلاصه ماشین رو خریدیم و پدرشوهرم نزاشت شوهرم ماشینو به نامم کنه،گفت اگه یه زمانی زنت بخواد طلاق بگیره ماشینو میبره،گفتم حتی اگر ببرم هم حقمه مال خودمه خلاصه نزاشت خیلی قهرو دعوا کردم فایده نداشت،این قضیه گذشت دیگه گذشت کردم،حالا پدرشوهرم مدام میاد ماشینو ميگيره و میره تهران،مشهد،شمال،به خدا تو این چندماه ما یه بار رفتم شهرستان،ولی اون 6بار ماشینو برده یه هفته یه هفته،جوری گاز میده و سرعت میره که مدام اس ام اس جریمه سرعت غیرمجاز میاد،ماشین هربار یه چیزیش خراب میشه کلی میوفته تو خرج،امروزم بعداز چندماه با شوهرم رفتیم بازار مثلا خرید عید کنم شوهرم نمیزاره تنها جایی برم،پدرش اینقدر زنگ زد که ماشینو بیارین من میخوام برم تهران که اعصابم خرد شد حتی یه جوراب نخریدم با چشم گریون اومدم خونه،تورو خدا بگید چیکار کنم،برام شده جنگ اعصاب مدام میگم کاش ماشین آتیش بگیره و خیال همه راحت بشه دیگه اعصابم نمیکشه.تورو خدا گلی پیامم رو بزار داخل گروه🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
۱۲ ساله ازدواج کردم دوتا دختر دارم خودم شاغل هستم ، همسرم بسیار خسیس ، دهن بین و بچه ننه هست یعنی بدون اجازه مادرش آب نمیخوره ، خرجی نمیده ...
سلام بانوی گل و اعضای محترم کانال
۱۲ ساله ازدواج کردم دوتا دختر دارم خودم شاغل هستم ، همسرم بسیار خسیس ، دهن بین و بچه ننه هست یعنی بدون اجازه مادرش آب نمیخوره ، خرجی نمیده
خونه ای که داریم دوتایی باهم خریدیم و سه دونگ سه دونگ بناممون هست .
این چندسال خیلی منو تحت فشار قرار دادن که خونه رو بفروشم یا سه دونگ سهم خودم را بنام همسرم بزنم از دعوا و کتک کاری تا قهر و خرجی ندادن و هزار جور اذیت دیگه و من کوتاه نیومدم .
حالا یک ماهه که همسرم برای خونه هیچ خورد و خوراکی تهیه نمیکنه ، منم چندکیلو برنج و گوشت خریدم وقتی سرکاره برای خودم و بچه هام غذا درست میکنم و برای اون هیچی نمیزارم وقتی هم بچه ها میگن بابا هیچی نداریم بخوریم میگه دو سال همین داستانه پول ندارم .
دیشب برگشته میگه ما باهم تفاهم نداریم خونه رو بهت میدم با بچه ها ، مهریه ات رو ببخش و طلاق بگیر میخوام زن بگیرم.
من نمیخوام از مهریه ام بگذرم ارزش مهریه ام چند برابربیشتر از سه دونگ خونه است من تو این چندسال فقط عذاب کشیدم نمیخوام به این راحتی بره دنبال زندگیش اونم باید عذاب بکشه .
لطفاً راهنمایی کنید.
ممنون مامان دخملا
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام به همگی
خانمی ۴۳ ساله هستم.مدتی هست داخل صورتم روی پیشانی و دور چشم وخط خنده چروک پیداشده😔
یکی از دوستانممیگفت روغن بنفشه به صورتم بگذارم و ماساژ بدهم به رفع چروکچ
صورت کمک میکنه.میخو استم نظر شما رو بدونم آیا واقعا روغن بنفشه تاثیر گزار
است وآیا عوارضی هم داره؟واینکه اگر راهکار دیگه ای هم میدونید بگین تا من
استفاده کنم.خیلی دارم غصه میخورم چرا صورتم اینطور شده و داره بیشتر هم میشه😔🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
دختر خانمی که بیست ساله هستن و نامزد و همسرشون نمیتونن براشون سرویس طلا بخرن
سلام وقت همگی بخیر و شادی🌹ممنون از گلی خانم بزرگوار دختر خانمی که بیست ساله هستن و نامزد و همسرشون نمیتونن براشون
سرویس طلا بخرن من ۲۰ سال پیش ازدواج کردم و همسرم واقعا آدم خوب و کاری منتها اون موقع که نامزد بودیم خونه خریدن و دستشون تنگ بود
با اون حال برام یه سرویس کارتیه طلا خرید منم دیدم مشکل داره فروختم دادم به خونه و رفتیم یه سرویس بدل خریدیم که عروسی کسی نفهمه سرویس اصل
نیست چشمتون روزبد نبینه مادر شوهر تو حنابندان و عروسی به هر کی میرسید میگفت طلاهایی که عروسم انداخته اصل
نیست خلاصه چند نفر اومدن ازم پرسیدن که سرویس بدل انداختی گفتم نه گفتن مادر شوهرت میگه که گفتم از حسادتش
میگه چون اصلا تو هزینه های عروسی به همسرم کمک نکرده بودن شما هم اگه خواستی این کار رو بکنی فقط خودت و
همسرت بدونی بهتره جالبش اینجاست که بابام سرویسم رو بعد عروسی گرفت ازم گفت تو حواست یه جا نیست گم میکنی
ازم گرفت برد گذاشت کمد خودش منو مامانم میگفتیم حالا چیکار کنیم اگه بابا بفهمه اصل نیست ناراحت میشه و همسرم شرمنده میشه یه روز رفتم گفتم بابا
سرویس رو بده بدهی داریم باید بفروشیم از بابام گرفتم انداختم رفت حالا خواهر عزیزم بعد ۲۰ سال زندگی خوبی دارم با
همسر خوب و بچه های خوب شما هم زیاد سخت نگیر اگه الان به همسرت کمک کنی شک نکن برات جبران میکنه الان هم
چقدر برام طلا خریده ولی چون دوست ندارم نمیندازم گذاشتم کنار امیدوارم خوشبخت بشید و به پای هم پیر 🌹🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
وااای یاد قدیما افتادم😅😅
ما کوچک که بودیم مثلا مادر دوماد/عروس زنگ میزدن کل فامیل رو برای مهربرون
دعوت میکرد، بعد اونشب همه فامیل از ساعت ۸ شب تو خونه عروس جمع
میشدن. بزرگترهای خانواده عروس و دوماد تو یه اتاق برای تعیین مهریه دور هم جمع میشدن و بحث و بگیر و بکش....
یهو ساعت ۱ شب توافق حاصل میشد و یکی با موتور میرفت دنبال عاقد و محضردار
و اونا رو میاورد و ساعت ۲ شب عقدکنون میشد😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿