دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک تجربه پیش از ازدواج👇
یک زندگی یک خواستگاری👇
۱۵ مهرماه همین امسال دقیقا همین شب مراسم خواستگاری من بود
حالا بگذریم که چه ها شد که نشد .
ولی خب بریم سراغ قسمت طنز ماجرا 😄
خب من و اون اقا پسر بعد اینکه اومدن خواستگاری اول که رسمی نبود تقریبا ۲۴ اینای شهریور بود که قرار بود باهم حرف بزنیم و حرف زدیم بعدش قرار شد من و اون اقا پسر یه مدت تو مجازی باهم حرف بزنیم با اطلاع خانوادها و حرف زدیم بعدش وقتی تو وات پیام داد من دیدم شمارش ایرانسله اونقد ذوق کردم که منم ایرانسلم با خودم گفتم چه خوب حالا راحت رایگان میکنیم در اینده باهم صحبت میکنیم 😂👌🏻😅 (چقد اینده نگرم🥺 )
نکته بعدی طنز این ماجرا این بود که شبی که خواستگاری رسمی بود قرار شد برای بار دوم تنها باهم صحبت کنیم تو اتاق وقتی اومد تو اتاق چند تا خانمم بودن مثلا مامان من و مامان خودش بقیه مثلا اقایون تو هال بودن، منم از اول تا اخر خواستگاری تو اتاق ، بعد یکم صحبت کردن و رفتن درو بستن که من و اقا پسر تنهایی صحبت کنیم، اون شبم بارونی و سرد بود وقتی درو
بستن من گفتم درو نبندین هوا گرمه 😅😂
البته اروم گفتم فقط پسره شنید
اخه چرا درو بستن خب 💔😂
تا جایی که من خبر دارم در رو نباید ببندن 😜
ولی خب مشکلاتی پیش اومد که نشد و من خیلی دوسش دارم و احساس میکنم اون حتی یک صدمی که واسم ارزش داره واسش ارزش ندارم ،
نمیدونم شاید این روزا هم تموم شه و حتی دیگه یادم نمیاد
ولی تو اون مدتی که باهم در ارتباط بودیم اونقد فهمیده رفتار کرد که خیلی ازش خوشم اومد، اما خب نشد شب خواستگاری رسمی همچی بهم خورد، شب و روز بفکرشم میدونم کارم غلطه اما دست خودم نیس .
من همچیو میسپارم بخدا شک ندارم همچی درس میشه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:
«همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید، و چون از خانه بیرون می روم بدرقه ام می کند و زمانی که مرا اندوهگین می بیند می گوید: اگر برای رزق و روزی [و مخارج زندگی ] غصه می خوری، بدان که خداوند آن را به عهده گرفته است و اگر برای آخرت خود غصه می خوری، خدا اندوهت را زیاد کند [و بیشتر به فکر آخرت باشی . ]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان لله عمالا و هذه من عماله لها نصف اجر الشهید برای خدا کارگزارانی [در روی زمین] است و این زن یکی از کارگزاران خداست که پاداش او برابر با نیمی از پاداش شهید است»
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا
ادمین:
❣❣❣
درددل سمیرا رو بخونید...دختری که در معرض یک بی آبرویی قرار میگیره و....
اگر در زندگی شما عبرتی وجود داره برامون ارسال کنید...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا
راننده هم دلش بحالم سوخت که گفت بیاامشب بریم خونه ما،گفتم نه خودم جا دارم.سرخیابون پیاده شدم.
یه تاکسی گرفتم و بهش گفتم منو ببر به یه هتل که نزدیک باشه.راننده راه افتاد یه کم که رفت گفت اینجا غریبی
گفتم آره.گفت می خوای ببرمت یک پانسیون برای دختراس.اونجا برای شما امن تر از هتله.گفتم چه طور پانسیونی هست؟ گفت خوبه خیلی خوبه ببین اگر دوست نداشتی می برمت هتل به خدا برای خودت میگم من اونجا رو میشناسم جای خوبیه.صدای فریاد های شوهرعمه و فحش هایی که بهم دادهنوز تو گوشم بود.گفتم باشه برو،جلوی یه ساختمونایستادکه نوشته بودپانسیون مریم.پیاده شدم وپول تاکسی رو دادم.زنگ در پانسیون رو زدم،بعدازچندلحظه یه خانمی گفت کیه؟گفتم ببخشیدخواستم ببینم جای خالی دارید.گفت بیاین تو.رفتم داخل .چمدونم رو کنار پله هاگذاشتم ورفتم بالا.یه خانم قدکوتاه وخیلی خوشرو پشت میزنشسته بود،تادیدم گفت بفرمایید.به قیافمکه نگاه کردگفت چی شده،بیابشین آروم باش.بابغضی که داشتم گفتم اتاق دارین؟گفت آره، یکی تازه خالی شده. خوب بگو از کجا اومدی باید تو رو بشناسم و معرف داشته باشی وگرنه نمی تونم بهت اتاق بدم.گفتم بهم اتاق بدین صبح همه چیز رو براتون میگم.گفت دانشجویی؟گفتم بله.گفت کجاوچه رشته ای.گفتم دانشگاه تهران وپزشکی میخونم.گفت با خانوادت دعوا کردی؟ گفتم پدر و مادرم توی تصادف فوت کردن،دیگه نتونستمجلوخودم روبگیرم وباصدای بلندگریه کردم.اومدجلووتوبغل گرفتم ودلداریم داد.ولی دیگه هیچ چیزآرومم نمیکرد.فکرعمهبودم خیلی داشت بخاطرمن ازشوهرش کتک میخورد،کسی هم اونجانبود.همش به خودم میگفتمبایدمیموندم وازخودم دفاع میکردم ونمیزاشتم عمه هم کتک بخوره.اون خانم که دید گریه من بندنمیادگفت دنیا که آخر نشده ،هر چیزی یک راهی داره دختر جان.هر چی شده باشه از فوت مادر و پدرت بدتر که نیست.. حالا بهم بگو کِی فوت کردن .گفتم یک سال و نیم پیش.گفت پس برای اونا گریه نمی کنی.اگه کاری هست بگوانجام بده.گفتم نه هیچ کاری نمیشه کرد.گفت تو هنوزتجربه نداری.حالا مطمئنی یک شب اتاق نمی خوای .گفتم آره اینجا می مونم.تو هر شرایطی همین جا هستم.صبح براتون تعریف می کنم الان اگر میشه یک اتاق بهم بدین می خوام تنها باشم بلند شد و گفت پس
دنبال من بیا.ببین اتاق سه تخت داریم ، دو تخت داریم .ولی الان فقط اتاق یک نفره خالیه ولی یه کم گرون تره می خوای بهت بدم ؟گفتم بله اتفاقابرای من بهتره.وقتی بلند شدم دیدم چند تا دختر همه با لباس راحتی دم اتاق جمع شدن .بعد دنبالش رفتم بیرون دخترا همه ساکت بهم نگاه می کردن .
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک داستان🍃👇
📚#داستانکوتاه
سال ها پیش پدربزرگ از مکه آمده بود و برایمان سوغاتی آورده بود
برای من یک تفنگ آورده بود که با باتری کار می کرد.هم نور پخش می کرد و هم صدایی شبیه به آژیر داشت
آنقدر دوستش داشتم که صبح تا شب با خودم تفنگ بازی میکردم
همه را کلافه کرده بودم
می گفتند انقدر صدایش را در نیار
انقدر تفنگ بازی نکن
باتری اش تمام می شود
یادم می آید می خندیدم و میگفتم
خوب تمام شود میروم باتری می خرم و باز بازی می کنم
چند روزی گذشت تا برایمان مهمان آمد
وسط تفنگ بازی با پسر مهمان دقیقا جایی که حساس ترین نقطه ی بازی بود باتری تفنگم تمام شد
دیگر نه نور داشت و نه آژیر
نمی توانستم شلیک کنم و بازی را باختم
امروز به این فکر می کنم که چقدر شبیه کودکیم هست این روز ها
تمام انرژی ام را بیهوده هدر دادم
برای انسان هایی که نبودند یا نماندند
برای کار هایی که مهم نبودند
حالا که همه چیز مهم و جدی ست
حالا که مهمترین قسمت بازی ست
انرژی ام تمام شده
بعضی وقتا نمی دانی چقدر از انرژیت باقی مانده
فکر میکنی همیشه فرصت هست
ولی حقیقت این ست گاهی هیچ فرصتی نداری
اگر روزی صاحب فرزند شدم به او خواهم گفت مراقب باتری زندگی ات باش
بیهوده مصرفش نکن
شاید جایی که به آن نیاز داری تمام شود ... !
#حسین_حائریان
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🍃🌸
••خانم خونه"باید خاص باشه••
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یک مرد به دنبال زنی خاص می گردد که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود.
زنی که اهل شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند.
مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آن ها را در سراسر زندگیشان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند.
از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد.
آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیانشان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاهشان آن را پرورش داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
از بچگی دست میکردم تو جیب این و اون الان که ازدواج کردم و بچه دارم بازم این کارو میکنم و . . . .
سلام من آیسان هستم 17 سالمه دو ساله خونه خودمم و ی دختر یک ساله هم دارم من تو زندگیم مشکل خاصی ندارم شوهرم خیلی خوبه همیشه سرکاره و واسه خوشبخت کردن منو بچم تلاش میکنه ولی من ی مشکلی دارم من از دوازده سالگی دست تو جیب دیگران میکردم و پولشون بر میداشتم 😔 ی عمو دارم هم سن خودمه با شوهرم میره شرکت دو روز پیش کارتشو بدون اجازه بر داشتم و از داخلش یک میلیون برداشتم بعد مامان فهمید من برداشتم کارتو بهش دادم اما نگفتم پولی از داخلش برداشت کردم آخه ترسیدم چون خرج کردم از این قضیه خیلی ناراحتم پشیمونم نمیدونم چکار کنم امروز توبه کردم دیگه این کارارو نکنم آما خیلی عذاب وژدان دارم لطفا کمکم کنید من چکار کنم آخه نمیخوام بفهمن من پولی برداشت کردم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿