نظر شما برای سمیرا 🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃 سلام خداقوت ، به کانال خوبتون ممنونم واقعا راستش من دانشجو هستم و الانم دارم برای کنکور ارشد میخونم ، زیاد وقت ندارم سرگذشت همه عزیزان رو بخونم راستش من امروز وارد کانال شما شدم، یعنی تو یه کانال دیگه لینک کانال شما گذاشته شده بود که دعوت کرده بود که سرگذشت سمیرای عزیز رو بخونم، بخاطر همین وارد کانال شما شدم امروز کل سرگذشت ایشون رو تا الانی که گذاشتید رفتن خانه پانسیون خوندم، خیلی ناراحت شدم، و از طرفی خیلی بهشون افتخار کردم و تحسینشون کردم که با وجود این همه درد تو زندگی مخصوصا غم از دست دادن پدر و مادر، ولی امیدشونو از دست ندادند و درسشونو خوندن و پزشکی قبول شدند فقط جسارتا میخوام ازتون بپرسم یعنی واقها خیلی کنجکاو شدم بدونم این سرگذشت زندگی برای چه سالهایی هستش؟ یعنی برای همین ۲،۳ سال گذشته هستش؟ چون با داستانی که خوندم ، آقا پیمان برای اینکه با سمیرا خانم حرف بزنن زنگ میزدن به تلفن منزل بعد میشه تقاضا کنم زود به زود داستان ایشون رو بذارید واقعا دوست دارم بدونم سرنوشت سمیرای عزیز بعد اینهمه سختی چی شده، انشالله که بحق امام حسین عاقبتشون بخیر شده باشه🤲🤲🤲🤲 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🌸🍃🍃🍃 صرفا فان

یک داستان جالب وواقعی 😁😁 مردی هرشب دیر به منزل می آمد وزنگ درب منزل را میزد وهمه اعضا خانه را از خواب ناز بیدار میکرد زنش شاکی شد و گفت ای مرد چرا باخود کلیدی نمیبری تا هرشب ما را بیدار نکنی مرد بفکر فرو رفت و از آن پس باخود کلیدی برداشت 😁 فردا شب مرد آخر شب آمد و مجدد زنگ درب منزل را زد زن از پشت آیفون گفت کیست ؟ مرد گفت منم زن. نمیخواد در رو باز کنی خودم. کلید دارم 😁😁😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🌸🌸🍃🌸 قشنگه بخونید

🍃🍃🍃🍃 من رویاهای زیادی در سر دارم! میخواهم نویسندهء بزرگی شوم که جهان از خواندن نوشته هایش انگشت به دهان بماند...!! میخواهم مانند کریستوفرنولان فیلمنامه های راز آلودی بنویسم که هر مخاطبی را جذب کند...! آنقدر پرمحتوا بنویسم که شخصِ استیون اسپیلبرگ از من درخواست همکاری کند! مثل آلفرد هیچکاک به عنوان نابغهء فیلم سازی معرفی شوم! مانند جان فورد عنوان بهترین کارگردان تاریخ سینما را بدست آوردم! من حتی مثل فرهادی به اسکار هم می اندیشم...! این ها را رها کن..! این ها همه فرعیات است...! بنشین آن رویای اصلی را برایت بگویم! آن رویای شیرین تر از عسل! یک صبحِ بارانی تو از راه برسی و از شدتِ باران موهایت کاملا خیس شده باشد... بنشینی جلوی آیینه و ... من موهایت را خشک کنم... بویِ موهایت بپیچد در اتاق و پلکهایم را محکم رویِ هم بفشارم و با تمام وجود نفس بکشم.... وقتی چشمانم را باز میکنم تو از آیینه زل زده باشی به من! و چه کار سختی دارم من! محوچشمانت شده ام که هیچ....باید حرفِ نگاهت را هم بخوانم......!🤍 #علی_سلطانی @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

شهناز: تا الان نمیدونستی‼️ یک چیزایی توی طب سنتی هست که دکترا بعد از هزار تا ازمایش میفهمن ولی طب سنتی ها تو دو ثانیه بهت میگن😳❌ فقط از روی زبان 👅 ببینی کبدت چربه یا نه😱🔥 راه های مقابله با نازایی😲 راه های لاغری و چاقی😲 راه های درمان معده درد😲 عزيزانی که این مشکلات و دارن یا مشکلات دیگه دارن گ میخوان پیشگیری کنن روی لینک زیر بزنید چون همه نوع درمانی داخل کاناله😳 https://eitaa.com/joinchat/670957840C9048fceb07

❗️زنی که طبعش سرد بشه‼️ اول دچار مشکلات گوارشی، بعد شکمش بزرگ میشه و هیکلش بهم میخوره، روز به روز کسلتر و بی انرژی تر میشه و دائما خسته است و.... اگه میخای مشکلاتت حل شه بیا همه جوابا اینجاس😳‼️ https://eitaa.com/joinchat/670957840C9048fceb07 پاکشون میکنم دو دقیقه دیگه تمام مطالبو...😱🔥

🌸🍃🍃🌿 یک زندگی یک سرنوشت

دلانه رها دختری که ترم دو دانشگاه بودم و تا اون موقع اجازه ندادم کسی باهام زیاد راحت باشه. با پسرا خیلی جور نبودم تا اینکه پسر عموم اومد ب سمتم و درباره خودش خانوادش حرف می‌زد. بعد دیدم میگه مواظب خودت باش و از این کلمات تا اینکه. چند ماه بعد گف دوستم داره و من انکار کردم که نه ما بهم نمی‌آیم.... ولی عقب نکشید تا اینکه بالاخره گفتم باشه منم جوابم مثبته ولی با خانوادت حرف بزن. کم کم خیلی دلبسته شدیم و شد یک سالو نیم بعد ب خانوادش گفت و اونا گفتن یکم زوده صبر کن تا شد دوسال و رفت خدمت سربازی دو سال خدمت باهم بودیم شبو روزش سنگ صبورش تا اینکه ب خانوادش گفته بود باید برین خواستگاری و اینجا بود که مخالفت بوجود اومده بود (و فامیل هم از رابطه ما متوجه شدن و فهمیدن که همو دوست داریم. )ولی همگی میگفتن این دوتا نباید باهم ازدواج کنن😔😔از بزرگ و کوچیک از دختر عموهای دیگه ام که دختر داییای پسره میشدن پونزده شونزده ساله ها پشتم میگفتن این دختره بداخلاقه مغروره.... و هزار چیز درصورتی من تابحال ب کسی تو نگفته بودم ی دختر مهربون اصن ب کسی کاری نداشتم و عموم با زنش با بقیه فامیل یکی شدن ولی پسر عموم گف ن باید بریم و بعد هزار دعوا اومدن خواستگاری و نامزد شدم یکسال نشده بود که بازم مخالفتا شروع شد دعوا. و عموم اومدن خونه ما و کلی دعوا بین دوتا خانواده شد و همه حریما شکسته شد طوری که الان قادر نیستیم سلام علیک کنیم چون عموم ب من توهین کرد ب خانوادم 😔و اون شب شکستم ب اندازه ده سال بزرگتر شدم. وجود خانوادمو شکستم. ناراحت شدن و این منو بسیار ناراحتر می‌کرد و من کارم شده بود گریه. و اون پسره حتی نیومد معذرت خواهی نکرد همه خوبیای منو خانوادمو از یاد برد. هیچوقت نیومد نگف ببخشید. فقط قبلش میگف دیگه ته کشیدم. خانوادم حمایتم نمیکنن گفتن عروسی برات نمیگیرم.....😔و رف تموم شد. و الان میبینم با اونایی که قبلا رفت اند نمی‌کردیم چون مخالفمون بودن ولی الان خیلی ب پسره خودشونو نزدیک کردن یکساله نیم میگذره ولی من هنوزم هر شب میگم حق من نبود اینطور بشه ناراحتم بخاطر خودم که نباید میگفتم این عشقه ناراحتم چون الان با کسایی رفت‌وآمد میکنه که جدامون کردن ناراحتم از رفتاری فامیل باهام کردن که من روحم خبر نداشت زندگیم یهو راکت شد. سنمم کم نیست ۲۲سالمه. ازتون میخام برام دعا کنین برم سر زندگی خوبه خودم همونی سمتم بیاد که متو بیشتر از خودم درک کنه بشه رفیق راهم. ممنون که هستین. اینقدر که ما احترام پسره رو داشتیم خانوادش بهش احترام نذاشتن. و خیلی باهام خوب بود تولد.. دلتنگی.. توی جمع ....رفیقا .... بیشتر از خودم هوامو داشت. . .....هعییی خدا❤️ب امید روزای قشنگه هممون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خدا میتونه چیزیو ممکنن کنه که تو فکر میکردی غیر ممکنه ... سلام روزتون بخیر😌💕 💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃🍃🍃 سلام همراز جان این خانوم طلبه ک رفتن خانهی همسایه و بدی ماهواره را گفتن اصلا رفتارشون نپسندیدم مثل این میمونه ک بریم منزل همسایه و ازیک جای خانه ایراد بگیریم اعتقادمون ب فرد تحمیل کنیم برای همینه ک میگن شما توهمه کاری دخالت میکنن و کسی روی خوشی نسبت بهشون نداره . البته اینم بگم من خودم باحجابم و ماهواره هم نداریم اما بهتره رفتارمون بگونه ای باش ک تر و خشک باهم نسوزونن بگن همه اخوندا بدن یا همه ... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿