eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
633 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام به خانمهای محترم. فقط یک چیز میخواستم بگم. تو زندگی مشترک خدا نکنه مرد بد باشه دیگه حتی اگه زن فرشته هم باشه و همه هم اینو بدونن حتی خود مرد این نصیحتها راه به هیچ جا نداره. هیچ جا. پس انقدر موعظه و نصیحت نکنید زنانی رو که مثل پروانه دور شمع زندگی چرخیدن و صبوری کردن و سوختن. ما جای هیچ کس نیستیم بعضی وقتا حتی خود مشاور های خانواده هم اینو میفهمن. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون میگه....
سلام خدمت اعضای گرامی، خانمی که با یه شماره تلفن،وا دادی،من خودم پنجاه و هفت سالمه ،ده سال تفاوت سنی با همسرم دارم ،چهل ساله ازدواج کردم ،زیبا بودم وهستم، سرم هم خیلی می‌ترسید ولی هرگز خطا نکردم با اینکه بد اخلاق ،تعصبی،زور گو، عصبی،قهرو،.... والان هم سر زورگوییاش یک ساله باهاش قهرم ،منم از نظر عاطفی کم دارم ولی هرگز به خ یانت فکر نکردم سپردمش به خدا ،بانک فامیلشه ولی نه به من نه به بچه ها توجهی نداره،ولی من خدا یادمه انشالله مشکل شما بزودی حل بشه،درپناه حق! @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خاطره جذاب خواستگاری‌‌‌....
یه خاطره از خواستگاری خواهرم : مهمونا اومده بودن و منم توی اتاق نشسته بودم در شلخته ترین حالت ممکن. قرار بود برن اتاق کناری حرف بزنن. نمیدونم چرا اومدن تو اتاقی که من بودم! منم هول شدم قایم شدم تو کمد دیواری. انقدم شلوغ بود به زور جا شدم خیلی تحت فشار بودم نمیدونم زیر پام چی بود لیز خورد که یهو با کله پرت شدم وسط اتاق با یه گله لباس و وسیله🤣 خواهرم فقط داشت می‌خندید بنده خدا پسره می‌گفت کمکش کنید شاید چیزیش شده باشه😂 هیچ دیگه ولم کردن رفتن اتاق بغلی حرف زدن🚶😐 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
-خواهش می‌کنم. -می‌خواید صحبت کنیم نجلا خانم؟ با احتیاط پرسیدم: -راجع به اتفاقات عصر؟ -بله فکر می‌کنم صحبت کنید آروم می‌شید، البته اگه بخواید. گوشه لبم رو به دندان گرفتم. امان از دست فرهاد. چه اصراری داشت باهاش حرف بزنم؟ مگه حال و روزم رو نمی‌دید؟ اصلاً کجای جریان بود که اینقدر خودمونی جلو میومد و راجع به گذشته تلخم سوال می‌پرسید؟ این همه سعی کرده بودم حال روحیم خوب بشه اما بازم بغضم بالا اومد. نمی‌فهمیدم فرهاد چه سری داشت اما انگار لایه بیرونی من رو میشکافت و نزدیک می‌شد. بی اراده -به حرف اومدم. -متأسفانه چند سال پیش یکی از عزیزانم رو تو یه تصادف از دست دادم. اون شخص برام خیلی عزیز بود و هنوز نتونستم با مرگش کنار بیام. امروز که شما رو دیدم انگار همون صحنه‌ها برام تازه شد و به چند سال پیش پرت شدم. چند وقت بود که کابوس‌ها دست از سرم برداشته بود؛ اما دوباره امشب با اتفاق عصر، کابوس‌ها به سراغم اومد و بد خواب شدم. فرهاد سری تکون داد. -متاسفم. نمیخواستم اینطور بشه. -مهم نیست. گذشته ها گذشته. -میخواید راجع به چیز دیگه ای صحبت کنیم؟ مثلاً چند سالتونه؟ درس هم می‌خونید؟ -بیست سالمه و بعد از دیپلم خونه نشین شدم. با دست به خونه اشاره کرد. -راستی اون دار قالی تو سالن، کار شماست؟ لبخند محوی زدم. -بله. از طرحش خوشتون اومده؟ -ماشالله به دست و پنجتون. خیلی قشنگ بود. تا حالا ندیده بودم کسی قالی ببافه. -قالی بافی جزو صنایع دستی قشقایی هاست. هنوز بغضیا تو خونشون دار قالی دارن. -کار سختیه؟ -معلومه خیلی حوصله می‌خواد. کلی باید وقت و چشم و انژی بذارید تا یه قالیچۀ قشنگ درست بشه. و فنجون چایی رو به سمتش کشیدم. -چاییتون سرد نشه. فرهاد بی حرف مشغول خوردن چاییش شد که دیگه نتونستم به کنجکاویم غلبه کنم و پرسیدم: -شما با دمیر یه جا کار می‌کنید؟ -بله یه جورایی شریکیم. کارای فروشگاه رو دمیر می‌کنه و من کارای انبار و گمرگ. سری تکون دادم و با وسواس پرسیدم: -نمیخواد برگرده؟ خیلی راحت شونه بالا انداخت. -خبر ندارم. -اونجا با کسی زندگی می‌کنه که پاگیرش کرده؟ فرهاد مکثی کرد. دستهام مشت شد. درست حدس زده بودم.
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii از ی اخلاق شوهرم بیزارم.....
سلام نزدیک ۵ ساله ازدواج کردم بچه ندارم هنوز از ی اخلاق شوهرم بیزارم امروز ی حرفی رو میزنه چند روز بعدش یادش میره میگم خودت گفتی میگه من نگفتم دروغ تو دهن من نزار دیشب هم واسه ی چیز مسخره ی دعوای بزرگ درست کرد😣😣 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii یه همسایه داریم شوهر دار خیلی ادم کثافتی با مرد ها راب طه دارهو...
سلام وقت بخیر میشه بزارید کانال بخدا روانی شودم کسی نیست دردل کنم به هرکی میگم مسخره میکن میگه به تو چه من متاهل هستم شیش سال یه دختردارم یه همسایه داریم شوهر دار خیلی ادم کثافتی با مرد ها راب طه دار این خانم هر وقت شوهرم از سرکار میاد زودی میاد بیرون باور کنید صدا ماشین شوهرم را حفظ کرد اویل خیلی رو دار بود جلو چشمام نگاه شوهرم میکرد الان انقدر اخم میکنم تا نگاه میکن تا بفهمم ولی روش زیاد بخدا زد سرم برم بگم مگه چطه گفتم بعد ابرو شوهرم میر که میگن شوهرش رفیقش ولی بخدا شوهرم اینکار نیست خیلی ادم پاکی ولی من خیلی توفکرم میگم نکن این نگاش میکن اونم رودار شود بخاطر زنیکه من زندگیمو جهنم کردم با شوهرم دعوام میشه یه راحل بدین واقعان دیونه شودم یا خیلی حساس شودم بخدا تابستون جرعت نمیکردم برم بیرون با شوهرم باور کنید با یه تابه شلوار سرک میکشید بیرون تا شوهرم ببینتش قیافشم تعریفی نیسته یه چیز دیگه من خیلی بی اعتماد بنفسم بخدا خوشگلم خوش اندامم حتی شوهرم میگه تعریف میکن خودمم با اون زن مقایسه میکنم ببخشید طولانی شود ازتون خواهش میکنم یه راحل بدین با تشکر 😍😍😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii شما بگید چیکار کنم....