دنیای بانوان❤️
🍃🌸 عشق آقا معلم 🍃🌸
🍃🌸
سلام مهربان عشق ما مثل عشقهای تو قصه ها بود..
دختر همسایشون بودم...از بچگی همسایه بودیم...هرروز توی راه مدرسه و خرید و نونوایی همدیگه رو میدیدیم...فقط با نگاه میگفتیم همدیگه رو دوست داریم...
حسین معلم بچه های ابتدایی بود..
خلاصه گذشت و سال جنگ بود...وقتی فهمیدم حسین قراره بره جبهه قلبم آشوبی به پا شد..
همه میگفتن ده روز دیگه قراره بره جبهه...
شبها تا صبح توی اتاقم گریه میکردم..اونموقع ها مثل الان گوشی و پیام و از این چیزها نبود...ولی من صدای موتورشو از بین موتورهای پسرهای همسایه تشخیص میدادم...و صدای بلند سلامش رو به مادرش...آخه ما همسایه ی دیوار به دیوار بودیم..
یه روز دم غروبی بود که حاج خانم مادر حسین اومد خونمون و اجازه خواستگاری گرفت😍
از خوشحالی داشتم بال در میاوردم...برای اولین بار شب بله برون و بعد صیغه ی محرمیت حسین توی حیاطمونکنار حوض وشمعدونی های حیاط بهم گفت فاطمه از همون بچگی میدونستم عروس من میشی...
بعد از اینکه از جبهه اومدم مراسم عروسی برگزار میکنیم..اگر بدونید وه روزهای سختی پشت سرگذروندم تا حسین میرفت جبهه و برمیگشت...یه گردنبندی دعا بود خودم با دستهای خودم براش درست کرده بودم و گردنش انداختم...که همیشه سالم باشه..
خلاصه اون سالها با تمام سختیهاش گذشت...
خدابهمون عنایت کرد و یه دوقلو بهمون داد...هادی و هدی...
هنوزم بعد از سالها زندگی عاااشقانه همدیگه رو میپرستیم و نفسمون به نفس هم بنده...نفسم بند نفس آقا معلم خونمونه....😊
عشق افسانه نیست عشق واقعا وجود داره عزیزای دلم....
♥️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک نکته🍃👇
#نکته
ویژه زوج ها:
هر وقت خواستین قهر کنین قبلش اینارو با همسرتون طی کرده باشین که قوانین قهر باید در هر شرایطی رعایت بشه.
1) حق نداریم به خونواده های هم توهین کنیم.
2) حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم. تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.
3) شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم. همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن.
4) سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه
5) هبچکس حق نداره جای خوابشو عوض کنه
6) هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره
7) حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم . مثلا عبارت تو همیشه.... ممنوعه.چون اینکار دعوا رو به اوج میرسونه
8) باید به هم فرصت بدیم که هرکی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا 5 دقیقه صحبت کنه و طرف دیگه هم 5 دقیقه زمان برای پاسخگویی داره. و بعد اگه حرفی باقی موند باید به فردا موکول بشه تا سر و ته بحث مشخص باشه.
اگر افراد مي توانستند ياد بگيرند كه آنچه براي من خوب است لزومي ندارد كه براي ديگران هم خوب باشد، آنگاه دنياي شاد و خوشايندتري مي داشتيم.!
"تئوري انتخاب" به ما مي آموزد كه دنياي مطلوب من، اساس و شالوده زندگي من است و نه اساس و شالوده زندگي ديگران.!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💟 تقديم به متاهيلن
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است کهاز گفتن دوستت دارم❤️ خجالت میکشد...
👈🏻تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که دنیای او پر از «❤️دوستت دارم❤️»
های تو شود..
اگردنیای همسرت آنقدر کوچک است که
وقتی خشمگین میشود، زبان به ناسزا ودرشت گویی میگشاید...!
👈🏻تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که، صبر و سکوتت رفیق لحظه های او باشد...!
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که،شبها وقتی به خانه برمیگرد،
کوله باری از گله مندی و خستگیش سهم تو میشود...
👈🏻تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که آرامش ولبخند سهم او باشد...!
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که، با قضاوت های نابجا دلت را میشکند...!
👈🏻 تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که، گذشت و❤️بخشش❤️ تو برایش،
راهی به سوی سعادت باز کند!
🔴زندگی راسخت نگیر 🔴
❤️دوست داشتن آنقدر سخت نیست که،
زیربارش شانه خالی کنی...!!!
🔵اوکه نباشد، هیچ مرافعه و کشمکشی هم نیست..
اماخانه چنان خالی میشود و دلت چنان رنگ تنهایی میگیرد...!
❤️دوست داشتن سخت نیست،
اگر ......
تعهد❤️ ومهربانی❤️ را یاد بگیریم...!
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
دنیای بانوان❤️
یکزندگی یک تلنگر🍃👇
✨🌸✨🍎✨🌸
#تلنگر✨
🌺این متن زیبا روحتما بخونید
✍وجود هیچکس غمها را از بین نمی برد اما کمک میکند با وجود غمها محکم بایستیم ، درست مثل
☔️چترِ خوب که باران را متوقف نمیکند ، اما کمک میکند آسوده زیر باران بایستیم . .
☁️ابرها به اسمان تكيه ميكنند، درختان به زمين و انسانها به مهرباني يكديگر.........
💜گاهي دلگرمي يكی چنان معجزه ميكند كه انگار خدا در زمين كنار توست.
⛱جاودان باد سايه کسانیکه كه شادي را علتند نه شريك،
و غم را شريكند نه دليل ...
زندگیتان پر از آدم های خوب💜
بفرست براي بهترين هاي زندگيت😊
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا
نظر شما برای سمیرا
🌸🍃🍃
سلام خوبین وقتتون بخیر
واقعا کانالتون عالیه ... بنظر من وقتی یه داستان خیلی عالی و تاثیرگذار باشه ممکنه حتی تو یه روز باوجود کار بیرون و خونه و دوتا بچه باز با لذت تمام خوند
چون من دیروز سرکار با کانالتون اشنا شدم بااینکه دیروز کارم خیلی بود ولی به عشق مطالعه زندگی سوزناک ولی درعین حال شیرین و تلخ سریع کارام رو سروسامون بدم
حتی خونهام همین شد و همه کارامرو کردم ک زودی بخونم
واقعا سمیرا میتونه واسمون یه الگو بینظیر باشه باوجود ضربه بزرگ فوت پدرومادر با عشق و هدف درس بخونه و موفق بشه
خواهش میکنم سریع و تند تند پشت سر هم بقیه مطالب رو بزارین ک خیلی دوست دارم عاقبت و اخرش رو بخونم
و امیدوارم این پایان یک پایان خوش باشه براش
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
چه جالب
🌸🍃
📝 چگونه از مجرد بودن خواستگار مطمئن شویم؟
یکی از مصادیق بسیار شایع جرم فریب در ازدواج اعلام عدم سابقه ازدواج یکی از طرفین عقد می باشد. به عبارتی دیگر تجرد یکی از مواردی است که عقد بر مبنای آن واقع می گردد. اما به منظور جلوگیری از گرفتار شدن در چنین دام هایی و نیز حفظ حرمت و حریم این سنت مقدس، راه کارهایی وجود دارد.
✏️یکی از این راه کار ها اخذ گواهی تجرد پیش از وقوع عقد ازدواج می باشد. گواهی تجرد تاییدیه ای است که بر مبنای اطلاعات مندرج در سند سجلی شخص صرفاً برای صاحب سند و براساس درخواست وی یا وکیل قانونی ایشان صادر می شود. این درخواست به صورت اینترنتی نیز امکان پذیر خواهد بود.
به عبارتی دیگر گواهی است مبنی بر اینکه صاحب شناسنامه سابقه ازدواج نداشته و یا ازدواج واقع شده منجر به جدایی بر اثر طلاق، فسخ نکاح، بذل یا انقضاء مدت در ازدواج منقطع و فوت همسر شده باشد.
✏️به علاوه آنکه گواهی فوق الذکر یکی از مدارک لازم برای استخدام در برخی مشاغل خاص، سفر به خارج از کشور، ادامه تحصیل در بعضی از مقاطع و حتی ثبت عده ای از ازدواج ها است.
✏️چند نکته مهم:
1. هر شخصی می تواند با مراجعه به اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه خود و یا اداره سجلات و احوال شخصیه در وزارت امور خارجه ( در داخل کشور) و یا نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران ( در خارج از کشور) درخواست صدور گواهی تجرد بنماید.
✏️الف ) چنانچه متقاضی گواهی تجرد مقیم داخل کشور باشد می بایست به اداره کل ثبت احوال امورخارجه واقع در خیابان امام خمینی(ره) – نبش خیابان شیخ هادی پلاک 108 – ساختمان شماره 6 سازمان ثبت احوال و یا نزدیکترین اداره ثبت احوال محل سکونت مراجعه و در خواست خود را ارایه نماید.
✏️ب ) چنانچه متقاضی گواهی تجرد مقیم خارج از کشور باشد می بایست به نزدیکترین نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور مراجعه و در خواست خود را ارایه نماید.
2. گواهی تجرد صرفا توسط اداره کل ثبت احوال امور خارجه و ظرف یک روز صادر می گردد. ضمن آنکه تحویل گواهی تجرد، صرفاً در ثبت احوال امور خارجه به آدرس تهران - خیابان امام خمینی نبش شیخ هادی انجام می گیرد.
3. امکان اخذ این گواهی توسط شخصی غیر از صاحب شناسنامه وجود خواهد داشت، بنابراین در اینصورت چنین شخصی می بایست دارای وکالتنامه رسمی باشد و در آن به اخذ گواهی تجرد صراحتاً اشاره گردیده باشد.
4. صدور گواهی تجرد منوط به ارائه اصل شناسنامه صاحب آن می باشد.
5. متقاضی دریافت این گواهی می بایست مدارک ذیل را داشته باشد:
. اصل شناسنامه متقاضی
. یک برگ فتوکپی شناسنامه
. تکمیل فرم درخواست
. پرداخت هزینه طبق تعرفه جاری
6. چنانچه متقاضی قصد ارائه گواهی تجرد به مقامات خارجی را داشته باشد، باید ابتدا گواهی را از طریق دارالترجمه رسمی، ترجمه کند و پس از تایید امور دفتر مترجمان وزارت دادگستری، به تایید وزارت امور خارجه برساند.
7. افراد می توانند با مراجعه به پورتال سازمان ثبت احوال کشور به نشانی اینترنتی www.sabteahval.ir فرم درخواست را تکمیل و به صورت الکترونیکی ارسال کنند و پس از بررسی های لازم پیغامی مبنی بر آماده بودن گواهی تجرد و مراجعه جهت دریافت آن برای متقاضی ارسال می شود.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
عشق و دوستی تا نداره .. برای یک عاشقانه🍃🍃🍃🍃🍃
روزی که برای اولین بار دیدمش هیچ وقت از یادم نمیره چشمام پر شده بود ...
ولی نه مثل الان که پر از اشک شده اون موقه پر از عشق شده بود ...
آره عشق اول عشقی که هیچ کس از اون خبر نداشت حتی خودم هم نمی دونستم که این چه حسیه که تو وجودم اومده تصمیم گرفتم چند روز از خونه بیرون نرم تا شاید از یادم بره ولی ….
خلاصه چند روزی گذشت و من تو سینه این حس رو با خودم نگه داشتم ولی نه این حس (عشق) با من بود نه بی من ...
با خودم می گفتم که اگه مال من باشه برای همیشه با اون میشم اگه مال من باشه اگه…
هر روز بیشتر دوسش داشتم بدون این که حتی یک بار هم باهاش حرف زده باشم یا اسمشو بدونم ...
خلاصه هر روز دیدنش شده بود کار من
شب که میشد بدون این که بخوام شروع می کردم به گریه کردن قلبم مثل قلب گنجشگ شروع میکرد یه تپیدن
کنترل هیچ چیز دست من نبود بی اختار اشک بود که سرازیر میشد و لب بود که میگفت :
کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود
کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
تا این که خودش اومد جلو شروع کرد به صحبت کردن انگار خدا هم شبا بیدار بوده و حال من را میدیده و خواسته بود به من کمک کنه ...
اومد جلو و گفت که میدونه که من چند وقتی هست که دنبالش هستم و از دور نگاهش میکنم ...
بعد گفت که چیزهایی که میخواد رو من نمیتونم برآورده کنم من هم تو ابرا بودم و اصلا حواسم به هیچ چیز نبود ...
فهمیدم که اون به کسی نیاز داره که تا اخر دنیا باهاش باشه و هیچ چیز روبرای خودش نخواد بلکه برای خودمون بخواد ...
اون روز بهترین روز زندگیم بود تا این که بالاخره گفت اسم من سحره و اسم من رو پرسید ...
شاید کسی باورش نشه حتی اسم خودم هم یادم رفته بود !
بعد از چند دقیقه تا دستپاچگی و صدای لرزان تونستم اسمم رو بهش بگم خلاصه چند روزی گذشت من و سحر دیگه داشتیم مال هم می شدیم ...
سحر همیشه حرفای خوبی رو میزد حرفایی که آرزوی من بود سحر همیشه میگفت که دوست داره تا ابد مال من باشه و حاضر تمام هستیش رو ول کنه و با دنیا بجنگه تا مال هم دیگه باشیم ...
روزهای خوبی داشتیم پر از شور و عشق دور از همه و نزدیک به همه چیزچون سحر دنیای من بود انقدر روزها خوب بودند که هیچ ارزویی ر سر نداشتن هر روز بیشتر از قبل دوسش داشتم ...
یه روز سحر گفت که باباش میخواد خونشون رو عوض کنه این واسه من خیلی مهم نبود چون جای دوری نمیرفتن تو همین شهر بودن
ولی سحر جوری حرف میزد که انگار برای همیشه میخواد از پیش من بره خلاصه سحر از اون محل رفت ...
قرار بود تا بهم زنگ بزنه قرار بزاریم تا هم خونشون رو به من نشون بده و هم اینکه مثل قبل با هم باشیم یک هفته گذشت و خبری از سحر نشد
خدایا داشتم دیوونه میشدم با ید چیکار کنم خدایا کمکم کن!!
بعد از یک ماه سحر زنگ زد و گفت که باباش همه چیز رو فهمیده بوده و اصلا به خاطر همین خونشون رو عوض کرده بودن ..!!
ولی سحر اهمیت نمی داد و باز هم از با هم بودن میگفت تا بعد از یک ماه یه روز سحر اومد ...
گفت که باید فراموشش کنم چون باباش راضی به این دوستی نبوده و داره تو خونه ازارش میده اینو گفت و یرای همیشه رفت و رفت و رفت و دیگه هیچ وقت ندیدمش ...
بعدها فهمیدم همه اینا دروغ بوده ... پسر عموش بهش پیشنهاد ازدواج داده بود
همه اینا فیلم بود ...
من باورم نمی شد این همون سحری بود که از با هم بودن تا اخر دنیا با من حرف میزد
ولی خوب فهمیدم که هیچ چیز اونقدر خوب نیست که به نظر میاد ...
پس همیشه سعی میکنم که واسه هیچ عشقی تا نذارم
حتی اگه کسی ازم خواست که تا اخر دنیا باهاش باشم تا رو ازجملش حذف کنم وبهش بگم :
عشق و دوستی تا نداره اگه کسی گفت که تا تهش با منه و دوسم داره بهش بگم که تا نداره و همین الان اخرشه تهشه ...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿