سلام به همه عزیزان گروه 💐🦋❤️
ادمین عزیز اگه صلاح دونستین بزارین گروه
برای مامان دو دخترون
عزیزم در مورد پد نمیدونم، اما میخوام جدی بگم بهتون که این زخم ر ح م رو ساده نگیر،خطرناکه ها ، من خودم چند
سال پیش فریز کردم و کلا راحت شدم از ع ف و ن ت، اصلا هم درد نداشت و نداره ، و اصلا کسی بهت دست نمیزنه، فقط یه جور گاز هست وارد بدنت میکنن و
وقتی احساس نفخ کردی باید اطلاع بدی که قطع کنن بعدش بهداشت و ر ا ب ... رو رعایت کنی ، یعنی چی میترسم ، خانم به این بزرگی 😳😜😂
بعدش از نعمت های خدا مثل لیمو ترش ،عسل قبل خواب و آناناس طبیعی غافل نشو که خیلی تاثیر داره والا بهتر از داروهای چرک خشک کن هستن
زود پیگیر باشین خدای ناکرده تا دیر نشده 🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
همونطور که به سمتم خم شده بود، سمت دیگۀ چسب رو با احتیاط باز کرد و زخمم رو بست.
نگاهش روی ظاهرم چرخید. با اینکه سعی میکرد به روی خودش نیاره ولی اونقدر دلش دریایی بود که کوچکترین احساساتش رو توی صورتش منعکش میشد و مثل کف دست میشد حس و حالش رو فهمید. بازهم نگاهی به زخم هام انداخت و با تردید پرسید:
-مطمئنید نمیخواید پیش دکتر برید؟
نفسی گرفتم. وقتی اینقدر نزدیکم میشد قلبم میزد و حالم دست خودم نبود.
-نه لازم نیست. از این بلاها زیاد به سرم اومده.
باز هم شوخی کرد:
-پس معلومه بچه شیطونی بودید.
با لبخندش ناخواسته لبهام به لبخند باز شد. اصلا دردم فراموشم شد و حالم خوب. دلم میخواست زمین و آسمون تو همون لحظه می ایستاد و من بودم و نجلا. من بودم و لبخند و نگاه مهربونش.
-اوف تا دلتون بخواد. نگاه به ظاهر آرامم نکنید. دیوار راست رو بالا میرفتم.
دوباره پانسمان دستم رو چک کرد و همزمان گفت:
-خدا رو شکر زخم دستتون زیاد مهم نیست. نگران زخم سرتون هستم.
و سر به سمتم بالا آورد که با نگاه خیره ام مواجه شد. فکم منقبض شد و نفس تو سی نه ام حبس. اونقدر مهرش تو دلم پررنگ شده بود...
نجلا با خجالت عقب کشید که به خودم اومدم. چقدر هَوَلی فرهاد. ببین میتونی دختر بیچاره رو فراری بدی؟
لبخند محوی زدم و تشکر کردم.
-ممنون نجلا خانوم زحمت کشیدید.
کنارم خم شد و وسائل روی تخت رو جمع کرد.
-کاری نکردم.
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانمی هستم ۲۵ ساله وهمسرم ۳۷سالشه ماباهم سنتی ازدواج کردیم ویه دختر۶ ساله دارم همسرمن به شدت بددل وشکاک هستن
سلام خدمت تمام حضارتوروخداراهنماییم کنیدوحتمانظربدهید،خانمی هستم ۲۵ ساله وهمسرم ۳۷سالشه ماباهم سنتی ازدواج کردیم ویه دختر۶ ساله دارم همسرمن به شدت بددل وشکاک هستن به حدی که من اصلااجازه ی هیچ چیزوهیچ کاری روندارم همش گوشیمومیگرده اینترنت برام نمیگیره، همیشه بایدهمه ی کارام زیرنظرش باشه همسرم ازنظراقتصادی وضع خوبی داره ماشین ،خونه،کارخوب،ولی این کاراش منوخیلی اذیت میکنه اجازه نمیده اصلاخونه مادرم برم نه خونه خواهرم نه خیابون بایدمادرم ماروحتمادعوت کنه بدون دعوت اصلانمیره بهش میگم توبدون دعوت نیامن دوست دارم برم خونه مادرم یه کم حال وهوام عوض بشه ولی اصلاگوشش بدهکارنیست حرف فقط وفقط حرف خودشه اصلااهل رفت وآمدنیست به هیچ وجه چندبارهم قهرکردم رفته خونه بابام اومده باقول وحرف منوبرده ولی بعدش قولاش یادش میره زودی من تویه خانواده ی خوب بزرگ شدم پدری که بازحمت وپول کارگری ونون حلال منوبزرگ کرده وبرام توجهزیه خریدن هیچی کم نذاشته ، تاحالابهش بی احترامی نکردم جوابشوندادم حرف بدنمیزنم نمیدونم چرااینجوریه ،میگه من تورودوست دارم نمیخوام هیچ جوره ازدستت بدم آخه من تاحالاکاراییم نکردم که بخوادبهم بی اعتمادبشه همیشه هم هرچی گفته گفتم چشم ،بهش میگم توبه من اعتمادنداری میگه من به تواعتماددارم به بقیه اعتمادندارم منم بهش میگم من چه کاربه بقیه دارم خلاصه که سرتونودردنیارم هرکاری کردم که درست بشه نشدکه نشدفکرطلاق میادتوسرم ولی باز به خاطردخترم تحمل میکنم آخه من جوونمم تاکی بایدتوامربرباشم منم دوست دارم برم خیابون باشگاه خریدولی تواین ۹سال یه بارم هیچ جاتنهایی نرفتم پدرمم همیشه میگه این خونه درش به روت بازه بیااینجامن خودم حمایتت میکنم موندم چه کنم توروخداتوروخدا راهنمایی کنیدوتوکانال بزاریدچک میکنم ومیبینم توپی وی جواب ندیدلطفاکه گوشیم همیشه دستشه وچک میکنه توروخدابرازندگیم دعاکنیدبخداخستم دوست دارم بمیرم این خلاصه ای اززندگیم بوداگه بخوام بگم ۹ سال بایدبنویسم ممنون وسپاس بیکران ازشما
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام
خانمی که از مادر شوهر مینالید
مادر منم همینه میگه بچه بزرگ کردیم زحمت کشیدیم ،،وظیفتونه باید کمک کنید تو پیری ما
منم همیشه با اینکه خیلییی مریضم کمک میکنم
ولی وقتی میگه وظیفتونه یه جوری میشم
یا پدرم از مادرش مراقبت کرده و مادرش فوت کرده
،،میگه همینطوری که من از مادرم نگه داری کردم شماها هم بایددد این کارو انجام بدید دیگه
بیشتر وقت ها من میرم بقیه خواهرم بچه کوچولو دارن اذیت میکنن
نوکر پدر ومادر هستیم ولی یه کلمه که بگن انگار خستگی تو بدنمون میمونه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام ممنون ازکانال خوبتون
دررابطه باخانمی که باردارهستندوآمپول کزازبایدبزنندمن هم همین چندماه پیش بارداربودم واین آمپول روزدم اصلامشکلی ایجادنمیکنه وبچه هام هم سالم به دنیااومدنددوقلوبودند.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانم گلی ک زخم دهانه رحم داری و ...عزیز دلم مصرف شیاف گیاهی برا کسی ک زخم داره اصلا توصیه نمیشه,ب هیچ وجه چیزی استفاده نکنید,برا کسایی ک بدنشون زخم نیست,و عفونت و کیست و فیبرم دارن,شیاف چهل گیاه بسیار مفیده,انشاالله خدا شفا بده
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
ببخشید پدر من حدود ۷۰سالشه و مریض احوال هم هست الان یه چند ماهی میشه از یک خانم معلول از دو پا آشنا شده و من و اطرافیان هر کاری میکنیم راضی نمیشه که با این خانم ازدواج نکنه ا
سلام عزیزم
ببخشید پدر من حدود ۷۰سالشه و مریض احوال هم هست الان یه چند ماهی میشه از یک خانم معلول از دو پا آشنا شده و من و اطرافیان هر کاری میکنیم راضی نمیشه که با این خانم ازدواج نکنه الآنم ما داریم بهش رسیدگی میکنیم و مشکل قلبی و قند و... داره این خانم هم شهرستان هست چند بار باهاش حرف زدم و مسدودش کردیم اما ول کن نیست و میگه پدرت عاقل و بالغ هست و بهش گفتیم شما نمیتونی به پدرم رسیدگی کنی ما حتی با پدرم به دیدن این خانم رفتیم اما اصلا به ما و به پدرم محل نذاشت در صورتی که تلفنی خیلی خوب رفتار میکرد و تو جلسه ی خواستگاری فقط در مورد مهریه حرف زد اینکه سریع ثبتش کن من نمی دونم این خانم هدفش چیه فقط میدونم پدرم خیلی ساده هست
این خانم گفته که یه خونه به نامم کن و حقوق پدرم هم بشه برای این خانم من یه برادر دارم که الان تو بهزیستی هست و حقوق پدرم رو باید برای اون نگه داریم خواهش میکنم عزیزان راهنمایی کنید ما چکار کنیم بلا نسبت همه ی معلونین عزیز این خانم اصلا درک و فهمی ندارد با اینکه نزدیک ۵۰ سالشه این خانم اصلا از نظر فرهنگ و حتی دین به ما نمیخورن عزیزان خواهش میکنم راهنمایی کنید ما چکار کنیم پدرم از سایت همسریابی با این خانم آشنا شده
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿