اصلا قرار نبود به این زودی برگرده، قرار بود پیش نجلا بمونه تا بیشتر باهاش آشنا بشه، نمی‌دونم چی شده که بی‌هوا و بی‌خبر برگشته. سارا لب ورچید و گفت -باشه چون تو می‌خوای قبوله. به راه افتادم. همونجور که به سمت حموم می‌رفتم صداشو شنیدم: -راستی دمیر پولم تموم شد. صد هزار تومن بهم میدی؟ وسط راه موندم و با چشمهای گشاد شده گفتم: -صد هزار تومن؟ چه خبره؟ مگه من تازه بهت پول نداده بودم؟ اون صد و پنجاه تومن رو چیکار کردی؟ -خرج شد دیگه! -با اون پول صد دست لباس هم میخریدی تموم نمیشد. -ای بابا گفتم که بهت، می‌خوام با دوستام برم بیرون. -آخه خیلیه با صد تومن میشه کلی خرید کرد. بعد هم تو تازه از فروشگاه من کلی جنس برداشتی. پول دیگه میخوای چیکار؟ سارا قاطی کرد. -اَه دمیر نشد از من حساب کتاب پس بگیریا! می‌خوام با دوستام برم دربند خوش بگذرونم. امشبم که به خاطر نجلا خانومت اعصابمو خورد کردی، نباید دلم رو به دست بیاری؟ اصلا من فهمیده بودم تو اخلاقت عوض شده! تا پای نجلا وسط میاد تو یه آدم دیگه میشی! دوباره داشت دعوا شروع میشد و من اصلا کشش دعوا با سارا رو نداشتم. میدونستم اگه قهر کنه ده برابر این صد تومن رو باید خرج کنم تا خانم آشتی کنه. سعی کردم از در رفاقت وارد بشم. -این چه حرفیه عزیز دل من؟ تو جون بخواه پول که چیزی نیست. فقط الان اینقدر پول ندارم. سر راه میریم از صندوق فروشگاه برمی داریم. خوبه؟ سارا هنوز اخم کرده بود که جلو رفتم و با خنده‌ای گفتم: -عزیزم اخماتو باز کن دیگه؟ با من قهر نکن. خداروشکر که الان دارم ولی میدونی که ممکنه یه وقتایی دستم خالی باشه. -دمیر نکن. خودت که می‌دونی دوست دارم همه جوره برای من خرج کنی. دلم نمیخواد جلوی دوستام خجالت بکشم. -باشه عزیزم. بذار یه دوش بگیرم و لباس بپوشم بریم. بالاخره دوش گرفتم و سر راه از فروشگاه پول برداشتم و دهن سارا رو بستم. حالا نوبت به فرهاد رسیده بود. دو تا ساندویج از سر راه گرفتم و به سمت خونۀ فرهاد روندم. بازهم فکرم مشغول شد. چه اتفاقی افتاده که فرهاد بی خبر به تهران برگشته.

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام ووقت بخیر خدمت اون عزیزی ک پسرشون دچار لک وکک مک شده عرض کنم ک دلیل ایجاد لک سودای زیاد در بدن است ک باید ب طب سنتی مراجعه کنید وی سری پرهیزات غذایی باید بشه وسودابر استفاده بشه. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خیلی وقتا ما بیشتر از اینکه خودمون زندگی کنیم، داریم برای تأیید بقیه زندگی می‌کنیم. رهایی‌بخش‌ترین چیزی که می‌تونی از خودت دور کنی، اهمیتیه که به نظر بقیه می‌دی. وقتی این بار رو بندازی زمین، تازه می‌فهمی چقدر سبک شدی و راه رفتن توی زندگی راحت‌تره، چون دیگه لازم نیست هر لحظه خودتو با توقعات بقیه تنظیم کنی. وقتشه خودت باشی، نه اون چیزی که بقیه دوست دارن.🙇🏻‍♀🤍🪻 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من عروس بزرگ خانواده شوهرم هستم وپدرشوهرم ۵ تاعروس داره.... ‌

سلام وقتتون بخیر . ممنون از کانال خوبتون . من عروس بزرگ خانواده شوهرم هستم وپدرشوهرم ۵ تاعروس داره ودوتادختر .پدرشوهر ومادر شوهرم خیلی منو دوست دارن وتو همه کاراشون از من مشورت میگیرن ،تو همه کاراشون منوبه عنوان بزرگ تر باخودشون همراه میکنن.خواهر شوهر ها وعروس های دیگه هم منو خیلی دوست دارن وباهمشون رابطه خوبی داشتم ودارم.ولی اخیرا خواهر شوهر ها به رابطه من وپدرشوهرو مادر شوهرم حسودی میکنن ویکسره تیکه بار من میکنن .واینکه به پدرشون میگن چرا اینو همه کاره میدونید 😔به خاطر همین مدتیه خیلی روی اعصاب من هستن همه فامیل شوهرمم میدونن که پدرشوهرم چقدر منو دوست داره ولی خواهرشوهرها قصد تخریب منو دارن البته کسی بهشون توجه نمی کنه چون منو میشناسن ولی خودم خیلی حساسم واذیت میشم .پدرشوهرم میگه کسی حق نداره بهت چیزی به گفتن بگو من جوابشونو بدم ولی من دوست ندارم بینشون اختلاف بیفته .شما بگین من چه کار کنم منم پدرشوهر مادرشوهرمو دوست دارم ونمیتونم وقتی اینقد سرم احترام میزارن وبرام ارزش قائل هستن بهشون بی احترامی کنم شما بگین من باید چه کار کنم .من ۴۴ سالمه واز ۱۶ سالگی عروسشونم اینا حالا دیگه به جایی رسیدن که نمیتونن تحمل کنن .منم دوست ندارم با کسی حتی خواهرشوهرام رابطم خراب بشه .اوناهم برام مثل خواهر بودن ولی فقط ب رفتار پدرومادرخودشون حساس شدن ومنو اذیت میکنن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii راستش اقایی وقتی ۵ سالش بود مادر وپدرش از هم جدا میشن اما پدرش به بچه میگه مادرت فوت کرده واسه اینکه شاید کمتر بیقراری کنه حالا بعد ۲۳ مادرش..... ‌

این سوال یکی از اقوامه خواستم بپرسم اگه میشه راهنمایی کنید راستش اقایی وقتی ۵ سالش بود مادر وپدرش از هم جدا میشن اما پدرش به بچه میگه مادرت فوت کرده واسه اینکه شاید کمتر بیقراری کنه حالا بعد ۲۳ مادرش برگشته میگه میخام پسرمو ببینم پدرش هم وقتی حقیقت رو به پسرش میگه که مادرت برگشته میخاد ببینتت مخالفت میکنه میگه این همه سال کجا بوده که الان برگشته اصلا چرا برگشته ؟! مادرش پشیمونه از این که جدا شده بالاخره اون خانمم یه مشکلاتی داشته حالا مادرش بیقرار پسرشه اما پسرش نمی خواد ببینتش اگه میشه راهنمایی کنید به نظرتون این خانم چیکار کنه ؟ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii درمورد خواهری که مشکل قلبی دارن و مادرشون بهشون اهمیت ندادن.... ‌

سلام و عرض ادب خدمت گلی بانو و اعضای کانال درمورد خواهری که مشکل قلبی دارن و مادرشون بهشون اهمیت ندادن خواهرم به فکر سلامتی و شوهر و فرزندانت باش خودت رو با این فکرا که مادرتون خواهرتون درحقتون بی مهری کردن اذیت نکن به خدا توکل کن برای ارامش دلت به خدا و ائمه پناه ببر به حضرت یوسف فکر کن که برادرانش در حقش چه کردن اما خدا پشت و پناهش بود شما به فکر اینده و سلامتی خودتون و فرزندانتون باشید باید باید سلامت باشید تا بزرگتری فرزندانت کنی قوی باش وبا همسر و فرزندانت خوش باش سعی کن حدیث کسا بخونی ایت الکرسی بخون دعای فرج بخون ان شاالله خدا کمکت میکنه خدا از پدرو مادر مهربون تر هست و تنهات نمیزازه عزیزم ان شاالله که به زودی سلامتیت به دست بیاری و با عزیزانت به مسافرت بری زیارت بری و خوش بگذرونی دنیا ارزش این همه غصه خوردن نداره هرچند که از نزدیکترین افراد خانواده ات باشه با ارزوی صحت و سلامتی 🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #چالش_فرزند_خوانده ‌

سلام خدمت شما عزیز و دوستان گرامی کانال ،🌹🌹 خاستم در مورد اون خانمی گفتن میخان در موردفرزند خوانده بگم اگه این کار بکنید چقدر با ارزش هست . پسر خاله ی من بیست سال بچه دار نمیشدن رفتن ی دختر به عنوان فرزند آوردند .چقدر شادی به خونه شون اومد و همه دوستش داشتند حالا دختر بزرگ شده شبیه مادری که بزرگش کرده شده.خیلی کار خدا قشنگ هست. در همسایگی ما زن و شوهری بودند صاحب بچه نمی‌شدند دیگه میانسال شده بودند که ی پسر شش ماه به فرزند خواندگی قبول کردند و بچه ی نازی بود و چقدر زن و مرد با آوردن بچه خوشحال بودند حالا بچه ماشاالله مرد خوش هیکلی شده .پدرش چند سالی رحمت خدا رفته ولی ی مونس و همدم مادرش شده .و هیچ کس به روش نیاوردند که فرزند خوانده هست و احترام خاصی بین همه داشت.کاش کسانی که صاحب فرزند نمی‌شدند.اولا انشاالله معجزه بشه خودشون صاحب فرزند بشن و در آخر نشدند ولی اگه شرایطش داشتند این کار بزرگ انجام میدادند .خیلی آجر پیش خدا داره.با آرزوی سلامتی برای همه شما . @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دوتا کافی نیست.... ‌