🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .

-واقعا؟ وظیفه ام بوده؟ یه سوال دارم عمه خانوم! خودتون حاضرید مارال رو اینجوری به خونوادۀ کسی بدید؟ حاضرید بلاهایی که سر من اومد سر مارال بیاد؟ اونوقت بازم به نظرتون این کارها وظیفۀ ماراله؟ عمه برآشفت. -خفه شو دختر، دهن گشادت رو ببند. اما من حیا رو خورده و آبرو رو قی کرده بودم. دیگه بریده بودم. -وقتی خودتون حاضر نیستین مارال رو به همچین خونواده‌ای بدین، چه انتظاری دارین من تحمل کنم؟ به خاطر این رسم مسخره زندگیم رفت، جوونیم رفت، عمرم رفت. تموم این سال‌ها، نه بچگی کردم، نه نوجوونی کردم و نه تونستم درس بخونم. فقط به خاطر دمیر. خدا به زمین گرم بزنتش که این بلا رو سر من آورد. صدای عمو رو به زحمت شنیدم: -بابا جان نفرینش نکن. اونقدر دردم زیاد بود که اشکام دوباره ریخت. -عمو یه نگاه به حال روز من بندازین. هیچی از من نمونده. این همه سال به خودم گفتم فقط باید صبر کنم تا بر‌گرده ولی حالا کارش به جایی رسیده رفیقشو برای من لقمه می‌گیره. ت.ف به شرف..ش... ت.ف به غیرتش. عمو من زنشم! اسمم توی شناسنامه اشه. عمو فقط قلبشو مالش داد و دیگه حرفی نزد. دلم به حالش سوخت. با این سن و سالش داشت التماسم رو میکرد که یه فرجۀ دیگه بهش بدم. چشمام رو بستم و نفسی گرفتم. خودم هم میدونستم اگه این خبر به گوش آقام برسه، خون به پا میشه. پس چاره ای نبود باید به عمو اطمینان میکردم و یه مهلت دیگه بهش میدادم. اشکم رو پاک کردم و گفتم: -باشه عمو، به خاطر شما بازم صبر می‌کنم. فقط خواهش می‌کنم دمیر رو برگردونید تا تکلیف منو روشن کنه. به خدا که آرزومه ازش جدا شم. حاضرم به دریوزگی بیفتم؛ اما زن همچین آدمی نباشم. عمه دیگه کوتاه نیومد. -بسه دیگه. هیچی نمیگم پرروتر میشه. گمشو برو نمیخوام ریخت نحست رو ببینم. حرفی نزدم و با نفرت نگاهی به عمه انداختم که چشم غره ای رفت. با چشمهای پر اشک یکسره به اتاق خودم رفتم. در رو پشت سرم بستم و همونجا پشت در نشستم. دست تو موهام فرو بردم. خدایا چه خاکی به سرم کنم؟ چجوری خودم رو از این منجلاب نجات بدم. نه میتونم از دمیر جدا بشم نه دمیر به درد من میخوره. مردی به بی غیرتیِ دمیر به درد لای جرز میخوره. خدایا چه خاکی به سرم کنم؟ *** با صدای خفیفی چشم باز کردم. -نمی‌خوامش! اصلا نمی خوام یه نظر ببینمش.

همراهان گرامی میتونید بخش بعدی سرگذشت رو اینجا بخونید 👇 https://eitaa.com/joinchat/3805544609C711632f81f

🌸🍃 #بلدی_بگو 🍃

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام از ادمین عزیز و تشکر بابت این دورهمی الهی خیر ببینید لطفا این سوال منو بزارید تو گروه خیلی مهمه برام 🙏 خواستم ببینم از اعضای کانال یا آشناهاشون کسی هست که از گلسر سازی تو خونه به درآمد رسیده باشه ؟ ارزششو داره که هزینه کنم برای آموزش و مواد اولیه بخرم ؟ درآمدش چقدره ؟ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

*🍃 #بلدی_بگو 🍃

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام ببخشید لطفاً پیام من توی کانال بذارید اگه کسی این مشکل داشته منو راهنمایی کنه... من پسر 12 ساله ای دارم که چند سال پیش جراحی روده شد ب خاطر اینکه از نوزادی شکمش 10 روز یکبار کار می‌کرد تشخیص دکتر هم این بود که قسمتی از روده عصب نداره و باید عمل بشه بعد از عملش مشکل بی اختیاری مدف..وع گرفت خیلیم دکتر بردمش بی نتیجه بوده میخواستم بدونم پیش چ دکتری ببرمش @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃 خانمی که همسرشون گفته مهریه‌تو ببخش 🍃

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii در مورد خانومی که شوهرش میگه مهریه ببخش هرگز این کارو نکن اگه خواستی این کارو بکنی در قبالش خانه ای اگه هست بگو به نامت کنه حضانت فرزند زیاد مهم نیست چون اگه قصد ونیتی داشته باشه همه رو قبول میکنه بابت اینکه شما از زندگیش. با پای خودت بری بخشش مهریه رو درصورتی انجام بده که خانه‌ای به نام شما کنه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 💥توجه به خریدهای همسر 🔴سیاست زنانه 🛍وقتی شوهرتون از سرکار به خانه بر‌می‌گرده با روی باز ازش استقبال کنید. "خسته نباشی" جانانه‌ای بگید و بعدش به سراغ خریدهایی که انجام داده برید. 🛍توجه شما به خریدهایی که همسرتون کرده تا حدی نشون دهنده توجه شما به زحماتیه که او می‌کشه. 🛍 یادتون باشد در حین دیدن خرید و جا به جا کردنشون حتما قدر‌دانی کنید. کانال همسرانه          @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii اگه بلد نیستی یه سری هورمون که باعث خوشحالی میشن رو توی بدنت ترشح کنی این پست رو بخون. .‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿