دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خیلی مهمه لطفا راهنمایی کنید
من دخترم ۱۹ سالمه یک ساله نامزدم و نامزدم از هر نظر عالیه و مثل ی پدر برای منه
تا همین چند روز پیش ی بحثی کردیم و این بحث بالا گرفت و به خانواده ها رسید و اومدن خونه ما صبحت کنیم که یهو باباش گفت نمیسازید
جدا شید و به نامزدم گفت وجود داری طلاق بده نامزدم هم گفت دارم و میدم و بلند شدن
رفتن و چند روزه هیچ خبری ازشون نیست چیکار کنم؟ وایسم بیاد عذر خواهی یا تموم کنم؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خیلی مهمه لطفا راهنمایی کنید
من دخترم ۱۹ سالمه یک ساله نامزدم و نامزدم از هر نظر عالیه و مثل ی پدر برای منه
تا همین چند روز پیش ی بحثی کردیم و این بحث بالا گرفت و به خانواده ها رسید و اومدن خونه ما صبحت کنیم که یهو باباش گفت نمیسازید
جدا شید و به نامزدم گفت وجود داری طلاق بده نامزدم هم گفت دارم و میدم و بلند شدن
رفتن و چند روزه هیچ خبری ازشون نیست چیکار کنم؟ وایسم بیاد عذر خواهی یا تموم کنم؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به همگی💐
یکی از کارهایی که من انجام دادم این بود که میدونستم شوهرم و همکاراش توی محل کار رادیو معارفو گوش میدن. یه روز که بحث برنامه ی رادیو قدر دانی و تشکر از همسر بود به نظرم رسید که تماس بگیرم و از طریق رادیو و برنامه ی که مطمئن بودم شوهرم داره گوش میده ازشون تشکر کنم . بخاطر همین تماس گرفتم و اسمشونو گفتم و ازشون کلی تشکر کردم و عوامل برنامه هم لطف کردن و پخشش کردن. 😍😍
شوهرم تعریف میکرد که همکاراش اومده بودن اتاق محل کارش و کلی ذوق کردنو بهش گفتن خانومت زنگ زده ازت تشکر کرده😊😊
و میگفت که خیلی حال داد و کلی جلو همکارام قیافه گرفتم و.. دیگه. بعدش تا چند وقت شارژ بود. و هر چند وقت یبار یکدوم از همکاراش بهش میگفته شنیدی که خانومت زنگ زد تشکر کرد ازت😍☺️و اون بازم شارژ میشده😄
خلاصه که خیلی دوست داشت کارمو.منم بهش گفتم من هیچی جز حقیقت نگفتم. حتی خانوادهامونم فهمیدن.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
-ولی همیشه به من دروغ گفتید. دمیر اصلاً وجود نداشت. دمیر اصلاً منو و این زندگی مسخره رو نمیخواست. اصلا چشم دیدن من رو نداشت و فقط من بودم که مثل احمقا زندگیم رو پای یانای و رسم و رسوماتتون دادم. به خدا حلالتون نمیکنم. شماها این بلا رو سرم آوردید. انصاف نیست به خاطر یه مشت عقاید مسخره زندگی منو اینجوری نابود کنید.
دختر زار زار گریه میکرد و من گیج بودم و گیج تر می شدم. هنوز باورم نمیشد دختری که اینجوری میشورید و گریه میکرد، نجلاس. چرا انقدر فرق کرده بود؟
-نمیخوام عمو من این بیغی.رتو نمیخوام. کسی که برام خواستگار بفرسته صد سال سیاه به درد من نمیخوره. حاضرم بمیرم اما با این کثافت منحوس زیر یه سقف نرم.
تازه به خودم اومدم و اخمهام تو هم رفت. با اینکه از دیدنش تعجب کرده بودم و اصلا فکرشو نمیکردم نجلا به دختری به این زیبایی بدل شده باشه؛ اما امان از زبون تندش. به من میگفت بی غیرت؟ سارا بعد از یک سال حتی جرات نکرده بود یک بار این حرفها رو به من بزنه. عجب دختر خیره سری بود.
عمه عصبانی شد و جلو رفت:
-خفه شو دختر. کی گفته دمیر دوستشو فرستاده خواستگاری تو؟
نجلا به سمت عمه چرخید و پوزخندی زد:
-فکر کردید بچهام؟ خودش همین الان به عمو اعتراف کرد که فرهاد رو فرستاده. به خدا خجالت داره. وضع و حالمونو نمیبینید؟ اون منو نمیخواد، منم نمیخوامش. چرا بهمون ظلم میکنید؟ بذارید از هم جدا شیم و هر کی بره سر زندگیش. بیشتر از این زندگیم رو سیاه نکنید. از خدا بترسید. مگه من چه گناهی کردم که عمر و جوونیمو اینجوری ازم گرفتید؟
-دخترم نگو... گناه من و بقیه رو نشور.
-عمو بسه تو رو خدا! من دختر شما نیستم. اگه دخترتون بودم یه ذره دلتون به حالم میسوخت، نه مثل یه عروسک اینجا نگهم دارید و مثل کلفت ازم بیگاری بکشید تا دمیر به زندگیش برسه.
و بی هوا چرخید و با قدم های طوفانی به سمتم اومد. از این تغییر ناگهانیش چشمام گشاد شد. با خودم حلاجی میکردم چه فکری تو سرش داره که نجلا با چشمای اشکی و صورت سرخ و حجابی که کاملا دور صورتش رو گرفته بود، جلو اومد و بیهوا دست بلند کرد. یه آن حس کردم میخواد با مشت تو صورتم بکوبه...
⊱⋅─━─━──🌾⋅⊰🌸⊱⋅🌾━─━──⋅⊰
#همسرداری
چگونه به طرف مقابل بگوييم رفتار او باعث ناراحتی ما شده؟
مثلا همسرتان دير به خانه برگشته، به تلفنهای شما پاسخ نداده
مثال برای رفتار غلط:
غلط؛استفاده از كلمات هميشه يا هيچ وقت: تو هميشه بي فكر و بی خيالی، هيچ وقت من برات مهم نيستم.
غلط؛ مشكلات گذشته را بازگو ميكنيد: يادته روز خواستگاری هم دير اومدی؟
و اما روش درست :
احساس خود را بيان كنيد و در اخر دليل خود را بگوييد.
"وقتی" تو دير ميايی و جواب تلفنتو نميدی "احساس نگرانی ميكنم" چون فكر ميكنم برات اتفاق بدی افتاده كه نتونستی تماس بگیری❤️🌹صفورام راحت میشه زندگی رو شیرین کرد تلاش کن عزیزم بعدم دعام کن
🍃🌹
#مشاوره_زندگی
#سوال_اعضا
#سیاست_رابطه
آیدی من و لینک کانالمون برای ارسال به دیگران 👇
@H_noorsa
https://eitaa.com/joinchat/1811742879C92738a29c6
🍃🍃🌾🍃🍃🌾🍃🍃🌾
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
💫حکایت های زیبا و آموزنده 💫
ـ🤍🌼🤍🌼🤍🌼
ـ🌼🤍🌼🤍🌼
معجزه اراده
۱.دختر کوچکی در یک کلبه محقر دور از شهر در یک خانواده فقیر به دنیا آمده بود. زایمان، زودتر از زمان مقرر انجام شده و او نوزادی زودرس، ضعیف و شکنندهای بود، طوری که همه شک داشتند او زنده بماند.
وقتی ۴ ساله شد، بیماری ذاتالریه و مخملک را با هم گرفت، ترکیب خطرناکی که پای چپ او را از کار انداخت و فلج کرد.
اما او خوششانس بود… او خوش شانس بود چون مادری داشت که او را تشویق و دلگرم میکرد.
مادرش به او گفت: علیرغم مشکلی که در پایت داری، با زندگیت هر کاری که بخواهی میتوانی بکنی، تنها چیزی که احتیاج داری ایمان، مداومت در کار، جرأت و یک روح سرسخت و مقاوم است.
بدین ترتیب در ۹ سالگی دختر کوچولو بستهای آهنی پایش را کنار گذاشت و بر خلاف آنچه دکترها میگفتند که هیچگاه به طور طبیعی راه نمیرود، راه رفت و ۴ سال طول کشید تا قدمهای منظم و بلندی را برداشت و این یک معجزه بود!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
۲.او یک آرزوی باور نکردنی داشت، آرزو داشت بزرگترین دونده زن جهان شود؛
اما با پاهایی مثل پاهای او این آرزو چه معنایی میتوانست داشته باشد؟
در ۱۳ سالگی در یک مسابقه دو شرکت کرد و در تمام مسابقات آخرین نفر بود.
همه به اصرار به او میگفتند که این کار را کنار بگذارد، اما روزی فرا رسید که او قهرمان مسابقه شد!
از آن زمان به بعد «ویلما رادولف» در هر مسابقهای شرکت کرد، برنده شد.
در سال ۱۹۶۰ او به بازیهای المپیک راه یافت و آنجا در برابر اولین دوندهی زن دنیا، یک دختر آلمانی قرار گرفت که تا به حال کسی نتوانسته بود او را شکست دهد؛ اما ویلما پیروز شد و در دو ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و دو امدادی ۴۰۰ متر ۳ مدال المپیک گرفت.
او اولین زنی بود که توانست در یک دوره المپیک ۳ مدال طلا کسب کند…
در حالی که گفته بودند او هیچ وقت نمیتواند دوباره راه برود!“
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
📕#تلنگر
۱.از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروتمندتر هم هست؟
در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن کی...؟
در جواب گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه ی طراحی مایکروسافت و تو ذهنم پی ریزی می کردم،در فرودگاهی درنیویورک قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد،دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من و دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.
گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت.
سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت ،گفتم پسرجون چند وقت پیش یه روزنامه بهم بخشیدی.هرکسی میاداینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
۲.به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این برمبنای چه احساسی اینا رو میگه.
زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم
گروهی تشکیل دادم بعد از 19 سال گفتم که برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه میفروخت و پیدا کنید.یک ماه و نیم مطالعه کردند و متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردن اداره.
ازش پرسیدم من و میشناسی. گفت بله، جناب عالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسندتون.
سالها پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم
گفت که طبیعیه. این حس و حال خودم بود
گفتم میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی و جبران کنم
گفت که چطوری؟
گفتم هر چیزی که بخوای بهت میدم
(خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)
پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟
گفتم هرچی که بخوای
گفت هر چی بخوام؟
گفتم آره هر چی که بخوای بهت میدم
من به 50 کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم
گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟
پسره سیاه پوست گفت که :فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو
بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه
بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان 32 ساله سیاه پوست
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عزیزم حالت خوبه من یه سوالی داشتم
گفتم اگه زحمتی نیست سوالم رو بذاری کانال دوستام راهنماییم کنند که من پیش چه دکتری باید برم.
من دو سه ماهه وقتی که میخوابم انگشت کوچیک دست راستم بی دلیل خواب میره اصلاً هم بد نمیخوابم اینجوری که روی دستم بیفتم اگه اینجوری باشه کل دستم خواب میره نه فقط یکی از انگشتام و این باعث میشه وقتی توی خواب حس میکنم انگشت دستم بی حس شده خیلی اذیت میشم
ولی نمیتونم بیدار بشم و دستم رو تکون بدم انگشتم رو تکون بدم که حسش برگرده وقتی بیدار میشم اصلاً انگشتم حس نداره باید تکونش بدم چند ثانیه بعضی وقتها ۳۰ ۴۰ ثانیه طول میکشه تا حس انگشتم برگرده
ولی در طول روز هیچ مشکلی باهاش ندارم حالا میخوام برم دکتر ولی نمیدونم پیش چه دکتری باید برم
میخوام از دوستام سوال کنم که ممکنه به خاطر کم خونی اینجوری باشم یا عصب دستم دچار مشکل شده نمیدونم پیش ارتوپد باید برم یا دکتر مغز و اعصاب یا چیکار باید بکنم
البته اینم بگم دو سه ماه پیش هر از گاهی از روی عادت مچ دستم رو به جلو خم میکردم و یه صدای تق مانندی میداد البته دیگه اون کارو تکرار نمیکنم فقط چند بار این کارو کردم ممکنه به خاطر اون باشه؟!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام راجع ب تک فرزندی ما ۸تا خواهر وبرادریم بخدا قسم بحدی ازدستشون عذاب کشیدم ک آرزو میکنم کاش تنها بودم نمونش همین آمروز برادری ک فک میکردم چقد مهربونه کلی پشت سرم پیش پسرم بد گویی کرده بعدم گفته نری ب مادرت بگی وقتی پسرم بهم گفت دنیا رو سرم خراب شد ایقد گریه کردم ک چشام میسوزه اینم برادر. درحالی ک من همش میخواستم بچهام بسپرم ب ابن برادر ک بعد مرگم مواظب بچهام باشه ک بی راهه نرن .خداروشکر الان خودشو نشون داد.لطفا بذارید کانال ممنون ادمین جان
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿