سلام میشه سوال منم جواب بدید به کمکتون خیلی احتیاج دارم🥹
مایک سالو نیمه عروسی گرفتیم و فعلا قصد بچه دارشدن نداریم ولی مادرشوهرش همش میگه بچه بیارین و اینجوریه رو تکراره 😂
بعدش مافامیلیم با مادر شوهرم چندروز پیش به مامانم گفته بود نکنه مشکل داره زهرا بچه نمیارن بگو برن دکتر 😐
خیلی ناحرت شدم به نظرتون اگه به من گفت جوابشو چی بدم و اینکه وقتی گفت بچه دارشین چی بهش بگم؟
بعدش اینکه به نظرتون چجوری پول پس اندازکنم؟حتی شده کم😊به نظرتون چیکارکنیم بتونیم یکم پول پس انداز داشته باشیم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
شوهر خواهرم به خواهرم خ یانت میکنه دو تا بچه هم داره و خواهرم هیچ کاری هم نمیتونه انجام بده...
سلام ممنون میشم این پیامو منو هم بزارین😔شوهر خواهرم به خواهرم خ یانت میکنه دو تا بچه هم داره و خواهرم هیچ کاری هم نمیتونه انجام بده مثلا طلاقشو بگیره بخاطر بچه هاش ولی شوهرش بار اولش نیست تا حالا با دخترای زیادی بوده تازه پیاماشون هم دیده که دختره به شوهرش گفته با زنت نباش بیا پیش من و... خواهرمم چیزی کم نداره حالا از لحاظ قیافه و اند.ام ولی این شوهر پست فطرش هی این کار زشتشو انجام میده برا دخترا هدیه میخره با وجود اینکه وضعشون خیلی خوب نیس بنظرتون خواهرم چیکار کنه شوهرش دیگه بهش خ یانت نکنه😔فقط25سالشه آبجیمو میگم این قضیع رو هم بمن گفته
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام برای قبولی توامتحان ایه ۹یس، درضمن این دعابرای دعواهم معجزه میکنه اب رواتیشه امتحان کنن دوستان
اگر یه کاری توش گره افتاده و امروز و فردا میشه،خسته شدین ودلتون میخواد کارتون به جریان بیفته و سریع انجام بشه
بند پانزدهم جوشن کبیر رو زیاد بخونیدبه همین نیت
بند دهم جوشن
خانمهایی که همسرشون بداخلاق و عصبی اند بخونند روزی هفت بار تا چهل و یکروز
اگر می خواهید کسی نسبت به شما محبت داشته باشه بند نهم جوشن کبیر رو روزی هفت بار تا چهل و یک روز بخوانید.
دوستان خوبم،اگر میخواین جایی اسباب کشی کنید و دوست دارید براتون خوش یمن باشه،قبل از اینکه اسباب ببرید بند چهل جوشن کبیر روچند باری بخونید،همین طوربرای بردن جهیزیه، #سیسمونی و باز کردن مغازه هم عالیه،بخونید و داخل مغازه تون بگذارید.
دوستان گلم اگر زندانی دارید و میخواین که رها بشه به ایشون بگید بند نودوهفت جوشن کبیرو زیاد بخونند.
#جوشن_کبیر
اگر کسی در وعده اش تعلل کرده و یا بهتون قولی وعده ای داده حالا زده زیر قولش، به همین نیت بند هشتم جوشن کبیر رو زیاد بخونید.
برای گشایش در بخت و ازدواج بند دوازدهم جوشن کبیرو رو روزی هفت مرتبه در چهل و یک روز بخونید
🔴بند41دفع بلاست
🔴دولت وسعادت وبخت درخانه شماروبزندبند13 جوش کبیر
اگه توگوگل سرچ کنید،هربندازدعای جوشن کبیرچه خاصیتی دارد؟
همه بندهاروموبه موتوضیح داده
میتونیدبخونیدوبنابه خواسته هاتون هربندی روخواستیدبخونید
ممنونم
به امیدحاجت روایی هممون
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
-معلومه! آدمی که برام ارزش قائل بشه، منم براش ارزش قائل میشم. تا حالا شده یه بار احترامم رو نگه داری؟
و خودش جواب داد:
-نه! پس منم هیچ کاری برات نمیکنم. لطفا هی کلت رو تکون بوده و خودت جات رو بنداز.
و به راه افتاد که با عصبانیت قدمی به سمتش برداشتم و گفتم.
-نجلا انقدر با اعصاب من بازی نکن! به خدا حال و روز بابام اینجوری نبود بهت نشون میدادم یه من ماست چقدر کره داره.
نجلا همونجور که سعی میکرد دستش رو آزاد کنه سر جلو آورد و با نفرت جوشید:
-اتفاقا برعکس! تو با اعصاب من بازی نکن! اصلا تو اینجا چه غلطی میکنی؟ چرا گورتو گم نمیکنی بری تهران؟ هشت سال نبودی، الان هم نباش. برو همون خراب شدهای که بودی.
چشمام گشاد شد. کارش به جایی رسیده بود که برای من تعین تکلیف میکرد؟
-خونه بابامهها! باید از تو اجازه بگیرم؟ دیگه نبینم زبون درازی کنیا! به تو ربطی نداره کی بیام و کی برم.
-چشم جناب! دیگه تو کارتون دخالت نمیکنم تا شما هر گندی میخواید بالا بیارید. فقط بی زحمت قبل از اینکه دوباره برام دنبال شوهر بگردی به من بگو تا خودم رو آماده کنم.
.
-نجلا کاری نکن خو.نت رو حلال کنم.
فکش لرزید و صورتش به آنی منقلب شد.
-بلایی به سرم آوردی که هر روز از خدا مرگم رو میخوای. به خدا که حاضرم خ.ونم رو بریزی و از این زندگی پر خفت خلاص بشم.
نگاهم روی چشمهای غمگینش چرخید. چقدر این دختر زیبا بود. یه قرص ماه. خدایا چرا زودتر از اینها به دیدارش نیومده بودم؟ شاید اگه قبلا دیده بودمش زودتر از اینها به شیراز برگشته بودم و زندگی دیگه ای داشتم.
و با اخم از اتاق بیرون رفت و حتی در رو هم پشت سرش نبست. دستی روی صورتم کشیدم. تو عمرم انقدر حرص و جوش نخورده بودم. نجلا عملاً جنگ میکرد و من دیگه کششی برای جنگ نداشتم. اصولاً آدم آرومی بودم و کاری به کسی نداشتم؛ ولی نجلا همش منو ت
حریک میکرد.
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من متولد تهران سال ۵۹ هستم، دو برادر کوچکتر از خودم دارم، البته با فاصله سنی دوسال و سه سال. در دوران کودکی همیشه تنها بازی می کردم، تنها مدرسه می رفتم و همیشه آرزوی خواهر داشتم.
من متولد تهران سال ۵۹ هستم، دو برادر کوچکتر از خودم دارم، البته با فاصله سنی دوسال و سه سال. در دوران کودکی همیشه تنها بازی می کردم، تنها مدرسه می رفتم و همیشه آرزوی خواهر داشتم.
خاله که نداشتم، مادر بزرگ مهربونم را هم زود از دست دادم. می دیدم برادرهام همش باهم بازی می کنن (دوچرخه سواری و فوتبال ...)
گذشت و سال سوم دانشگاه با معرفی یکی از فامیلهای دور با یک مرد مذهبی و مقید و صد البته مهربان ازدواج کردم. پسر اولم را در سن ۲۳ سالگی و پسر دومم را در سن ۲۷ سال خدا بهمون هدیه داد.
پسرم که مدرسه رفت، شروع کردم به یادگیری کارهای هنری، مشغول بودم ولی همیشه تنها. تا اینکه ۹سال پیش مسئله پیری جمعیت مطرح شد.
من که دختر دوست داشتم جرات کردم و به همسرم گفتم بچه می خوام، قبول نمی کرد ولی وقتی سخنان رهبری را در مورد فرزند آوری شنید، گفت به شرطه اینکه ده کیلو کم کنی راضیم. خلاصه وزن کم کردن و باردار شدنم یکسال طول کشید.
تو سونوگرافی پنج ماهگی وقتی شنیدم دختره، بهترین و شاد ترین خبر زندگیم بود. ان شاالله قسمت همه مادرهای منتظر بشه.
چهل هفته تما م شد که نزدیک اذان صبح دردهام شروع شد، تو بیمارستان زنگ زدن دکترم وقتی اومد ماما گفت زایمان تا بعد از ظهر طول میکشه. دکتر هم گفت، آمپول فشار بزن عجله دارم. ساعت ۱۰ باید برم مطب. آمپولو که زدن دردها شدت گرفت ولی چند دقیقه بعد خیلی کم شد، دکتر دستپاچه شد، گفتن اتاق عملو آماده کنید سر بچه تو لگن گیر کرده، با عمل سزارین ناخواسته دخترم تو ۳۷ سالگیم، سالم بدنیا اومد.
روزهای خوبی داشتم ولی نمی خواستم دخترم کودکی شو مثل من با تنهایی قسمت کنه. وقتی از شیر گرفتمش راجب بچه دار شدن فکر می کردم ولی باوجود خانه ۷۰ متری و حقوق کارمندی و سه تافرزند و جو فامیل که دوتا بچه بسه، جرات بیان نداشتم.
می خواستم به حرف امامم گوش کنم پس هر جا زیارت می رفتم از خدا کمک می خواستم. خدا خواست و باردار شدم، بعد از کلی استرس غربالگری و سندرم دان و آمینوسنتز، تو سه ماهگی فهمیدیم دختره، خیلی خوشحال شدیم.
خانواده همسرم ناراحت بودن از اینکه ایشون کارش سنگینه، وضعیت اقتصادی بده و من باز باردار شدم، هر بار منو میدیدن میگفتن بخاطر خودت ل.وله ها تو ببند، حرفو عوض میکردم و راضی نبودم ولی همسرم فکری شد.
روزی که برای تعیین وقت عمل رفتیم، دکتر اصرار میکرد به دروغ بنویسم چهل سالم تمام شده یا پنجمین فرزندمه تا عمل بستن لو.له ها قانونی باشه. نمی خواستم کار غیر شرعی و غیر قانونی انجام بدم. دکتر بد اخلاق شد، به هر حال دختر دومم را در ۳۹/۵ سالگیم خدا بهمون داد.
شادی و نشاط خونه مون هزار برابر شده. پارسال از قدم دخترها، خونه بزرگتر خریدیم. امسال پسر بزرگم سال دوم دانشگاه و پسر دومم دهم و دخترم کلاس اوله. همسرم دکتری می خونه و منم شاکر خدا هستم.
مشکلات بارداری و شیردهی و حرف فامیل برای همه هست ولی می گذره کمی صبورتر باشیم. ان شاالله رزق همگی دوستان فرزند صالح و سالم.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانم محترم از نظر روانشانسی ثابت شده که همیشه زوجین ۱۰۰ درصد به هم اعتماد نکنن از ۱۰۰ درصد ۹۵ درصد اعتماد کنن۵ درصد اگا خطا کرد بتونی ببخشی وخودتو عذاب ندی....
سلام به همه
خانم محترم از نظر روانشانسی ثابت شده که همیشه زوجین ۱۰۰ درصد به هم اعتماد نکنن از ۱۰۰ درصد ۹۵ درصد اعتماد کنن۵ درصد اگا خطا کرد بتونی ببخشی وخودتو عذاب ندی.
شما که به همسرتون اعتماد کامل دارید شوخی هم نیست ۱۵ سال با هاش زندگی کردی و میشناسیدش دیگه لازم نیست خودت رو نابود کنی واصلا هم منطقی نیست چون دوستش خطا کرده این هم گناه کاره.
من الان خواهرم ازش خطایی سر زده شوهرم با من دعوا کنه تو هم اینکاریی چون خواهر اینکاره هست اصلا با فکر جور نیست.خودت و زندگیت رو خراب نکن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿