دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#ایده_متن
#آشتی
☘ویژه بعد ناراحتی یا واسه شوهرای اخمالو😜👇
بخند ☺️
واسه من😍
هیشکی تو این هفت میلیارد نفر👥
لبخندش به اندازه تو قشنگ نیست🥰
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
از اتاقم بیرون زدم و به سمت پذیرایی رفتم. صدای دفتین کوبیدن نجلا روی تار و پود قالی از سالن به گوش می رسید.
همونجور که به سمت پذیرایی میرفتم تو گوشی توپیدم:
-به خدا از دستتون خسته شدم. یه حرف رو چند بار باید بزنم؟
پا به پذیرایی گذاشتم که نجلا رو پشت دار قالیش دیدم. نگاهم برای چند ثانیه روی قالی چرخید و یاد حرف فرهاد افتادم. فرهاد راست میگفت. ماشالله به سرپنجههای این دختر! چقدر قشنگ قالی بافته بود. آدم هضم می کرد نگاش کنه.
برای اینکه نجلا متوجه نشه چقدر از قالیش خوشم اومده. به سمت گوشی تلفن خونه رفتم و تو گوشی موبایلم گفتم:
-الان بهت زنگ میزنم، صبر کن... صبر کن!
و گوشیم رو قطع کردم و دوباره با گوشی خونه به سهراب زنگ زدم. هنوز گند کاری سری قبل رو درست نکرده بودیم که بازم بچه های انبار کارها رو با کسری میفرستادن. واقعا کم مونده بود از این همه فشار و حرص سکته کنم.
-الو... صدام میاد؟ آخه مرد حسابی! من به تو چی بگم؟
و دوباره شروع به غرغر کردم. همونجور که با گوشی توی دستم دم میز تلفن رژه میرفتم، نگاهم به نجلا بود که بدون نگاه به من کارش رو انجام میداد. پشت سر هم گره روی گره میزد و با فرزی و تندی قالیش رو بالا میبرد.
-من اگه بدبخت بشم و مشتریم از دستم بره، تو جوابشو میدی؟ مردک چند بار بهت گفتم چکشون کن! تازه گندکاری سری قبلتون رو جمع کردیم. آخه یه ذره اهمیت بدین. یه ذره انصاف داشته باشید! تا کی میخواید تن و بدن من رو بلرزونین؟
سهراب پای گوشی شروع به توجیح کرد:
-آقا گفتم که تقصیر مَشتی بود!
عصبانی شدم و داد زدم:
-گور بابای مشتی و تو! مگه اونجا رو دست مشتی سپردم که تو همش اسم مشتی رو میاری؟ به خدا به فرهاد میگم بیرونت کنه! خیلی اذیتم میکنی! چقدر دیگه بهت بگم حرف گوش بده؟
و با حرص دست روی چشمام کشیدم. سرم از درد داشت میترکید. چقدر مردم بی مبالات بودن. حتی حاضر نبود گناه خودش رو به گردن بگیره.
با حرص دست پشت گردنم کشیدم و اولتیماتوم دادم:
-سهراب حواستو جمع کن! این بار آخریه که بهت فرصت میدم. نیام ببینم دوباره گند بالا آوردی! به خدا دیگه کاسه صبرم لبریز شده. تا برگردم خودت گندی که زدی رو درست می کنی. نبینم جنسا توی انبار موندهها! همه کسری ها رو بفرست بره.
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
چند راهکار مفید برای کم شدن دعواهای زن.ا.شویی
چند راهکار مفید برای کم شدن دعواهای زن.ا.شویی
همه چیز رو به خودتون ربط ندید
💔 هر حرف و رفتارهمسرتون رو به این ربط ندید که با هدف آزار شما انجام میده.
از نگاه دیگری ببینید
💔 تو مشکلات از دید فرد مقابل موضوع رو بررسی کنین تا بتونین درک بهتری از احساس، افکار و رفتارش پیدا کنین و سر هر موضوعی دعوا نکنید.
شما هم اشتباه میکنید
💔اگه مسئولیت اشتباهتون رو بر عهده گرفتین و بدونین شما هم اشتباه میکنین، دائماً وارد درگیری نمیشید.
ببخشید و فراموش کنید
💔 بعد از جر و بحث با همسر مسئله رو حل و فراموش کنین و از کش دادن دعوا بپرهیزید. نبخشیدن و ادامه دادن بحث، دعوای جدیدی به راه میندازه.
از واکنشهای شدید دست بردارید
💔 قبل از بحث و درگیری، مسأله رو درک کنین و به هم فرصت بدید تا دعوا کمتر بشه. همدیگرو سرزنش نکنید چرا که سرزنش طرف مقابل، باعث تشدید اختلاف میشه.
صحبت از طلاق ممنوع
💔 صحبت از طلاق تو دعوا باعث کاهش اعتماد طرف مقابل به شما و تعهدتون نسبت به رابطه میشه و مشکلات رو بزرگتر از چیزی که هست، نشون میده
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
این روزها بدجور هوای یک جای دنج به سرم زده،...
این روزها بدجور هوای یک جای دنج به سرم زده،
جایی شبیه خانه مادربزرگ که صبحش بوی سادگی میدهد و شب بساط آواز جیرجیرکها میان حیاطش پهن است،
میشود کنار حوض نشست و با عطر گلهای گلدان لب پریده شمعدانیاش مست شد،
میشود روی تخت چوبی کهنهاش لم داد و با صدای قارقار خشدار و جانانه کلاغِ بیپروای روی درخت عشق کرد ...
میشود ساعتها نشست و زندگی مورچههای سرخوشِ توی باغچه را تماشا کرد
میشود کودکانه شاد بود
میشود نفس کشید ...
من برای دلخوشیام نه ثروت میخواهم نه عشق،
من با همین چیزهای ساده خوشبختم ...🌿
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام ☘
برای خانم ۲۴ ساله که نامزدش معتاده
خانم عزیز حرف دیگران اصلا برات مهم نباشه
بحث یک عمر زندگیه
فرد معتاد مغزش کار نمی کنه
هیچ چیز جز مواد براش مهم نیست
یکی از دخترهای اقوام ما با فردی ازدواج کرد که پنهانی مواد مصرف می کرد و بسیار تندخو و خشن بود فقط ۶ ماه زندگی کرد و طلاق کرد
بعد سیل خواستگاران که اکثرا مجرد بودن و عالی، ولی چون خواستگاران غریبه بودن و شناخت نداشت قبول نمی کرد
تا فردی مجرداز اقوام دور شوهرخاله ش اومد خواستگاری و قبول کرد ،در دوران عقد متوجه الکلی بودن و بی بندوباری و بداخلاقی پسره شد و دوباره طلاق گرفت
چون آرامش خودش و خانواده ش مهمتر از حرف مردم بود
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خدمت اون خواهر عزیزی که اطلاع صحیح از کنگره شصت میخواهند...
خدمت اون خواهر عزیزی که اطلاع صحیح از کنگره شصت میخواهند من خودم شخصا دو سال کنگره میرفتم ویک شربتی به مصرف کننده میدن زیر نظر راهنما
وبسته به نوع اعتیاد شخص راهنما معین میکنه که اون شخص چه مقدار باید در
شبانه روز بخوره و جدای اون ،باید جهان بینی هم کار کنند ورزش گروهی هم
روزهای جمعه هست خلاصه یه دنیاییه پر از شادی و نشاط وحال خوش
هر شهری هم چندین شعبه داره
شما برید شعبه شهرتون اونجا مو به مو راهنمایی میشین ☘🌸🌸☘
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من دخترم۲۰ سالمه یسال و چهارماهه نامزد هستم ...