eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
625 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام برای خانم هایی که مادرشوهرشون مهمان شبانه شدند سال ۹۲ دعوای بدی بین مادر و پدر شوهرم شد مادرشوهرم با ۶۰ سال سن اومد قهر البته کار هر روزش بود ولی دفعه اول بود میومد خونه ما یه جاری و یه خارشوهر دارم موقع قهر خارشوهرم فوری بند و بساط را جمع کردند رفتند مشهد جاری هم دعوا راه انداخت میخواد خونه شون را بفروشه خلاصه مادر شوهر یک ماه خونه ما بودند با بچه یک ساله جلوش خم و راست میشدم لباسش را فوری از حمام میومد میشستم حمامش میکردم نذاشتم از جاش تکون بخوره زنگ میزد فک وفامیلش میومدن واسه ناهار وشام هر روز بساط اش کشک و اش رشته وشله زرد و ...ب راه بود جاری و خارشوهرم خونه مون میخوابیدن بچه بودم و بی تجربه عقل و تجربه الان را نداشتم خام بودم ۲۱ سالم بود بعد که اشتی کردهمسایه و فامیل گفتند مادر شوهرت میگه من یه لقمه نون سیر تو خونه پسرم نخوردم در صورتی ک مادرشوهرم ۱۰ کیلو تو یک ماه اضافع کرد گفته بود هر روز لباس میشستم ظرف میشستم عروسم بلد نبود غذا بپزه گفتم خب حالا دارم برات من همون موقع اصلا تو روی مادر شوهرم نیاوردم چندین و چندبار مادر شوهر دوباره قهر کردند ولی زنگ میزدم ب جاری و خواهرشوهر میگفتم مادرت خونه ما راحت نیست چون از صبح باید ظرف بشوره قالی بشوره حیاط بشوره حتی زمستون هم دیدم ساک لباس دستش هست اومد پشت در ماسک زدم رفتم گفتم سرماخوردیم وقتی فهمید ما کرونا گرفتیم تا دو هفته از ۱۰۰ متری خونه ما رد نشد تا حالا ی بار تو روی خود مادرشوهرم نیوردم ولی به کسایی گفتم که با پیاز داع فراوون بهش میرسونند پریشب ب دختر خارشوهرم گفتم مامانجونت خواست دوباره قهر کنه خونه ما نیاد من بلد نیستم غذا باب میل خانم بپزم الان ۱۱ سال نزاشتم دست پختم را بچشن وقتی میان خونه م ب شوهرم میگم از بیرون بخر مادر شوهرم میگه عروس دلم اش کشک میخواد میگم پاشو بپز بخوریم میگه بلد نیسم میگم منم بلد نیسم دختر خارشوهرم میگه حسرت شله زرد ها زندایی را میکشیم گفتم دیگه اون ممه را لوو برد هزار بار مادرشوهرم گفته معلوم نیست عروسم را چیکار کردند دیگه ی غذا برامون نپخته ولی ب رو خودش نمیاره که خودش نمک خورد و نمکدون شکسته خودم و خوبی هام را ازشون دریغ کردم ‌ ‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii میخواستم مشکلی که برادر زاده ام داره را با شما درمیان بزارم وراه چارهلیی برای درمانش است ....
سلام به همه که در کانال هستند میخواستم مشکلی که برادر زاده ام داره را با شما درمیان بزارم وراه چارهلیی برای درمانش است برادر زادهی من الان کلاس هفتم است ودختر مشکلش اینه که دست و پاهاش همیشه عرق میکنه همیشه دستاش خیسه حتی بعضی مواقع اب از دستش سر میخوره به ساق دستش در این حد تونستم توضیح بدم دیگه ایا چنین مشکلی و کسی داشته و مشکلش بر طرف شده باشه راه کارش چیه ویا ممکنه بعدن عرق کردن دستاش بر طرف بشه فک کنم این مشکل را از بچگی داره @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام نازگل گلی مهربان خواستم در مورد اون پیام که از یه آقا بو. که میگفت سرم کلاه رفت واین حرفا ... ☹️خواستم بگم به نظر من این پیام رو یک نفر حالا آقا یا خانم فرستاده که حرص خانمها رو دربیاره وبه دروغ اینها رو نوشته تا ببینه عکس‌العمل خانمهای گروه چیه ومیخواست لجشون رو دربیاره 😐 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام کار ایشون خیلی بد بوده و واکنش شما هم بدتر! زندگی مشترک جای تلافی نیست! تا دیر وقت بیرون بودن شما و بدون کسب اجازه از همسر با دوست قرار گذاشتن کار درستیه؟ به فرض گوشیتون هم خاموش شده باشه. توی عصر ارتباطات اینقدر خبر دادن به شوهرتون کار سختیه؟ ضمنا آیا دوستتون باید به شما بگه جواب شوهرت را بدی یا ندی؟؟ کمی تفکر!!! به هر حال سعی کنید با شوهرتون صحبت کنید و ترجیحا مشاوره هم برید اگر مقدوره. یاد بگیریم همیشه اشتباهات دو طرف را ببینیم. هیچ آتشی را تا بادش نزنی بی دلیل شعله ور تر نمیشه. موفق باشید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
. فقط خواهشا سرم منت نذار که به خاطر من تو روی بقیه وایسادی! -باشه... باشه هرچی تو بگی. فعلاً باید فکرامونو یه کاسه کنیم. و دست به کمر دستی روی صورتم کشیدم. هر دو سکوت کردیم و به دوردست‌ها خیره شدیم. هیچ کدوم نمی‌دونستیم باید چیکار کنیم. همونطور که فکرم مشغول بود نگاهم روی نجلا چرخید. با دیدن صورت بی‌عیب و نقصش سوالی که از لحظۀ دیدنش تو سرم پرسه می زد رو پرسیدم: -تو چرا اینقدر تغییر کردی؟ یادته چند سال پیش از خونه فرار کردی؟ اون موقع که دیده بودمت زمین تا آسمون با الانت فرق داشتی. نیشخندی زد: -خب معلومه، من اون موقع تو سن رشد بودم. تو دوره ب لوغ صورتم پر جوش و پر مو بود و وزنم خیلی کمتر از الان. اون موقع تیروئید هم داشتم و نمی‌دونستم؛ اما از وقتی که قرصام رو مصرف می‌کنم و از وقتی که بزرگتر شدم همه چیم جا افتاده. و با فکری مشغول سر کج کرد. -پس به خاطر همین هیچ وقت نیومدی منو ببینی؟ چون فکر می‌کردی زشت و ایکبیریم؟ شونه بالا انداختم. -واقعیت همینه! فکر نمی‌کردم انقدر زیبا بشی. به خاطر همین برام عجیب بود چطور فرهاد عاشق اون دختر زشت و سیاه چرده چند سال پیش شده. گوشه شالش رو روی شونه اش انداخت. -نمی‌دونم اینو تعریف حساب کنم یا تخریب، به هر حال مشکل ما ظاهر من نیست. از جا بلند شد و گفت: -دمیر تا فردا با عمو صحبت کن. امروز و فرداست که آقام جهازم رو بفرسته. هر کاری می خوای بکن، فقط منو از این نفرین لعنتی نجات بده. -گفتم که سعیمو میکنم. نجلا دمی گرفت. -به خدا که حتی خود یانای هم حاضر نیست من و تو اینجوری به پای هم بسوزیم. با شنیدن اسم یانای دستام مشت شد. صورت نجلا هم گرفته شد. انگار بغض کرد. زمزمه کردم: -متاسفم... منم نمی‌خوام یانای ازم دلگیر باشه. -ولی هست دمیر. همیشه تو کابوس هام داره گریه میکنه. به خدا که یانای راضی به این وصلت نیست. اون هم تو رو دوست داشت، هم من رو. اونقدر مهربون بود که مطمئنم از ناراحتی من و تو غصه می خوره. قدمی به سمتم برداشت که محصور زیبایی و چشمان نم زده اش شدم. خدایا الحق که تو خلق این دختر سنگ تموم گذاشتی. -ببین دمیر! من هشت ساله تنهایی تو این خونه جنگیدم. دیگه نمیکشم. دیگه نمی‌خوام با تو هم بجنگم.
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii اگر واقعا خ.یانتی صورت گرفته فقط طلاق. خ.یانت یک انتخابه نه یک اشتباه.... آبی که ریخته را نمیشه جمع کرد. از خود گذشتگی و فداکاری توی زندگی هم حدی داره. بعضی از راه ها دیگه برگشتی ندارن خیانت هم از اون راه هاست. حفظ زندگی به هر قیمتی جایز نیست چراکه اسمش دیگه زندگی نیست. به این فکر کنید اگر روزی فرزندی داشته باشید و دوباره چنین اعمالی تکرار بشن، جواب خودتون و آسیبی که به فرزندتون وارد میشه را چی میدید؟ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام لطفا پیام منو هم بذارید تو کانال من خیلی به گوشی وابسته ام آنقدر که خیلی وقته میخوام یه آزمونی رو بخونم ولی بخاطر گوشی هنوز نخوندم چشام خیلی میسوزه احساس میکنم آب چشام دیگه داره خشک میشه ولی نمیتونم گوشیو کنار بذارم😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من دختری دارم پانزده ساله که امسال نهم بوده و سال بسیار پراسترس و سختی رو پشت سر گذاشته و هنوز هم...
سلام ممنون از کانال خوبتون من دختری دارم پانزده ساله که امسال نهم بوده و سال بسیار پراسترس و سختی رو پشت سر گذاشته و هنوز هم برای آزمون تیزهوشان استرس داره مشکلش هم همین استرس بیش از حده که تبدیل به بیماری شده الان میگه هیچ انگیزه و حسی نداره هیچ چیز خوشحالش نمیکنه بی حوصله است و تمرکز نداره دلش نمی‌خواهد هیچ کاری انجام بده کاملا علایم افسردگی رو داره پیش روانشناس و مشاور بردمش حتی دکتر روانپزشک هم بردمش که قرص آلونتا داد و چند هفته خورد اما تاثیری نداشت خیلی کلافه است و منو هم کلافه کرده دیگه موندم باهاش چه کار کنم لطفا اگه تجریه یا پیشنهادی دارین منو راهنمایی کنین .ممنونم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii برادختربلاتکلیف...