eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
623 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام من ۳۳ سالمه مجردم ده روز پیش برام یه خواستگار اومد از سامانه آدم و حوا که با پیشنهاد خواهرم اونجا فرم پر کرده بودم برا ازدواج خواهرامون در جریان بودند خواهر ایشون گفت داداشش و من قرار بزاریم همدیگه رو ببینیم که اگر همو پسند کردیم ایشون با خانواده بیان خواستگاری رسمی. شنبه هفته پیش بود که قرار گذاشتیم و همو دیدیم چون قبلا تو سامانه فرم پر کرده بودیم خیلی از سوالاتمونو جوابشو اونجا گرفته بودیم و از هر لحاظ بهم میومدیم و اینم بگم که آقا تو سامانه پیشنهاد داده بودن و من قبول کرده بودم. تو دیدار حضوری هم صحبت کردیم ایشون معلم بودن و آدم معتقدی بودن با اینکه از نظر قیافه خیلی معمولی بودن ولی من خیلی ازشون خوشم اومد، تو دیدار حضوری طوری صحبت میکردن که انگار ایشونم از من خوشش اومده چون خانواده من تو شهر دیگه ای هستن و من بخاطر شغلم تو این شهرم دیگه حتی ازم پرسیدن که بنظرم برای مراحل بعدی یعنی خواستگاری با خانواده و اینا چیکار کنن و بهم گفتن سه روز فکرامو بکنم بعد بهشون خبر بدم تا کاراهای بعدیش رو انجام بدیم بعد سه روز من دیدم از ایشون خبری نیست بهش پیام دادم که من نظرم مثبته ولی ایشون گفتن با خانوادشون مشورت کنن فرداش بهم پیام دادن که خانوادشون موافقت نکردن ولی بنظر من خودش منصرف شده بود چون تو دیدار حضوری من پرسیدم نظر خانوادتون چیه بهم گفت ۳۹ سالشه و خودش میتونه برای زندگیش تصمیم بگیره و من الان خیلی خودخوری میکنم یه هفته است کارم شده گریه و چون از خانوادمم دورم همش تنهایی غصه میخورم میگم اخه من مگه چه بدی کردم که اینطوری باید بشه من تو شهر غریب تنها زندگی میکنم کلی امیدوار شده بودم که دیگه از تنهایی درمیام ولی نشد همیشه سرم تو کار خودمه کار غیر اخلاقی نکردم چون آدم معتقدی هستم حالا از دوستان و خواهران همگروهی میخوام برام دعا کنن که این آقا یا دوباره برگرده یا اگه خواست خدا ازدواج ما باهم نیست کاری کنه که بتونم فراموشش کنم خیلی غصه میخورم. از آقایون کانال هم عاجزانه میخوام اگه نظرتون ازدواج نیست یا از دخترخوشتون نیومد تو رو خدا تو جلسه خواستگاری طوری رفتار نکنید که دختر امیدوار بشه😔😔 مخصوصا آدمای تنهایی مثل من که کلی رویابافی کرده بودم😭😭😭 لطفا برای گشایش بخت منم یه صلوات بفرستید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون میگه...
سلام دوست عزیزم با وکیل صحبت کن و وکیل بگیر و مهریتو از همسرت بگیر و اصلا گول نخور و دلت نسوزه ک زندان میره و ... وقتی اون تونسته ص.یغه کنه و تو رو رها کنه سعی کن احساسی برخورد نکنی دوسش نداشته باش وقتی دوست نداره ولش کن بره پی کارش بنظرم مهریتو بگیر و طلاق هم بگیر هنوز جوونی این دفعه ن با چشم بسته با چشمانی باز و ن با عجله ک حتما باید زود دوباره ازدواج کنی طلاقتو بگیر مهریع رو بگیر بچه رو اگ بهت داد ک داد نداد متاسفانه باید بسپاری ب پدرش شرط بزار میتونی مهریه رو ببخشی و دخترتو برداری حالا با وکیل در این مورد مشورت کن حتما و اینم بگم همسرت دیگ شما رو نمیخوا و سرگرم دیگرانع پس هنوز جوونی طلاق بگیر برو خون۶ پدرت.زندگیتو کن الزامن هم عجله ای برا ازدواج نکن ازدواج در صورتیه ک دو نفر از ته دل همو بخوان و متعهد باشن پس هر کی گفت میرم خاستگاریش سریع نگو باشه منطقی رفتار کن و بسیار با دقت در کل موندن در کنار کسی ک تورو نمیخوا خیلی سخته رهاش کن ب حال خودش با همون خانومایی ک کنارشن درستو از این زندگی بگیر و برو دنبال زندگیه خودت تو باارزشی باید کسی کنارت باشع ک دوست داشهه باشه خودتو بیشتر از این حروم نکن موفق باشی @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خطاب ب اون خانومی ک میگه اخلاق همسرش یهو تغییر کرده و حرف حرف مادر شوهرش هست .... خانومی اول از خودت شروع کن ببین کجایی زندگیت اشتباه کردی ک شوهرت اینجوری تغییر کرده اینقدر این طلاق آسون نگیرید تا تقی ب توقی میخوره طلاق و پیش میکشید ی کم هم از خودتون بزنید ب بافکر بچه هاتون باشید شما در برابر بچه های خودتون مسعولید لطفا ببین کجایی کارتون اشتباه بوده و جلو اشتباه بگیرید ممنون از سایه جان بخاطر کانال خوبشون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii شما بگید چیکار کنم...
باسلام خدمت اعضای کانال۳۰ سالمه متاهل ۱۲ سال ازداوج کردم ۲ تا بچه دارم همسرم ۳۴ با مادرش تو یه خونه زندگی می‌کنیم وضعیت نسبتا متوسط داریم اوایل ازدواج مون خیلی اخلاق ش خوب بود ۲ ساله بداخلاق. تند.فوش میده.بدهن شدید .بامن و با مادرش اصلا احترام نمیزاره بارها بهش میگم آدم باید خط قرمزش خوانواده ش باشن چرا با مادرت تند حرف میزنی بارها دل مادرشو دل منو شکسته اشکمو در آورده.بدون هیچ معذرت خواهی من تو این مدت سعی کردم خوب تر باشم با همه چی ساختم آدم پرتوقع هم نبودم .نمیدونم چرا اینجور شده ولی با این وجود بازم خیلی دوستش دارم میخوام آرامش به زندگی مون برگرده نمیدونم باید چیکار کنم؟ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام به همگی ان دختر عزیز ۱۷ساله که توی خانه خیلی محدود هستن وپدرشون کتک می زنهدوپسررعموش هم اختیاردارشون شده عزیزم به اورژانس اجتماعی یا بهزیستی شهرتان زنگ برنید و اطلاع بدین یا هروقت که کتک می زنه یا پسر عموتون کتک می زنه به همسایه بسپارید یواشکی به ۱۱۰زنگ بزنن وقتی پلیس امد شکایت کنید از پدرتون و پسر عموتون تعهد می گیرند درصورت تکرار زندان می روند فقط باید دل گنده باشید و با همدیگه متحد باشید و نترسید و عذاب وجدان نگیرید تا پدر و ان پسرعمو ادب بشوند واقعا دیگه شورش رو در اوردند اگر هم می ترسید چاره ای غیرازصبر ندارید دعا کنید ازدواج خوبی پیش بیاد باز هم دوستان اگر نظر بهتری دارند بنویسند ممنون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خوشبختی ..
✅ خوشبختی گم شده... دامادم ۱۶ سالشون بود که قدم پیش گذاشتند برای خواستگاری، هنوز نه دیپلم گرفته بودند، نه سربازی رفته بودند، نه شغلی داشتند و نه سرمایه و ارث و میراثی... وقتی فهمیدم دخترم به این وصلت مایلند، تنها مطلبی که سعی کردم در قالب پوششی، بهش دست پیدا کنم. میزان اعتقادات مذهبی دامادم و خانوادشون علی الخصوص مادرشون بود. بعد شش ماه وقتی خیالم راحت شد با حاج آقا ساعتها صحبت کردم تا راضی شدند. روز خواستگاری نشست مجازی داشتم. آمدند فیلم دیدیم. کمی بگو بخند کردیم، دختر پسر یک ساعتی با هم حرف زدند و شام خوردیم. مادرشون از مادرم خدا بیامرز پرسیده بودند: پس مهریه؟ عروسی؟! مامان بهم گفتن بابا مثلا خواستگاریه ها!! گفتم: خدا خیرتون بده، هرچی خودتون و خودشون بگید، من با پدرشون مطرح میکنم. دختر گفت: ۱۴ سکه پدرشون رو راضی کردم یک سال و نیم ازدواج نیمه مستقل داشتند و با هم زندگی کردیم. دورهمی خوش میگذشت. عروسی تو یه تالار در شهر دامادِ گلم برگزار شد، دعوتی از طرف ما ۴۳ تا مهمون با وام ازدواجشون پول پیش خونه شون رو دادند و جهیزیه هم وام گرفتیم و قسطی دو سه تا تیکه بزرگش رو برداشتیم. چرخ گوشت و خیاطی و... نگرفتیم. در حد ابتداییات و شاید کمتر که مجبورند برای مهمان داری ۱۶ نفر، از خونه ما وسیله ببرند(هنوز بشقابهامو برنگردوندن) با این اوصاف زندگیشون پا گرفت و الحمدلله خوشبخت و پرتلاش با تدوین و عکاسی زندگیشون رو میگذرونند، و دارند زندگی میکنند. طوری از خونه ی کوچیکشون عکس میگیرند که خیلیها فکر میکنند لاکچری ترین زندگی عالم رو دارند. مادرم سر ازدواج خودم کمی راحت تر گرفتند. مهریم ۷۲ سکه بود، که همون سالهای ابتدایی بخشیدم. ۲۵ سال از زندگی مشترکمون میگذره، همچنان مستاجریم و همچنان خوشبخت، خیلی ها در همین فضا زندگیمون رو از نزدیک دیدند. دوستان؛ باورتون بشه یا نه، بُعد مادی زندگی رو زیادی جدی بگیرید اسیرتون میکنه. این جمله کتاب دینی دبستان که مبنای قرآنی داره حلال همه مشکلاته اگر باورش کنیم: «دنیا مزرعه آخرت است» اگر اینو باور کنیم، بحثمون که میشه دیگه سعی در تخریب هم نمیکنیم که نیاز به تسلیحات برای ضربه بیشتر باشیم و بدویم دنبال مهریه و حق طلاق و استفاده از زور مردانه و... اگر باور کنیم این دنیا گذراست در بدترین شرایط به خودمون میگیم و با توکل، سختترین مشکلاتو تحمل میکنیم و تلاش میکنیم برای سعادتمندی خودمون و اطرافیانمون بدون چشم داشت... بیایید یکبار به این حرفهای ساده خوب فکر کنیم. خوشبختی با سختگیری بدست نمیاد که اگر بدست میامد امروز دادگاهها پر نبود از پرونده مهریه های میلیاردی و حق طلاقهایی که عشق تعهد نیاوردند و خانه های بلاتکلیف که ویترین گران قیمت ترین اجناسند برای شکستن ... به امید روزی که همه جوانان ما طعم شیرین خوشبختی واقعی را بچشند. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii عاشق مشاورم شدم سلام روزتون بخیر ممنون میشم پیام من رو بزارید تا بقیه راهنمایی کنند من چند ماه با آقا پسری مشاوره داشتم بعد از یه مدت کم کم بهشون علاقه مند شدم‌ دیگه نمی تونستم مشاوره رو با این حالت ادامه بدم به طور غیر مستقیم بهش گفتم وابسته شدم میخوام مشاوره قطع بشه ایشون هم قبول کرد با اینکه بیشتر از ۶ هفته از اون موقع میگذره من هنوز نتونستم ایشون رو فراموش کنم هر بار به خودم میگم شاید یکی بهتر سر راهم قرار گرفت ولی بازم ذهنم پیش اونه کسی چنین تجربه ای داشته‌‌؟؟ چجوری فراموش کنم؟؟ ممنون میشم راهنمایی کنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii در زمانه ی جنگ ..
در زمانه‌ی جنگ، روان ما هم میدان نبرد می‌شود. وقتی خبر جنگ می‌رسد، به‌ویژه از وطن‌مان، بدن و ذهن ما بدون اینکه بخواهیم وارد وضعیت اضطرار می‌شود. در این شرایط، چند نکته را باید جدی گرفت: 1. جو نسازیم، جو نگه داریم فرقی نمی‌کنه کجای دنیا هستیم؛ از بازنشر اخبار تأیید نشده، تصاویر ترسناک یا حدس‌های فاجعه‌بار خودداری کنیم. این کارها فقط اضطراب را تکثیر می‌کنند، نه آگاهی را. اکنون همه به دنبال تکیه‌گاه هستند، نه منبعی برای وحشت. 🔹 در شرایط بحران، ذهن انسان دچار اضطراب عفونی می‌شود. اطلاعات نادقیق یا پرتنش، این اضطراب را از فردی به فرد دیگر منتقل می‌کند. پخش نکردن شایعات، خود یک عمل حمایتی و اخلاقی 2. بدن‌تو آروم کن، تا مغزت بتونه تصمیم بگیره در بحران، بدن زودتر از ذهن وارد اضطرار می‌شه: نفس‌ت تند می‌شه، دل‌ت شور می‌زنه، خواب‌ت مختل می‌شه. تکنیک‌های ساده مثل: • تنفس عمیق • پیاده‌روی • نوشیدن آب • یا فقط چند دقیقه قطع ارتباط با موبایل کمک می‌کنه بدن‌ت پیام “امنیت” به مغزت بده. 🔹بدون آرام‌سازی فیزیولوژیک، مغز وارد حالت بقا می‌شود و تفکر منطقی و تصمیم‌گیری هوشمندانه تقریباً غیرممکن می‌گردد. 3. بچه‌ها جنگ رو از رفتار ما می‌فهمن، نه از اخبار اگر ما آروم باشیم، اونا هم آروم‌تر می‌مونن. نکته مهم: • باهاشون زیاد حرف نزن. • بیشتر کنارشون باش. • برنامه‌ی روزمره‌شون رو حفظ کن. • بازی کن، بخند، بغل کن. این‌جوری می‌فهمن که هنوز زندگی جریان داره. 🔹 بچه‌ها هنوز قدرت درک مفاهیم پیچیده ندارند. اما به‌شدت حساس به زبان بدن، لحن و اضطراب پنهان والدین هستند. بهترین کمک به کودک در بحران، حفظ روال و ثبات رفتاری والدین است. 4. گاهی فقط باید زنده ماند در بحران‌های جمعی، عملکرد روان ما ممکنه به‌شدت مختل شه: • خواب‌مان به‌هم می‌ریزه • بی‌حوصله می‌شیم • حس بی‌معنایی می‌کنیم این‌ها واکنش‌اند، نه اختلال. در چنین روزهایی، از خودمان کار زیادی نخواهیم. گاهی فقط زنده ماندن، نرفتن به قعر ناامیدی، خودش نوعی مقاومت است. 🔹 در بحران‌های شدید، هدف را از عملکرد بالا به دوام‌آوردن تغییر بده. همان‌طور که در پرواز اضطراری توصیه می‌شود اول ماسک اکسیژن را به خود بزن، در بحران‌های روانی هم باید اول خودت را حفظ کنی تا بتوانی مفید باشی. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿