امام على عليه السلام: كمك مالى كردن به برادر دينى، روزى را زياد مى كند مُواساةُ الأخِ في اللّهِ عزّ و جلّ تَزِيدُ في الرِّزقِ ميزان الحكمه جلد4 صفحه 443 امام على عليه السلام: نظام دين دو چيز است: منصف بودن، و كمك مالى كردن به برادران نظامُ الدِّين خَصلَتانِ: إنصافُكَ مِن نفسِكَ ، و مواساةُ إخوانِك غررالحكم حدیث 9983 امام صادق عليه السلام: شيعيان ما را در سه چيز بيازماييد: در وقت نماز، چگونگى مواظبتشان بر آن، در نگهدارى اسرارشان از دشمنان ما، و در همدردى و كمك مالى به برادرانشان اِمتَحِنُوا شِيعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ: عِندَ مَواقيتِ الصلَواتِ كيفَ مُحافَظَتُهُم علَيها، و عِندَ أسرارِهِم كيفَ حِفظُهُم لَها عَن عَدُوِّنا، و إلى أموالِـهِم كيفَ مُواساتُهُم لإِخوانِهم فيها ميزان الحكمه جلد6 صفحه 114 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #آقای کانالمون میگه... من یه پسر ۳۳ ساله هستم و مجرد. اهل درس و دانشگاه و کار. از خدمت که اومدم یه مدتی کار کردم و پس اندازی داشتم... ‌

سلام و ارادت من یه سوال واضح و مشخص داشتم که ممکنه مسأله خیلی از دوستان هم باشه. ولی قبلش یه درد دل کوتاه (سعی میکنم البته!) بکنم که مخاطبش بیشتر دختر خانم ها هستند. من یه پسر ۳۳ ساله هستم و مجرد. اهل درس و دانشگاه و کار. از خدمت که اومدم یه مدتی کار کردم و پس اندازی داشتم. دیگه داشتم آماده میشدم برای تشکیل خانواده که یهو شب خوابیدیم صبح پا شدیم پراید ۷ میلیونی شد ۲۰ میلیون. چهار پنج سالی گذشت تا دوباره تونستم خودم رو از لحاظ روحی و مالی دوباره جمع و جور کنم، آهان نگفتم، شکست عشقی هم خوردم که طبیعیه همه تو اون سن دو سه تا میخورن. خب رسیدیم به حوالی سی سال و این بار شرایط سخت تر از قبل بود. دفعه قبل انتظارات ازم کمتر بود چون سنم کمتر بود. ولی حالا تو این سن دیگه ازم انتظار داشتن که یه خونه حداقلی داشته باشم. خلاصه داشتم حساب کتاب هام رو میکردم که با وام و قرض و قوله (غوله؟ نمی‌دونم کدومه) یه حرکتی بزنم که یهو شب خوابیدیم و صبح پا شدیم دیدیم خونه شد سه برابر، دیگه تو مسکن مهر هم با اون پول بهمون خونه نمی‌دادن. خب البته این اتفاقات یه شبه نمی‌افتاد ولی ما هم از اون آدم هایی نبودیم که تیز بریم تو صف دلار و سکه و اصلا درست نمی‌دونستم این کار ها رو که البته الان پشیمونم مثل ... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام اون خانومی که گفته با شوهرش قهر کرده چون تو ذوقش میزنه در ادامه گفتی که تو نامزدی دوست پسر داشتی ؟ عزیزم کجای دنیا ی همچین مسیله ای رو اینطوری که شما گذاشتی اخر درد و دلت بیان کردی بیان میکنن؟مهم ترین و حیثیتی ترین اصل ازدواج رو گذاشتی زیر پا بعد اول اومدی بدی شوهر تو میگی که تو ذوقت‌زده چرا اول نیومدی بگی که خودت چه دسته گلی به آب دادی ؟بعد قهر هم می‌کنی قطعا شوهرت هم بی تقصیر. نیس ولی شما هم بسیار خطای بزرگی کردی که یک جوری اومدی بیانش کردی که انگار در حین ظلم شده واقعا که اول خودت و درست کن بعد بیا حرف بزن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ♥️|‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ #سیاست_زنانه ⭕️یه وقتایی می بینید شوهرتون دمقِ و اخماش تو همه، یا زیاد توجهی نداره و مثلا سرش تو گوشی و تلویزیونه؛ 👈اصلا گیر ندید بهش...👉 💯چون معمولا اینجور وقتا آقایون حتی اگه به زبونم نیارن، ولی نیاز به تنهایی دارن.. چی بهتر از این که شما درکشون کنید👌 🔺اگر میخواید توجهتون رو نشون بدید، یه خوراکی ای چیزی واسش ببرید، بعدشم برید به کارتون برسید و خودتونو سرگرم کنید. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .

«نجلا» اونقدر صحبت های عمو و دمیر بی مقدمه بود که نمی‌دونستم باید چیکار کنم. تا چند ساعت پیش خیال میکردم بالاخره با کمک دمیر و عمو میتونم راهی برای خلاصیم پیدا کنم؛ اما حالا میدیدم حتی دمیر هم کوتاه اومده. خودم رو تو اتاقم حبس کرده بودم و فقط فکر می‌کردم. هر چقدر بیشتر فکر می‌کردم کمتر عقلم به جایی می‌رسید. اصلا نمی‌دونستم باید چیکار کنم. مشکل اینجا بود که حاضر نبودم حتی یک لحظه رو هم در کنار دمیر سر کنم. زندگی با مردی که زن داشت، تو کَتم نمیرفت. اصلا با وجود زنش چطور می‌تونستم باهاش زندگی کنم؟ حتی برای شام هم از اتاقم بیرون نرفتم. مغزم داشت از این همه فکر و خیال منفجر می‌شد. خدایا دست به دامن کی بشم؟ آقام؟ ننه‌ام؟ عمو؟ دمیر یا فرهاد؟ هیچ کدوم به درد من نمی‌خوردن. با اینکه تو شناسنامه منو دمیر به اسم هم بودیم؛ اما حالا قضیه خیلی فرق می‌کرد. اینکه با مراسم عروسی و لباس عروس پا به خونش بزارم من رو به مرز جنون میرسوند. خدایا چه کنم؟ یه وقتایی به ذهنم می‌زد که یه تیغ رو شاهرگم بکشم و خودمو خلاص کنم. آخه این چه زندگیه که من دارم؟ ولی دوباره یاد عمو و ننه ام میوفتادم... یاد اینکه چقدر غصه می‌خورن، دلم نمیومد باهاشون این کارو کنم. اگه عمو جنازۀ من رو پیدا می‌کرد، قطعاً سکته می‌کرد. داغ یه عزیز رو از سر گذرونده بود واقعا انصاف نبود داغ من رو هم به دل بکشه. با تقه ایی که به در خورد از جا بلند شدم و به سمت در رفتم. درو که باز کردم با دیدن عمو پشت در با احترام گفتم: -سلام عمو بفرمایید. و زیر دست عمو رو گرفتم تا به اتاق پا بذاره. -سر سفره ندیدمت بابا جان! با ناراحتی گفتم: -اشتها نداشتم عمو! دست روی دستم گذاشت. -از دست من دلخوری؟ بغض کردم. چی می‌گفتم؟ -چی بگم عمو؟ واقعا هیچ راه دیگه‌ای نیست؟ عمو رو روی تختم نشوندم که دستم رو گرفت و کنار خودش نشوند. چند ضربه روی دستم زد و گفت: -میدونی که کمتر از دمیرم نباشه، بیشتر از دمیرم دوستت دارم. تو این سال‌ها چشم و چراغ این خونه بودی. اصلاً همینکه می‌دونستم تو خونه هستی و پشتم بهت گرمه، حالم رو خوب میکرد.

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانم عزیزی ک پنج ماهه عروسی کردی اولاک خوشبخت باشی ثانیا بدن هرکس ی جوریه نمیشه.... ‌

سلام خانم عزیزی ک پنج ماهه عروسی کردی اولاک خوشبخت باشی ثانیا بدن هرکس ی جوریه نمیشه گفت حتمااینجوری من دوساله عروسی کردم خواهرشوهرم گف شش ماهه اقدام بودم شوهرمنم گف فعلابیااقدام کنیم حداقل چندماهی طول میکشه تابشه بای بار.....گرفت الان 15هفتمه این بستگی ب بدن شماوهمسرتون داره بعدم برای پیشگیری ازدارواستفاده نکنیدافرادزیر30سال عادیه ک تایک سال تواقدام باشن نترسیدوطبق برنامه خودتون پیش برین قطعاخدا بهترینا روبراتون رقم میزنه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #سیاست_زنانه ‌