سلام وقتتون بخیر آرزوی سلامتی وموفقیت برای همتون دارم اگه میشه چند لحظه پیام منو بخونید وحتی درحد ی جمله شده راهنمایی ام کنید 🙏🙏
من22سالمه و 3 ساله ازدواج کردم یه سری مشکلاتی دارم ک واقعا نمیتونم تغییرشون بدم
یکیش عصبی بودن شوهرمه هیچ وقت نشده دعوا کنیم کوتاه بیاد یا باهام حرف بزنه سریع شروع کرده ب کتک کاری....
این اخلاق بدشو کنار نمیزاره هرچی بهش میگم دعوامون شد بزار پرده احترام بینمون پاره نشه دست بلند نکن فایده نداره
تو حالت عادی وقتی ک باعم خوبیم ساکت و ارومه تو دعوا وحشی میشه بعد انتظار احترام زیاد داره اگه بهش زیاد محبت میکنم و احترامشو میگیرم شاخ میشه اگم نمیگیرم بدتر میشه ... بشدت به خانوادش وابستس پدرو مادرش فوت کردن خانوادمم پشتم نیستن بارها سر بیکاریش و کتک کاریش قهر کردم خانوادم بجای سر کوفت کردن اون،، منو مجبور کردن ک برگردم واین باعث شده اون دیگه نترسه من الان ی جورایی از ازدواجم پشیمونم میگم کاش صبر میکردم و باهاش ازدواج نمیکردم ولی چون تو خونه پدرم تو فشار بودم همش مسئولیت اینکار و اونکار،، همش مثل برده باهام رفتار کردن گفتم خلاص بشم دیدم ن اوضاع من تغییری نکرده همه دوستام شوهراشون کارمنده و اوضاع مالیشون خوبه من میگم چرا من باید همیشه غصه ای داشته باشم میدونم همه مشکل دارن،، میدونم باطن زندگی خودمو با ظاهر زندگی بقیه مقایسه نکنم ولی خب بخدا معلومه از لباس پوشیدن از مسافرت،، ک اوضاعشون خوبه من نمیدونستم این اینجوریه جوشکار گازه فکر کردم همیشه میتونه ی درامد داشته باشه چون خودش روز اول برام گفت ولی الان واقعا میبینم زندگیمون خیلی سخت میگذره و اونم نمیتونه کاری کنه خلاصه کنم خیلی از کارم پشیمونم و احساس افسردگی میکنم نمیدونم چکارکنم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
بخند جان دلم!
خندهی تو
پرتو نوری است که
صبح را دل انگیز میکند؛
که از درز کنار پردهی اتاق رخنه میکند
به داخل و تمام وجود آدم را
گرم میکند!
پس بیبهانه
و بیدریغ بخند...
دلیل دلگرمی من در روزهای
تکراری و خسته کننده...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
من ۴۷وشوهرم۵۷سالشه اخلاقش خیلی بده و مادرش از همون اول خیلی تو زندگیمون دخالت میکرد وهمسرم را پر
میکرد تا منو اذیت کنه ونذاره خونه پدرم وهیچ جای دیگه که ما را دعوت میکردن
برم من سه تا پسر بزرگ دارم که اونا هم تر پدرشون خوششون نمیاد دوباره
میخواست بیخودی منا با چاقو بزنه دفعه آخر که قهر رفته بودم گفتم باید بریم
مشاوره قبول کرد مشاور گفت همسرت دوقطبیه وباید به روان پزشک مراجعه کنید
که دیگه نیومد بریم هنوزم همون رفتارها را داره وبهانه های الکی میگیره خسته شدم هر راهی که شما بگید را امتحان کردم ولی درست نشده همش بهم ابراز علاقه میکنه ولی این در صورتیکه که نه ازش پولی
بخوام نه جایی بخوام برم اون موقع خوب زنی هستم ولی اگر بر خلاف این باشه
دوباره از این رو به اون رو میشه آیا شما اسم اینو میذارید عشق؟لطفا منو راهنمایی کنید با همچین مردی چطور بسازم؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام اقاپسری که میگی حالت بده البته من درست متوجه منظورت نشدم:
بزرگوار
اگه منظورت مسائل جنسیه خوبه به جای دوست گرفتن وگناه کردن بطورجدی فکرازدواج باشی
البته زندگی روساده بگیرید وازدواج ساده وآسون که طرفت هم همفکرخودت باشه وساده بگیره وزندگی متاهلی خیلی بهتراز علافیه امیدوارم همه جوونا دانابشن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
چند سال پیش با یک فردی که تو میدان گمرک تهران (رازی) خرید فروش موتور می کرد گفت و گویی داشتم که به یک ترفند جالب در کاسبی شون پی بردم، شاید خیلی ها بدونند ولی گفتم شاید بعضی ها خبر نداشته باشند....
چند سال پیش با یک فردی که تو میدان گمرک تهران (رازی) خرید فروش موتور می کرد گفت و گویی داشتم که به یک ترفند جالب در کاسبی شون پی بردم، شاید خیلی ها بدونند ولی گفتم شاید بعضی ها خبر نداشته باشند.
تعریف می کرد که اگر فردی برای فروختن موتور سیکلت خودش به مغازه ما مراجعه می کرد با یک نگاه به موتورش متوجه میشدیم که مثلا می تونیم این موتور رو به قیمت یک میلیون و پانصد هزار تومان بفروشیم، پس هر چقدر بتونیم کمتر از یک میلیون و پانصد هزار تومان موتور رو از چنگ صاحبش در بیاریم سود بیشتری عایدمون خواهد شد.
زمانی که متوجه میشدیم فروشنده ارزش موتور خودش رو نمی دونه بهش می گفتیم که حاضریم موتورت رو به قیمت یک میلیون و ششصد هزار تومان بخریم!!!، صاحب موتور از آن جایی که فکر می کرد ما می خواهیم موتورش رو ارزون بخریم قبول نمی کرد و به مغازه های بعدی برای فروختن موتور مراجعه می کرد و طبیعتا قیمت های زیر یک میلیون و پانصد می شنید آخر سر دست از پا درازتر دوباره به مغازه ما بر می گشت و می گفت همون یک میلیون و ششصد قبوله.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
پسری هستم ۲۴ ساله، و دانشجوی سال سوم پزشکی، ...
سلام
پسری هستم ۲۴ ساله، و دانشجوی سال سوم پزشکی، خدمت سربازی هم رفتم و تا این سن تا جای ممکن کار هم کردم کنار درس و پس انداز مختصر و ماشین هم خریدم، از یکی از همکلاسی هام که سه سال ازم کوچکتر هستند خوشم اومده و تا حدودی هم راجع بهش تحقیق کردم.
اما مشکل اصلی من اینه که پدرم مددجو بهزیستی هستند، به خاطر معلولیت شون و این مسئله باعث شده من اعتماد به نفس هیچ گونه خواستگاری رو نداشته باشم، مخصوصا با این مورد اخیر، لطفا راهنماییم کنین که چه جوری این اعتماد به نفس رو پیدا کنم و برای خواستگاری اقدام کنم.
ممنون
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من الان نزدیک ۲۰ سال هست که ازدواج کردم
سه بچه دارم...
سلام
من الان نزدیک ۲۰ سال هست که ازدواج کردم
سه بچه دارم
در حال حاضر شوهرم برج ۳۰ میلیون حقوق داره
ولی هر موقع بهش بگم پول
انقدر غر میزنه غر میزنه که آخرش میگم غلط کردم و ازش پول نمیخوام
هم معتاده و هم پرنده بازه
انقدر که به پرنده ها محبت میکنه
بچه هام ناراحت میشن
ولی من هیچ وقت به بچه ها اجازه ندادم که بهش بی احترامی کنن یا روی حرف پدرشون حرف بزنن
همیشه هم جلوی فامیل آبرو داری میکنم
توی این بیست سال اصلا نزاشتم نه خانواده خودم نه خانواده شوهرم از چیزی توی زندگی ما با خبر بشن
با این که احترام شوهرم رو دارم ولی بهش میگم وای به حالت کسی از زندگی ما با خبر بشه
آخه میترسم واسه دختر هام بد بشه
خودم هر کاری از دستم بیاد انجام میدم که پول به دست بیارم
بافتنی ، نظافت ساختمان ، هر کار در منزل که گیرم بیاد
مهمان هم که میاد خونه سنگ تمام میزارم
بعضی موقع ها چیزهایی جلوی مهمان میزارم که طفلی بچه هام تا اون روز حتی رنگش رو ندیدن و نمیدونن چیه
بازار روز که تموم میشه با پسرم نصف شب میریم میوه هایی که دور ریختن جمع میکنیم هم بچهها میخورن هم مربا هم لواشک هم میوه خشک درست میکنم
پسرم میگه مامان من مدرسه رو ول میکنم تا کار کنم شماها در رفاه باشید و من نمیزارم مدرسه را ول کنه
خودم خرج خونه رو در میارم
حتی دوستم که خونه ما روفته و آمد دارد از زندگی من خبر ندارد
ممنون که وقت گذاشتید و خواندید
منم سعی میکنم از راهنمایی های شما دوستان استفاده کنم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿