دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من تازه عروسی کردم همسرم همین اول بهم گفت یکم بهم فرصت بده تا اخلاقاتو بشناسم ببینم چی دوس داری رو چی حساسی ... ‌

سلام وقتتون بخیر من تازه عروسی کردم همسرم همین اول بهم گفت یکم بهم فرصت بده تا اخلاقاتو بشناسم ببینم چی دوس داری رو چی حساسی طرز هزینه هامون چطوریه سبک زندگی ای که قراره داشته باشیم چطوریه یکم از رفتارای بدم ناراحت نشو تا یادت بگیرم،رو همه چیت دقت میکنم تا بلدت بشم..حالا سوال من اینه تو خیلی از راهنمایی هاتون دیدم مثلا میگین از اول باید فلان کارو میکردید از اول یاد میدادی بهش از اول...میخام اون اولینا رو بلد باشم و همون طوری رفتار کنم تا همسرمم متوجه بشه همون کارارو بکنه تو زندگی ولی خب نمیدونم اون اولینا چیا هستن چیا مهمن که تو همین فرصت از خودم بروز بدم و همسرمم به قول خودش یادم بگیره..میدونم سوالم خیلی سوال کلی هست ولی مطمئنم راهنمایی هاتون خیلی تورزندگیم تاثیر خواهد داشت ممنونم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii برای خواهرم عزیزم که در حال آشنایی با یک پزشک هستن وهمکلاسیش مزاحم میشه ‌

برای خواهرم عزیزم که در حال آشنایی با یک پزشک هستن وهمکلاسیش مزاحم میشه عزیزم آزموده را آزمودن خطاست این همکلاسی شما دو ،بار امتحانش پس داده مطمئن باش از این به بعد هم همین روش ادامه وهمش در حال رفت وآمد وبیشترین ضربه شما می خورید وحتی به فرض ازدواجی صورت بگیره این آقا همیشه در حال خی انت هست ،شماره این آقا مسدود کن یا شماره خودت عوض کن به برادر یا پدرت یا اگر مادر مقتدری داری بگو این آقا مزاحم میشن ،برو با همین خواستگاری آشنا شو ببین شرایط خواستگاری به چه شکل شرایط خودت بسنج یه شعری هست که میگه آن که رفته دیگه رفته دیگه برگشتش محال اگر دوستت نداشت نمی رفت حتی برای یک لحظه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دردودل اعضا... ‌

سلام به نازگل جون و همه اعضا گروه ماه محرم بر همگی تسلیت و تهنیت باد ممنون هستم از کانال خوبتون برا من که همدمی هست داستانها و تجربیات اعضا رو خیلی دوست دارم وقتی کار ندارم و میام سراغ گوشی اول به کانال شما سر میزنم شوهرم باز نشسته هست اهل حرف زدن با من هم نیست البته با تلفن و دوستان و خانواده خوبحرف میزنه به من که میرسه نه حوصله داره نه اعصاب😭 شاید در هفته کلا ر ب ساعت حرف نزنیم در حد سلام خداحافظ بچه ها و... همین در یک ماه هم که شاید ۲۰ روزش قهر باشین بفیش اشتی😄 اصلا نمیتونیم راجغ به مشکلاتمون با هم حرف بزنیم چون منجیر به دعوا و سرو صدا و کتک کاری میشه که خیلی تو روحیه بچه ها اثر گذاشته دیگه تصمیم گرفتم هر چی میگه و هر ظلمی میکنه فقط محلش ندم و دهن به دهنش نزارم چون بچه ها واقعا گناه دارن وقتی ما دعوامون میشا میرن تو اتاق در میبندن سری اخری که دعوامون شد پسر اخریم داشت تو رو بابتش می ایستاد که به نظرم همسر یه هر بدی باشه درست نیست بچه ها تو روش واستن البته با بچه ها خوب تا میکنه منم دیگه ۳۶ ساله دارم زجر میکشم از روز اول عقدمون زهرش را بهم ریخته تا حالا البته خوبی های زیادی هم داره اگه کسی مشکل داشته باشه پول میده قرضش اگه کسی محتاج باشه کمکش میکنه برا نذری و صدقه خیلی دست و دل بازه برکت مالی حیلی تو خانمون هست ولی نمیدونم این گیر حساس بودن روی همدیگه چرا افتاده تو زندگیمون کارت حقوقش دستمه هرچی بخرم خرجنم هیچی نمیگه فقط برا خودم جدا پول نمیریزه بهش میگم میریزه ولی ماه دیگه دیگه نمیریزه اما برا بچه ها هر ماه پول میریزه و دست و دلبازه خیلی خسته ام اون موقع حداقل سر کار میرفت ی شیفت از روز راحت بودم از دستش خرید میرفتم به بچه ه که ازدواج کردن ا سر میزدم الان دی.گه نه جرات نمیکنم اگه بخوام جایی برن اینقدر یا خودم کلنجار میرم که اگه بهش بگم قبول میکنه یا نه تابستون دوبار با بچه های مسجد اجازه داد رفتیم گروهی تفریح بعد که برگشتم ی چیزی بهانه کرد و قهر کرد باهام تا چند روز دیگه حالا هروقت میگن بیایین بریم بیرون من اسم نمینویسم چون بعدش اعصابم خورد میشه اگه مثلا بهش بگم با پسر بزرگم که ازدواج کرده میخوام برم خانه بابام اینقدر عصبانی میشه تو خانه تکون ی مسجد نزدیکمون هست اونجا غروب میزم فقط که بعضی موقع ها اگه ی کم دیر برگردم غر میزنه با خانمهای دیگه خیلی خوب برخورد میکنه ولی نمیدونم چرا چشم دیدن من و نداره تا اعتراضی بهش نکنم خوباهست سرش تو گوشی و تلوزیون و جدول حل کردنه اما . امان از وقتی که بهش اعتراضی کنی یا بگی بالای چشمت ابرو هست خدا اون روزو نیاره تا تو خانه هست نمیشه بهش گفت از جات تکون بخورر زیر پات جارو کنم سفره میندازیم جلوش جمع میکنیم بعضی مواقع که دنده خوب هست برام صبح زود که نماز میخونه اگه ظرفی تو ظرفشویی باشه میشوره اما امان از دنده کج که بیشتر وقتا رو دنده کج هست اگه بریم مسافرت یا مهمونی همانجا یا بعد برگشت حسابی اعصایم به هم میریزه اصلا دلم نمیخوا تو جمع برم بهم تیکه میندازه جلو دیگران کوچیکم میکنه بعد هم اگه کسی یپرسه چرا نمیایید خانمون میگه خانمم باهام نماد یا میگه خانمم پاش درد میکنه زیاد تو ماشین نمیتونخ بیشینه بارها هم بهش گفتم به خاطر اخلاق گندت هست ولی به روی خودش نمیاره بعضی مواقع که جمع هستیم خانه بابام با برادرام و شوهر خواهرم سر بحث های روز و اقتصاد و سیاست بحث میکنن اینقدر تند بر خورد میکنه بحث رو کش می داه که من به مرز سکته میرم جرات هم نمیکنم بگم دیگه ادامه نده جلو همه بهم بی احترامی میکنه و من هم خیلی رو پدرو مادرم حساس هستم دوست ندارم ناراحت بشن قبلا وقتی میخواست جایی بره منم میبرد حالاتنهایی میره حتی خانه پدرو مادرم که شهرستان هست صبح تا ما خوابیم بدون هماهنگی میره بعد از ظهر بر میگرده دیروز صبح پاشده بعد نماز دیدم داره ماشین میزنه بیرون پا شدم گفتم حتما میخواد بره شهرستان خوشحال شدم خواستم اگه میخواد بره پیش با با مامانم و سر خاک پدرو مادرش منم برم گفتم کجا میری گفت میخواه برم تو سهر خودمون زیارت بعد از ساعت ۵ صبح رفت دیدم ساعت ده و نیم شد نیومد نگران شدم زنگ زدم با کمال پر رویی میگه من شهرستانم عصبانی شدم دو تا حرف زدم گفتم مگه تو نگفتی میخوام برن زیارت با کمال پر رویی میگه دلم میخواد منم دوتا حرف زدم پشت تلفن داد زد فک کنم خانه بابام بود نمیدونمء به این دوتا بیچاره ها چیگفته دیشب ب وقتی شوهرم حرکت کرده بود بابام زنگ زده بهم من متوجه نشدم حالا هم جرات نمیکنم زنگ بزنم که بپرسه چتون هست نه میتونم بهشون بگم نه دلم میخواد واقعیت بگم که چی میکشم از دستش تا پیر زن پیر مرد غصه بخورن واگزارش کردم به خدا و امام حسین خیلی خستم از این زندگی برام دعا کنید🙏🙏 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

راستی دو بچه هم تو خانه دارم شب تا صبح بازی اینترنتی میکنن و صبح هم میخوابن تا عصر عصرم میرن بیرون خلاصه که خیلی بی کسم البته بی کس پرکس😔 من فقط میخواستم پیام بدم تشکر کنم از شما و کانال خوبتون که همدم تنهایی خیلی ها مثل من هست ک ازتون خواهش کنم داستانها رو با قسمتهای بیشتری در روز برامون بزارید واینکه از خواهر ها بخوام دیگه بحث عروسی که گو سفنیدکه جلوش قربانی کردن بهش ندادن رو تمام کنید هم بنده خدا متوجه شد هم ما متوجه شدیم حیلی کسای دیگه هستن که مشکلاشون گذاشتن تو گروه و راهنمایی خواستن که نادیده گرفته میشه و فقط پرداخته میشه به یک موضوع شاید مشکلاتی که اونها دارن شبیه مشکلات یکی مثل من باشه و با راهکاری که میدید ما هم بهرمند بشیم مثل مشکل همین حانمی که گفتن شوهرش برا همه دل میسوزونه برا خانمش نکه دقیقا شبیه مشکل من هست واقعا نمیدونم چرا از ی پیام قدر دانی از شما ی دفعه شروع کردم به تایپ دردو دلم😄😄 واقعا دلم پر بود شاید یک روز داستان زندگیم رو براتون نوشتم اگه بخوام بنویسم چندین قسمت میشه شایدم ی کتاب😄 خواهر کوچکتون رو راهنمایی کنید و دعا کنید🙏 خلاصه ممنونم از کانال خوبتون عاقبت به خیر باشید سلامتی اقا صاحب الزمان و تعجیل در امر فرج سلامتی رهبرمون رفع مشکلات جامعه و همه جوانها رفع مشکل از همه زندگیها و وجود ارامش در همه خانه ها رفع بیماریها و ان شا الله دست امریکا و اسراییل از همه بلاد اسلامی قطع شود و نابودی کاملشون و عاقبت به خیری خودتون و عزیزانتون صلوات @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانمی هستم ۴۰ ساله و متاهل و دارای ۲ فرزند وقتی که ۲۰ سالم بود با یه اقاپسری به مدت چندماه رابطه ی دوستی داشتم که فقط چندبار همدیگر را بیرون دیدیم و بیشتر با تلفن صحبت می کردیم ، اشتباه من اینجا بود که ... ‌

سلام وقتتون بخیر معذرت میخوام که متنم طولانیه ، عاجزانه از خواهران گلم میخوام که منو راهنمایی کنن و یه راهکار به من بدن خانمی هستم ۴۰ ساله و متاهل و دارای ۲ فرزند وقتی که ۲۰ سالم بود با یه اقاپسری به مدت چندماه رابطه ی دوستی داشتم که فقط چندبار همدیگر را بیرون دیدیم و بیشتر با تلفن صحبت می کردیم ، اشتباه من اینجا بود که این جریان را برای یکی از دختران فامیل که چند سال از من بزرگتره تعریف کردم و ایشون به من گفت به من نشونش بده ، یک بار باهم به دیدنش رفتیم و سوارماشینش شدیم و ۲۰ دقبقه ای باهم صحبت کردیم و ایشون برامون ابمیوه خرید داخل ماشین خوردیم و ما را به خونمون رسوند ، از فردای انروز مادربزرگم و مادرم و خاله هام و خواهرهام از ماجرا باخبر شدن به واسطه ی به ظاهر فامیل و دوست ، بماند که منو داخل خونه حبس کردن اجازه ی حتی خاستگاری به ان آقا را ندادن و دوستی ساده و سالم ما همانجا تمام شد ، چندسال بعد من باهمسرم ازدواج کردم و خداروشکر دو فرزند دارم و دارم زندگیمو می کنم و خداشاهده قبل ازدواج بعداز ازدواج اصلا به اون آقا فکر هم نمی کنم ، ولی امان از این دختر که هنوزم مجرده ، به جون بچه هام یه خاستگار هم نداشته و چندسال دیگه ۵۰ ساله میشه ، توی این ۲۰ سال گذشته هروقت منو دیده مخصوصا توی جمع اونروز را یاداوری کرده مثلا توی جمع میگه ابمیوه خوردن توی ماشین خیلی میچسبه مگه نه فلانی ؟ بعدش میخنده ، یا میگه فلانی ماشین همسرت فلان مدله توکه فلان مدل ماشین دوست داشتی یادته ، توی جمع انقدر از این چرت و پرت ها میگه که واقعا روانی ام کرده چند روز پیش داشتم با دخترم دسته ی عزاداری امام حسین ع را میدیم یه دفعه دیدمش برگشت پیش دخترم گفت یاد اون قدیما به خیر یادته رفتیم یه نفر را دیدیم ، بهش اشاره کردم پیش دخترم نگو ، از قصد با صدای بلندتری برگشت گفت پسرخوبی بود مهربون بود برامون ابمیوه خرید ، من مردم و زنده شدم ، دخترم برگشت گفت فلانی کی را میگه ؟ گفتم شوخی میکنه ، که اون دختربرگشت گفت بهش تعریف نکردی ، غریبه نیست دخترته بهش بگو ، بخدا حالم خیلی بد شد توی دلم گفتم واگذارت به عزای حسین ، ۲۰ ساله تو منو آتیش میزنی پیش شوهرم پیش مادرم و خواهرم و هرکسی یه جوری اون روز را یاداوری میکنه به خودم نفرین میکنم که چرا راز دلمو پیشش گفتم ولی چه سود با حرفاش و متلک هاش دخترم و همسرم مشکوک میشن منو سوال پیچ میکنن توروخدا بگین چی بهش بگم دیگه تکرار نکنه ۲۰ ساله که منو عذاب میده وقتی عقد کرده بودم یه بار مادرش گفت خوش به حال مردم دوست پسر داشتن بازم براشون شوهر پیدا شد دختر من یه خاستگار هم نداره مادر و دختر منو اتیش میزنن چندوقته شبها تا نزدیک صبح بیدارم و صبحها با سردرد از خواب بیدار میشم همش میگم خدایا من یه علطی کردم چندماه به عنوان اشنایی قبل از ازدواج با اون اقا فقط هم صحبت شدم چرا این دختر یادش نمیره آبرو برام نزاشته. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ما 6تا خواهر هستیم 4تا برادر همه مستقل هستیم ازدواج کردیم خدارو شکر هممون زندگی خوبی داریم همه چیز داریم بجز ی مادر خوب که عقده شده برامون😥 ‌

سلام امشب دلم خیلی پر خیلی غم غصه رو قلبم سنگین هست کجا درد دل کنم جایی ندارم جز اینجا 😔ما 6تا خواهر هستیم 4تا برادر همه مستقل هستیم ازدواج کردیم خدارو شکر هممون زندگی خوبی داریم همه چیز داریم بجز ی مادر خوب که عقده شده برامون😥 همه ی فامیل اقوام حسرت رابطه ی خواهر برادری مارو میخوردن همیشه دور هم بگو بخند با داشتن یک پدر بسیار مهربان و بخشنده و خوب .....ولی متاسفانه مادری بسیار خود خواه خسیس حرف بیار حرف ببر بین بچه‌ها اصلا نه محبت بلده نه راز داره نه عدالت داره نه عاطفه داره نه مهر مادری هیچی و هیچی ما 6تا خواهر حسرت ی محبت مادری ی درد دل با مادرمون داریم یک کلمه حرف بینمون باشه سریع به پسر ها و عروس هاش میگه اصلا فکر نمیکنه که ما دخترش هستیم کوچکترین حرف بین فرزندان را با تلفن به هممون میگه باعث شده بین دختر ها و پسرها اختلاف شدید افتاده که محاله دیگه اختلاف تمون درست بشه هر چی هم باهاش صحبت میکنیم که شاید کمی متوجه اشتباهش باشه اصلا هیچ حرفی رو گردن نمیگیره و همیشه خودشو بی گناه می‌دونه بخدا طوری شده که همه ی بچه ها آرزوی مرگش رو دارن آنقدر که فتنه گر هست تمام فرزندان هم میدونن که باعث تمام اختلاف ها مادرمون هست تا بهش تذکر میدیم که مادر تو حرفی نزن بین ما شروع می‌کنه به کفر کردن با ناشکری کردن و شدیداً نفرین نفرین نفرین کردن به بچه‌ها ش دل هممون ازش سیاه هست بخدا ما دخترها خیلی احترامش رو داریم ولی خیلی قدر نشناس هست یکبار طرف دختران هست یکبار طرف پسرا و لی افسوس بین همون رو بهم زده بلد نیست بزرگی کنه همیشه با لقب بد وزشت مارا صدا میزنه اصلا احترام گرفتن بلد نیس هیچ وقت برای ما بچه ها دعا نکرد فقط نفرین بلده 80سالش هست بسیار سرحال حافظه ی عالی داره خیلی هم به حرفها و صحبت ها گوش می‌کنه فکر نکنید سنش بالاس حافظه اش ضعیف شده نه اصلا وضع مالی خوبی داره فقط عاشق حرف ببر حرف بیار بین بچه هاش هست ما سعی میکنم اصلا هیچ حرفی پیشش نزنیم ولی مگه میشه بالاخره ی حرفی در میره از دهنمون 😔بخدا شب تاسوعا از مادرم گلگی کردم چرا به خواهرم زنگ زدی حرف مارو زدی بهش آنقدر نفرین کرد آنقدر کفر کرد که من بهش گفتم ما تو را حلال نمی‌کنیم تو مدیون ما هستی تو چطور مادری هستی همیشه دنبال اختلاف بین بچه ها ت هستی حیف اسم مادر و مقام مادر که تو داری تو هیچ مادری برای ما نکردی ما دلمون ی مادر میخواد ی همراز میخواد بهمون محبت کنه ذوق کنه از خوشی هامون از دور همی هامون از بگو بخندهامون از کنار هم بودنمان .... خواهشاً نگید که احترام مادر واجب درسته در قرآن کریم احترام به والدین زیاد سفارش شده پس ما بچه‌ها چی هیچ حقی گردن مادر نداریم 😭سوال من اینه این مادر چه جوابی داره در درگاه خداوند متعال به ما بده اینقدر در حق ما بد کرده ما چه گناهی کردیم که همچین مادری داریم من همیشه از خدا گلگی دارم چرا که این مادر شد نصیب ما نه ایمانی نه نمازی نه روزه ای ما همیشه میگم راستی اگه ما مادرمون رو نبخشیم آیا جایگاهی داره نزد خداوند 😔پدرم هم 6سال فوت شده اصلا احترام پدرم هم نداشت همیشه با بد اخلاقی با تندی با هاش صبحت میکرد بهش حرف بد میزد ای که دلم داره آتیش میگیره برای پدر مظلومم پدر با ایمان با اعتقاد با خدا چهره نورانی که حسرت ی احترام از مادرم داشت بخدا ما از فوت پدرم خوشحال بودیم که از دست مادرم راحت شد وقتی به پدرم بی احترامی میکرد ما دعواش میکردیم چرا به پدرم بی احترامی میکنی ولی اخلاقش رو همیشه تکرار می‌کرد همه ی این کارهاش برای ما شده عقده شده کینه نمی‌تونیم مادرمون رو ببخشیم بخدا کلی هم ما دخترها براش زحمت میکشیم ما حسرت ی محبت مادریم س احترام از مادریم ی مادر میبینم به فرزندان نش محبت می‌کنه دلم آتیش میگیره چرا ما از داشتن همچین مادری محرومیم بعد از پدرمون پسرها کامل ارث شون رو بردن ولی ما دخترها هیچی نبردیم سهممون را دادیم مادرمون تا دستش خالی نباشه ولی اصلا دوست ندارم ما سر سفره اش باشیم یا کمکی به ما کنه فقط خودشو دوست داره همیشه هم در نهایت پسرهاشو از ما بیشتر دوست داره عروس هاشواز ما بیشتر دوست داره هیچ ارزشی برای دختر قائل نیست همیشه دلش میخواد پسرها غنی باشن گر چه برادرها اصلا دوستش ندارن متاسفانه 😥خواهشم از پدر مادرها اینه که اختلاف بین بچه هاتون درست نکنید احترام به فرزندانتون بزارید بخدا بچه‌ها حق گردن پدر مادر دارن همیشه برای فرزندانتون دعای خیر و عاقبت بخیر ی کنید بهشون محبت کنید 🙏🏻 فقط حرف آخر آیا نفرین مادر بحق نباشه درگیر میشه ؟؟ مادر ما مقصر تمام اختلاف ماست اگه بخوام درد دل کنم ی کتاب باید حرفهای نگفته بنویسم 😥 اسم من باشه دختر بی مادر 😥 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .