به راه افتاد و کت فرهاد رو از دستش گرفت و دور کمرش بست. با ناراحتی دستی رو چشمام کشیدم. خیلی خسته بودم. واقعا دیگه توان و کشش بحث با سارا رو نداشتم؛ اما از طرف دیگه بهش حق می‌دادم. اصلاً حاضر نبودم حتی برای یک لحظه خودمو جای سارا بزارم. چون مطمئناً بلایی سر رقیبم می‌آوردم که کارم به زندان و کلانتری می‌کشید. *** «نجلا» بالاخره اون لحظه موعودی که همیشه ازش می‌ترسیدم، فرا رسید. تنها شدنم با دمیر. اینکه مجبور بودم تمام شب رو جلوی چشم خاله خانباجی‌ها و کسایی که منتظر تاییده هستن با دمیر سر کنم. با حرف‌هایی که ننه زده بود و با چیزهایی که فهمیده بودم خدا رو شکر می‌کردم که هیچ صنمی بین من و دمیر وجود نداره؛ وگرنه مطمئناً من شب رو به سحر نمی‌رسوندم. . آخر مراسم پدرم من و دمیر رو دست به دست هم داد و یک دستش رو روی شونه ام و دست دیگه اش رو روی شونه دمیر گذاشت و زیر لب زمزمه کرد. نمی‌دونستم چه دعایی می‌خونه فقط می‌دونستم که هیچکس خبر نداره که امشب قرار نیست اتفاقی بین من و دمیر بیفته. بالاخره از پله‌ها بالا رفتیم. اتاق مهمون رو با آینه‌های بزرگ و کوچیک و ریسه‌های طلایی آذین بسته بودن. وسط اتاق رختخوابی انداخته بودن که با مخمل سفید و قرمز تزئین شده و روی تشک ملافه کشیده بودند. با دیدن ملافه و تشکچه پهن شده حالم به هم خورد و دست به دیوار گرفتم. نگاهم روی طبق‌های میوه‌خوری شیرینی و عسل و خوراکی‌های مختلفی که کنار رختخواب چیده بودن، چرخید. چه دل خجسته‌ای داشتن این جماعت! فکر می‌کردن منو دمیر قراره لحظات شورانگیزی رو تو این اتاق سر کنیم. پیرزنی با ما پا به اتاق گذاشت و دست منو دمیر رو گرفت و شروع به نصیحت کرد. اینکه قدر همو بدونیم و زن نباید روی حرف شوهرش حرف بزنه. مرد باید به حرف دل زنش گوش بده. خلاصه گفت و گفت اونقدر خسته بودم که اصلاً حوصله و توان گوش دادن به حرفاشون نداشتم. فقط سر تکون دادم و چیزی نگفتم. دمیر هم بی‌حوصله مثل من فقط سر تکون داد.

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانما من یه جاری دارم خیلی خیلی به دعا و جنبل و جادو اعتقاد دارن خانوادگی یعنی تا یکجایی بره بیاد باید بره دعابگیره چشمشون نزنن.... ‌

سلام عزیزم خواهشا این پیاممو بزار گروه خانما من یه جاری دارم خیلی خیلی به دعا و جنبل و جادو اعتقاد دارن خانوادگی یعنی تا یکجایی بره بیاد باید بره دعابگیره چشمشون نزنن خودش که یکاری کرده سوگلی خانواده شوهر شده البته بندگان خدا چاره ندارن اگر نباشه خونه رو سر همشون خراب میکنه اوایل به من خیلی حسادت میکرد تو نامزدی که حق نداشتن از خرید 7سال پیش که برای اون کردن یچیز اضافه برای من بخرن بعد زد بازم سر بچه اون دختر داشت من دوقلو پسر آوردم باز خانوداه شوهرم جرات نداشتن یه ماچ اضافه بچه های منو بکنن چون خانم آتیش بپا میکرد منم دیدم اینجوریه 2سال رفت وآمد با کل خانواده شوهرم قطع کردم الان ظاهرا با من خوبه ها اما حس خوبی بهش ندارم مثلا چند وقت پیش رفتیم مسافرت بعد که اومدیم این خانم از روزی که زنگ زد پرسید چطور بود خوش گذشت من تعریف کردم بعدش شوهرم شده با من کاردو پنیر 1 هفته قهربود بعد سر هرچی هی بهونه میگیره به نظرتون میتونه دعایی کرده باشه من خودم اصلا اعتقادی به دعا اینا ندارما الان که آخره شبه فکر میکنم میگم نکنه کار این باشه وقتی باجاریم هستم چکار انجام بدم نتونه کاری کنه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دخترم ۲۴سالشه چند ماه تو یک دفتر فنی مهندسی  کارآموز بود اونجا با این خانم آشنا میشند تقریبا یک ماه پیش این خانوم با دخترم تماس میگیرند.... ‌

سلام عرض ادب خدمت همگی اعضا کانال اینقدر حالم آشفته است نمی‌دونم چطوری بنویسم دخترم ۲۴سالشه چند ماه تو یک دفتر فنی مهندسی  کارآموز بود اونجا با این خانم آشنا میشند تقریبا یک ماه پیش این خانوم با دخترم تماس میگیرند جویایی این می‌شوند که چرا دیگه نیومدی سرکار ..در دامه صحبت هاش به دخترم میگه من شما رو به یکی از آشناها معرفی کردم اگه. تمایل داشته باشی شمار هاتون بدم باهام در ارتباط باشید برای آشنایی بیشتر اولش دخترم قبول نمیکنه میگه من فعلا نمی‌خوام به این قضیه فکر کنم الویت اینکه اول می‌خوام یک کار داشته باشم بعد با اصرار ایشون بعد هم که بامن صحبت کرد گفتم چرا که نه یک آشنایی شاید گزینه باشه که خودت میخوایی قبول کرد برای آشنایی بیشتر با هم در ارتباط باشند آقا پسر ۲۸سالشه هم رشته دخترم مدرکش گرفته اما کار آزاد داشت دخترم ازم خواست فعلا چیزی معلوم نیست پدرش در جریان قرار نگیره گفت مامان من فقط یک عکس از طرف دیدم ایشون هم همینطور معلوم نیست ازهم خوشمون بیاد یا نه نمی‌خوام اول کاری خیلی شلوغش کنیم ولی. من بیخبر از دخترم با همسرم مشورت کردم ایشون هم در جریان بودند جلسه اولی که حضوری هم دیدن آقا پسر بیشتر صحبت کرده بود .اعلام کرده بود م.شروب تفننی  مصرف می‌کنه ولی دخترم  از استرس زیاد اصلا نتونسته بود صحبت کنه وقتی هم به من گفت گفتم تمام کن این ارتباط ما تو خانواده مون اینجور مسائل نداریم انگار دخترم یک جورایی جذب طرف شده بود گفت مامان حالا بده صداقت داشته جلسه دوم هم همدیگر دیدن و صحبت کرده بودن ولی تو محل کار آقا پسربه دخترم تذکر دادم دفعه آخرت باشه محل کار جای اینجور جلسات نیست  چرا رفتی اونجاخودش هم اظهار پشیمانی کرد  تا اینکه من تصادفی چت هاشون خوندم دنیا رو سرم خراب شد جلسه سوم دختر احمق من رفته خونه طرف واقعا الان من موندم چیکار کنم شوکه شدم از طرفی نمیتونم همسرم در جریان بزارم از طرفی مغزم هنگه چیکار کنم ما تو شهرستان کوچیک زندگی میکنیم همسرم آدم سرشناسیه همینطور این آقا به واسطه کارش اکثرا شهر میشناسن نمی‌دونم چرا همچین کاری انجام داده بعد دنبال اینجور روابط بود چرا واسطه فرستاده برای آشنایی دخترم گریه می‌کنه من کاری انجام ندادم که باعث آبروریزی شما بشه ولی خوب چت ها این نمیگه راب.طه کامل نداشتن ولی.. اینم بگم رابطه من با دخترم پدرش هم خوبه اونجوری نبوده پنهان کاری کنه دوره دانشگاه با یکی ازهمکلاسیهاش دوست بود من کاملا در جریان بودم تو رو خدا تو این شرایط کمکم کنید چیکار کنم مشاور میخواستم برم چون مشاوره آشناست شهر کوچیکه ترسیدم جایی درز کنه آخه معرف هم خانم متشخصی هستند جای برای. شک کردن که این آقا نقشه پلید داره نبود خواهش میکنم راهنمایی کنید دارم دیونه میشم دستی دستی آینده شو نابود کرد 😔😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دخترم برا دستهای شکسته ات... ‌

سلام دخترم برا دستهای شکسته ات برو پزشک قانونی نامه بگیر شاید بازهم تکرارکرد مدرک داشته باشی ازپدرومادرت نگفتی چطوری دلشون اومد بازم به این زودی گذاشتن بری خونه ش باید تنبیه میشد حالاباهرروشی که معمول هس وپدرت صلاح میدونست بازهم تکرارکنه باید مدرک داشته باشی ازش دیه بگیر به این راحتی ازش نگذر تونستی ببخشی ببخش یه بچه هس دیگه بیشترش نکن هم این دنیاهم اون دنیا پس میده مطمئن باش ولی پدرومادربایدبیشترحمایتت کنن که دیگه جرات نکنه مادربزرگ🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii درمان پیسی یابرص🌸 ‌

سلام نارکل جون خداقوت نازنینم 🌺 الهی تنتون سلامت ودلتون شاد بحق فاطمه الزهرا 🌺 درمان پیسی یابرص🌸 عزیزدلم شما حتما خواهرتون رابه پزشک سنتی نشون بده تا طبق بیماریش درمان بده.چون برص برسه نوع ۱ برص ۲بهق ۳برص سودا اگر روی پیسی ها خراش ایجاد کنید وبجای خون .رطوبت خارج بشه برص هست. اگر ازجای خراش خون بیرون بیاد بهق هست. ودرنهایت برص اسود کمی تیره وسیاه هست. کلا باید ازنظر سلامت کبد معاینه بشید چون پوست یعنی کبد وکبد یعنی پوست☺️ 🌸🌸🌸درمان عمومی 🌺خوردن عسل وبهار نارنج وخرما 🌺شربت سکنجبین 🌺زنجبیل 🌺نوره وحجامت عام سه مرحله 🌺روعن زیتون بعد عذا وشروع غذا بانمک 🌺مصرف آب‌جوش به جای مایعات هنگام غذا وبعد غدا 🌺کاسنی وشاه تره 🙈دوبار درماه قی یا استفراغ 🙈 🌸🌺 پختن گوشت گوساله به همراه برگ چغندر وخوردن آن ❌❌❌❌ممنوعیت غذایی ❌فرآورده های کارخانه ای ❌مواد سرد مثل لبنیات وترشی ❌بعد بی حسی دندان پزشکی حتما نمک استفاده کنید تاسردیش گرفته بشه مهربونم 🥰 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii با سلام جواب خانمی ک میخوادچاق بشه.... میگم معجون بوعلی خیلی عالیه هیچ عوارضی هم نداره قیمتشم مناسبه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام عزیزم .برای خانمی که گفتن زنداداششون دوبار س.قط کردن .... قلبشون تشکیل نمیشده .دکتر فرشته حقیقت متخصص زنان در اصفهان .عالی هستن .🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من و شوهرم ۹ ساله ازدواج کردیم از همون روزای اول هربلایی که تونست سرم اورد ... ‌