#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب خانمی که موقع ببرون رفتن و در جمع فامیل معذبه و یه جورایی بهش نظر دارن در مورد حجاب سایر اعضا راهنمایی لازم را فرمودند در مورد نوع گفتارتون در عین صداقت و پاکی احتمالا خوش برخورد با روابط عمومی بالایی هستین که خیلی راحت ازتون شماره تلفن میخوان خواهرم نوع گفتار خیلی مهمه تا جایی که طبق سوره مبارکه احزاب آیه 32 کسی که مرض داره را به طمع میندازه به چنین افرادی اصلا رو نده و مثل افرادی باش که با یه من عسل هم نمیشه... محکم و جدی باش و اصلا تو روشون نخند قصد اسائه ادب نیست چون شما پاکی و عیب از اوناس که مریضن و با مریض هم باید طور دیگه‌ای برخورد کرد مطلب آخر اینکه در رسم و رسومات ما فقط با محارم دست می‌دهند از شما را نمیدونم چجوریه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃💕💕🍃 جالبه بخونید

سلام عزیزم چندسال پیش بایه خانمی آشناشدم همسرش پلیس بودماجرای جالبی روبرام تعریف کردکه خالی ازلطف نیست ماجراازاین قراربود (اززبان اون خانم محترم داستان روتعریف میکنم ) ماتوروستازندگی میکردیم روستای کوچیک ولی جوخانواده ماطوری بودکه دختراتحصیل کرده بودیم براکلاس کامپیوتراومدم شهرکه مرکزاستان هم هست همراه شوهرخواهرم بودم که یکی ازدوستانش رودیددوست شوهرخواهرم یک جوان باظاهربرازنده بودکه پلیس بودخلاصه همین باعث شدبیان خواستگاری وبعدازدواج من بعدازازدواج خیلی اصرارداشتم که باهمه فامیل رابطه داشته باشم اماهمسرم عجیب بارفت وآمدباخانواده داییم مشکل داشت خلاصه پی گیرموضوع شدم ومتاسفانه چیزهایی شنیدم که هنگ کردم همسرم به من گفت زمانی که من توروعقدکردم یه چندبارتلفن مشکوک به من میشدیه خانم بودکه میگفت دختری که عقدکردی اصلادخترخوبی نیست وفلان وبهمان من مونده بودم که خدایی نکرده واقعامشکلی باشه ازطرفی هم زنم بودی وبه غیرتم برخوردکه همچین حرفایی راجع به همسرم زده میشه باتوجه به اینکه پلیس هستم پیداکردن شماره تلفن کارسختی نبود(اون سالهاهنوزتلفن همراه نبودوتلفن هایی که شماره بندازن هم یانبودیاخیلی کم بود) خلاصه متوجه شدم که ازمخابرات روستای شمابهم تلفن میشه فوری خودم رورسوندم مخابرات وازمتصدی پرسیدم ساعت فلان کی اومده بودمخابرات وازاونجایی که روستا کوچک بودوهمه همدیگه رومیشناختن فوری بهم گفت خانم فلانی بودن زن دایی همسرتون وقتی اینوشنیدم خیلی سریع رفتم منزل دایی همسرم زن دایی هی تعارف میکردبفرماچراهمسرت رونیوردی وانگارنه انگارکه اون حرفاروزده میگه خیلی جدی بهش گفتم زنگ زده بودی اولش انکارکردولی وقتی فهمیدماجراجدی ترازاین حرفاست وشاهدهم داره ازطرفی خوداین آقاهم پلیسه دیگه مجبوری گفت آره من بودم واینا خلاصه باگریه کاشف به عمل اومدکه ازروی حسادت محض این حرفاروزده متاسفانه چقدرحقیرن اینجورآدما حالااگه طرف پی گیری نمیکردیامجبوربودیک عمرباشک وتردید زندگی کنه ویاطلاق بده خلاصه خانم که این ماجراهاروتعریف میکردبهش گفتم رابطه زن دایی بعداین ماجراباشماچطوربودگفت من که اصلااون ماجراروتابعدازازدواج نمیدونستم ولی اصلاهیچ تغبیری ندیدم خداوندهمه ی ماروبه راه راست هدایت کنه وان شاالله اگرموضوعی روشنیدیم نه سریع قضاوت کنیم ونه اولین راه جدایی باشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🌸🍃🍃 سلام خواستم نظرم درباره خانمی که به خاطر زیباییش اذیت میبینه.... خواهر عزیزم ما خانم داریم که بی نهایت زیبا هس ولی این خانم بس با حیا وحجابش کامل یعنی روسریش طوری میبنده که حتی ابروش دیده نمیشه .. ولی کسی جرات نداره یه نگاه به این خانم کنه ... و دس دادن ما فقط وفقط با برادر. دایی. عمو دس میدیم. چون بقیه فامیل نامحرم هسن دگناه حساب میشه ببخش خواهر عزیزم ناراحت نشی @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#بلدی_بگو 🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃🍃 باسلام وخسته نباشید ببخشید من ی مشگلی برام پیش اومده خیلی اورژانسی خواهش میکنم بزارید گروهتون شاید یکی یه راهنمایی کرد بهم من چن روزه صورتم لک سفید افتاده وهی داره پراکنده میشه رفتم دکتر گفت ( هیپو ملانوز یا ویتیلیگو ضعیف هست )میخواستم بدونم کسی راجب این بیماری چیزی میدونه یا برای خودش یا اطرافیانش اتفاق افتاده وآیا تونستن درمان بشن ؟من خیلی استرس دارم همش کارم شده گریه لطفا راهنماییم کنید🙏🙏 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 سلام همرازجونم .جواب اون خانمی که زیباییش باعث دردسرش شده ومردای بی شرف بدچشمی میکنن. عزیزم اول ازهمه بیرون میری ازچادرای نقاب داراستفاده کن. بعدشم نامحرم میاددسکش دستت کن بگوقارچ داره دستام دروغ مصلحتی . وبعدازهمه اینا سوره یاسین ایه 9اون ایه که میگه سدا ومن خلفهم سدابخون زیادهمیشه یه جوری وجودت نامرئی میشه هستی اما به چشم نمیای . عزیزم موفق باشی @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃 سلام خسته نباشید در جواب اون خانمی ک گفتن طلبه هستن وعاشق ی طلبه ی اقا شدند با هم تو حوزه درس میخونن باید بگم کجا شما درس میخونید ک طلبه ی بیست ساله هست ؟ وسوال دیگه ایا کسی ک میگه طلبه است بدون عقد وحداقل نامزدی عاشق کسی بشه !! نمیدونم ولی فکر میکنم شان ی خانم طلبه رو پایین میارید انشالله ک هر چی خیر براتون اتفاق بیفته ولی دل بستن قبل نامزدی و شناخت یه خورده مخاطره انگیز وذهن وقلب رو از اون طوری که باید باشه دور میکنه. با توجه به طلبه بودنشون میگم. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

همراز: ❣❣❣ درددل سمیرا رو بخونید...دختری که در معرض یک بی آبرویی قرار میگیره و.... اگر در زندگی شما عبرتی وجود داره برامون ارسال کنید... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا سرگذشت بعدی بسیار جذاب بانام جای من کجاست؟؟؟بعد از اتمام سرگذشت سمیرا..

وای فکرکردم الکی میگی .پیاده شدم،خیلی آوردم‌بالا.پیمان چند تا دستمال دادصورتم رو پاک کردم و رفتم تو ماشین گفت بهتری؟گفتم نه فکر کنم مال فشارم باشه بریم خونه، عمه می دونه چیکار کنه.اونقدر حالم بد شده بود که دل و روده ام داشت میومد بیرون .با سرعت منو رسوندخونه .عمه از دیدنم ترسیدسریع رفتم تو دسشویی. احساس میکردم دارم خفه میشم از بس عق زده بودم.ازدستشویی که اومدم عمه گفت چی شده،یهواینجوری شدی؟پیمان تقصرمن بوداذیتش کردم،ولی مامان آماده شو ببریمش دکتر.عمه آماده شدورفتیم بیمارستان.دکترمعاینه که کردگفت مطمئنی باردارنیستی.گفتم بله.دکترشکمم رومعاینه کرد و رفت یک آزمایش نوشت و گفت شما بلند نشین میگم بیان همین جا ازتون خون بگیرن این طوری خیالمون راحت تره.عمه گفت چیزی شده آقای دکتر؟گفت نه خبر خوبیه فکر می کنم ایشون نزدیک چهار ماهه بارداره. بچه داره تکون می خوره ،تعجب می کنم چطور نفهمیدید.منو عمه شوکه شدیم گفتم ولی آقای دکتر من مطمینم که باردارنیستم.دکترگفت پیش میاد.شما حامله اید من یقین دارم چیز دیگه ای نیست، فکر نمی کنم.حالا آزمایش نشون میده.پیمان بیرون بود و عمه کنارم بود.نمی دونستم الان چیکار کنم خوشحال باشم یا ناراحت ،آروم دستم روگذاشتم روشکمم،تازه فهمیدم که‌ شکمم برجسته شده،عمه از خوشحالی رفت که به پیمان بگه بعدازچندلحظه پیمان و عمه اومدن.پیمان داشت گریه میکرد.اومدکنارم وگفت باورم نمیشه ،یعنی امکان داره که اشتباه نکرده باشه.کاش آزمایش بدی گفتم آزمایش دادم منتظر جوابش هستیم .پیمان گفت به خدا خودم مواظبش هستم.عمه گفت نگران نباش براش پرستار می گیریم اصلا به عروس مرضیه میگیم بیاد و بهت کمک کنه. جواب آزمایش اومد،دکتر نگاه کرد و به پیمان گفت: شما بابا شدی.تبریک میگم ولی حتما باید برای چک کردن برین پیش دکتر زنان.پیمان و عمه از خوشحالی بالا و پایین می پریدن وقتی تو ماشین نشستیم عمه گفت خیلی خوشحالم عمه نگران هیچی نباش اخمت رو باز کن .حالا وقت خوشحالیه خدا رو شکر کن عمه جون ، خودم کمکت می کنم.به پیمان گفتامروز سر چی بحث می کردین که گفتی تو اذیتش کردی؟ گفتم عمه سر بچه دیدم خیلی دلش می خواد،کارای خوبی هم کرده من یک دفعه یک چهار ماهه براش آوردم.پیمان باذوق گفت فداش بشم که الان چهارماهشه.وقتی رسیدیم عمو خونه بود. دیده بود که ما رفتیم دکتر نگران شده بود عمه خودشو از ماشین انداخت بیرون وسریع خبر روبهش گفت.عموهیچوقت این همه خوشحال نبود.پیمان سریع به پریسازنگ زد.پریسااز خوشحالی گریه می کرد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿