دنیای بانوان❤️
🌸🍃💕🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دلانه دختر کانالمون
سلام عزیزم
اگه میشه پیام منو هم بزارید توی گروه
نهم هستم دختری باحجاب و کلی ارزو
اما بخاطر مادر و پدری که دارم فکر ترک تحصیل به سرم زده
مادرم مدام توی سرم میزنه که تو بی عقلی تو نمیفهمی چجوری میخوای زندگی کنی خاک تو سرت بابامم میگه از وقتی اول بودم
هرجایی باشه خوردم میکنن انگار نه انگار منم انسانم تا چیزی بخوام میگن تو چقدر چیزی میخری همش میخوای چیزی بالا ببری
یه خواهر کوچک ترم دارم همش به اون محبت میکنن نمیگم حسودم ولی منم به محبت احتیاج دارم
درسمم خیلی خوبه امامدام توی سرم میزنن دیگه خسته شدم هی میگن تو لیاقت هیچی نداری
با مامانم دارم صحبت میکنم اهمیت نمیده میگه همش داری چرت و پرت میگی در حالی که خیلی از دوستام اندکی چیزو به مامانشون میگن و مامانشون بهشون گوش میده
وقتی موبایلو برمیدارم یه چیز خنده دار میخونم و میخندم هی مامانم میگه هان چی داری اون تو میبینی که میخندی و بابامم سریع گوشی ازم میگیره چیکار کنم انقدر بهم بد بین نباشه
بهم محبت کنه و توسرم نزنه
دیگه دارم افسردگی میگیرم
دارم داغون میشم 😢
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 شوهرم قبلا عاشق یکی دیگه بوده
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🌸🍃🍃🍃
🍃سلام بر مدیر محترم کانال و کلیه اعضا
ممنون از کانال خوبتون
در جواب خانمی که شوهرش با یکی دیگه دوست بوده که الان دختر 7 ساله داره و میخواد مطمئن شه که...
آیات 4 تا 10 سوره مبارکهی نور را همراه با ترجمه و تفسیر بخونید بعلاوه 👇
تفسیر نور سوره النور
محسن قرائتی
آيه: 19 إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
ترجمه :
همانا براي كساني كه دوست دارند زشتي ها درباره ي اهل ايمان شايع گردد، در دنيا وآخرت عذاب دردناكي است ، و خداوند مي داند و شما نمي دانيد.
نکته ها
علاقه به اشاعه ي فحشا، گاهي با زبان و قلم است و گاهي با ايجاد مراكز فحشا و تشويق ديگران به گناه و قرار دادن امكانات گناه در اختيار آنان .
امام صادق (ع) فرمود: كسي كه آن چه را درباره ي مؤمني ببيند يا بشنود، براي ديگران بازگو كند، جزء مصاديق اين آيه است .. در حديث مي خوانيم : كسي كه كار زشتي را شايع كند مانند كسي است كه آن را مرتكب شده است ..
پيام ها:
1- ما در برابر علاقه هاي قلبي خود مسئوليم . (يحبّون ... لهم عذاب )
2- علاقه به گناه ، مقدّمه ي گناه است . در راه نهي از منكر، علاقه به منكر را محو كنيم . (يحبّون ...)
3- در ميان گناهان ، تنها گناهي كه حتّي دوست داشتن آن ، گناه كبيره است ، تهمت است . (يحبّون ... عذاب اليم )
4- علاقه به ريختن آبروي ديگران ، در همين دنيا كيفر دارد. (في الدّنيا)
5- كساني كه دنبال بي آبرو كردن ديگران هستند، نظام اسلامي بايد آنها را تنبيه كند. (عذاب اليم في الدّنيا)
6- ما عمق فاجعه ي تهمت را نمي دانيم . (و انتم لا تعلمون )
7- چه بسا سرچشمه ي برخي از عذاب هاي دنيوي كه نصيب ما مي شود، علاقه ي ما به بي آبرو كردن ديگران است . (و انتم لا تعلمون )
8- اگر علاقه به شيوع فحشا اين همه خطر دارد، خود اشاعه ي فحشا چه كيفري خواهد داشت ? (يحبّون ...)
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
💕🍃🍃🍃🍃 🍃دختردارها بخونید😊
دختردارها بخونن😊
🍃🌸🍃🌸
سلام...
🌷🌷🌷
دختر دارها حظ ببرن:
پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم
می فرماید:
چه خوب فرزندانی هستند دختران
هر کس یکی از آنها را داشته باشد، خداوند آن را برای وی پوششی از آتش دوزخ قرار می دهد و هر کس دو تا داشته باشد، خداوند به خاطر آنان، او را وارد بهشت می سازد؛ و هرکس سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه ای استحبابی از او بر می دارد.
هر خانهاي كه در آن دختر باشد، هر روز دوازده بركت و رحمت از آسمان ارزانياش مي شود؛ و زيارت فرشتگان از آن خانه قطع نميگردد، در حالي كه در هر شبانه روز براي پدر آن دختران عبادت يكسال نوشته ميشود.
دخترداران شاکر باشید و قدرخودتان را بدانید .
/ ارزش يک دختر را خدايي ميداند که او را در سنين کودکي براي عبادت برميگزيند.
پيامبري ميداند که فرمود: دختر باقيات الصالحات است.
امام صادق ع ميداند که فرمود:پسران، نعمت اند و دختران خوبى. خداوند، از نعمت ها سؤال مى کند و به خوبى ها پاداش مى دهد .
ارزش دختر را خدايي ميداند که هرکسي را لايق ديدن نکرد.
ارزش دختر را خدايي ميداند که به بهترين مخلوقش حضرت محمد ص دختري عطا کرد که هدايت يک جهان به عهده ي فرزندان اوست.
" انا اعطيناک الکوثر "
و اين هديه ي الهي، يک دختر بود.
تقدیم به همه دخترداران😊
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خانمها_بدانند
🌸🍃🌸🍃🍃🍃
"گفتن هرچیزی، هرجایی، ممنوع!"
🔹 اگه همسرت ایرادی داره که باید اصلاح بشه هیچ وقت این کار رو نباید جلوی دیگران، حتی بچه ها بگی!
🔸 افشای عیب همسرت، فقط برای چند لحظه شما رو آرام میکنه. اما اول از همه، اعتبار و شخصیت خودت رو بین دوستان و بستگان نابود میکنی!
✅ برای خودتون یه قانون خونه بذارید؛ گفتن هرچیزی، هرجایی، ممنوع!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃 جرمم زن بودنمه
بیکار و افسردم به جرم زن بودنم
🍃🌸🍃🌸
زندگی من
سلام منم خیلی دوس دارم باشما و خانما دردودل کردم دلم داره میترکه
میشه پیام بدم بذارین کانال
من دختری شاد و باهوش بودم که توی خونواده مذهبی و موفق بلحاظ تحصیلی و موفقیت اجتماعی بزرگ شدم خواهرام همه تحصیل کرده و سرکار هستن
یکیشون معلم یکدوم کارمند یکیم پزشک
منم با رتبه ۱۵۰ حقوق دانشگاه تهران قبول شدم
ارشدم حقوق بین الملل بدون آزمون
26 سالمه.همسرم 34از لحاظ زیبایی چهره خداروشکر چهره خوبی دارم و همیشه مورد تعریف بودم از بچگی چشای سبز پوست سفید و لبای غنچه ای.پدرم چون دبیر بودن مارو همیشه تشویق به درس میکرونیزه برادر از خودن کوچکتر دارم که اونم دبیری سراسری دانشگاه تهران میخونه، بعداز پایان لیسانس ازدواج کردم با پسری که تحصیلات ارشد حقوق داشت و منشی بود تو یه شرکت ساختمانی، که خوب البته به من گفت کارشناس حقوقی هست و قراره بخونه برای وکالت، ترم ۳ ارشد باردار شدم.تو همین حین مصاحبه جدب اختصاصی قضاوت شرکت کردم و تمام مراحل شو قبول شدم، تقریبا یکسال طول کشید تا جواب قبولی مرحله ها بیاد ،اون موقع پسرم ۲ ماهش بود، ازدواجمون سنتی بود و دخالت شدید مادرشوهرم و بطبع اطاعت محض همسرم ازش موجب شده بود افسردگی بعد زایمانم سراغم بیاد،من ساده هم که قبولیم تو مراحل اولیه رو به همه اعلام کرده بودم، مدام از سمت خونوادم ازم میپرسیدن پس چی شد کس سرکار میری،اما یدفعه ورق برگشت منی که لبه قله پیروزی بودم!و یه عمر زحمت کشیده بودم اول پیش خودم بعد خونوادمو همه ضایع شدم. چون ابلاغیه اومد دیگه هرگز هیچ داوطلب زنی برای قضاوت جذب نمیشه و از سال ۹۸ داوطلبان ثبت نامی قبل رو هم رد کردن،ومنی که دیوونه قضاوت بودم.و تو بارداری و ویار وحشتناک با مشقت درس خوندم،بمونم پشت درهای بسته، و الان پسرم ۲ سال و ۷ ماهشه بشدت شرو اذیت کن شده .شوهرم از صب تا شب خونه نیس، درامدش کمه.که نمیشه پسرم بره مهد.مادرم شهرمون نیس.من موندم و یه دنیا افسوس. وکالتی اصلا دوس ندارم،که بگید برو بخون برای وکالت، از یه استادان خواستم کمکم کنه و میدونستم متاهله و خانمش هم استادمون بود اول قول داد کمکم کنه!چون مسؤل اصلی بهم گفته بود تاوقتی آشنایی نداری اعتراض بی فایدس،اما استادمون هم ازم درخواست نامتعارف داشت و منم موندم بی کس و افسرده.نامه به ریاست جمهوریم منو هدایت کرد به اداره کار برای کارگری در کارخونه،حالم خیلی بده دوسال که من افسرده به خدا دارم با بغض تایپ میکنم وقتی چند قت یبار میرم خونمون همه میخوان نصیحتم کنن همه میگن کاش معلمی رو انتخاب کرده بودی الان لا اقل حقوق میگرفتی،معلمی با رتبه ۱۵۰۰۰۰ هم قبول میشن ،من علاقه ای بهش نداشتم اصلا،دویونه حقوق و قضاوت بودم، همش بغص میکنم حتا برادر کوچکم بهم میگه برو ازنون استخدامی آمورش پرورش محتاج ۱۰۰ تومن پول شوهرتی سرماه.من ازمون داوری میانجیگریم که نمره ۶۹ مبخواس،شدم۴۹ ،یعنی درین حد بدبخت و بد شانسم،شوهرمم عملا نه وقتی برای کمک کردن به من داره.چون هرانا ۱۰ شب او بنگاه املاک بازاریابی میکنه،نه دوس داره تو ادرات خصوصی کارکنم،دیروز بعد مدتها یه جمعه شو خالی کرد رفتیم نیاسر
داشت خوش میگذشت که پدرم زنگ زده به من ،میگه دختر تو بروحوزه علمیه.گقتم بابا من ارشدم گرفتم مدرک چی بگیرم،یجورایی همه دلشون برام کبابه و من از درون دارم با تک تک سلولام میسوزم.بچمو که میبینم آتش میگیرم میگم حقش یه مادر شاد بود گاهی سر همسر و پسرم غر میزنم پرخاش میکنم و بعد عذاب وجدان میگیرم .همسرم مرد مهربون و زحمتکشیه.اما گاهی اوقات بعد عصبانیت زیادباهم بد دعوا میکنیم و گاها به کتک کاری هم میکشه.ولی من حالم خوب نیس،دیگه اصلا شاد نیستم ،بشدت ازینکه چون من زن بودم و به جرم زن بودن،از رسیدن به آرزوم بازماندن.افسردم.جاریمو که مبینم قاضی شده.بدون اینکه به اون حسادت کنم از خودم متنفر میشم ،شرط ازدواجم ادامه تحصیل و رفتن سرکاربود.همه دوستامو میبینم کهکیلویه و قاضی هستن.ازخودم بدم میاد و میسوزم. من دیگه نه وقتی برای درس خوندن دارم نه امیدی.دیگن شهر ماقم هرگز داوطلب زن جذب قضاوت نمیکنه .بخدا باچشمای پراز اشک نوشتم دعام کنید .حالم واقعابده.تو خونمون همه همش میگن کاش سرکاراتی حس میکنم حتی مادرم خواهرم که پزشک هست رو بیشتر از من تحویل میگیره. با این که نخبه بودم ولی الان بیکار و افسرده.به جرم زن بودنم
💕
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃💕🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دلانه دختر کانالمون
#پاسخ_اعضا
💕🍃🍃🍃🍃🍃
سلام
در مورد دختر عزیزی که گفتن کلاس نهم هستن و از رفتارهای والدینشون ناراحتن
دختر عزیزم تو زندگی همیشه همه چیز بر وفق مراد ما نیست
خدا داره این طوری امتحانت میکنه ،،، معلومه دختر با نجابت و بسیار خوبی هستی عزیزم ، همه چیز رو با توکل وعشق به خدا تحمل کن و سعی کن فقط وفقط به درست اهمیت بدی تا آینده بسیار درخشانی داشته باشی تا یه روزی پدر ومادر ت خودشون از رفتار ناپسندشون شرمنده بشن و ازت معذرت خواهی کنن
با درس خوندن وتوکل بر خدا وتحمل سختی ها موفق میشی که در آینده زندگی بسیار خوب وایده آلی داشته باشی
خواهش میکنم ازت به فکر ازدواج زودهنگام نباشی یه موقع و کمبود محبتت را درون کسی دیگه به خصوص جنس مخالف جستجو نکنی ...
حرف های دلت را در یک دفتر بنویس تا دلت سبک بشه ، هر شب قبل از اینکه بخوابی با خدا حرف بزن و آرزوهات رو بهش بگو ، مطمئن باش اگر صبر داشته باشی و به خدای مهربون توکل کنی وتلاش کنی راه درست را انتخاب کنی موفق میشی عزیزم
فقط صبر وتوکل
حرفام مادرانه بود عزیزم
امیدوارم با توکل بر خدا راه درست را انتخاب کنی وموفق باشی 🌹🌹🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#ارسالی_اعضا
🌸🍃🌸🌸🍃🍃
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی
آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن:
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم.
ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔
وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند
پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
#حسین_دارابی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿