eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
633 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii
سلام دوستان من ی خانم هس 3تا بچه دارم یک سال نیم شوهرم فوت کرده پسر دوم تشنجی هست از نظر روحی روانی داغونم پسر بزرگم از من بدتره دیگه توان ندارم روز شب کارم گریه کردن نمیتونم چجوری خودمو اروم کنم کسی راه حلی داره بگه پسرم 18 سالشه 4ماهگی واکسن زدن تشنجی شد زود زبونش باز شد به مرور زمان حرف زدنش کم شد از وقتی باباش فوت کرد دیگه حرف نمیزنه جای نمیتونم ببرمش بچه 2ساله نیم دارم خیلی برام سخته کسی از دوستان دکتر خوب سراغ نداره @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🌼🌼🍃🍃 زندگی نجلا.... .
و همدیگه رو در آغوش گرفتن و با لبخند از هم جدا شدن. فرهاد ابرو بالا انداخت. -تحویل بگیر! سارا کجا و نجلا کجا. پوفی کردم و نگاهی به این سمت اون سمت انداختم. وقتی هیچ بسته‌ای ندیدم پرسیدم: - چی ورداشتی؟ بده خانم همتی لیست کنه. نجلا سر بالا آورد. -چیزی نمی‌خواستم همه چی داشتم، ممنون. و دستی برای همتی بالا برد و به راه افتاد. من و فرهاد هاج و واج به هم نگاه کردیم. -واقعا هیچی نمی‌خواست؟ فرهاد به تاسف سری تکون داد. -چقدر آدم‌ها با هم فرق دارن. اگه سارا بود تا کل فروشگاه رو بار نمی‌کرد، پاشو از اینجا بیرون نمی‌ذاشت؛ اما نجلا حتی یه چیز کوچیک هم برنداشت. چقدر این دختر چشم و دل سیره. و لبخندی به نجلا که داشت از فروشگاه بیرون می‌رفت زد و گفت: -به خاطر همین کاراشه که انقدر عاشقشم. نگاهم روی نجلا چرخید. تو عمرم فقط با یک زن در ارتباط بودم، اونم سارا بود. در واقع یه پسر زن ندیده و مثبت بودم و تمام اطلاعات من از زنها خلاصه می‌شد در رفتاری که سارا به من نشون داده بود. اما حالا یه جنس دیگه از زنان رو می‌دیدم. زنی که می‌تونه صبح زود بلند شه و برای همسرش صبحانه آماده کنه. زنی که چشم و دلش سیر بود و در نهایت زنی که وقتی احتیاجی به هیچ چیز نداشت چیزی برنمی‌داشت و ولع خرید نداشت. و این برای من جدید بود. انگار هرچی می‌گذشت تازه متوجه می‌شدم که سارا اون قدرهام خوب نبوده. اما من سارا رو دوست داشتم و به سارا وفادار بودم. حتی با وجود اینکه می‌دیدم چقدر تفاوت بین سارا و نجلا هست، باز هم سارا زن اول و آخر زندگی من بود و باید سعی میکردم اخلاقش رو اصلاح کنم. به دنبال نجلا از فروشگاه بیرون زدیم. خواستم به سمت ماشین برم که فرهاد بازوم رو گرفت و با چشم و ابرو به نجلا اشاره کرد. تازه یادم اومد چه قولی به فرهاد دادم. رو به نجلا کردم و گفتم: -داشت یادم میرفت. من یکم کار توی فروشگاه دارم. نجلا لبخند ساده‌ای زد. -عیب نداره. برام تاکسی بگیر خودم میرم. فرهاد از خداخواسته جلو اومد: -نه نجلا خانم این حرفا چیه؟ بفرمایید من می‌رسونمتون. نجلا مقاومت کرد. -نه آقا فرهاد شما هم کار دارین. نمی‌خوام مزاحمتون بشم. فرهاد با دست به ماشینش اشاره کرد. -مزاحمت چیه بفرمایید. سر راه شما رو می‌رسونم. و همونجور که نجلا رو راهنمایی میکرد تا به سمت ماشینش برن با نیش باز چشمکی بهم زد. ابرو بالا انداختم و پفی کردم. فرهاد دست هرچه مرد زن ذلیله رو از پشت بسته بود. آخه مرد هم اینقدر عاشق!
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خاطره جذاب خواستگاری‌‌‌....
۲۰ سال پیش ازدواج کردم،اون موقع زیاد تو روستامون جا نیافتاده بود دختر و پسر برن تو اتاق با هم حرف بزنن برا من خواستگار از یه شهر دیگه اومده بود 👱‍♀منو تو عروسی فامیل دیده بودن بابام اجازه داد بریم تو اتاق حرف بزنیم خواهر بزرگم با پسراش که ۶ و۹ ساله بودن و خواهر کوچیکم و داداش کوچیکم که مجرد بود گوششونا چسبونده بودن به در که بِشنَوَن خواستگار چی میگه🥴یهو در باز شد و همه گی افتادن وسط اتاق 🤣هم خواهرام هم ما از خنده غش کرده بودیم ،تازه نمی تونستیم خودمونو جمع کنیم 🤣🤣🤣 دیگه جواب مثبت دادیم و تا مدتها اینو همسرم هی بهشون میگفت و میخندیدن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خاطره جذاب خواستگاری‌‌‌...
۱۳ سال پیش که هنوز مجرد بودم با خواهرم رفتم روسری برای خودم بگیرم، یدونه صورتی ملیح خریدم. مغازه دار به من گفت تو عروس میشی،هردختر مجردی از من روسری خریده زود عروس شده😂 من و خواهرم بعدش کلی خندیدم و به شوخی گرفتیم چون من دختر سوم بودم و هنوز هرسه تایی مجرد بودیم، از قضا خواستگار اومد واز خواهرام کوچیکتر بودن و سنشون به من میخورد،به‌طور عجیبی خانواده قبول کردن و اون روسری شد روسری روز خواستگاری و بعدش هم عقد👰☺️ راستی اون مغازه هنوز هم هست اگه کسی خواست با درصد سودی از مهریه آدرس میدم😎 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خاطره جذاب خواستگاری‌‌‌...
سه تا خواستگار رو مادرم در سه روز مختلف در هفته هماهنگ کرده بود از این بگذرم که کلا یکیشون و یادمون رفته بود بریم سر قرار اطلاعات دوتای دیگه رو هم باهم قاطی میکردم و کلاً آقا پسر رو می‌دیدم نمیدونستم کدومه و چی باید صداش کنم همش نگران بودم جلو آقا یه سوتی از اطلاعاتش و....بدم😑😨 نتیجه اخلاقی تک موردی برین جلو @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii وقتی نیازهای عاطفی و روانی‌ات را نادیده می‌گیری،
وقتی نیازهای عاطفی و روانی‌ات را نادیده می‌گیری، ممکن است هر چیزی را که در مسیرت قرار می‌گیرد، بی‌چون‌وچرا بپذیری حتی اگر سمی باشد. بسیاری از روابط و موقعیت‌ها در زندگی، در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسند، اما در عمق خود می‌توانند آسیب‌زننده باشند. بلوغ روانی یعنی قدرت انتخاب آگاهانه، یعنی توانایی تشخیص بین آنچه که ارزشمند است و آنچه که فقط یک سراب است. هر پیشنهادی، هر رابطه‌ای، هر فرصتی شایسته‌ی پذیرش نیست. قبل از اینکه چیزی را بپذیری، بپرس: آیا این برای من مفید است یا فقط در لحظه، نیازم را تسکین می‌دهد؟ مراقب باش از چه لیوانی می‌نوشی، بعضی زهرها در جام‌های زیبا سرو می‌شوند. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿