دنیای بانوان❤️
🍃🍃💕💕💕🍃🍃 دلم میخواد خونم جدا باشه
سلام s هستم ۱۷ ساله
همسرمم ۲۰ سالشه
باهم عقدیم آن شاالله همین ماه عروسی میگیرم شوهرم خیلی آدم خوبیه خیلی همو دوست داریم .
شوهرم شغلش دامداری پرورش گوسفند
به شوهرم میگم ما وقتی عروسی گرفتیم خونه مونو جدا کنیم ولی شغلش همینه باشه ک هست
اون هم میگه ما ۶ ماه میریم روستا بدش هم میام اینجا باید هم دامداری باشیم هم داخل شهر شما باید منو درک کنید دیگه هر دختری آرزو دارع ک بره خونه خودشو جهیزیه و اینا رو بچینه درزم پدر شوهرم خونه دو طبقه دارع الان طبقه بالا میشین خودشون و دامداری هم دارن هعی میرین میان سه تا بچه هم دارع ک اونجا درس میخونن منم میگم اونا برن طبقه پایین ما هم همین بالا زندگی کنیم شوهرمم میگه ما ک همش این ور اون وریم خونه مونو جدا نکنیم بهتره اسراف میشه و میگه یه ۲ یا ۳ سال دیگه خونه مونو جدا کنیم
من هم خیلی دلم میخواد از خانواده شوهرم جدا بشم چون آدم خونه خودش راحت تره
خدا روشکر مشکل مالی هم نداریم شوهرم از همه لحاظ خوبه تا حالا هیچی برام کم نذاشته تنها مشکل من همینه
از شما عزیزان خواهشمند ک بگید چیکار کنم شوهرم راضی بشه به حرفم گوش بده
ممنون میشم اگه راهنمایی کنید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
تجربه داری بگو 🌸🍃🍃🍃🌸🍃 سلام امیدوارم شاد و سلامت باشید من یکسالی میشه کف سرم قارچ گرفته دکتر
تجربه داشتم
🌸🍃🍃🍃🍃
🍃سلام روزتون بخیر خانمی تو کانال گفتن سرشون قارچی شده و خوب نمیشه؛ من خودم سه سال بایه زخم کوچیک روی سرم درگیر بودم و هرچی استفاده میکردم از قرص بگیر تا شامپو و مواد گیاهی خوب نشد که نشد ، بعد از مدتها گشتن تو اینترنت د مورد علائم بیماریم فهمیدم زخم پسوریازیس هست ، که به دکتر متخصص روماتولوژی مراجعه کردم و با داروی ایشون زخمم کاملا خوب شد ، از علائم این بیماری در کنار زخم سر ، گرگرفتگی کف دست و پا و ناخن های موجی شکل بود ، امیدوارم اگه مشکلتون اینه زود پی گیری کنید و نتیجه بگیرید انشاءالله 🤲
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃
#خاطره
من ۱۵ سالم بود که ازدواج کردم و همسرم پسرداییمه و اونا یه شهر دیگن حدود سه ساعت فاصله داشتیم تقریبا یه هفت هشت ماهی بود که نامزد بودیم و من رفته بودم خونه اونا.
دنیای بانوان❤️
🌸🍃 #خاطره من ۱۵ سالم بود که ازدواج کردم و همسرم پسرداییمه و اونا یه شهر دیگن حدود سه ساعت فاصل
البته بااینکه پسرداییمه ولی به خاطر فاصله ای که داشتیم هیچوقت با خانواده داییم راحت نبودیم انگار غریبه بودیم.
من دوتاهم برادر شوهر دارم که همسن خودمن یه روز که از خواب پاشدم نرفتم دسشویی تاااااشب چون دسشوییشون تو حال پذیرایی بودو خجالت میکشیدم جلوی اونا برم.شب که شد مادرشوهرم گفت دسشویی داری برو ولی من گفتم نه ندارم.تا اینکه شب خوابیدیم دوباره صبح شدوچون برادرشوهرام تو حال بودن و داشتن تیوی میدیدن من بازم نرفتم فقط رفتم تو حیاط و صورتمو شستم.
اونروزم همسرم دیر ازسرکار میومد و من از دسشویی شماره یک داشتم میمردم.خلاصه شب ساعت ۸ شدوهمسرم اومد البته ازاونم خجالت میکشیدم که بهش بگم دسشویی دارم چون همسرم دیر اومده بود گفتش که پاشو بریم بیرن بگردیم حالامنم که دوروزه نرفتم دسشویی و دارم میترکم.به ناچار باهاش رفتم.
مارفتیم بازارو وارد اولین مغازه ای که شدیم خداروشکر چادر داشتم انگار در دبه رو باز کردن و کیلو کیلو جیش بود که ازم میریخت تو اون تاریکی فوری پریدم بیرون.فک کنم یه ۵ لیتر جیش کردم تو شلوارم و خداشاهده انگار داشتم تازه متولد میشدم.
ولی تو دلم داشتم میمردم که چه خاکی تو سرم بریزم وقتی رفتیم خونه چجوری بگم که شاشیدم تو شلوارم.جلوی بازاری که رفته بودیم یه چشمه آب بود اولش گفتم خودمو بندازم تو آب تا بگم خیس شدم بعدم ترسیدم و خجالت کشیدم.
داشتم سکته میکردم که فکری به سرم زدو چون خونه مادربزرگم اینا نیم ساعت با خونه همسرم اینا فاصله داشت به همسرم گفتم دلم واسه مامانی تنگ شده بریم ببینیمش اونم از خدا خواسته قبول کردورفتیم خونه مادربزرگم حالا همه جام جیشی بود و حتی خیسیش تا گردنم هم اومده بود ویه بوی شاشی میومد تو ماشین همش همسرم شیشه هارو باز میکرد و میگفت بوی چیه😂😂
بعد که رسیدیم زود به خالم گفتم چه بلایی سرم اومده و فوری پریدم تو حموم و خالم از لباسای خودش بهم داد و خدا رو شکر یه جوری ختم به خیر شد ولی مادربزرگم بعدا به زنداییم گفته بود که این بلا سر عروست اومده بود و اوناهم بلافاصله یه دسشویی هم تو حیاط ساختن.الان که ده سال ازون ماجرا میگذره دیروز به همسرم گفتم.گفت به خدا الان میگی اصلا نفهمیدم.
گفتم با خودت نگفتی این چرا یهویی رفت حموم و بالباسای گل منگولی اومد بیرون.گفت نه ولی فک کردم شاید مریض شدی و خجالت کشیدی نمیدونستم جیش کردی😂😂😂
اینم از بهترین خاطره من🤣🤣
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک شهید
❣❣❣❣❣❣❣
حضرت زهرا علیهاالسلام را خیلی دوست داشت،
روضه اش را هم دوست داشت، روضه او را که می خواندند،
به سومین زهرا علیهاالسلام که می رسید، دیگر نمی توانست ادامه دهد ترکش که خورد و بردنش بیمارستان،
زنده ماند تا روز شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام و در روز شهادت مادرش به شهادت رسید.
همسر شهید میثمی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🍃🍃🍃 نشانه های علاقه مردان
نشانه های علاقه مردان . . .
💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋
↜زنان تلفن زدن و پیام دادن از جانب مرد را نشانه ای برای عشق و علاقه مرد می دانند. بنابراین، زنان نمی توانند زمان زیادی منتظر بمانند تا مرد با آنها تماس بگیرد یا پاسخ پیام آنها را بدهد.
↜اگر تماس تلفنی یا پیام دادن از جانب مردان کم باشد، به تدریج احساس زن نسبت به مرد کاهش می یابد.
↜حتما حداقل روزی یک الی دو بار جویای احوال طرف مقابلتان باشید و پیامهای وی را زمانی که می بینید پاسخ دهید.
↜تماس نداشتن با زن یا دیر جواب دادن پیامهایش هرگز باعث نمی شود یک زن فکر کند شما شخص مهمی هستید بلکه باعث میشود که زن احساسش را به شما از دست بدهد.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 قشنگه بخونید
کارهایی که میتوانید برای بهتر شدن سلامت روانتان انجام دهید:
۱. روابطتان با انسان های سالم را افزایش دهید و با انسان های مخرب روابطتان را محدود کنید(کیفیت مهم است نه کمیت).
۲ .مطالعه را بخشی از زندگی خودتان کنید.
۳. به شدت مراقب کلامتان باشید، و هرگز تحت هیچ شرایطی جملاتی به کار نبرید که دیگران را تخریب میکند چرا که بازخورد آن سلامت روان شما را به خطر خواهد انداخت.
۴. مراقب خوراک های فکریتان باشید(دوری از بحث های بی نتیجه و دوری از اخبار جنجالی)
۵. حتما هر چند مدت یکبار یک تفریح برای خودتان داشته باشید حتی درحد یک پیاده روی و گفت وگو با یک دوست خوب
۶. هرگز برای رسیدن به موفقیت دست به دروغ و فریب دیگران نزنید تا دچار تشویش و نگرانی نشوید.
۷. به بُعد معنوی خودتان نیز بها دهید، بخش معنوی انسان غیر قابل انکار است و نیاز به تغذیه دارد.
۸. به دیگران در حد توانتان ببخشید، بخشیدن یک لبخند ساده ترین آن است.
۹. احساساتتان را بروز دهید و هرگز تظاهر به قوی بودن نکنید و خود واقعیتان باشید.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
سلام عزیزم...
یه خاطره بگم
ما اولین سفری که بعد عقد با هم رفتیم اتاق جدا گرفتیم،چون خانواده هامون به شدت سختگیر بودند..
حالا هی من دلم میخواست کنار هم بمونیم هی با هم تعارف داشتیم ..
تا نصفه شب به بهانه چک کردن برنامه فردا توی لابی یا اتاقشون بودم..
بعد می اومدم اتاق خودم
یک ماه بعد اعتراف کردم که چقدر احمقانه بود کارمون و سریع به مسافرت درست حسابی دوتایی واقعی رفتیم...
🍃🍃🍃🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
آنچه زن ها باید بدانند . . .
🌿🌿🌿🌿💚🌿🌿🌿🌿
🌿 #روی_اعصابش_راه_نرو
آیا شما خوشتان می آید کسی به شما بگوید که این کار را بکن وآن کار
رانکن؟مردها هم مثل شما دلشان نمیخواهدکسی مدام از انها بخواهد که زیر ورو
شوندتا آنجا که میتوانید مردتان را آنچنان که هست قبول کنید.
🌿 #راحت_حرفتان_را_بزنید
اگر اوخسته است ومیخواهید مطلب مهمی را بگویید بلافاصله به اصل مطلب
بروید وحاشه پردازی نکنیداگر نیاز به دانستن جزییات باشد خودشان پرس و جو
میکنند
🌿 #چرتکه_نیانداز
به هر طریق ممکن..محبتتان را به او نشان دهید وچرتکه نیاندازید.دنبال یک
موقعیت خاص نباشیدخیلی از مردها هستند که از خودشما هم رمانتیک ترند.
🌿 #احترام_بگذار
وقتی او دارد افکار وعقایدش را به شما میگویدتوی ذوقش نزنیدهمیشه وهمه جا
نشان دهید که برایش احترام قایل اید.
🌼🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خدای من چه وحشتناک
🌸🍃🌸🍃🍃
سلام لطفا درددل منو هم بذار.
از دیروز دنیا روی سرم خراب شده. فهمیدم که شوهرم و جاریم با هم رابطه دارن. جاریم دوتا هم بچه داره. منم یدونه دختر4ساله دارم. اتفاقی فهمیدم. برای همدیگه وویس عاشقانه فرستاده بودن..... من شکستم.
از دیروز همینطور الکی میخندم. هیچی هم از گلوم پایین نمیره... واقعا توی هیچ چیز برای شوهرم کم نذاشته بودم.
نه احترام..... درونم خرد شده. بنظرتون به روی شوهرم بیارم یا آبروشونو ببرم؟؟؟؟؟
چون شوهرم منطقی نیست و همیشه منو مقصر جلوه میده. هیچوقت هم ازم معذرت خواهی نکرده.... بنظرتون درست میشه؟؟؟؟ من چیکارکنم؟ به جز شما به هیچکس نگفتم🥀
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿