دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃💕💕💕🍃🍃 صرفا خاطره خانه تکانی
#سوتی
سلام به همگی
اقا دمه عیده و همه دارن خونه تکونی میکنن
من و مامانم و مامان بزرگم داشتیم حرف میزدیم و منو مامانم همزمان ظرف میشستیم 😊
خلاصه همین جوری که حرف میزدیم یهو پارچ جهیزیه مامانم
فک کنیییید جهیزیه مامانم بودااا😂💔
از دستم لیز خورد رفت سمت دیواره سینک ظرفشویی منو میگی هول کردم در یک حرکت انتحاری گرفتمش 😅🤣🤣
حالا مارو میگی سه تایی افتادیم به خنده حالا نخند کی بخند 😅😆😆
مامان بزرگم میگفت خدا بهت رحم کرد که پارچه نیوفتاد 😂😂😊(میدونست مامانم سالم نمیزارتم😔😂)
بعد اونم دوباره حرف میزدیم بعد بالای ظرفشویی کابینته در این کابینه باز بود
منم قدم بلنده همش سرم میخورد به تیزی کابینت 😔😖💔💔🤣🤣
گفتم مامان در نخوره تو سرت
دستم کفی بود با بینی 😔🤣🤣
وای خدا با بینیییی😜🤣🤣
درو هلش دادم محکم خورد به هم بسته شد
مامان منو میگی ترسید 😂😔
(نخندید بده سرتون میاد🤣😂)
۲ متر پرید بالا نزدیک بود سرش بخوره به اون یکی در کابینت
حالا ترسیده بود هول شده بود میگفت
چرا نگفتی درو میبندی هان اگه میخورد بهم چییی
منو میگی اینطوری شدم😐😐😐
پس من به کی گفتم درو دارم میبندم
حالا در همین حالا میخندیدم ها یعنی قرمز شده بودیم😁😁😂
انقدر گرم صحبت بودیم اصلا حواسش نبود دارم باهاش حرف میزنم 😔😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🌸🍃
سلام حتما حتما لطفا پیام منو بزارید گروه .سرنوشت من فقط با نوشتن کتاب میشه توصیف کرد.فقط میخوام به همه ی خانم های کانال بگم اگر قصد تون فقط زندگی کردن وفقط عشق به همسر و فرزند باشه همه جوره قصدتون خیر باشه به همسر ولی یه دفعه چشمتونو باز کنید ببینید خیانت کرده ولی بد جوری خدا دستشو رو کرده اون وقته که دل شما میشکنه.
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃 سلام حتما حتما لطفا پیام منو بزارید گروه .سرنوشت من فقط با نوشتن کتاب میشه توصیف کرد.فقط میخو
خدا حرف دلشکسته هارو میشنوه محال بدون پاسخ بزاره.من خودم بعد ۱۷ سال دستش برام رو شد انگار دنیا رو سرم خراب شد سجاده باز کردم گرزه کردم با دل شکسته خدا رو پشتم احساس کردم بخشیدم ولی خدا به جای من داره عذابش میده نرفتم به کسی هم چیزی نگفتم فقط گفتم خدایا سپردم به خودت.
به نه ماه نکشید کارشو از دیت داد.بعد اون ماشینشو از دست داد.خودشم استرسی بدون وسیله به سختی میره سر کار داره از جونش عذاب میکشه تمام موقعیت های کاریشو از دست داد من همه ی اینارو مطمئنم کار خداست چون بد جوری از سادگی من سو استفاده کرد.بد جوری رکب خوردم نرفتم چون خواستم خار شدنشو با چشام ببینم.هر وقت عذاب میکشه ایمان من قویتر میشه.خیانت دیدین از ته دلتونو واگذار کنید به خدا بی جواب نمیمونه.همین دنیا جوابشو میبینه.عاشقش بودم میمردم براش ولی الان فقط دارم زندگی میکنم به خاطر بچه هام.اون توبه کرد ولی به درد من نمیخوره چون بعد اینکه فهمیدم توبه کرد .دل شکسته ها منم دعا کنید هر شب گذشته داره تو ذهنم مرور میشه دعا کنید یادم بره لطفا دوستون دارم ببخشید طولانی شد .
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
نوستالژی
قدیمی
همونجا که غم جا نداره😍🍃🍃🍃
#حالا_شما_بگین خوشتون اومد؟🌸🍃
دنیای بانوان❤️
🍃🍃💕💕💕💕🍃 عاشقانه ی عقدی
سلام اینم از عاشقانه من اول اینکه بگم من دوران عقدمو از هم دوره شهرمون ...
منم نزدیک ترین خاطره رو مم چن شب پیش حمید یه جا مهمون بود واسه مسائل کاری...
از ساعت 8 دیگه به من زنگ نزد منم خیلی دلم واسه صداش تنگ شده بود از طرفی هم غرورم اجازه نمیداد وقتی گفته کار دارم زنگ بزنم و خودمو ضایع کنم ...
ولی بالاخره دلمو زدم به دریا و ساعت 11 بهش زنگ زدم ولی جوابمو نداد!به قدری حرصم گرفت که گفتم امشب منم جوابشو نمیدم . ...
چون همیشه تو هر شرایطی بود ج میداد و رفتم گرفتم خوابیدم ساعت نزدیک 1 بود منم تازه خوابم برده بود که دیدم موبایلم زنگ خورد جواب ندادم ...
یه بار دوبار دیگه بازم جواب ندادم بار چندم جواب دادم با صدای خواب آلود گفتم بلهههههه؟ که دیدم حمید گفت خوابی؟؟!گفتم بله یه دفعه تن صداشو خیلی آروم کرد و گفت یاسی پس خیلی آروم حرف میزنم که هم سرت درد نگیره هم خوابت بهم نخوره..
خیلی ازینکه منو به خوابت ترجیح دادی و جواب تلفنمو دادی ممنونم عزیزم ببخشید که امشب نتونستم جوابتو بدم چون وسط یه بحث مهم بودم.معذرت خواهیم قبوله؟؟
منم گفتم اوهوم ..بعد گفت قربون اون اوهوم گفتن خوابالوییت بشم.خوب بخوابی عزیزم و این داستان ادامه دارد....😂بعدشم خداحافظی..منم گوشی رو قطع کردمو با یه لبخند عاشقانه خوابم برد...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
حبیب آقا، نه کافه رفته است، نه کتاب خوانده است و نه سیگا.ر برگ برلب گذاشته و کلاه کج بر سر.
نه با فیلم تایتانیک گریه کرده است و نه ولنتاین میداند چیست.
اما صدیقه خانم که مریض شد، شبها کار میکرد و صبحها به کار خانه میرسید.
در چشمانش خستگی فریاد میزد، خواب یک آرزو بود. اما جلوی بچهها و صدیقه خانوم ذرهای ضعف بروز نمیداد.
حبیب آقا عشق را معنا میکرد، نمایش نمیداد...!
✍🏻 #شروین_راوی
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
صرفاخاطره
🌸🍃🍃
اومدم شام خونه پدر مادرم میبینم اخم کردن باهم قهرن. پرسیدم چیشده بابام گفت هیچی رفتیم با ماشین بیرون، رسیدیم به سهراه (دهاتمون یه سهراه خطرناک و کمدید داره) به مادرت میگم ببین از سمت راست ماشین نمیاد اونم گفت نه،
گاز دادم برم یه موتور نزدیک بود بخوره بهمون،بهش میگم چرا نمیگی پس؟ میگه تو پرسیدی ماشین نمیاد منم گفتم نه 😂😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خانم سوزان رادفورد اعلام کرده اخیراً. خیلی سفت و سخت گفته این دیگه آخریه و قول داده برای بیست و سومین بار باردار نشه!🤪😅
کلیپ امروزمون دربارهی خانوادهی ۲۴ نفرهی رادفورده. پرجمعیتترین خانوادهی انگلیس!
خانم سوزان ۴۵ سالشه و اولین فرزندش رو در ۱۴ سالگی بدنیا آورده. بعد دیگه خوششون اومده😂 ته تغاری هم یکسالشه و قراره دیگه بچهدار نشن.
ناگفته نماند بعد از فرزند بیستم هم یه بار اعلام کرده بودن که دیگه این آخریه! ولی خدا نخواست که آخری باشه.🤣
اونوقت شما هنوز سر دومی و سومی مرددی😁😁😁
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دنیای بانوان❤️
🍃🍃💕💕💕 مخالفت پدرم با ازدواجمون
#پاسخ_اعضا
🍃🍃🍃🍃🍃💕💕💕🍃🍃
سلام برهمگی
درموردخانمی که به مردی علاقه داردکه ۷ساعت فاصله دارن
من خودم این تجربه رادارم خودم ۱۷ سال داشتم وخیلی به خانواده وابسته بودم
ازدواج کردم شهرستان
اولش خیلی برام سخت بود چون خانواده شوهرم قبول نمیکردن زودبه زود برم شهرمون ومیگفتنماهی یکبارهم زودهست بری
اما همسرم خیلی خوب بود
باتکیه به شوهرم الحمدالله خیلی زود سختی روگذروندم
وخیلی درارامش زندگی روگذروندم بعدهم برگشتیم شهرمون
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
💕💕💕🍃🍃🍃 سرگذشت #جای_من_کجاست
همراز:
❣❣❣
دوستان سرگذشت جای من کجاست رو بخونید...
داستان زنیکه دنبال کارهای طلاقشه و......
اگر در زندگی شما عبرتی وجود داره برامون ارسال کنید...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿