دنیای بانوان❤️
🍃🌸🌸🌸🍃🍃 بعضی از ماها، البته فقط بعضی هامون، نمیدونم چرا اینقدر بد اخلاقیم؟؟؟؟ یه چیزی بگم
🍃🌸🍃؟
میدونی چرا شوهرت بعد از کار دیر میاد خونه؟!
چون حوصله غر زدن و اخم تو رو نداره!
میدونی چرا شوهرت بد دهن میشه و سگرمه هاش همیشه تو همه؟؟
چون انرژی مثبت از صورت خندان تو نمیگیره!
میدونی چرا همش سردرد میشی و باید واسه خوابیدنم قرص ارام بخش بخوری؟؟؟
چون به جای لبخند همیشه اخم تو صورتته!
قبول نداری بیا یه ازمایش با هم انجام بدیم.
از همین الان فقط ده دقیقه اخم کن! غیر ممکنه سردرد نشی!!
حالا یه دقیقه با صدای بلند بخند نترس کسی بهت نمیگه دیوونه!
حالا ببین چه انرژی مثبتی وجودت رو میگیره.
پس از امروز تصمیم بگیر خوش اخلاق بشی.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸💕💕🍃🍃🍃 پیرمردی 92 ساله كه سر و وضع مرتبی داشت در حال انتقال به خانه سالمندان بود. همسر 70 ساله
.
پس از چند ساعت انتظار در سراسری خانه سالمندان ، به او گفته شد كه اتاقش حاضر است . پیرمرد لبخندی بر لب آورد. همین طور كه عصا زنان به طرف آسانسور می رفت ، به او توضیح دادم كه اتاقش خیلی كوچك است و به جای پرده ، روی پنجره هایش كاغذ چسبانده شده است .
پیرمرد درست مثل بچه ای كه اسباب بازی تازه ای به او داده باشند با شوق و اشتیاق فراوان گفت :
«خیلی دوستش دارم.»
به او گفتم : ولی شما هنوز اتاقتان را ندیده اید! چند لحظه صبر كنید الان می رسیم.
او گفت : به دیدن و ندیدن ربطی ندارد! شادی چیزی است كه من از پیش انتخاب كرده ام. این كه من اتاق را دوست داشته باشم یا نداشته باشم به مبلمان و دكور و... بستگی ندارد ، بلكه به این بستگی دارد كه تصمیم بگیرم چگونه به آن نگاه كنم.
🌼🍃🌸 @Dastanvpand
من پیش خودم تصمیم گرفته ام كه اتاق را دوست داشته باشم. این تصمیمی است كه هر روز صبح كه از خواب بیدار می شوم می گیرم.
من دو كار می توانم بكنم . یكی این كه تمام روز را در رختخواب بمانم و مشكلات قسمت های مختلف بدنم كه دیگر خوب كار نمی كنند را بشمارم، یا آن كه از جا برخیزم و به خاطر آن قسمت هایی كه هنوز درست كار می كنند شكرگزار باشم.
هر روز ، هدیه ای است كه به من داده می شود و من تا وقتی كه بتوانم چشمانم را باز كنم ، بر روی روز جدید و تمام خاطرات خوشی كه در طول زندگی داشته ام تمركز خواهم كرد.
سن زیاد مثل یك حساب بانكی است . آنچه را كه در طول زندگی ذخیره كرده باشید می توانید بعداً برداشت كنید. بدین خاطر ، راهنمایی من به تو این است كه هر چه می توانی شادی های زندگی را در حساب بانكی حافظه ات ذخیره كنی.
از مشاركت تو بر پر كردن حسابم با خاطره های شاد و شیرین تشكر می كنم.هیچ می دانی كه من هنوز هم در حال ذخیره كردن در این حساب هستم؟!
🎈 برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال؛ بنگر که تو چگونه می افتی.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
💕💕💕🍃🍃🍃 نظر خانم کانال درباره چند همسری⁉️⁉️ سلام همرازخانم روزتون بخیر می خواستم در مورد چند
از حیف نون میپرسن : نماز میخونی ؟ میگه نه
میگن روزه میگیری ؟ میگه نه
میگن زکات چی ؟ زکات و خمس میدی ؟ میگه نه
بازم میپرسن ، زن چی ؟ زن صیغه میکنی ؟
حیف نونم میگه : آره بابا ، دیگه کافر که نیستیم 😂😂😂
مشکل از همین جاست که ما قوانین اسلام رو یا فقط به نفع خودمون استفاده می کنیم
و یا اینکه ناقص بلدیم
و فقط یه تیکه شو بلدیم و هر چی میشه
میگیم ببین ، خدا گفته میتونید ۴ تا همسر بگیرید 🤦🏼♀
من توی یه سخنرانی شرکت کردم
ایشون گفتن که
درسته خدا گفته می تونید تا ۴ تا همسر بگیرید
ولی در ادامه گفتن که باید عدالت رو به صورت کامل و مساوی برقرار کنید
و حتی این عدالت شامل لبخند زدن هم میشه
یعنی در این حد
و باید حتی در لبخند زدن هم این عدالت برقرار بشه
که قطعا یه چیز محال و نشدنی هست 🤦🏼♀🤷♀
و تا جایی هم که می دونم
با توجه به نظر رهبر ، هر وقت عدم تحقق عدالت میان زوجین محتمل باشه ازدواج مجدد جایز نیست
که با توجه به اینکه برقراری عدالت کار خیلی ساده ای نیست و در اغلب موارد غیر ممکنه نتیجه می گیریم که اصلا جایز نیست
و مورد دوم اینکه
با توجه به نظر ایشون که خانواده رو یک نهاد مهم اجتماعی در جامعه میدونن و اغلب ازدواج مجدد باعث تضعیف بنیان خانواده و گاه فروپاشی خانواده میشه ، باز هم اگه این موارد صورت بگیره این ازدواج مجدد جایز نیست
(خدا یکی ، محبت یکی ، و یار یکی ...)
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
💕💕💕🍃🍃🍃🍃 من دانشجو بودم که خواستگار اومد برام عاشق ادامه تحصیل و رشته م بودم تو رویام خودمو موفق ت
منه احمقم بدون اینکه به کسی بگم و مشورت بگیرم به همسرم گفتم باشه 😐
الان هر روز دارم زجر میکشم وقتی موفقیت بقیه رو میبینم ناراحت میشم نه اینکه حسودی کنم نه به خدا
ولی میگم منم میتونستم به آرزوم برسم چرا خودم گند زدم به همه چی
الان دیگه کاری نمیتونم کنم مگه معجزه ای بشه و همسر راضی بشن که ادامه بدم.
به دخترا میگم هرررر چیزی که براتون مهمه روش پافشاری کنید سعی کنید برا به دست آوردنتون سختی بکشن نه اینکه شما خودتو با خواستگار وفق بدین
قبل ازدواج دوره های مهارت زندگی برید و سیاست های کافی رو یاد بگیرید.
تو جلسه خواستگاری خودتون باشید هر جور که همیشه هستید فیلم بازی نکنید
یه چیز دیگه سعی نکنید خودتونو خوب نشون بدید جوری که از خواسته هاتون بزنید
یه چیز دیگه اینکه با کسی ازدواج کنید که فکر پیشرفت خودشو شما باشه
با کسی ازدواج کنید که اگه بچه تون اخلاقش مثل اون شد خوشحال و راضی باشید
با کسی ازدواج کنید که تو یه زمینه ای پیشرفت کرده باشه چه کار چه ورزش چه درس
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💕🍃🍃🍃🍃🍃🍃
روایتی از زندگی یک مرد
#شريک_زندگي !
چند روز بيشتر تا مراسم بله برون باقي نمانده بود. من از همان روز اولي که سمانه را ديدم شيفته ظاهرش شدم و تصميم قطعي ام را براي ازدواج با او گرفتم
دنیای بانوان❤️
💕🍃🍃🍃🍃🍃🍃 روایتی از زندگی یک مرد #شريک_زندگي ! چند روز بيشتر تا مراسم بله برون باقي نمانده بود. من
. قبل از آن دوستان و آشنايان چند دختر را که جايگاه اجتماعي و خانواده خوبي داشتند براي ازدواج معرفي کرده بودند اما من که به ظاهر افراد اهميت زيادي مي دادم آنها را نپسنديدم.
بعد از ديدن سمانه فقط به او فکر مي کردم و ادامه زندگي ام را فقط در گرو بودن در کنار او مي ديدم. چند روز به بله برون مانده بود و ما درباره همه چيز صحبت کرده بوديم به جز مهريه. در ذهنم مهريه بي ارزش ترين مسئله بود. با خودم مي گفتم در جايي که عشق و محبت وجود دارد صحبت کردن از ماديات و سکه طلا امر بي ارزشي است. اصلا دلم نمي خواست عشقي را که بين مان بود با پول و طلا خدشه دار کنم. همه چيز به خوبي و خوشي ادامه يافت تا اين که شب قبل از بله برون سمانه با من تماس گرفت و گفت مي خواهد درباره مهريه صحبت کند. او گفت در خانواده شان مهريه هاي سنگين رسم است و او هم بايد مهريه اش ارزش زيادي داشته باشد. نامزدم گفت: تصميم گرفته ام مهريه ام را با توجه به سال تولدم تعيين کنم. سمانه متولد سال ۱۳۶۳ بود و من بايد متعهد مي شدم هر وقت که او اراده کند اين تعداد سکه بهار آزادي را به او بدهم. او گفت قول مي دهد هيچ وقت اين سکه ها را از من نخواهد. سمانه گفت: اين کار فقط براي حفظ آبروي خانوادگي اش است. من که ارزشي براي مسائل مادي قائل نبودم بدون چون و چرا قبول کردم. وقتي پدر و مادرم از تعداد سکه ها با خبر شدند گفتند بهتر است صبر کنم و اين مهريه سنگين را قبول نکنم اما من با ترش رويي فکر کردم که آنها از سمانه خوششان نيامده است و بهانه جويي مي کنند. چند ماه از شروع زندگي مشترکمان گذشت. همه چيز روال طبيعي خود را طي مي کرد. يک شب سمانه گفت: مي خواهد درباره موضوع مهمي با من صحبت کند. او گفت: يکي از دختر خاله هايش نصف مهريه اش را از شوهرش گرفته و بقيه را بخشيده است. به نظر کار عجيبي بود. سمانه گفت: چون دختر خاله اش اين کار را انجام داده است او هم مي خواهد نصف مهريه اش را از من بگيرد. با خودم گفتم چه شوخي با مزه اي. اما سخت در اشتباه بودم. سمانه شوخي نمي کرد و در تصميم خود کاملا مصمم بود. او گفت بهتر است با هم توافق کنيم و من نصف مهريه اش را که حدود ۶۸۰ سکه طلا مي شد به او بدهم. من عاشقانه همسرم را دوست داشتم اما چنين پولي نداشتم که به او بدهم. سمانه گفت بهتر است پدرم ويلايي را که در اطراف شهر داردبفروشد و پولش را به من بدهد. تا روزي که از طرف دادگاه خانواده برايم احضاريه آمد هنوز اين تصميم همسرم را باور نداشتم اما زماني که در دادگاه سردي دستبند را بر دستانم حس کردم باورم شد شريک خوبي براي زندگي ام انتخاب نکرده ام. هنوز نهيب هاي پدر و مادرم در گوشم است که درباره انتخاب همسر به من هشدار داده بودند اما ديگر پشيماني سودي ندارد.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
اگر بدونین شوهرتون خلافمیکنه چیکار میکنید؟؟؟
🍃🌸
سلام به اعضای کانال
لطفا کسانی که اعتقاد مذهبی دارند یا حالا مشاور مذهبی هستند بهم پاسخ بدن
چون واقعا دارم دیوونه میشم و نمیدونم چیکار کنم...
بنده خانمی بسیار محجبه و اهل خدا و پیغمبر هستم،برام مهمه که نونی که همسرم میاره سر سفره حلال باشه.ولی جدیدا متوجه شدم پولشون حلال نیست..و فهمیدم اهل خلاف هستند
با خودشون صحبت کردم میگه برو بابا برو خداروشکر کن توی این اوضاع نون میارم سر سفره..به هیج صراطی مستقیم نیست..
الان یکسوال داشتم تکلیف من این وسط چیه؟؟
اگر متوجه خلافش شده باشم و سکوت کنم گناه دارم؟؟؟بچه هام رو با پول حرام بزرگ کنم؟؟؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
صرفاخاطره
💕💕💕🍃🍃🍃🍃
من عاشق سالاد شیرازیم بعد برای خودم درست کرده بودم به شوهرم تعارف کردم گفت نمیخورم
هی از من اصرار که بخور هی اون میگفت نمیخورم نمیخوام
اقا دوهفته بعدش تو تایم پریودی دوستای مشترکمون اومدن خونمون شام
خانوم دوست شوهر به شوهرم گوجه کبابی تعارف کرد شوهر منم گرفت ازش...
اینا که رفتن من جیغ داد گریه که تو چرا سالاد منو نخوری اما گوجه اونو خوردی؟!
شاید باورتون نشه بخاطر یه گوجه داشتم قهر میکردم برم خونه بابام 🤦♀️😂
شوهرم اصلا تعجب کرده بود هی میگفت تروخدا الان درست کن میخورم 😂🤦♀️
هنوز خودم از کارم متعجبم 🤦♀️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
عاشقانه ای واقعی
🌸🍃🌸🍃
از بیمارای بخشمون باهم
قرار ازدواج گذاشتن در حالی که
خانوم ۶۵ و آقا ۶۷ سالشه
و میخوان فردا بچههاشونو
در جریان این تصمیم بزارن
ماها حالا فهمیدیم چرا اینقدر زود
حال جسم و دلشون خوب شده
واقعا “انگیزه” برای ادامهی زندگی مهمه ...❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿