eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
625 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بانوان❤️
💕💕🍃🍃🍃 توبه جوان هرزه توبه در کتاب کیفر کردار جلد دوّم آمده است : رابعه عدویه مى گوید: دوستى داشت
. ، یک وقت دیدم او در سجّاده عبادتش ایستاده نماز مى خواند و غرق در زهد و تقوى و ورع و عبادت و نماز و طاعت است ، عجب نماز با حال و با خشوع و خضوع و گریان و نالان بود. از حالش متعجّب و حیران شدم ! با خود گفتم آن حال گناه و معصیت و بذه کارى چه بود؟! و این حال عبادت و طاعت و گریه و ناله و زهد و تقوى چیست ؟ چطور شده که عتبة بن علام عوض شده ؟! صبر کردم تا نمازش را تمام کرد، بعد گفتم : ابن علام خودتى ؟! تو آن کسى نبودى که همه اش در هوى و هوس و عیش و نوش و غرق در معاصى و گناه و خلاف و عشق و شراب بودى چطور شده به طرف خدا آمدى ؟ با خدا آشتى کردى ؟ و چگونه از گناهان خودت برگشتى ؟! عتبه گفت : اگر یادت باشد من در اوائل جوانیم خیلى معصیت کار بودم و به خانم ها خیلى علاقه داشتم و در این کار حریص بودم ، همانطور که مى دانى بیش از هزار زن در بصره گرفتار چنگال عشق من بودند و من هم در این کار اسراف زیادى داشتم . یک روز که از خانه بیرون آمدم ناگهان چشمم به خانمى افتاد که جز چشم هایش چیزى پیدا نبود و حجاب کاملى داشت ، شیطان مرا وسوسه کرد و گویا از قلبم آتشى بر افروخته شد، دنبالش رفتم که با او حرف بزنم به من راه نمى داد و هرچه با او صحبت مى کردم اعتنایى به من نمى کرد، نزدیکش رفتم ، گفتم : واى بر تو مرا نمى شناسى ؟! من عتبه هستم که اکثر زنهاى بصره عاشق و دلباخته من هستند ... با تو حرف مى زنم ، به من بى اعتنائى مى کنى ؟! گفت از من چه مى خواهى ؟ گفتم مرا مهمانى کن . گفت : اى مرد من که در حجاب و پرده کاملم تو چطور مرا دوست دارى و نسبت به من اظهار علاقه مى کنى ؟ گفتم : من همان دو چشم هاى قشنگ و زیباى تو را دوست دارم که مرا فریب داده . گفت : راست گفتى من از آنها غافل بودم . اگر از من دست بر نمى دارى بیا تا حاجت تو را برآورده کنم . جوانان باید مواظب نگاه های خود باشند چرا که هر نگاهی به نامحرم ممکن است آتش ها بر افروزد که هم خود او را بسوزاند هم دیگران را. سپس به راه افتاد تا به منزلش رسید من هم دنبال او رفتم . داخل خانه شد من هم داخل شدم وقتى که وارد منزلش شدم دیدم چیزى از قبیل اسباب واثاثیه در منزلش نیست . گفتم : مگر در خانه اسباب و اثاثیه ندارى ؟ گفت : اسباب و اثاثیه این خانه را انتقال داده ایم گفتم کجا؟ گفت مگر قرآن نخوانده اى که خداوند مى فرماید: تِلْک الدّار الا خِرَةُ تَجْعَلُها لِلَّذینَ لایُریدُونَ عُلُوّا فِى الاَْرْضِ وَلا فَسادا وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ.1 ؛ این سراى (دائمى و با عظمت ) آخرت را فقط به افرادى اختصاص ‍ (داده و) مى دهیم که در نظر ندارند در زمین برترى جوئى و فساد نمایند و عاقبت نیک و شایسته و خوب براى افراد با تقوا و پرهیزگار خواهد بود. توبه بله ما هرچه داشتیم براى آخرت جاوید فرستادیم دنیاى باقى ماندنى نیست . اکنون اى مرد بیا و از خدا بترس و از این کار درگذر حذر کن از اینکه بهشت همیشگى را به دنیاى فانى بفروشى و حوران را به زنان . گفتم : از این پرهیزگارى درگذر و حاجت مرا روا کن . خیلى مرا نصیحت کرد دید فایده اى ندارد گفت : حال که از این کار نمى گذرى آیا ناگزیرم و ناچارم نیاز تو را برآورم ؟! گفتم آرى . دیدم رفت در اُتاق دیگر و مرا به آن حال گذاشت . مشاهده کردم پیرزنى در آن اتاق نشسته است . آن دختر صدا زد برایم آب بیاورید تا وضو بسازم آب آوردند و وضو گرفت و تا نصف شب نماز خواند من همین طوردر فکر بودم که این جا کجاست اینها کى هستند و چرا تا حال طول کشید که ناگهان فریاد آن دختر را شنیدم که گفت یک مقدار پنبه و طبقى برایم بیاورید سپس آن پیرزن برایش برد. بعد از چند دقیقه ناگهان دیدم پیرزن فریادى زدمن وحشت زده پریدم دیدم آن دختر جفت چشم هایش را با کارد بیرون آورده و روى پنبه و داخل طبق گذاشت . وقتى آن پیرزن آن طبق را به سوى من آورد دیدم چشم ها با پیه آن هنوز در حرکت بود. پیرزن که ناراحت و رنگ از صورتش پریده بود گفت : آنچه را که عاشق بودى و دوست داشتى بگیر ما را تو حیران کردى خدا ترا حیران کند. طبق را جلوى من گذاشت ، من وحشت کرده بودم نمى توانستم حرف بزنم آب دهانم خشک شده بود این چکارى بود که آن دختر انجام داد. پیر زن با حالت گریه گفت ماده نفر زن بودیم که در خانه اعتکاف کرده بودیم و بیرون نمى رفتیم و خرید خانه را این دختر مى کرد و براى ما چیزى مى آوررد ولى تو ما را حیران و سرگردان و ناراحت و افسرده کردى خوب شد؟! این چشم هائى که تو به آنها علاقه مند شده بودى بگیر؟! همینکه سخن پیرزن را شنیدم از فرط ناراحتى بیهوش شدم وقتى که به هوش آمدم آن شب را به فکر فرو رفتم و بر گذشته هایم تأسف خوردم گفتم : واى به حال من یک عمر دارم گناه مى کنم هیچ ناراحت نبودم ولى این دختر با این کار مرا ادب کرد به منزل رفتم و تا چهل روز در خانه مریض شدم ، رفتار و کردار و کارِ آن دختر عجیب در من اثر کرده بود و این سبب شد که من از کار خودم پشیمان شوم
💕🍃🍃💕🍃🍃🍃 سلام همراز خانوم ممنون بابت کانال خوبت ❤️❤️❤️ من رابطه ام با مادر شوهرم خوبه یعنی باعثش هم خودمم چون هیچوقت چیزی یا حرفی نمیزنم که حرف دهنش بذارم در کل دوری و دوستی زیاد خودمو بهشون نمیچسبونم فکر کنم بهترین راهکار هم همینه در ضمن یه پس انداز مخفی هم دارم که بعضی وقتا خودمم یادم میره که پس انداز دارم که اونم فقط و فقط خرج زیباییم میکنم چون شوهرم در مورد پول خرج کردن حساسه
دنیای بانوان❤️
💕🍃🍃💕🍃🍃🍃 سلام همراز خانوم ممنون بابت کانال خوبت ❤️❤️❤️ من رابطه ام با مادر شوهرم خوبه یعنی باعثش ه
😄اینم بگم که زیاد حرفای خواهرشوهر رو جدی نگیرین 😁😁😁مثل منکه از اولین شب عروسیم تیکه بارونم کردن و من اصلا به خودم نگرفتم و برعکس که خوشحالشون کنم حرصشون دادم 😂😂😂 💋💋💋مواظب حال ظریف دلتون باشین نذارین حرفای سنگین و تیکه های بی جای مادرشوهر یا خواهر شوهر اذیتتون بکنه همه ما دارای روح لطیفیم فقط بعضی فرهنگ غلط و نابجا باعث بد شدن میان قوم شوهر شده من برای بعضی چیزها خیلی پشیمونم و متاسفم اوایل ازدواجم خواهر شوهر بزرگترم نقش شوهرمو بازی میکرد ببخشید فقط شبا با من نمیخوابید در این حد دیگه کاسه صبرم لبریز شد و براش بد دعا کردم و واگذارش کردم به خدایی که صاحب دل منم هست و از من خبر داره باورتون نمیشه همون خواهرشوهرم دوبار عمل مغزی شد و دیگه حال و هوای قبل رو نداره جوری شده که دیگه با من کاری نداره سرش به خودش گرم شده و از این رو خیلی متاسفم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
صرفا خاطره 💕🍃💕🍃🍃 نامز بودم، بعد تابستون بود میخواستیم بریم اصفهان، نامزدم با پیکان اومد دنبالم. منم تاحالا سوار پیکان نشده بودیم. نشستم و سلام و احوال پرسی و اینا و بعدم راه افتادیم. تو جاده خیلی خیلی هوا گرم بود ماشینم داغ تر از بیرون. هی وول میخوردم که نامزدم گفت میخوای برات کولرو بزنم؟ منم خجالتی اون موقع ها. با خجالت بسیار گفتم مرسی نیازی نیست. بعد دیدم به زور جلو خندشو گرفته. و الان بعد از چندین سال که ازدواج کردیم فهمیدم پیکان اصلا کولر نداره😐😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 گال سلام ممنون بابت کانال خوبتون من یک سوال دارم این چن وقته ک من وشوهرم ودخترم ک 2 سالشه گال گرفتیم واقعا خسته شدم ازش رفتیم دکتر دارو داد خوب نشدیم اگر کسی دارویی یا راه حلی داره ممنون میشم گال چیه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💕🍃🍃🍃🍃🍃 از افراد نپرسیم: چرا ازدواج نمیکنی؟ وقتی ازدواج کردند، نپرسیم: کی بچه دار میشید
دنیای بانوان❤️
💕🍃🍃🍃🍃🍃 از افراد نپرسیم: چرا ازدواج نمیکنی؟ وقتی ازدواج کردند، نپرسیم: کی بچه دار میشید
؟ وقتی بچه دار شدند، نپرسیم: کی براش یه همبازی میاری؟ از بچه ها نپرسیم: پدرتو بیشتر دوست داری یا مادرت؟ در تربیت فرزند دیگران، حتی نوه هایمان هیچ دخالتی نکنیم! هرگاه برای تولد بچه ای کادو میبرید، اگر خواهر یا برادری دارد، حتما برای آنها هم چیزی ببرید. در مترو و اتوبوس به افراد زل نزنید! موقع رانندگی، داخل ماشین بغلی را نگاه نکنید! وقتی چراغ سبز میشود، با بوق اعلان نکنید! به رانندگی خانوم ها خرده نگیرید! وقتی دوستانتان را بعد مدتی میبینید، هرگز نگویید: چقدر پیر شدی یا از بین رفتی. تمام وقتتان را صرف سریال های بی سر و ته نکنید، به ورزش و مطالعه بها دهید! پول های شما برای بانک های شهر نیستند! بیشتر خرج خودتان کنید و تا جایی که امکان دارد، به مسافرت بروید... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💕🍃💕🍃🍃🍃 من ۲۲ و همنفسم ۳۰سالشه. یکی از نگرانی های زندگیم این بود که فکر میکردم زیبایی صورت زن، برای مرد خیلی مهمه
دنیای بانوان❤️
💕🍃💕🍃🍃🍃 من ۲۲ و همنفسم ۳۰سالشه. یکی از نگرانی های زندگیم این بود که فکر میکردم زیبایی صورت زن،
. واسه همین از بارداری میترسیدم و دلهره داشتم که قیافم خراب شه و همنفسم، عشقش بهم کم بشه. ولی الان که باردارم فهمیدم اخلاق و واسه مرد از همه چیز مهمتره. همسرم نه تنها توجهش کم نشده بلکه روابط عاطفی و جنسیمون خیلی بهتر شده. 😎 همیشه عروسک لوس شوهرتون باشین تو خونه: 🖋سعی نکنید خودتونو مثل مرد قوی جلوه بدین. 🖋توی جمع هیچوقت حرف شوهرتونو رد نکنید و بهش احترام بذارید. 🖋گاهی بی مناسبت، جشنای کوچولو بگیرین. کیک خونگی درست کنین. نوشته و گل بذارید کنارش. غذای خوب با دیزاین خوب و لباس شیک و... 🖋همیشه بابت زحمتای آقاتون، تشکر کنین 🖋وقتی میاد خونه با بوس و بغل ازش استقبال کنین. 🖋هیچوقت مشکلات زندگیتونو پیش بقیه نگین و بین خودتون حلش کنین. 🖋پیش خونوادتون هرگز از شوهرتون بدگویی نکنید. 🖌زندگیتون پراز آرامش @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💕🍃💕💕🍃 🍃تجربه اولین عید منو همسرم . رفته بودیم جمکران با کل خانواده همسرم حدود ۷ نفری بودیم همه هم زوری تو چادر جا کرده بودیم خودمون رو.
دنیای بانوان❤️
💕🍃💕💕🍃 🍃تجربه اولین عید منو همسرم . رفته بودیم جمکران با کل خانواده همسرم حدود ۷ نفری بودیم همه ه
تحویل سال هم نیمه شب بود .آخر شب تقریبا همه پاشدیم رفتیم تو صحن ولی شوهر من خوابش میومد نیومد تا نزدیکای تحویل سال اومد و زود برگشت هوا هم بس ناجوانمردانه سرد بود بعد نیم ساعتی منم پاشدم دنبالش رفتم ولی هرچی صبر کردیم کسی نیومد نگران شدم زنگ زدم گفتن رفتیم تو حسینیه جای گرم و نرم و پتو .. خوابیدیم شماهم بیاین ماهم گفتیم داریم میایم ولی نرفتیم 😊 خیلی شیک و مجلسی تو بغل هم تخت خوابیدیم . فقط فرداش به جز نگاه زیر زیری و خنده های یواشکی شون از سرماخوردگی هلاک شدیم بزرگ ترین غصه مون هم آش نخورده و دهن سوختمون بود😂😂😂😂😂😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💕🍃🍃💕🍃🍃🍃 عیدانه پدر امسال چند بار تاکید کرده بود عیدانه عمه رو حتما قبل از عید ببریم، مادر هم گفته بود: مهمتر از همه بلوز بود که از همدان خریدیم