دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت قدیمی #گلزار داستان دختری خانزاده..بسیار جذاب و زیبا...داستان یک دخترزایی... (دوستا
ادمین:
🍃🍃🍃💕🍃🍃
دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی و خانزاده ی گلزار رو بخونید...
دختریکه در خانواده ای بدنیا میاد که دخترزایی مایه ی سرافکندگی بوده...
اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید..
💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🌸🍃🍃
سرگذشت قدیمی #گلزار
داستان دختری خانزاده..بسیار جذاب و زیبا...داستان یک دخترزایی...
(دوستان سرگذشت جای من کجاست بعد از تکمیل شدن بارگزاری میشه..)
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت قدیمی #گلزار داستان دختری خانزاده..بسیار جذاب و زیبا...داستان یک دخترزایی... (دوستا
قرار بود چی بشه ...
ماهیه میترسید چیزی بگه ...
ولی من رفتم سمت بابا و با هزارتا سوال نگاهش کردم و گفتم : بابا قراره ابجیم شوهر کنه ؟
حمیده خودش بیشتر از من شوکه بود و به بابا چشم دوخت ...
بابا بلند شد سرپا و گفت :رباب یه چایی بیار برای من ...
و رو به زنش مریم گفت :قراره یه ادم خوب بیاد اگه بشه دخترم قراره زن یه نظامی ارتشی اسم و رسم دار بشه ...
مریم میاد و اینجا میمونیم ...
منم دیگه ازتون جدا نیستم ...
هر سه خشکمون زد و حمیده نزاشت اتفاقی بیوفته و گفت: بابا من نمیخوام شوهر کنم ...جواب رد بده بهشون ...
مریم اخمی کرد و همونطور که میرفت کنار حمیده گفت : نمیشه دخترم تو دیگه داره سنت میره بالا ...امروز شوهر نکنی دیکه کسی نمیاد سراغت این یه پسره که ازدواج نکرده خدا به روت نگاه کرده ...
سی و پنج سالشه همسن و سال خود منه ...
مثل پدرت ثروتمند و اسم و رسم داره ...تو نگران این دوتایی اونا با من ...
نمیزارم اب تو دلشون تکون بخوره ...
حمیده نگاهمون کرد ...با نگاهمون التماسش میکردیم تنهامون نزاره ...اون حکم مادر رو داشت برای ما ...
هنوز هیچی نشده بغض کرده بودیم و نگاهش میکردیم ...
بابا پکی به سیگارش زد و گفت : رباب کر شده امروز برو ماهیه صداش کن بگو بیاد پذیرایی کنه ...باید یاد بگیره خانم خونه دیگه مریم ...
انگار مریم جادوش کرده بود و بابا فقط میگفت مریم...
اب دهنمو به زور قورت دادم و گفتم : بابا چرا میخواین بیاین اینجا ؟
سوالم انگار خیلی بد بود و به مریم برخورد و گفت : گلی جان دوست نداری نمیام من تو خونه ام خیلی ام راحتم ولی پدرتون که مدام نگران شما هاست ....پیش منه ولی فکر و ذکرش شما هاید ...منم نخواستم ازشما دور بمونه ...خدایی نکرده گناه پدر و دختری میوفته گردن من ...
ابروشو طوری بالا میداد که انگار طلب هفت پشتشو از ما داره ...
بخاطر نگاه پر از خشم بابا سکوت کردم و حمیده هم اشاره کرد حرفی نزنم ...
رباب دستپاچه اومد و مریم رو برد تا اتاق بزرگ رو براش اماده کنه ....بابا که رفت بیرون ...با عجله پایین پای حمیده زانو زدم و گفتم : ابجی قراره چی بشه ؟
حمیده الکی سعی میکرد خودشو اروم نشون بده و با نفس عمیفی گفت : قرار نیست چیزی بشه ...
ادامه دارد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
💕🍃🍃🍃🍃 نمیدونم چرا خدا صدامو نمیشنوه
#پاسخ_اعضا
💕🍃💕🍃💕🍃🍃
سلام واقعا خداوندلعنت کنه انسان های بدطینیت وظالم را..عزیزم نگران نباش سعی کنیدخونتون عوض کنیداگرخدابخواهدسال 1402 برای شمابهترین هارقم میخوردنگران نباش حتماخداصدات می شنوه سعی کنیدخودتون راباکارهای هنری سرگرم کنیدوحرفه ای یادبگیریدودرامدی برای خودتون داشته باشیدومستقل باشیدوبرای خودتون زندگی کنیدوباورکنیدخداوند براتون یک قسمت خوب سرراهتون قرارمی دهد.....الهی امین دل من خواهرم صاف هست وهرچه ازخدابخوام خدابراورده به خیر میکنه انشاا.....خبرهای خوب بهمون ازخودت بدهی 🙏🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 دختر۱۶ساله هستم که از همسرم دلسرد شدم
سلام همراز جون خوبی ؟!
کانالت عالیه و مخصوصا داستان هایی که برامون میزاری و تجربه ها ...
راستش من اصن قصد تعریف داستانمو نداشتم ولی امروز یه جورایی میخواستم به یکی بگم که بتونه کمکم کنه و از ته دل خالی بشم
من دختر 16 ساله ای هستم که سال قبل عید نوروز ازدواج کردم همسرم در ظاهر خیلی بهم علاقه داشت و داره اما من ازش دلسر شدم 😖
ما یک ماه فقط نامزد بودیم اما با کارایی ک میکرد من نمیتونستم جوابشو نه بدم که من نمیخوامت کاراشم بد بودا اما انگار یه حسی بهش داشتم که اجازه رد کردن اون رو به من نمیداد
هر روز با چک کردنش هر روز با سرکوفت زدنای گذشته ( چون فامیل بودیم همش از گذشته میگفت که با این خوب خندیدی اما الان اینجوری نیستی 😢 ) هیچی دیگه من چیزی نگفتم عقد کردیم و با هم رفتیم زیر یه سقف چک کردن گوشی که این کیه باهاش حرف زدی با این رفیقت نگرد هرزه اس و اینا شروع شد 😔💔 کم کم میگذشت و فقط من حس شهوت رو در اون میدیدم و همش باید رابطه میداشتیم وقت پریودی ، و و و و ...
حتی جوری میشد که من وقتی پریود بودم اگر باهاش رابطه نمیداشتم حتما به کتک کاری کشیده میشد
بعد از چند مدت منم خریت بچگیم بود رفته بود رل سه سال پیشم رو پیدا کرده بود و همه جیزو از زبون ایشون کشیده بود و گفته بود به من خیانت کرده در حالی که من سه سال پیش با ایشون کات کردم
شروع شد جلو فامیل به من انگ انداختن و کتک زدن 😭😭💔
کارمون الان به طلاق کشیده شده و داریم میریم مشاوره و هنوزم میگه دوسم داره و میگه باید با من بیاد زیر یه سقف اما مشاوره میگه چون هنوز شکاکی و کتک کاری میکنی من اجازه نمیدم همسرت بیاد با تو زندگی کنه باید خودتو اصلاح کنی و بعد از چند روز جلو من و مشاوره گفت به من اعتماد نداره و خب مشاوره گفت اگه اعتماد نداری چرا میخوای زندگی کنی باهاش ... و متوجه شدیم از الکی داره میگه دوسش دارم و میخوام باهاش زندگی کنم
کلا اصن انگار من همسرش نیستم رفیقاش همسرش هستن اول از همه رفیقاش باید در مورد زندگیه خصوصیه من مطلع بشن بعد خودم 😭😭
اما روزها میگذره و ایشون بدتر از قبل میشن و اصلا اتفاق خوبی در ایشون بوجود نمیاد
همش تهدید میکنه اگه شام نخوری ، اگه باهام رابطه نداشته باشی طلاقت میدم
حتی برای مدرسه رفتن هم اجازه نمیداد میگفت اگه بری طلاقت میدم 😔
راستیتش خودم دلم با ایشون اصلا نیست یعنی دلم سیاهه نمیخوان برگردم دوباره به اون روزای کذایی و خستم از این که همه طرف اون رو میگیرن دایی ، خاله ، همه ... و من فقط یک حامی دارم که پدرم هستن امیدوارم سایشون بالای سر من و برادرام باشه 🙂💙
الان هم گفته چون من رو تمکین نمیکنی از لحاظ جنسی میخوام توی دادگاه عدم تمکین بزنم 😔💔
اگر اینکار رو هم کنه طلاقم ننیده حتی من مهریم رو هم ببخشم طلاقم نمیده
لطفا دعا کنید برام 😢💔
الان میخوام از تمام خانوما که بهم کمک کنن ...
که یا تموم شه کلا یا درست شه بدون این قضایایی که در گذشته اتفاق افتاده
اگر دعایی چیزی هم دارید معرفی کنید ممنون میشم 🙏🏻💙
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
بخشی از آیه 74 سوره فرقان جهت ازدواج....🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از آیت الله بهجت در رابطه با دعای براورده شدن حاجت در امر ازدواج سوال پرسیدند. ایشان بیان کردند که آیه 74 سوره فرقان را در زمانهای مختلف زیاد بخوانید. چرا که این دعا جهت توسل به خدا برای ازدواج بیار موثر است. در پایین نیز این آیه را برای شما آوردهایم:
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا
پروردگارا! به ما از جانب همسران و فرزندان مان مایه روشنى چشم عطا بفرما (آنچه مایه شادى است) و ما را پیشواى پرهیزگاران قرار بده
#ازدواج🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
ولی چقدر دلم شکست ..
همه پلنگ بودن🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
رفتم عروسی پسر عموم ( عروسی نیست ما رسم داریم چند شب پیش از عروسی خانوما برن خونه پدر آقا داماد بزن برقص کنن)
چند شب پیش هم داشتن من نرفتم مامانم اینا رفتن ( من از همون اولش گفتم نمیرم چون بحثی با خواهرش داشتیم چون خیلی بی احترامی بهم کردن اشکمو درآوردن)
خلاصه تمام زن عمو هام ختر عمو هام بودن
نگاهشون میکردی همه شون مژه کاشت ناخن کاشت مو رنگ شده لباسای شیک ( یه نگاه به خودم مادرم کردم مامانم بد بخت با همون لباسای قدیمی وضع ما از تمام عموهام پایین تره )
من فقط یه اصلاح کرده بودم ( بار اولم بود اصلاح کردم )
خلاصه زن عموم با یکی دیگه دختر عمو هام گفتن چرا ابرهات اینجوریه ( چون ابروهام تابه هاست آرایشگر بی چاره گفت نمیشه درست کرد ) گفتن خاک تو سر ارایشگرت چرا این جوریت کرده خلاصه خیلی ایراد گرفتن ازم
منم دیدم کسی تحویلم نمیگیره یه کم نشستم زودی پاشدم اومدم خودم آهنگ گذاشتم رقصیدم
بعدشم یه کم گریه کردم
سبک تر شدم 😢💔
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🌸 فرشته ای در قالب یک مرد 🍃🌸
🍃🌸
روزی پسری خوش چهره در یکی از شهرها در حال چت کردن با یک دختر بود، پس از گذشت دو سال، پسر علاقه بسیاری نسبت به دختر پیدا کرد، اما دختر به او گفت: «میخواهم رازی را به تو بگویم.»
پسر گفت: «گوش میکنم.»
دختر گفت: «من میخواستم همان اول این مسئله را با تو در میان بگذارم، اما نمیدانم چرا همان اول نگفتم، راستش را بخواهی من از همان کودکی فلج بودم و هیچوقت آنطور که باید خوش قیافه نبودم، بابت این دو ماه واقعا از تو عذر میخواهم.»
پسر گفت: «مشکلی نیست.»
دختر پرسید: «یعنی تو الان ناراحت نیستی؟»
پسر گفت: «ناراحت از این نیستم که دختری که تمام اخلاقیاتش با من میخواند فلج است، از این ناراحتم که چرا همان اول با من روراست نبودی، اما مشکلی نیست من باز هم تو را میخواهم و عاشقانه دوستت دارم.»
دختر با تعجب گفت: «یعنی تو هنوز میخواهی با من ازدواج کنی؟»
پسر در کمال آرامش و با لبخندی که پشت تلفن داشت گفت: «آره عشق من.»
دختر پرسید: «مطمئنی دیوید؟»
پسر گفت: «آره و همین امروز هم میخواهم تو را ببینم.»
دختر با خوشحالی قبول کرد و پسر همان روز با ماشین قدیمیاش و با یک شاخه گل به محل قرار رفت، اما هرچه گذشت دختر نیامد. پس از ساعاتی موبایل پسر زنگ خورد.
دختر گفت: «سلام.»
پسر گفت: «سلام، پس کجایی؟»
دختر گفت: «دارم میآیم، از تصمیمی که گرفتی مطمئن هستی؟»
پسر گفت: «اگر مطمئن نبودم که به اینجا نمیآمدم عشق من.»
دختر گفت: «آخه…»
پسر گفت: «آخه نداره، زود بیا. من منتظر هستم.» و پایان تماس…
پس از گذشت دو دقیقه یک ماشین مدل بالا کنار پسر ایستاد. دختر شیشه را پایین کشید و با اشک به آن پسر نگاه میکرد. پسر که مات و مبهوت مانده بود، فقط با تعجب به او نگاه میکرد.
دختر با لبخندی پر از اشک گفت: «سوارشو زندگی من…»
پسر که هنوز باورش نشده بود، پرسید: «مگر فلج نبودی؟ مگر فقیر و بدقیافه نبودی؟ پس… من همین الان توضیح میخواهم.»
دختر گفت: «هیس، فقط سوار شو…»
آری، دختر یکی از ثروتمندترین افراد آن شهر بود. آنها ازدواج کردند و بهترین و عاشقانهترین زندگی را ساختند.
دخترک سالها بعد داستان عاشقانه زندگی خود را برای همه تعریف کرد و گفت: «هیچوقت نمیتوانستم شوهری انتخاب کنم که من را به خاطر خودم بخواهد، زیرا همه از وضعیت مالی من خبر داشتند و نمیتوانستم ریسک کنم… به همین خاطر تصمیم گرفتم که با یک ایمیل گمنام وارد دنیای چت شوم، سه سال طول کشید تا من دیوید را پیدا کردم، در این مدت طولانی به هر کس که میگفتم فلج هستم با ترحم بسیار من را رد میکرد، اما من تسلیم نشدم و با خود میگفتم اگر میخواهم کسی را پیدا کنم باید خودم را یک فلج معرفی کنم. میدانم واقعاً سخت است که یک پسر با یک دختر فلج ازدواج کند، اما دیوید یک پسر نبود… او یک فرشته بود.»
🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🍃🍃🍃🍃 توصیه خانم کانالمون برای خانمها
سلام یه توصیه برای خانم هایی که با همسرشون مشکل دارن
خانم های گل مردها سه دسته هستن
یا شکمی هستن یعنی غذا و خورد و خوراک براشون خیلی مهمه
یا شهوتی هستن
یا دوست دارن تو جمع و خانواده بهشون اهمیت زیادی داده بشه
بهشون اقتدار داده بشه ازشون تعریف بشه
خواهر های گلم مطمئن باشید شو هر شما یکی از این خصوصیات را داره و ممکنه بعضی از مردها دو یا هر سه خصوصیت را داشته باشن
شما اگر بتونین در شوهرتون اونچه که خیلی براش مهمه را کشف کنید که این کار آسونی هست از همون اول راه وارد بشین و شوهرتون را تو مشت خودتون بگیرین
البته استثنا هایی هست که مرد هیچ جوره خام نشه
اما دوستان گلم از قدیم گفتن از محبت خارها گل میشود
زبان محبت روی حیوانات و گیاهان هم اثر داره که عقل وشعور ندارن چه برسه به انسان
شما برای رضای خدا جواب بدی را با خوبی بدین ببینید خدا براتون چکار میکنه👌
لطفا برای فرج و سلامتی آقای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حاجت روایی خودتون سه صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿