eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
630 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی که به تو عشق می‌ورزم، از تنم بارانی سبز می‌بارد؛ بارانی آبی بارانی سرخ بارانی به همه رنگ. در پلک‌هایم، گندم جوانه می‌زند. انگور می‌روید؛ انجیر لیمو و ریحان. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💎آنهایی که کمتر تو را می شناسند همیشه می گویند خوش به حالت. فکر می کنند آرامش تو و شادی ات نتیجه ى بی خیالی هاست. فکر می کنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان می رسد بدی ها را حس نمی کنی. آنها فکر می کنند دیوار شادی تو به اندازه صدای خنده هایت بلند است. اما کسانی هستند که بیشتر می شناسندت. بیشتر در کنار تو بوده اند و یا عمیق تر تو را دیده اند. آنها می فهمند و می دانند که بدی های دنیا را خوب دیده ای. می بینند ناراحتی هایی را که روی دلت سنگینی می کند را بلدی با چند تا خنده ى بلند از سرزمین قلبت بیرون کنی. آنهایی که تو را بیشتر بشناسند حساب نفس های سنگین شده ات را دارند و می بینند گاهی با ته مانده ى امید، تاریِ چشم هایت را پاک می کنی. آنهایی که تو را بهتر می شناسند خوب می دانند همیشه قاعده ها بر عکس است. آدم هایی که زیاد می خندند، زیاد نمی خندند! آنهایی که دوست زیاد دارند، دوست های کمی پیدا می کنند و آنهایی که می خواهند غمگین به نظر برسند غم های کوچک تری دارند. قدر شادی را کسانی می دانند که قلب سنگین تری داشته باشند. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌻 ۸ یادآوری برای مهربان بودن با خود: 🌸 ۱- توحتما نباید عالی باشی تا دوست داشتنی به نظر بیای. ۲- چون تو نقاط مثبت خودت رو نمیبینی به این معنی نیست که هیچ ویژگی مثبتی نداری. ۳- تو نیازی به راضی نگه داشتن دیگران نداری تا احساس خوشحالی و خوشبختی کنی. ۴- انجام یک اشتباه تو رو تبدیل به یک فرد بازنده یا ناتوان نمیکنه. 🌸 ۵- تو میتونی به خودت عشق بورزی و نیازی نیست تامنتظر عشق و علاقه دیگران باشی. ۶- تو لیاقت احترام و اعتماد اطرافیانت رو داری. ۷- نظرات دیگران مشخص کننده میزان ارزش تو در زندگی نیست. ۸- اینکه چند روزی تمایل به استراحت داری به این معنی نیست که تو تنبلی. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
سیاست زنانه 👌 وقتی سرسفره مهمون ازتون تشکر میکنه شماهم از شوهرتون تشکر کنین❤️ 👌 وقتی شوهرتون ناز میکنه نازش رو بخرید.این نشونه خوبیه.نشون میده به محبت نیاز داره و اینم ازشما میخواد 👌 همیشه به شوهرتون حس توانمندی و قدرت بدین و ازش تعریف کنین.وقتی مردتون احساس ناتوانی کنه باید منتظر سقوط زندگیتون باشین 👌 وقتی شوهرتون باهاتون شوخی میکنه تو ذوقش نزنین.به جاش بگین واااای چقد تو بانمکی منو شاد میکنی خیلی باحالی و بخندین☺️ اون برا شادی شما اینکارو میکنه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃💕🍃🍃💕🍃🍃 سلام لطفا جوابم رو بدید چندین بارپیام دادم من ۳۰ ساله وهمسرم ۴۰ ساله هردو تحصیلکرده وشاغل ما همو براساس یه اتفاق پیدا کردیم وعاشق هم شدیم
دنیای بانوان❤️
🍃💕🍃🍃💕🍃🍃 سلام لطفا جوابم رو بدید چندین بارپیام دادم من ۳۰ ساله وهمسرم ۴۰ ساله هردو تحصیلکرده وشا
البته من از حرفهاش اینکه منو بخاطر خودم خواست‌. مشابه مشکلمو ندیدم لطفا لطفا جواب بدید من قبل از آشناییم با همسرم یه خواستگار داشتم که خوب به گفته خودش خیلی دوستم داشت ولی منم شرط کردم که هر موقع درست شدی بیا دیگه ازش خبری نشد بعد ۲ سال من ازدواج کردم البته باعشق این آقا بعد ۱۰ سال برگشته میگه برا درست شدنم همه کار کردم وتقریبا اونی شده که گفته بودم . ناگفته نماند که ایشان ساکن یه کشور دیگه وطلا فروش هستند ولی من الان صاحب فرزند وهمسر هستم که باعشق ازدواج کردیمو همو دوست داریم درسته وضعیت مالیم خیلی بده ولی دوستش دارم یه چیزهایی از خواستگارم به شوهرم گفته بودم ولی الان میترسم بگم برگشته وازم میخواد جدا بشم چون به فرمایش خودش ۱۰ سال نتونسته منو فراموش کنه یا ... البته ناگفته نماند اهل خیانت نیستم من فقط یه بارگوشیش برداشتم اونم بخاطر اینکه شمارش رو نمیشناختم . میترسم مزاحمت ایجاد کنه وهمسرم بخاطر شغلش چون نظامی هستند.لطفا کمکم کنید. ایشون آقا اصلا آدم منطقی نیستند. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃💕🍃🍃💕🍃 یاد بگیر گاهی آرام و متین توی چشم‌های طرف مقابلت نگاه کنی و بگویی: نه! نمی روم، نمی خواهم، نمی کنم، نمی خورم، نمی دهم... حتی اگر آن چشم ها چشم های من یا پدرت باشد، باز هم آرام به آن ها نگاه کن و گاهی بگو: نه! نه گفتن موهبت بزرگی ست که یاد گرفتنش جهانت را امن تر می کند... و روانت را آسوده تر... همان قدر که نه گفتن را یاد می گیری گوش هایت را برای نه شنیدن آماده کن... بگذار دیگران هم این «نه» خاموش و بدنام را بر زبان آورند. بگذار «نه» از بدنامی و بدیمنی در بیاید... «نه» در حقیقت موجود خوب و سربزیری است اما اگر همین «نه» سربزیر پشت آری های ساختگی مان پنهان شود بزودی از ما موجودی نقاب دار و بیمار می سازد که یک گردان عصبانی از «نه» های سرکوب شده روانش را اشغال کرده است... یاد بگیر "نه" بگویی و "نه"بشنوی... کار سختی نیست، من توانستم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت قدیمی #گلزار داستان دختری خانزاده..بسیار جذاب و زیبا...داستان یک دخترزایی... (دوستا
ادمین: 🍃🍃🍃💕🍃🍃 دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی و خانزاده ی رو بخونید... دختریکه در خانواده ای بدنیا میاد که دخترزایی مایه ی سرافکندگی بوده... اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید.. 💕💕🍃🍃🍃🍃🍃 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت قدیمی داستان دختری خانزاده..بسیار جذاب و زیبا...داستان یک دخترزایی... (دوستان سرگذشت جای من کجاست بعد از تکمیل شدن بارگزاری میشه..)
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت قدیمی #گلزار داستان دختری خانزاده..بسیار جذاب و زیبا...داستان یک دخترزایی... (دوستا
رو پله ها ایستادم ...تمام وجودم میلرزید ... مادرجونی که تا به اون روز ندیده بودمش و حتی نمیدونستم کدومشون مادرجون کدومشون زنعمو حتی کدوم خدمتکارشونه ... اونا با تمام دنیا برامون بیگانه بودن ...تو روزهایی که باید نبودن و تو روزهایی که نباید بودن ..‌ صدام تو گلوم بود و گلومو میسوزوند ..‌از بس داد زده بودم صدام گرفته بود و گفتم : برای چی اومدید ؟ مرده پرستی این روزها عجیب باب شده ... برای چی اومدید ؟ مرده تون رو میخواید براتون میفرستیم ... پیر زنی که اومده بود و انگار مادرجونی بود که هیچ وقت برامون نبود گفت : مرده چیه ؟ پسرم مرده ...اشک میریخت ..‌نتونست جلوتر بیاد و لبه حوضمون نشست و گفت : یه مادر همیشه مادره ...چطور قبول کنم ... کاش من بجاش مرده بودم ... پله هارو با غرور پایین میرفتم و گفتم‌: کاش ... نگاهای همه خشک شد روی من ...حمیده به صورتش زد و ترسید از اون بلبل زبونی من ... اخم کردم و گفتم : فردا خودمون میومدیم برای دست بوسی ...خانم بزرگ عمارت ...سر افرازمون کردید برای دیدن جنازه پسرت اومدی ؟ زنده بود چرا یادش نمیکردی ؟ زنعمو کنار مادرجون نشست و سعی داشت ارومش کنه و گفتم : اخی بمیرم ...عروس یکی یدونتونم که هست کنارتون ...عروس پسر زاتون ... واسه همون به پدرم و مادرم محل نمیزاشتی ...بخاطر پسر ؟ حالا کو اون پسر که بخاطرش خودتون رو خفه میکردید اون امیر سالارتون کو ؟ حمیده بدو بدو اومد پایین دستشو رو دهنم گذاشت و تو گوشم گفت : هیچی نگو ...مجلس بابا رو بهم نزن ... دستشو پس زدم و گفتم : من بهم نزنم یا اینا ...طایفه ای که حتی تو هم نمیشناسیشون ..‌ به در اشاره کردم و گفتم : میتونید تو مسافر خونه بمونید ... اینجا برای مهمونای غریبه جایی نداریم ... خواهرام کیف کردن انگار جون گرفتن همشون پشتم ایستادن ... صدایی که توش ارامش بود و خبری از خشم نبود گفت : برای موندن تو املاک خودمون از کسی اجازه نمیخوایم ... به خدمتکارشون اشاره کرد و گفت : بهترین اتاق رو برای مادرجون اماده کن ...چشمم دنبال صداش چرخید .‌‌ اون دیگه کی بود ...چشم های ترسناکی داشت و موهای پرپشت و قد و بالای بزرگی ...ما هیچ کدوم کوتاه قد نبودیم و هممون بلند بودیم .... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک خواستگاری👇
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک خواستگاری👇
همسر من فامیل دور بودن که هیچ وقت ندیده بودمش و اولین بار خواستگاری دیدمش ۱۹ سالم بود. ... جلسه اول از سر کنجکاوی از سوراخ کلید اتاقم دید میزدم ببینم چه شکلیه راستشو بگم اول خورد تو ذوقم خیلی بچه میزد در حالیکه ۲۴ سالش بود ... نمیخواستم قبول کنم چون برام زود بود ولی بعد چند جلسه اشنایی و دیدن مهربونیش و آروم بودنش مهرش به دلم نشست و سرنوشتمون به هم گره خورد دو ساله عقدیم ان شاءالله سال دیگه میریم خونه خودمون برامون دعا کنین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿