. اما این ماجرا تا ۱سال پیش ادامه داشت تا اینکه ما برای زیارت رفتیم مشهد(اینم بگم که ما قبلا ساکن مشهد بودیم و اونجا همسایه و دوست های خانوادگی زیادی داریم اما چندسال پیش به دلایلی مجبور شدیم از برای زندگی بیایم روستا) ماچندسال بود مشهد نرفته بودیم بخاطر کرونا و ۱سال پیش که رفتیم یک دوست خانوادگی منو دید و شنیدم که به مامانم گفت من پسرآبجیم خوبه و اینا دخترتونو عروس نمیکنید؟!همونجا برای من یک تلنگر بود که من دارم آیندمو سریک هوس بچگانه به فنا میدم روزبعدش وقتی رفتیم حرم به امام رضا توسل کردم که اونو فراموش کنم و امام رضاهم کمکم کرد و خداروشکر فراموشش کردم. از اون دوست خانوادگی خبری نبود فقط گهگاهی زنگ میزد و از مامانم میخواست تا یک عکس از من بفرستن اما یک ماجرایی پیش اومد و ما نفرستادیم تا اینکه دوماه بعدش دوباره رفتیم مشهد و این بنده خدا زنگ میزنه آبجیش که اگه میخوای دختره رو ببینی الان وقتشه و مایک ملاقات با خانواده این آقا پسر و خودشون داشتیم اون پسره حجب و حیای خاصی داشت که آدمو جذب میکرد اما نه سربازی رفته بود نه شغل نه خونه نه زمین هیچی نداشت و باید باهاش تو روستا زندگی میکردی😐بااینکه من میمیرم برای مشهد چون هرچی خاطره از بچگیم داره مربوط به اونجاست من به دلم نشسته بود پسره اما میترسیدم حالا ما جواب مثبت دادیم تا بیان که صحبت کنیم اما دقیقا دوروز مونده بوده که بیان برای صحبت من صبح مدرسه بودم پسرخاله ام میاد در خونه و به مامانم میگه من دخترتونو میخوام و ایناا حالا اونم مثه داداشمه برام و مامانم زنگ میزنن جواب منفی میدن به اون خانواده خلاصه کنم گذشت و گذشت اما تا چندوقت پیش من هنوز پسره تو ذهنم بود تا اینکه یروز نشستم و فک کردم و باخودم کنار اومدم و فراموشش کردم توی این مدت ی بنده خدایه دیگه از روستامون اومد خواستگاریم که مذهبی بود اما من از اولش به دلم نبود و ازهمون روزی که مامانم بهم گفت بغض بدی تو گلوم پیچید و دلم میخواست فقط داد بزنم گریه کنم ولی خداروشکر مامانم زیاد اصرار نکرد و وقتی دید نمیخوام جواب منفی داد حالا همه اینا گذشت و الان یکی اومده از فامیل های دور پدر و مادرم اصالتا روستایی هستند اما تو مشهد زندگی میکنند و خوب مامانم میگه من گفتم که بیان (این بنده خدا اول به بابابزرگ مادری ام گفته بودن😂)ولی خوب من اصلا این بنده خدا رو ندیدم و از خود خدا کمک خواستم حالا نمیدونم با این همه اتفاقی که توی این مغز و دل من گذشته آیا میتونم کنار بیام و همشو فراموش کنم یا نه ازتون میخوام برام دعا کنید که اتفاق های خوبی برام بیوفته و اینکه راهنمایی کنید من روری که اونا اومدن چجوری رفتار کنم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃 گاهی تنها چیزی که مرا به زندگی پیوند می‌دهد فراموشی دنیاست... یک استکان چای، نسیمی آفتاب زده و یک موسیقی آرام چیزی شبیه به صدای تو... ____________________

🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃 سلام من یک دختر چادری دارم ۱۲ سالشه خودمم چادری هستم و به شدت رو حجاب حساس هستیم یک روز دخترم قرار بود بره سینما با مسجد محلمون اون شب شب تولد دخترم بود منم به خاطر این که تو ذوقش نزنم

گذاشتم بره سینما وقتی برگشت خیلی شاد شنگول بود فکر کردم یه خاطر اینکه تولدش هست اما نه ..... بعد از دو روز ازش پرسیدم چی شدی بعد گفت مامان یک چیزی بگم گفتم بگو عزیزم گفت مامانی وقتی سینما بودم یه پسره منو نگاه میکرد اونم مال خود شهرمون بوده و خیلی نگاش می کرده و دخترم منم متأسفانه..... یک علاقه ای بهش پیدا کرده منم کلی نصیحت کردم ولی باهاش مهربون بودم وبهش چیزی نگفتم تا اعتماد کنه به من گذشت دخترم رفت اعتکاف ... بهم گفت مامان دوستم زهرا می‌تونه بره ازش بپرسه دوسم داره یا نه 😞😞😞😞😞😞 بچم داره جلو چشام خوش عذاب میده گذشت از چیزی هم محرومش نکردم یک روز تعقیبش کردم رفت با دوستاش بیرون اما پسره دقیقا بهش نگاه میکرد اما بهم چیزی نگفتند و نه حرف زدند 😔😔😔شب ازش پرسیدم پسره فلان جور بود گفت آره 😔😔😔😔 چیکار کنم به نظرتون. راهنمایی کنید لطفاً 😔😔😔😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🌸🍃🍃🍃 #عشق🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 روز‌خواسٺگارۍ‌دختر‌گفٺ: بݪد‌نیسٺم‌غذادرسٺ‌کنم ‌کاراۍخونہ‌هم‌طوݪ‌میکشہ‌یاد‌بگیرم بچہ‌دارۍهم‌بݪد‌نیسٺم!! پسرگفٺ: خدارو‌میشناسۍ!؟ نمازخوندن‌بݪدۍ؟ روزه‌گرفٺن‌بݪدۍ؟ دخٺر‌گفٺ:آره‌بݪدم پسر‌گفٺ‌:همین‌بسہ! من‌میخوام‌نصف‌دینم‌باشۍ‌،نہ‌کنیزم...♡ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃 #زن_دوستداشتنی🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ❣همیشه باید همسرتان را با ارزش دادن به خانواده اش، مبهوت کنید مثلا چه بهتر که عید دیدنی بعد از دیدن پدر و مادر های هردو طرف از خانواده وی شروع شود. ❣اگر همسر "هیجان خواهی" دارید سعی کنید هیجان لازم را در منزل ایجاد نمایید بد نیست بدانید بخش اعظم هیجان در خانه توسط خانم ها ایجاد می شود ❣به کار بردن "میم" مالکیت هنگام صدا زدن همسر تاثیر فوق العاده‌ای روی رابطه شما دارد این که بگویید: حمیدم، بهارم، آقام، خانومم، تو مال منی به طرف مقابل می‌فهماند که نزد شما جایگاه ویژه‌ای دارد .. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃 سلام در جواب دوستمون که گفتن ۲۳سالشونه و الان براشون خواستگار خوبی اومده ولی از لحاظ ظاهری به دلشون ننشسته پیشنهاد میکنم با اجازه بزرگترا شماره های همدیگه رو بگیرن و دو هفته ای باهم چت کنن و تلفنی صحبت کنن تا همدیگه رو بشناسن به خونواده ها بگن فرصت میخوام شاید اگه باهاشون چت کنن صحبت کنن محبت شون رو ببینن ،مهرشون ب دلش بشینه میگن خانوما با حرف عاشق میشن و از راه گوش بیشتر یعنی به خواستگار فرصت بدین باهاتون صحبت کنه شاید بتونه دلتون رو ب دست بیاره صادقانه هم بهش بگین من از همه لحاظ شما رو پسندیده م ولی مهرتون ب دلم نیست، میترسم ازدواج کنیم و علاقه به وجود نیاد میخوام دو هفته باهم صحبت کنیم بلکه با شنیدن حرفاتون و شناخت بیشتر تون این مشکل هم حل شد ان شاءالله ک خوشبخت باشین پیشنهاد مهمتر دفعه اول ک گذشت غصه ش رو نخورین ولی اینبار حتما با خواستگارتون دو نفری برین پیش مشاور تا ازدواج موفق تری داشته باشین ان شاءالله @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

چهار نکته مهم برای همسران بی اعتماد! 🌸🍃🌸🍃🍃🍃 1️⃣ به جای چک کردن گوشی موبایل یا وسایل همسرتان با او صحبت کنید و بگویید کدام رفتارش موجب برانگیخته شدن شک در شما می شود. 2️⃣ سعی کنید روی بهبود ارتباط تان کار کنید. نیازهایتان را با همسرتان مطرح کنید و خودتان نیز با انجام بهتر مسئولیت های زناشویی به بهبود ارتباط تان کمک کنید . رابطه خوب می تواند به برقراری دوباره اعتماد منجر شود. 3️⃣ سعی کنید این مشکل را برای دیگران بازگو نکنید‌. مادر خود یا همسرتان ، خواهر ،دوست یا همسایه نمی توانند کمک کننده باشند و ممکن است مشکل شما را تشدید کنند. بهترین گزینه یک مشاور یا متخصص است نه دوست یا فامیل. 4️⃣ حتما از یک روانشناس متبحر کمک بگیرید .اگر او در همسرتان نشانه ای از خیانت پیدا نکرد این مسئله‌ را به عنوان یک مشکل بپذیرید و برای درمان آن تلاش کنید. شکاک بودن ویرانگر رابطه زناشویی شماست. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🍃🌸🍃🍃         #همسرانه اگر میخواهید از همسرتان یا افراد دیگر انتقاد کنید ، آن را در بین دو عبارت مثبت قرار دهید. به این صورت 👇 جمله مثبت + جمله منفی + جمله مثبت مثال 👇

تو مرد سخت کوشی هستی ، اگر چه ما را به تفریح و بیرون نمی بری ، اما به نیازهای منزل حساسی. تو خیلی مهربونی ، اگر چه به خاطر تذکرهای زیادت ناراحت میشوم ، ولی می دونم دوستم داری. تو آشپز بی نظیری هستی ، اگر چه برنجت امروز شور شده ، اما خورشتت معرکه هست. تو خیلی برای بچه ها زحمت میکشی ، هرچند که دائما در درس دادن اونها در خانه داد میزنی که من رو عصبانی میکنه ، اما می دونم که تو در مورد بچه ها ، مسئولیت پذیرترین زنی هستی که من می شناسم. قرار دادن جمله منفی در بین دو جمله مثبت از شدت اثر تخریبی آن کم کرده و با اشاره به نکات مثبت ، فرد احساس می کند فقط نکات منفی دیده نشده ، رعایت انصاف شده و به همین دلیل انگیزه بیشتری برای تغییر و بهبود شرایط خواهد داشت.             @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🌸🍃 درد دل کردم ... پشیمونم🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام دوستم من دو ماه قبل با یکی از فامیل که ۲۵ سال ازم بزرگتره و استاد دانشگاهه و دکترا داره درد دل کردم و راهنمایی خواستم البته میدونم اشتباه کردم موضوع هم در مورد دخالت بیش از حد خواهرشوهرم تو زندگیمون و بی تفاوتی همسرم بود. اون طرف هم گویا دلش سوخته و یجورایی حرف من رو به اون شخص رسونده. حالا امروز خواهرشوهرم به روم آورد که بی معرفت من خوبتون رو میخواستم که نظر میدادم و انتظار نداشتم من و داداشم رو خوار و کوچیک بکنی.☹️☹️☹️☹️ حالا انصافا من چیز خاصی هم نگفتم فقط گفتم دلم میخواد شوهرم بیشتر رو پای خودش وایسه و وابسته خانواده اش نباشه و دلسوزی های این خواهر مانع شده. از عصر تا حالا انقدررر حرص و غصه خوردم عصبی شدم.همش خودم رو سرزنش میکنم. این بار آخرم بود و درس بزرگی واسم شد که به کسی اعتماد نکنم. نظر شما چیه؟ حالا من چیکار کنم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃💕💕💕🍃 لطفا کمکم کنید