لجبازی يک كلمه نيست!
يه اشتباهست!
🌸🍃🌸🍃🍃🍃
اشتباهی ويران كننده...
كه ميتواند هر دو نفر را در رابطه به زمين بزند و جايی برای بلند شدن نماند!
لجبازی ميتواند انقدر قوی باشد كه يادت برود روزی عاشق كسی بودی كه به او ميگفتی نميخواهی ناراحتی اش را ببينی!
اما حالا خودت عامل اصلی اش شده ای!
با عاشقانه های خود لجبازی نكنيد
گاهی جايی برای جبران نميماند!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃
سلام همراز جان
درباره خانمی ک دوست دارن کار کنن ولی شوهرشون اجازه کار نمیده
من پیشنهاد میکنم یه کار خانگی راه بندازن
هم اینکه در حین اینکه درامد دارن چون تو خونه کار میکنن مواظب بچه هاشون هستن
هم اینکه هروقت کسالتی داشتن یا مهمونی داشتن یا حوصله کار رو نداشتن ب راحتی میتونن استراحت کنن
کارهای خونگی مثل
عروسک بافی
دوخت سرویس آشپزخانه
یا سرویس نوزادی
انواع گیر سرهای فانتزی
شیرینی پزی
و...
حتما درامد خوبی دارن
من خودم کار خانگی دارم و خیلی هم راضی هستم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃
سلام دست مریزاد بخاطر کانال فوق العادهای که دارین😍 این متن و یه جا خوندم حیفم اومد براتون نفرستم...
#نصف_گوجه
زهرا خانم متأهله و 35 سالشه ، چهارتا بچه داره، دختر بزرگش دبیرستانی و کوچکترین بچه اش 5 ساله است
شوهرش احمد آقا كار خوبي داره و در آمدش متوسطه . مستأجر نيستن اما خونه شون کوچولو و حياطي هست
زهرا خانم خيلي كدبانوه وشوهرش رو هم خيلي دوست داره
زهرا جون تعريف ميكنه:
بس که شوهرمو دوست دارم صرفه جويي عادتم شد كه تو زندگي به همسر جان فشار نياد هميشه هم آرزو می کردم کاش تحصیلاتم رو ادامه ميدادم تا کار کنم و بتونم کمکش کنم، اما به زور دبیرستانو تموم کردم. چون قبل ١٨سالگي نشستيم پاي سفره عقد و بعدش ....
مایحتاج خونه رو اعم از سبزیجات و میوه رو اغلب خود احمد اقا میخره یعنی خرج خونه رو بهم نمیده. با اين اوضاع بازار هم من ياد گرفتم كه چجوري كم خرج كنم تا فشار بیشتری بهش نیاد حتی با پول ماهانه خودم به كمك همسایه ها یه صندوق قرعه كشي راه انداختيم و نيت داشتم با پولش تو حیاط دو تا اتاق بسازیم و اجاره اش بدیم تا كمك خرجمون باشه
حتی تو سبزیجات هم صرفه جویی میکردم مثلا تو روز بیشتر از یه گوجه استفاده نمیکنم بعضی وقتام فقط نصف گوجه. سالادو با نصف گوجه و یک چهارم خیار و یک چهارم فلفل دلمه و یک چهارم هویج درست میکردم. و با بقیه اش یه چیز دیگه درست میکردم اینطوريا بود كه صرفه جويي شعار اول بود
هر روز شوهرم ازم میپرسه امروز چی بخرم؟ میگم هیچی، شکر خدا هنوز کلی سبزی و میوه داریم. یعنی یه کیلو گوجه نصف ماه باقی میموند.
بالاخره شوهرم هم حواسش بود تقریبا کی میوه و سبزیمون تموم میشه و به اين روند عادت كرد
یه روز جمعه قبل از نماز ظهر شوهرم تنها رفته بود ديدن برادر بزرگش ( گاهي تنها ميرفت)
اخرای روز بود که جاریم پیام داد:
دیوونه فقط یه دونه گوجه فرنگی؟؟
تعجب کردم و پیام دادم: یعنی چی؟ متوجه نشدم!
جواب داد: با پیامک نمیشه ، بعدا که وقت مناسب شد زنگ میزنم و برات توضيح ميدم
تمام روز منتظر تماسش بودم و هی پیام میدادم: توضیح بده
اون جواب میداد: شوهرم که بخوابه زنگ میزنم.
شب شد و ساعت 11 احمدآقا خوابید و من بی صبرانه منتظر تماس جاریم بودم که توضیح بده. گوشیمو برداشتم و رفتم يه اتاق دیگه ، بلاخره زنگ زد.
و توضیح داد و گفت که وقتي احمد خونه شون بوده، داداشش بهش گفته امروز قراره خواستگار بياد برا دخترم ميخوام تو هم باشي
احمداقا هم گفته: والله داداش منم هوس کردم دوباره زن بگیرم! شوهرش تعجب میکنه و میگه: زن بگيري!خرج عروسی کم نیست كه!!! مهریه و اجاره خونه و خرجی و كلي چيزاي ديگه
احمدآقا جواب داد: خرج اوليه رو دارم خدا رو شکر که از حقوقم تونستم پس انداز کنم، خونه هم که نیازی به اجاره نیست تو حیاط قراره دوتا اتاق بسازيم !!!
خرجی هم که کاری نداره، عروس جدید با ما غذا میخوره، که اونم خرج زیادی نیست چون زهرا روزی یه گوجه بیشتر استفاده نمیکنه یعنی یه کیلو گوجه فرنگي نصف ماه تقريبا طول ميكشه تا اينكه تموم بشه!!!
داداشش که اینو شنیده گفته: خودت بهتر میدونی ، حالا که اینطوره پس توکل به خدا!
وهمه این حرفا رو جاریش يواشكي میشنید...
وقتی كه هر دوشون خواستن برن بيرون داداش احمدآقا از زنش پرسید چیزی میخواد که سر راه بخره؟
اونم همه مایحتاج خونه رو گفت، شوهرش گفت یه کم رعایت کن ، زنای مردم روزی یه دونه گوجه استفاده میکنن اونوقت تو اینطوری؟ اينقدر ولخرج!!!
زهرا ميگه:
... یعنی عاقبت صرفه جوییم اینه که بره سرم هوو بیاره؟!!
زهرا خانم میگه: فرداش که احمد آقا داشت میرفت سرکار، نپرسید که چیزی بخره یا نه ، چون هنوز وقت تموم شدن گوجه نرسیده بود.
سورپرایزش کردم و گفتم: یه کیلو گوجه بخر، لازم داريم تعجب کرد و گفت: پس یه کیلو گوجه ای که پنج روز پیش خریدم چی شد؟
بهش گفتم رفته ماه عسل...
زهرا خانم تعريف ميكنه : از اون روز دیگه صرفه جویی نکردم خصوصا تو گوجه فرنگی. یه جوری استفاده میکردم که انگار قسم خورده بودم شب بخوابيم یه دونه گوجه هم تو يخچال نباشه!
و حتی پول قرعه كشي ماهانه رو که از خرجی شخصی خودش شرکت کرده بود وقرار بود دوتا اتاق اون ور حياط بسازن رو هم وقتي تحويل گرفت رفت و برا خودش طلا خرید، و وقتی هم احمدآقا سراغش رو گرفت گفتم بدهي داشتم پس دادم اخه گاهي قرض میگرفتم تا کمک خرجت باشم، و گرنه تو واقعا فکر کردی یه کیلو گوجه فرنگی برا دو هفته کافیه؟
از این ماجرا سه سال میگذره و از اون روز احمدآقا مجبوره كاغذ ومداد بياره كه حساب کتاب کنه که چطور حقوقش کفاف یه ماهو بده
ازهمه مهمتر همه پس اندازی که واسه مهریه زن جدید کنار گذاشته بودو خرج کرد و از میوه فروشم نسیه جنس میگرفت و حسرت روزی یه گوجه فرنگی و یه کیلو برای دو هفته رو میخورد🍅
نتیجه این داستان چیه؟
اینکه به اندازه ظرفیت و معرفت هر کسی براش مایه بذارید
🌸🍃
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
#تجربه_ازدواج
✨دلایل بیوفایی مردان به همسرانشان
👈🏻 توجه بیشتر زن به خانواده پدری خود🌺
👈🏻 رفتار تحکم آمیز زن با شوهر🌺
👈🏻 تمرکز بیش از حد زن بر روی فرزندان و یا دوستان🌺
👈🏻 سرزنش کردن مرد توسط زن🌺
👈🏻 وقتی زن مانند یک مادر با همسرش رفتار میکند🌺
👈🏻 وقتی زن بذر شک و تردید را در ابتدای رابطه میکارد🌺
👈🏻 زنانی که به کار و مادیات بیشتر اهمیت میدهند🌺
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
#خانــوم_خونه🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خشونت، پرخاش، خودخواهی و زن سالاری...
لطافت زنانه و رقّت روح شما را نابود میکند.
مراقب لطافــت خود باشید:
که حافظ اشتیاق همسرِ شماست.
دنیای بانوان❤️
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃 رو راست نیست .. دروغ میگه🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
سلام خواهرم شما با مردی ازدواج کردی که هم دروغگو هست هم چشم چرون هم معتاد اینی که شما گفتی !🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
عزیز از این فکر که چکار کنم کمتر دروغ بگه و کمتر چشم چرونی کنه بیا بیرون شما نمیتونی چون اصن قرار نیست چیزی عوض بشه تا جایی که کسی خودش نخواد یعنی قبل از ازدواجت میتونستی کاری کنی حالا چشمات رو بزار رو هم و قبول کن اون چیزی که همسرت هست شما قبول کنی همه چیز حله میگن قبل از ازدواج خوب چشمات و باز کن وقتی که ازدواج کردی چشمات رو هم بزار یعنی میخواد بگه دیگه کاری نمیشه کرد جز اخلاقهای همسرت هست اونهایی که گفتی فکر نکن اگه دروغ هاش رو در بیاری و ثابت کنی اون دست از کارش برمیداره ولی میخوای آسان بشه زندگیت همسرت رو با همون اخلاق هاش قبول کن به خودت بگو این مدلش اینطوریه خودت رو آروم کن وحق بده هر کس به رفتاری میتونه داشته باشه حالا درست یا غلط میخوای کم نیاری جلو همسرت از خودت تعریف کن فضا رو سمتی ببر که خواهرت میگه عجب هیکل قشنگی داری !یا دیروز فلانی میگفت خوش به حالتون عروس قشنگی گیرتون اومده با راست گویی خودت ترغیب کن که راست گو بشه فقط با عوض شدن خودت میتونی روی همسرت تاثیر بزاری حالا یا کلا بی خیاله رفتارهای بدش بشو و سعی کن نبینی یا اهمیت ندی شما داری بینه رفتارهای شوهرت بدهاش رو بیشتر میبینی پس معلومه که نتیجه نمیده برات رو اخلاق خوبش تمرکز کن مطمن باش زندگیت بهتر میشه و خودت هم بهش میرسی که هیچ گلی بی خار نیست
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
رزق معنوی ..
دم افطاری🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اگر میتوانی گره از کار دیگران باز کنی، دریغ نکن بچه كه بودم گاهی با مادرم به عطاری میرفتم..... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
بر دیوار عطاری دو تابلو نصب بود كه خيلی برايم جذاب و بامعنی بود و تاثیر زیادی در زندگیام داشت.
در طول زمان خرید مادرم بارها آنها را نگاه میکردم و میخواندم.
يكی نقاشی جالبی بود از دو مرد كه یکی مردی مفلوک و فقیر بود و زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نسيهفروش» و كنار او مردی چاق با گاوصندوقی پر از پول که زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نقدفروش».
دومی تابلويی بود كه روی آن با خط خوش اين شعر نوشته شده بود:
دانی كه چرا خدا تو را داده دو دست؟
من معتقدم كه اندر آن سری هست
▫️يک دست به كار خويشتن پردازی
▫️با دست دگر ز دیگران گيری دست
__________________
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی... (دوستان سرگذشت جای من کجاست بعد از تکمیل شدن بار
ادمین:
🍃🍃🍃💕🍃🍃
دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی و خانزاده ی #گلزار رو بخونید...
دختریکه در خانواده ای بدنیا میاد که دخترزایی مایه ی سرافکندگی بوده...
اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید..
💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
#آشتی🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اگر کسی سوره مبارڪه نساء
را بہ جهت موافقت زن و شوھر
با نیت خالص و توجہ به معنے و
با وضو بخواند مقصود حاصل شود
زن و شوهر به هم مھربان گردند❥
خواص آیات ۴۵
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🌸🍃🍃
#گلزار
بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی...
(دوستان سرگذشت جای من کجاست بعد از تکمیل شدن بارگزاری میشه..)
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی... (دوستان سرگذشت جای من کجاست بعد از تکمیل شدن بار
دلم طاقت نمیاورد و گفتم: راننده نگه دار ...
حمیده بهم زل زد و گفتم: نمیتونم ولش کنم به امون خدا ..اونجا غریب اگه بخوان اونو مسمومم کنن چی ...باید راضیش کنم با ما بیاد ...ناصرخانهم کنار زد و به طرفمون اومد ..
دست حمیده رو فشردم و گفتم : تو برو من برمیگردم...
تا چهلم بابا میمونم و بعدش ماهیه رو هم با خودم میارم ...
حمیده هم خوشحال بود هم ناراحت ..ناصر خان سرشو داخل اورد و گفت : خواهرا چرا وایستادین ...
حمیده در حالی که پیاده میشد گفت : میام بهتون سر میزنم ...ماهیه رو میسپارم بهت ...تو رو هم به خدا میسپارم...
تا عمارت راهی نبود و برگشتم .دلم سنگینی میکرد که از حمیده دور شده بودم....
وارد حیاط عمارت که شدم ...خدمتکار مادرجون تا منو تو ماشین دید دوید داخل تا خبر بده که نرفته برگشتم ...
ماهیه رو دیدمکه با دامن چیندارش بدو بدو به طرفم اومد ..از ماشین پیاده که شدممحکمخودشو کوبید به سینه ام و گفت : انگار سالار خان تو رو بهتر از من شناخته ...
با تعجب به صورتش که پر از شادی بود نگاه کردم و گفت : بهم گفت برمیگردی ...گفت که دلت طاقت نمیاره ...
همونطور که ماهیه تو بغلم بود چشمم خیره به امیر سالاری بود که بالای ایوان با غرور نگاهم میکرد ...
به طرف اتاقم نرفتم و رفتم سمت اتاقی که برای پدر و مادرم بوده ...زنعمو دنبالم اومد و گفت : چه خبر خوبی که گلی برگشتی ..اشک چشم این دختر تو همین نیم ساعت خشک شد ....تو اینجا مهمون نیستی دیگه دختر مایی ...
به طرفش چرخیدم و توقع نداشتم بجز اون کسی باشه ولی همه میزبانن بودن حتی حاجی صفر و سالار ...نگاهی به تک تکشون کردم و گفتم : ارزوی کسی نیست که دختر شما باشه ...شماها همون پسر دوست باشید کافیه ...
حاجی صفر لبخند زد و اولین بار انگار بقیه لبخندشو میدیدن و گفت : اگه میدونستم دختر مثل تو بار میاد که به صدتا پسر هم میارزه از خدا فقط دختر میخواستم ...
حس غرور تو من جوونه میزد و دلم میخواست بیشتر ازم تعریف کنه ...
در رو باز کردم و گفنم : تا چهلم پدرم به حرمت روحش میمونم و نمیخوام فکر کنه خیلی زود فراموشش کردیم ...میخوام تنها باشم با خواهرم ...
ماهیه سرشو پایین انداخت و اومد داخل و اونا تک تک رفتن ...
خواستم در رو ببندم که پای سالار لای در مانع شد و در رو باز کرد ....
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿