دنیای بانوان❤️
🌸🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃 خاطره عقدی
.
😅🥵🤕🥺من وهمسرم یک سال ونیم نامزد بودیم تو این دوران خیلی بهمون سخت میگرفتن ؛ هم خانواده خودم چون اولین بچه بودم؛ از اون طرف هم برادرشوهرم هم خیلی به رفت وآمد ما سخت میگرفت (واقعا هنوزم که هنوزه نفهمیدم اون دیگه برای چی☹🙄🥺) یعنی شوهرم باید از هفت خوان رستم میگذشت میومد پیشم طفلی 🥰😅😉خلاصه یه بار بعد یک ماه ونیم شایدم نزدیک دو ماه دوری ؛ همسرم پنجشنبه به بهونه اینکه بریم زیارت اهل قبور (اینم بگم پدر همسرم تو بچگی فوت شده بودن) از مادرم اجازه گرفت که بیاد دنبالم بریم بیرون ؛ مادرم هم دلش سوخت گفت شب ابگوشت میزارم که دوست داری شام هم بیا پیش ما؛ همسرم هم ؛ از ذوق ؛ تلفنی چه برنامه ریزی هایی برای همین چند ساعت با هم بودنمون کرد و بهم تاکید کرد سر ساعت اماده باشم تا یه لحظه هم از دست ندیم 😜🥰😍🤩😘 یادمه برای شام ابگوشت تو زود پز بود همین که همسرم زنگ در خونه رو زد که بریم بیرون؛ این زود پز سوتش در رفت🥵 شبیه موشک جنگی از رو گاز بلند شد 😱😱 با سرعت نور از اشپزخونه که حالت اپن داشت پرت شد وسط پذیرایی خورد سقف 🥵🥵و تو شدت ضربه درش باز شد و اینبار فرود اومد زمین 😱😱 از اونورم همسرم که دید من دیر کردم و نرفتم بیرون ؛ اومد دنبالم داخل که زودتر بریم؛ پا گزاشتن همسرم به داخل خونه همانا ؛ باران نخود ولوبیا و گوشت رو سرش همانا 😱🥵☹😩😰اصلا یه وضعی بود تماشایی 😩😅تمام پرده ؛ سقف ؛ فرش؛ مبل همه چرب و چیلی 😶😶 نه تنها بیرون نرفتیم 😔 بلکه من و مادرم و همسرم تا چندین ساعت داشتیم خونه رو تمیز میکردیم خلاصه بگم ابر وباد ومه و خورشید فلک همگی دست به دست هم دادن که همون چند ساعتی که قرار بود با هم باشیم هم از دست بدیم 😅😅😩
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
همراز جان سلام،برای اون خانم بارداری که شوهرشون خیانت میکنن
،اگر سوره نور را بنویسند وبا آب زمزم بشورند وآب آن را به مردانی که زیاد ج...میکنند مخصوصا با حرام خود بدهند بخورند
،قدرت جم...از آن ها گرفته خواهد شد .
برای جلب محبت همسر روزی ۱۰۰بار آیه سوره یس،سلامُ قولاً من رب الرحیم را بخوانند،ممنون از کانال خوبتون 🙏🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃
دیدم روزه خواری میکنه ...
جر و بحثمون شد🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هردو با هم یه جا کار میکنیم بعد اونجا همکارای خانم هستن این اوایل حلقه مینداخت الان دیگه نمیندازه بعد امروز تیپ عیدشو زد گفتم واسه چی سرکار تیپمیزنی گفت چی میشه مگه میزنم دیگه
یه ذره سر همینا باهاش جر و بحث کردم بعدش دیدم روزه خوااری میکنه میگه من نمیتونم روزه بگیرم از اینم عصبی شدم بعدش رفتیم محل کار موقع استراحت من نشسته بودم جا نبود تو صندلی آقایون نیومد پیش من بشینه رفت یه صندلی اونورتر بعد همکار خانمم بهم گفت برو پیش شوهرت تا من بتونم بشینم
سر همین حرکتش اصلا جلوی جمع خیلی ناراحت شدم اون گفت نه من خجالت میکشیدم پیشت بشینم
بعدش خیلی جر و بحث کردیم خیلی حرفای بدی بهم زد
الانم از اتاق نیومده بیرون شامم گذاشتم
چیکار کنم؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃
دستم را فشرد
و به نجوایم سه حرف گفت:
سه حرفی که عزیزترین داراییِ تمامِ روزم شد:
«پس تا فردا»
ریش تراشیدم دوبار
کفشهایم را برق انداختم دوبار
لباسهای رفیقم را قرض گرفتم
با دو لیره
که برایش کیکی بخرم
قهوهای خامهدار
حالا تنها بر نیمکتم
و گرداگردم عشاق، لبخند زنانند
و برآنم که
ما را نیز لبخندی خواهد بود
شاید در راه است
شاید لحظهای یادش رفته
شاید . . شاید . .✉️'🌱
- محمود درویش
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
نمیدونم آخرش چی میشه ولی میدونم خدا بنده شو خلق نکرده که فراموشش کنه.
#شکرت_پناهم🤍🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبرووووون:
.‹ لٰكِنَّكَ أخَذَت قَلبی بِسهولة ›
ولے دل را تو
آسـٰان ربودۍ از من . .✨🕊:))'
#عربیات
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..
همراز(ادمین کانال):
🍃🍃🍃💕🍃🍃
دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی و خانزاده ی #گلزار رو بخونید...
تمام سرگذشت ها بالای کانال سنجاقه...
دختریکه در خانواده ای بدنیا میاد که دخترزایی مایه ی سرافکندگی بوده...
اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید تا ناشناس در کانال قرار داده بشه..
اینجا پر از سرگذشت و دلانه ها و ایده های معنوی بانوان سرزمینم هست...
💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..
خندیدم و گفتم : حواست کجا بود سالار خان ؟ نگاه کن ماشین رو نابود کردی ...اونوقت میخوان تو خان هم بشی ...میخندیدم و امیر سالار هم خودش میخندید و گفت : یدفعه شد ندیدمش ...
_کوری مگه ...درخت به این بزرگی ...به بازوش زدم و گفتم: درخت تو رو ندیده ...
لگدی به لاستیک زد و گفت : بیا باید پیاده بریم ...
دوتایی راه افتادیم و گفتم : ماشین چی میشه ؟
_میگم بیان دنبالش ...
_میخوای بگیممن پشت فرمون بودم....یوقت برات بدنشه خان بزرگ و زدن تو درخت ؟
نگاهم کرد و گفت : من هیچ وقت دروغ نمیگم و مشکلاتمو رو دوش کسی نمیندازم ...
_خلاصه خواستم بگم دختر عمو و پسر عمو هستیم و این حرفا رو با هم نداریم ...
_ خیالت راحت همچین ازم حساب میبرن که جرئت نکنن پشتم حرف بزنن چه برسه ازم دلیل بخوان بپرسن ...
وارد ابادی شدیم و گفت : لبخند نزن ...سر سنگین با هرکسی که روبروشدی رفتار کن ...
هرکسی امیر سالار رو میداد تو جا خشکش میزد و بهش لبخند میزد ...چقدر دخترها می ایستادن و با لبخند غرق تماشاش میشدن...
حق داشت همه محو تماشاش بودن و اون حتی نگاهی به کسی نمیکرد ...
جلو در عمارت که رسیدیم انقدر راه رفته بودمکه از درد پا نمیتونستم قدم بردارم ...کفش هام یکم پاشنه داشت و راه رفتن باهاش سخت بود ....
دربون در رو باز کرد و وارد حیاط که شدیم به خدمتکار اشاره کرد برام دمپایی اوردن پام کردم و انگار دنیا رو بهم داده بودن ...
به طرفم چرخید و گفت: متاسفانه نشد خوش بگذره میخواستم ببرمت جاهای قشنگ رو ببینی ...
بین حرفش پریدم و گفتم : ولی بجاش انگار چرخ و فلک سوار شده بودم پر از هیجان بود ...مخصوصا اینکه خندهای سالار خان رو دیدن ..از ته دلت داشتی میخندی ...
انگار تازه متوجه شد و با اخم گفت : بعدا میبینمت و به طرف ساختمون راه افتاد که گفتم : مگه خندیدن اشتباه که اینطور پشیمون شدی ؟
نچرخید و به رفتنش ادامه داد ...
چرا اونقدر حساس بود از دور رفتنشو نگاه میکردم چقدر یهو سرد میشد و فرار میکرد ...تو زندگی اون پر از اسرار بود ...
دنبالش راه افتادم ...رو پله ها بالا درست همونجا که حالم بد شده بود از پشت سر بازوشو گرفتم و گفتم: فرار نکن ...چی پشت اون صورت پر از خشمته ...چرا همیشه از خوشحالی و شادی فرار میکنی؟!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🍃🍃🍃🍃 با خیانتهای متعدد همسرم
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃
سلام ،برای اون خانمی که شوهرشون با همکارشون ارتباط دارن مینویسم ،،:،
عزیزم ماخانم ها خودمون ،خودمون را بی ارزش میکنیم ،وقتی سرت گرمه خونه داری وبچه هاس وخیال آقا را بابت همه چی از خونه جمع میکنین ،وبه خیال خودتون گذشت میکنین برای زندگی ومردتون ،اون وقته که زیادی و بی ارزش میشید(محبت زیادی) ،شما اشتباه کردین که بااین همه مشکل به زندان پدر شوهرتون برگشتید ،به هر حال شما به خاطر بچه هاتون مجبورید زندگی کنید ولی کنارش با سیاست وبا آرامش با رفتار همسرتون مبارزه کنین ،از امروز حرص خوردن وعجز وناله را کنار بزارین وکلا فکر کنین شوهر ندارین چون شوهرنون هر کاری که نباید را کرده ،به خودتون وبچه هاتون برسین ،ورزش کنین حتا توخونه ،اگه شرایط ش را دارین کار کنین اگر شد بیرون از منزل اگر نشد داخل خونه وخودتون وبچه هانون همه داشتتون را پس انداز کنین وتوسط بچه ها وبابت مخارجشون هر چه میتونین از پدرشون پول بگیرین وجمع کنین برای وقت تنگ ،کلا دستش را خالیکنین حتی کم ،چون خرج شما نکنه میره صرف رابطه هاش میکنین ،با حیا بودی با حیا هم باش ولی بعضی مواقع وقتی با هم نشستین خودتو با گوشیت سر گرم کن ولبخند بزن وانمود کن تو هم با کسی چت میکنی ،😏بزار کمی بترسه وفکر کنه توهم میتونی مثل اون باشی،کلا کمی تحریکش کن ،تا اون به تو اعتراض کنه ،بعد هم که اعتراض کرد بگو کی کجا وخوتو سر گرم بچهها وخونه داریت کن ،مغرور باش وخانووم ،محبت را ازش گدایی نکن برای رابطه حتی همون ماه یه بار هم تو سمتش نرو آرایش کن تمیز ومرتب باشو اسم اون خانمادیگه نیار بی تفاوت باش ،دعوانکن وبا سیاست بهش بفهمون که تو هم ارزش مندی ،بزار بفهمه وابستش نیستین ،اینجوری یا کم کم بر میگرده یا تو برای آینده همرا ه با بچههات و پر از موفقیت آماده میشی ،همه هدفت سلامت وآینده خودت وبچه هات باشه ،یه مادر قدرتمند ،با حیا و محکم باش تا بچه هات آسیب نبینن ،عزیزم سرمایه تو فقط بچه هاتن،ممنون از کانال خوبتون 🌹🌹🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿