خواستگار ندارم
🌸🍃🌸🍃🍃🍃
سلام همرازعزیز.درد من هم بذار خدایی اگه میتونید کمک کنید.دخترم۲۶ساله است .قیافه خوبی داره ارشدحقوق داره.اما دریغ از خواستگار.حدود۵سال قبل یه طلسم داخل باغ خونه پدرشوهرم پیدا کردبم که ایم دوتا دختر من روش نوشته شده بود.البته همه اون کاغذ رو نمیتونستیم بخونیم یه تصاویری هم بود فقط اسم دخترهام وکلمه نامزد واسم خود من قابل خوندن بود.خاله همسرم کاغذ روسوزوند وگفت مهم نیست.حالا نمیدونم واقعا بخت دخترهام بسته شده.آیا کسی تجربه ای داره راهنمایی کنه.ممنون
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
ریزش مو 🍃🌸🌸🍃🍃 سلام من یه دختر ۱۵ ساله ام. موهام خیلی میریزه دیگه کم کم دارم اعتماد به نفسم رو
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃
سلام نماز روزه هاتون قبول
اون دختر خانم ۱۵ ساله ای که ریزش مو دارن بهترین راه که خودمم تجربه کردم استفاده از روغن سیاه دانه و فندق هست.
بعد از حمام نوک انگشتارو چرب کنید رو پوست سر ماساژ بدین .خود من یه مدتی شدید ریزش گرفتم استرس خودش بدتر می کنه ریزش و
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#گفتمان_اعضا
🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃
سلام وقتتون بخیر باشه ممنونم از کانال خیلی خوبتون همراز جان
حرفم با اون دختر خانم هایی که میگن خواستگار نداریم .
خواهران من با این دورو زمونه که هست فکر نکنم دیگه ازدواجی مثل سابق باشه
اولا ب خاطر گرونی و وضع اقتصاد و دوم این خانم هایی که تو اینستا و بیرون پلاسن اینا با تن و گوشت خود مردا و جون های سرزمینم رو از راه ب در کردن و یا صیغه و یا ارتباط نامشروع دارن
حرفم این هست با این آزادی و بی حجابی دیگه جوان های ما سیراب میشن و نیاز هاشونو بر آورده میکنن و از ازدواج دوری میکنن و خیلی از جوان های سرزمینم آسیب می بینند اگر این طوری پیش بره زن ها بیش تر خودنمایی کنن و عریان باشند درصد ازدواج متاسفانه در کشورمون ب صفر میرسه خواهشم از شما دوستان این هست لطفاً اطلاع رسانی کنید و دست به دست هم بدیم تا زنان سرزمینمون رو یکم نصیحت و امرب معروف کنیم تا بیش تر از این جامعه ب بیراهه نرفته
یکم سختگیری در مورد آرایش و بی حجابی در مورد عزیزان و فامیل نزدیکمون رو داشته باشیم . تغییر رو از خودمان شروع کنیم
لطفاً همراز عزیز تو کانال بذارید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃
سلام به همه ی خانمای گل کانال 🌸🌸🌸یه خاطره از مادر بزرگم میخوام تعریف کنم
مادربزرگ من روستا زندگی میکنه وقتی مجرد بود یه جفت گوشواره داشته که هر لنگش یه سکه تمام بهار بوده بعد ازدواجش پدر بزرگم انگشتر اون گوشواررو براش میگیره یه روز که دم عید خونه تکونی میکنن لنگه گوشواره گم میشه کل خونه و انبار و حیاطو میگردن پیدا نمیشه تا اینکه بابابزرگم میگه انگشترتو بده ببرم طلا ساز گوشوارش کنه ولی مامانبزرگم میگه نمیخوام و پنج یا شش سال میگذره یه روز که اوایل زمستون بود میخواستن کرسی بزارن مادر بزرگم میره لحاف مخصوص کرسیو میاره تا بندازن روش که میبینه گوشواره وسط لحاف گیر کرده به نخ 😃😃😃و مادر بزرگم از همون موقع گوشواررو میندازه گوشش تا همین الانم همون هست میگه یادگار پدرمه و تا لحظه آخر مرگم تو گوشم میمونه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
نوستالژی
قدیمی
همونجا که غم جا نداره😍🍃🍃🍃
#حالا_شما_بگین خوشتون اومد؟🌸🍃
🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃
ایده معنوی خانم کانالمون
هرروز بعد از نماز صبح این کار رو انجام میدم
من هر روز برای سلامتی امام عصر صدقه کنار می ذارم .
چون که باور دارم با این کار دعای ایشون بدرقه راه من و شوهرم و پسرمه. شاید باورتون نشه ولی من اونقدر از این آقا تو زندگیم تاثیر دیدم که هر روز صبح که بلند می شم اول به ایشون سلام می دم.
دعای قنوتم دعای فرجه.
ذکر بعد از نمازم دعای فرجه . یه جوری شده که انگار دست ایشون رو تو زندگیم کاملا احساس می کنم .
تو دلتنگیهام فقط با ایشون صحبت می کنم. تو دوران بارداری و بعد از تولد پسرم همش بهش میگفتم : مامان جون پدر اصلی تو امام زمانه.
تو باید حق فرزندی رو واسشون خوب بجا بیار و الان که 5 ماهشه هر روز صبح که بلند میشه من بهش می گم: السلام علیک یا صاحب الزمان ، سلام مامان ، سلام بابا که اون هم اینو یاد بگیره ...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..
همراز(ادمین کانال):
🍃🍃🍃💕🍃🍃
دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی و خانزاده ی #گلزار رو بخونید...
تمام سرگذشت ها بالای کانال سنجاقه...
دختریکه در خانواده ای بدنیا میاد که دخترزایی مایه ی سرافکندگی بوده...
اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید تا ناشناس در کانال قرار داده بشه..
اینجا پر از سرگذشت و دلانه ها و ایده های معنوی بانوان سرزمینم هست...
💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..
انگاری جن دیده بودن که با اونوسرعت اینور و اونور میرفتن ...
یهو چشمم به سالار افتاد دست به کمر بالا رو ایوان بود و معلوم بود نگاهش برای این همه عجله کافی بوده ...خنده ام گرفت وقتی اونطور ازش حساب میبردن ...رفتم کنارش و گفتم : اینجا هم خان بدجنسه شدی ؟
ابروش بالا داده بود و همونطور جدی نگاهم کرد و گفت : باید حساب ببرن ..منو نخندون بزار فکر کنن من عصبانی ام ..
ارومدستشو نیشگون گرفنم و گفتم: فکر کنن ...؟؟ تو همیشه عصبی ...حمیده دعوتت کرد برای صرف شام...خان بزرگ رو میخوان زیارت کنن ...
بفرما داخل تا یکم استراحت کنی برات میگم چای بیارن ...ببینم ناهار چی دارن ؟ انگار نه انگار خودشونم اینجا زندگی میکنن ...
خدمتکار به این تنبلی و کثیفی نوبره بخدا ....
رفتم تو اشپزخونه رباب واقعا نعمت بوده و قدرشو نمیدونستیم...بوی سبزی پلو مستممیکرد و ماهی های سرخ شده ...با شوخی گفتم: شکمتون مهمه ولی نظافت نه ...
صدای هیچ کدومدر نیومد و رو پله هابودم که گفتن ...خدا بیامرزه اقا رو ما همتکلیفمون معلوم نیست وگرنه تا حالا رفته بودیم...
تازه یادمافتاد که اونا حقوق نگرفتن و مزایاشون مونده ...منکه پولی نداشتمبهشون بدم...چیزی نگفتم و برگشتم بالا تو اتاق ها ...سالار دستش زیر سرش خوابش برده بود...چه قشنگ میشد وقتی میخوابید ...اروم و بی گناه ....متکا رو برداشتم و اروم سرشو بالا گرفتم...دستهام میلرزید وقتی لمسش میکردم...
سرشو رو بالشت گذاشتم و روش پتو انداختم...
عمیق خواب بود...خوابش همیشه سنگین بود...حرفهای ماهیه تو سرم اومد که وقتی عاشق بشی دوست داری بوسش کنی و هیچ وقت از بوسیدنش سیراب نمیشی ...
به اصطلاح شیطون گولم زد ولی اون قلبم بود که اون لحظه به تنمحکومت میکرد ...اروم پیشونیشو بوسیدم و عطرشو بو کشیدم...بوسه ای به شیرینی عسل ...ترسیدم بیدار بشه ...ضربان قلبم رو هزار میزد ...دلم طاقت نداشت دوباره و دوباره بوسیدم ...تارهای موهاشو میبوسیدم...و از ذوق و علاقه اون حس و حال اشک هام بود که میریخت ...از صدای فین و فینم ترسیدم بیدار بشه رفتمتو اونیکی اتاق ...
چقدر اون لحظات قشنگ بود ...چقدر شیرین بود...اون روزا فقط خندهام از ته دل بود ...دوش اب گرم رو به همه چی ترجیح دادممثل دیوونه ها زیرش میخندیدم و اب رو به بالا پرتاب میکردم...عاشقی عجیب دیوانگی داره ...
تا امیر بیدار بشه من اماده هم شده بودم....سفره رو پهن کردن و سالار خودشو کش قوس داد...چشم که باز کرد منو کنار سفره دید و گفت : خیلی خوابیدم؟!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🌸🍃
خیانت های مکرر ...
تورا خدا پیام بنده را تو گروه بگذارید تا عزیزان بنده را راهنمایی کنند من شوهرم همیشه با پیامک هاش آزار میده من 45سالم همسرم 50سالش تو این 28سال زندگی هزاران بار خیانت کرده به بنده چندنفربادوستانم که مقصر شوهرم بود همزمان با3تا اززنهایی که من میشناختم دوست شده بود همه پیامهای شوهرم را فرستادم به بنده به هرحال من زندگیم بچهها م را دوست دارم تو زندگیم فقط شوهرم را دوست داشتم که الان نمیتونم دوستش داشته باشم فقط میخام زندگی سالم وباخدا داشته باشم بعضی موقع ایمانم ضعیف میشه چکار کنم من راهم را انتخاب کردم نمیتونم خیانت کنم ولی از خدا خواستم تا آخر عمرش خیانتهای که به من کرده خدا ازش نگذره واگذارشد کردم بخدا من همه جوره ازشوهرم سرم همیشه به من مینازه میگه خدارا شکر باهمه ی زنا عوض نمیکنه ولی دست از خیانتهاش برنمیدارد فقط دهان بفرمایید هرمی متوجه میشم که خیانت می کنه دلم درد میاد میگم خدایا چرا شوهرم انقدر ناپاک
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃
سلام همراز جان ممنونم از کانال خوبتون خانم عزیز که ۳۲ساله هست و قرص چاقی میخوره .چرا عزیزم خودکشی 😳😳 ب جز مرگ همه چی راه و چاره داره
عزیزم یه کانال سویق هست که معجون مغزیجات با جوانه ها رو درست میکنن هم برا لاغری و هم برا چاقی از نوزاد ۶ماهه تا بزرگسال برا قدو رشدو اشتها و ریفلاکس و کمبود ویتامین و.... و دیگه نیازی نیست داروهای شیمیایی بخوری
با مشاوره ی خیلی حاذق ارسال میشه
خیلی ها نتیجه گرفتن
برید پی وی و مشکلتون رو بگید
منم سفارش دادم چند روز دیگه میرسه دستم .
عزیزم امیدوارم مشکلتون حل بشه . اگه چاق شدی برای سلامتی و زندگیم حتما دعا کن 😊😊
لینک رو میفرستم برا همراز عزیز
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿