🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 بعد از ازدواج شوهرم کجا برم .. 🌿🌿🌿 با اینکه دوسش دارم ولی بهش حق میدم که اینکارو کنه من دو سال پیش پاهامو از دست دادم ولی خب همسرم آدم بلند پروازیه دوست داره کارای بزرگی کنه و من شرایطشو ندارم ما یه کافه سیار داریم ولی دیگه نمیتونیم اداره کنیم اونو در ضمن من اصلا دوست ندارم با این شرایط بچه داشته باشم ولی شوهرم عاشق بچس مادرشوهرم چند مدته که میخاد دختر یکی از فامیلاشونو برای همسرم بگیره من که مشکلی ندارم و به طلاق راضیم چون بالاخره همسرمم آدمه حقش نیست این وضعیت داشته باشه ولی خونوادم همش میگن نامردیه و فلان چون نمیخان من سربارشون بشم نمیدونم بعد از طلاق کجا برم‌چون خونوادم ترکم کردن و قبولم نمیکنن ‌‍‌@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 خواص سوره مزمل .. 1) آشتی میان زن و شوهر🦋 اگر این سوره را در میان زن و شوهر ناسازگاری سه بار به شربت بخواند و به آن دو بیاشامند دوستدار یکدیگر و مهربان شوند. (5) 2) پیدا شدن گمشده🦋 ...هر کس چیزی را گم کرده باشد 10 روز هر روز 1 بار سوره مزمل را بخواند به یاری خداوند پیدا شود.. 3) برای فرزند دار شدن🦋 ...اگر کسی را فرزندی نباشد زن و شوهر هر دو روزه بگیرند و وقت افطار غسل کنند و 1 بار سوره مبارکه مزمل را برآب بخوانند و از آن آب بخورند، فرزند حاصل می شود... 4) ادای قرض🦋 ...هر کس قرض دار باشد بعد از نماز در خواندن این سوره مداومت نماید قرض او ادا می شود... 5) وسعت رزق و روزی🦋 ...اگر کسی تنگ روزی باشد سوره مزمل را هر روز تا 40 روز، روزی 1 بار بخواند روزیش زیاد شود... 6) باطل کردن سحر🦋 ...اگر کسی را سحر کرده باشند روز یکشنبه این سوره را بنویسد و بشویند و کسی که سحر شده از آن آب بیاشاند سحر او باطل می شود... ختم مجرب...👇👇👇 جهت رفع کلیه حاجات ختم زیر را بجا آورید: 11 روز هر روز 11 بار بعد از نماز صبح این سوره را بخواند و بعد از 11 بار، 11 بار این دعا را بخواند:👇❤ یا مُسَبِّب سَبِّب یا مُفَتِّح فَتِّح یا مُفَرِّج فَرِّج یا مُدَبِّر دَبِّر یا مُسَهِّل سَهِّل یا مُیَسِّر یَسِّر یا مُتَمِّم تَمِّم بِرحمتک یا ارحم الرّاحمین😍😍 ‌‍‌‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 میخوام تو فامیل بگم .. 🌿🌿🌿 پدربزرگ من پارسال تابستون فوت کرد و هنوز سالگردش نشده. و تو فامیل ما هم کسی تا سالگرد عروسی نمیکنه. مخصوصا فامیلای نزدیک. بالاخره احترام میزارن ما یزدیم. خاله ام اینا یاسوج قبل از عید دخترخالم عروسی گرفت و به هیچکس از طرف مادری نگفتن مادربزرگم خیلی رو این خالم حساب میکنه و میگه دختر خوبم زهراس(اسم خالمه) منم میخوام تو فامیل لوش بدم و بگم این نوه ات عروسی گرفته و حتی آدم حسابت نکرد که بت یه خبر بده و بهت احترام نزاشت خدای من تو چیکار داری اخه😐😐😐 ‌‍‌‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃🍃 برای خانمی که میگن خواب ترسناک دیدم برای شوهرم عزیزم شما فقط خواب دیدی و خودت میگی ترسناک!!!! در حالی که در واقعیت داره برات اتفاق میافته. عزیز من وقتی حتی تو خواب نمیتونی ببینی چنین اتفاقی افتاده در واقعیت رخ بده چه حالی میشی. وقتی حتی خوابش آشفتت میکنه یعنی شوهرتو دوست داری. اونم وقتی دو هفته پیش اومده دنبالت یعنی هنوز ازدواج مجدد نکرده با اینکه از دادگاه مجوزش رو گرفته. چرا داری نادونی میکنی؟ برگرد خوب. از فرصت استفاده کن بشین با شوهرت صحبت کن با روی باز با زبون خوش با محبت و منطق اشتباهات خودت رو بهش بگو و بپذیر ،گلایه هات رو با آرومی و ادب و احترام بهش بگو میدونی طلاق یعنی چی؟ میدونی چقدر سخته؟ میدونی چه تبعاتی داره؟ تا آخر عمر حسرت میخوری که چرا اومد و اشتباه کردم ردش کردم. تورو خدا یه کم عاقلانه رفتار کنید،زندگی و سرنوشت خودتون رو با ندونم کاری و غفلت خراب نکنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

نظر شما برای سرگذشت گلزار 🌸🍃🌸🍃🍃🍃 سلام روزتون بخیر خداقوت،کانالتون معرکه است درموردگلزار میخواستم نظرخودموبگم به نظرمن گلزارخیلی اشتباه کرد که به هیچ کس چیزی نگفت واین همه سال هم خودشو زجر دادوهم دیدهمه رابه خودش بدکردوبد طینت جلوه داد باید به حمیده وامیرسالار میگفت وعابد رابه سزای عمل کثیفش میرسوندن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 شوهر منم ولخرجه‌ ... 🌿🌿🌿 سلام خوبی عزیزم برای خانومهایی که میگن شوهرم پول رو الکی خرج میکنه شوهرمنم همینجور هست پول تووکارتش باشه بره بیرون رفیقاش بگن برو چیزی بخر بخوریم و اینا نه نمیگه خوب من یه راه حل به کار بردم جواب داد کل پول که دستش میاد ازش میگیرم یعنی خودش میده در حد ۵۰ تا شصت تومن تو کارتش میذاره که نتونه ولخرجی کنه اولای زندگی منم خیلی سختم بود ولی به امید خدا هرچی پول دراورد ازش گرفتم جمع کردم هی دادم به داداشش که برامون مسالح میخرید تا تونستیم یه خونه درس کنیم بعد عروسیمونم هرچی کار کرد جمع کردم قرضای عروسی رو دادم بعد یه قسط خونگی ثبت کردم و ماشین خریدیم حالا هم دارم جمع میکنم طلا میخرم که انشالله زیاد بشه بفروشم باهاش یه تیکه زمین بخرم برای اینده بچه هام العان شوهرم میدونه من ولخرجی نمیکنم پولا میده دست من البته اینم بگم من در کنار پس انداز به خونه هم میرسم نه از خورد و خوراک کم میزارم نه از لباس و این چیزا قشنگ مدیریتش میکنم ای ماشالله خانم زرنگ بازم خوب بوده عزیزم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

همراز(ادمین کانال): 🍃🍃🍃💕🍃🍃 دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی و خانزاده ی #گلزار رو بخونید... تمام سرگذشت ها بالای کانال سنجاقه... دختریکه در خانواده ای بدنیا میاد که دخترزایی مایه ی سرافکندگی بوده... اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید تا ناشناس در کانال قرار داده بشه.. اینجا پر از سرگذشت و دلانه ها و ایده های معنوی بانوان سرزمینم هست.‌‌.. 💕💕🍃🍃🍃🍃🍃 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

@@@: ما هرروز گامی برمی داریم ✅فرم رایگان داریم برای پوست و مو 👌 🔴برای از بین رفتن جای جوش 😊 ✅صاف شدن وکلاژن از دست رفته ی پوستت ☺️ 🔴از بین رفتن منافذ باز صورتت ☺️ ✅از بین رفتن جای جوش 💯 🔴دست از ریزه خواری برداشتن و لاغر شدن ⛹‍♀ ✅راحت شدن از کبد چرب 🧚‍♀ 🔴 میخوای از شر پوسته پوسته شدن سرت راحت بشی 👱‍♀ ✅ شوره سرت اذیتت می‌کنه پس با من بیا 😊☘ https://eitaa.com/joinchat/1803878731Ccfe2ba3501 @Selolebonyadi ثبت سفارش کیفیت و قیمت را خودتون مقایسه کنید😊

🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..

یک ماه بود که تو فرانسه بودیم‌....همه چیز تغییر کرده بود ...صورتم‌هیکلم‌...لباسهام ...کم کم زبان اونجا رو یاد میگرفتم‌و دیگه روزهایی بود که میخواستم به همه بگم‌میخوام‌ طلاق بگیرم ... صبحی نبود که چشم هامو باز نکنم‌و گلی رو روبروم نبینم ...عماد همه کار میکرد ولی میدونست میخوام طلاق بگیرم ... ناصرخان باهام کلمه ای حرف نمیزد و حتی نگاهمم‌نمیکرد ... ماهانه ام عقب افتاده بود و حالت تهوع های دم صبح ازارم میداد ... لیلی خیلی حساس نگاهم کرد نتونستم سرمیز بمونم و رفتم‌تو حیاط ...مشتی اب به صورتم زدم و انگار تمام معده ام میخواست بیرون بیاد ‌.... لیلی منو برد درمانگاهشون و بهم سرم‌زد ...ازم‌خون کشیدن و یکم بهتر شده بودم‌... عابد انقدر دلشوره داشت که میشد از چشم هاش نگرانیشو حس کرد ‌.. ساعتها اونجا بودم و لبخند لیلی خبر از موجود کوچولو تو شکمم میداد که ناخواسته منو مادر میکرد ... دختری که قرار بود تنهایی هامو تو غربت پر کنه ... دختری که ارزوشو با امیرسالار داشتم‌...کسی نمیتونست اون لحظه خوشحالی عابد رو ازش بگیره ...اشکهام میریخت از اینکه مادر میشدم ...یا از اینکه ناراحت بودم که پدرش عابد ‌... لیلی تنهامون گذاشت و عابد لبه تخت نشست ...موهامو پشت گوشم زد و گفت : این یه معجزه است از خدا ... سرمو عقب کشیدم و گفتم‌: خدا میدونه که قرار بود ازت طلاق بگیرم‌...این بچه هم نمیتونه منو برای تو کنه ...اون تنها سهم من از این دنیاست که فقط مال منه ..‌.تو همه دارایی منو ازم گرفتی ...تو امیرمو ازم گرفتی ... عابد سرشو پایین انداخت و باهام حرفی نداشت دیگه بزنه ... حمیده خبرشو به مامان تاج داد و روزهای شیرین بارداری من شروع شدن ...چشم انتظار بودم که شکم بزرگ بشه و اون روزها یکم از دردهام کم‌شده بود ... لباس که میدیدم دلم ضعف میرفت براش میخریدم‌... اونموقع نمیدونستم‌دختر یا پسر ولی عمیق دوستش داشتم ... مامان تاج هیچ وقت دخالتی نمیکرد و عابد انقدر مراقبم بود که تبدیل شده بود به پدرم ... تنها دارایی من عکس سیاه و سفید سالار خان بود ... اون عکس همیشه سنگ‌صبور تنهایی هام بود... ادامه دارد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 روز دوم خواستگاری زنگ زدن .. 🌿🌿🌿 مامان خواستگارم امروز صیح زنگ زدن از مامانم اجازه بگیرن که منو ببرن یه نشون انتخاب کنن ..تازه جلسه دوم میخوان بیان و ما بهشون جواب بدیم ..به نظرتون این منطقیه ..البته گفتن ما رسم داریم جایی دسته خالی نریم ..میترسم میخوان یه کاری کنن ما نتونیم جواب منفی بدیم. میترسم به نتایج مثبت نرسیم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 من ادم خنثی هستم 🌿🌿🌿 کلا اهل صمیمی شدن با کسی نیستم دوستام محدود و واقعا دیگه الک شده هستن … با خانواده همسرمم نزدیک نمیشم ۶ یا هفت ساله ندیدمشون قهرم نیستم مگر مراسم خاصی بشه دیشب خواهرشوهرم پیام داد که مراسم مادر جاریم هست یه گل بخریم ببریم خواهرشوهرم ایران نیست و خانم خوب و مهربون و بی حاشیه ای هست همسرم گفت باشه حتما بعد برادرشوهرم زنگ زد که برای مراسم گل باید ببریم بیا یه گل بزرگ از طرف کل خونواده سفارش بدیم پنچ تا برادرها ببریم و یکی هم از طرف خواهرمون ببریم هیچی دیگه شوهرم گفت اگی ما تابع جمعیم بعد گفت باشه با برادر دیگه هماهنگ کنیم و بعد دوباره زنگ زد گفت اون گفته گل نمیارم بعد گفتیم باشه پس ما میبریم بعد دوباره زنگ زد که برادر دیگه گفته ما خودمون جدا میاریم از ساعت ۸ تا ۱۲ شب صحبت گل بردن و نبردن و … شوهرمم کار داشت جلسه داشت صبح و باید میخوابید سریع گفت هر کار میخواین بکنین و بگین پولشو واریز کنم یعنی خرید یه سبد گل با چند سبد گل اینقدر داستان داشت … الان فکرشو میکنم خیلی راحتیم هیچ رابطه ای نداریم فقط بعد ۷ سال دیدن جاری ها و اقوام سخته @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿