eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
632 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 ... 🌿🌿🌿 ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌ وقتی عکس جدید براتون می فرسته بجای تعریفای تکراری، مثل‌ شهریار بهش بگید : در تماشای تو قانع نشوم من به دو چشم همه چشمانِ جهان ، گو به سرم بشتابند ! ذوق میکنه و چشاش گلبی میشه واستون 😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 🍃🍂 طلب فرزند 🍃🍂 🖊 امام سجاد (؏) ؛ برای این که خداوند فرزندی نصیب و روزیت کند هفتاد مرتبه این ذکر را بگوید ↯ Ⓜ️ مکارم الاخلاق ۲۲۴ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 درمورد تخمک اهدایی 🌿🌿🌿 اگه صیغه محرمیت خونده نشه بله حرام است، نگاه صیغه باید بین خانم اهدا کننده و همسر شما خونده بشه نیازی نیست اینها کاری انجام بدن و یا هم ببینید فکر کنم تلفنی هم بشه البته از دفتر مراجع بپرسید اطلاع کامل تر میدن میشه بدون اینکه خانم دید صیغه بخونن که نطفه حرام زاده نباشه، لطفا برای این کارمهم که میخوان انجام بدین کمی وقت بزارید و احکامش مطالعه کنید. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🍃🍃 باسلام و وقت بخیر خدمت همه شما عزیزان، ازادمین کانال خوب متشکرم برای اون خانمی که خیلی لطف و کمک به خانواده دوستشون کردندوایشون قدرنشناس بودند: 🌿🌿🌿 گلم اگه انسان هرکاری که برای کمک به دیگران میکنه نیتش رضای خدا وقرب به خداباشه اگه طرفش قدرنشناسی کرد، ناراحت نمیشه یا خیلی کم ناراحت میشه و دلش به این خوشه که اجرو پاداش کارهاش پیش خدا محفوظه بنده تجربه شماراداشتم ازدل و جون برای کمک به خانواده همسرم ویا محبت بهشون مایه میگذاشتم ولی خیلی زود نادیده میگرفتن و با کوچکترین سوءتفاهم از نظرشون من بدترین آدم میشدم، و جالب تر اینکه بعضی شون هم فکر میکردند من خودشیرینی میکنم درصورتی که (تعریف نباشه)ما خانوادگی محبت کردن تو وجودمونه ولی این موضوع براشون قابل هضم نبود تااینکه ازبزرگی شنیدم که اگه همه کارهام برای رضای خداباشه، بنده خداهم قدرنشناس باشه اجرش پیش خدامخفوظه ببخشید طولانی شد، التماس دعا ‌‍‌‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..
🌸🍃 همراز(ادمین کانال): 🍃🍃🍃💕🍃🍃 دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی و خانزاده ی رو بخونید... تمام سرگذشت ها بالای کانال سنجاقه... دختریکه در خانواده ای بدنیا میاد که دخترزایی مایه ی سرافکندگی بوده... اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید تا ناشناس در کانال قرار داده بشه.. اینجا پر از سرگذشت و دلانه ها و ایده های معنوی بانوان سرزمینم هست.‌‌.. 💕💕🍃🍃🍃🍃🍃 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🌸🍃🍃 بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🍃🍃 #گلزار بسیار جذاب و زیبا...یک دخترزایی..
سورپرایز😍 بودن اطرافیان چقدر میتونه تو زندگی نقش مهمی داشته باشه ...زنعمو و ماهیه بهم قوت قلب دادن و چقدر کمکم کردن برای رسیدن دوباره ام به زندگی ای که تو گذشته مدفون شده بود ... برای فاتحه دادن رفتم سر خاک پدرم و خیلی دلتنگ مادرجون بودم ...درست کنار پسرش دفن شده بود و اونسمتش حاجی صفر ...خنده ام گرفته بود چون سنگ قبر حاجی بعد مرگشم از بقیه بلندتر و با شکوه تر بود ..‌ همونطور که فاتحه میخوندم ... کسی کنارم نشست ... اول ترسیدم ولی با دیدن سالار لبخند زدم و وسط خوندن بودم و گفت : ایران عوض شده و به دامنم‌ که تا بالای مچ پاهام بود اشاره کرد و گفت : اگه کسی ببینه میگه دختر عموی امیرسالار رو ببین ‌... فاتحه ام که تموم شد گفتم‌: چه فرقی داره بزار بگن ...اصلا مگه کسی هم هست منو بشناسه؟ ابروشو بالا داد و گفت : اونم حرفی ...کی تو رو میشناسه ...همه فقط میگن دختر عموی سالار نامزدش قبل عروسی ولش کرد رفت ... دستمو رو دستش گذاشتم از ادامه حرفش منصرف شد ...هیچ کدوم بهم‌نگاه نمیکردیم‌ و به روبرو خیره بودیم و گفتم: فکر کردم‌برای منم اینجا یه سنگ‌قبر گرفتی ... _ اینجا نه تو قلبم‌گرفتم‌ و روت نوشتم مرده تو همون تاریخ مردی ... _ برای همینه که دستتو میگیرم‌تمام تنت یخ میکنه؟ دستشو با عجله عقب کشید و گفت : با ماشین برگرد خونه ...بلند شد پشتشو تکون داد که بره ... _ رانندگی بلد نیستم‌... به طرف ماشین رفت و گفت : بیا میرسونمت...در عقب رو برام‌باز کرد و گفت : بشین بریم ... با لگد در رو بستم و جلو نشستم و گفتم : دلم برای دست فرمونت و تو درخت خوردن تنگ‌شده ... ریز خندید و نمیخواست لبخندشو ببینم و گفتم‌: کنارت انگار بیست سال جوونتر شدم‌...همون گلزار کله شق اون موقع شدم ... _ اون گلزار تموم شده ...ما بزرگ شدیم تو این زمونه هزارتا درس گرفتیم ...درس زندگی من این بود که عشق برای قصه هاست ... تا عمارت حرفی نزد و جلو در که رسید گفت : برگرد شهر خودت کنار دخترت‌...اون خیلی بهت شباهت داره .‌‌مراقبش باش پدر که بالا سرش نیست تو کنارش باش ... _ وقتی برمیگردم‌ که تو به من بله بدی ... با تعجب نگاهم‌ کرد ...بهش لبخند زدم... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 نمک بزن نمک بزن .. 🌿🌿🌿 زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز…. وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک … زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟ شوهر به آرامی گفت : فقط می خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می کنم، چه بلائی سر من میاری !! 😂😂😂😂 مث بابام بوده این مرد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 دعوا با پدرش .. 🌿🌿🌿 سلام،لطفا پیام منم برارین کانال تا دوستان راهنمایی بکنن. من یه پسر 16 ساله دارم چند روزه با پدرش دعوا کرده رفته مونده خونه ی مادر بزرگش خونه نمیاد امروز تولدش بود براش کیک خریده بودم هر چقدر گفتم بیا بازم نیومد،خیلی کلافه و ناراحتم چیکار کنم برگرده خونه؟ پوفففف☹️☹️☹️☹️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 یه عقد خیلی سنتی .. 🌿🌿🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 یه عقد خیلی سنتی .. 🌿🌿🌿
‌ سلام وقتت بخیر عزیزان دوستان من توی دوراهی بدی قرار گرفتم ۲۲ سالمه وهمسرم ۳۰ سالش ۱۸ سالم بود که عقد کردم یک عقد خیلی خیلی سنتی عقدی که منو وهمسرم یک بارم همو ندیدیم بعد از خطبه همو دیدیم من اونجا نفهمیدم جه بلایی سرم اومد بچگی کردم بعداز دوماه متوجه شدم همسرم تو فضا مجازی با دخترای زیادی چت میکنه این موضوع ادامه داشت همینجوری تاشش ماه فقط سکوت کردم گفتم اولشه درست میشه هی گفتم دندون رو جیگر گذاشتم سعی کردم بهترین باشم در حالی که خودش همیشه وهمه جا میگفت از من بدی ندیدی ازم همه جوره راضیه .... ولی دیگه طاقت نیاوروم دیگه چت هاشو ک میدیم اتیش میگرفتم بهش گفتم گفت اشتباه کردم بگذز گذشتم چن بار دیگه هم تکرار شد چن بار هی دعوا وبحث ولی بازم گذشتم تا اینکه اومدیم سر خونه وزندگیمون که متوجه شدم بعد یک سال دوباره رفته سراغشون به چن نفر پیام داده یک روزه...... گفتم التماس کرد مثل همیشه بگذرم ولی یهو گفت خسته شدم چهار سال که دارم عذاب میکشم گفت منو وتو مال هم نیستیم گفت ازدواج مون بر خلاف میلش بوده میگه دوسم داره واقعا تو چهار سال یک بار بهم نگفت بالا چشت ابروست همیشه نازمو کشید گفت جدا بشیم قرار شد توافقی جدا بشیم گریه کرد گفت جدا بشیم گفت من درست نمیشم تو رو هم دوست دارم ولی نمیتونم زندگی متاهلی نمیخام ولی الان بعد یک هفته میگه من یک جیزی گفتم تو چرا جدی گرفتی به نظرتون چکار کنم دوسش دارم ولی این کاراش عذاب میده منو بد اخلاق شدم لجباز شدم اون ازدواج سنتی وغلط مونو ملکه ذهنش کرده به راحتی با بقیه چت میکنه من خیانتاشو واین عذابم میده ویک چیز دیگه به دوستاش خیلی بها میده بیشتر وقتش بادوستاشه اگه گه وگداری بریم بیرونم اونم فقط با اصرار های منه مشکلاتمونو به نظرتون باید بگم به کسی اخه من تا حالا به هیچکس هیچ چیزی نگفتم ؟؟ راهنماییم کنید دوسش دارم 🥺🥺 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 🎈اصول انتقاد🎈 🌿🌿🌿 💌وقتى ميخواين همسرتون رو نقد كنيد؛ يا با تصميم و نظرش مخالف هستيد؛ اول يه قسمتى از حرفشون كه درسته رو تاييد كنيد و بعد حرف خودتون رو هم بزنيد. 👈اگر با مخالفت شروع كنيد مقاومت ايجاد ميشه و حتى طرف مقابل ديگه دلايل شما رو نمى شنوه! 💌بهتره اول تاييد كنيد تا مقاومت بشكنه؛ احساس نزديكى به وجود بياد و بعد نظرتون رو بگيد و توضيح بديد. اينجورى پذيرش حرف شما بالاتر ميره و زودتر نتيجه میدهد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿