دنیای بانوان❤️
همیشه فکر می کردم تو سن ۱۸ سالگی ازدواج می کنم، همیشه حساب می کردم کی میشه ۱۸ سالم. تو فکر ۱۸ سال بو
بعد چهار سال که تصمیم داشتیم بچه دار بشیم، اما تا هشت ماه من باردار نشدم. روزای سختی بود خیلی استرس داشتم. می ترسیدم بچه دار نشم. اون موقع ها غیر حضوری درس می خوندم اول دبیرستان یه کلاس زبان هم با همسرم می رفتیم تو اون روزها فهمیدیم که داریم مامان و بابا میشم. تو سن ۱۸ سالگی
خیلی ذوق داشتیم، همسرم گفت دیگه هیچ کلاسی رو نرو، فقط استراحت کن. خیلی روزهای خوبی بود تا اینکه سه ماهم شدم. وقتی رفتم دکتر گفتن یه کیست بزرگی داری و برای بچه خیلی خطر داره. روزای خیلی سختی بود خیلی گریه می کردم پیش چند تا دکتر دیگه هم رفتم، همون حرفو زدن و گفتن که سه شبه بیام برای عمل همون جا نشستم و گریه می کردم. آخه بهم گفته بودن احتمال داره بچه سقط بشه 😭😭
از روی تخت بلند نمیشدم و همچنان گریه می کردم. دکتر که دید کوتاه نمیام گفت فردا برو پیش خانم دکتر مهرداد و اون جا یه زنگ به من بزن تا با دکتر صحبت کنم. رفتم پیشش وخانم دکتری که گفته بودن عمل لازمه صحبت کردن و بعد سونو منو دید و گفت برو تو هیچ مشکلی نداری. باورم نمیشد داشتم پر در میاوردم از خوشحالی.
بعد نه ماه صبر کردن موقع زایمان بهم گفتن قلب بچه خیلی کند میزنه اگه بچه تا چند ساعت به دنیا نیاد، سزارین میشی و دوباره گریه های من تو راهرو بیمارستان شروع شد و همسرم همش به من دلداری می داد بهم گفت وقتی تو داخل اتاق بودی یه خانمی که زایمان کرده بود رو آوردن و وقتی همسرش به استقبالش رفت دو تایی داشتن می خندیدن. بهم گفت دوستدارم توهم زود از اتاق زایمان بیرون بیای و با هم دیگه بخندیم.
حالم خیلی بهتر شد فقط به این فکر می کردم کی میشه از اتاق زایمان بیام بیرون وبعدش دوتایی بخندیم.
خوب تجربه ای از زایمان طبیعی هم نداشتم، فقط از سزارین که میدونستم شکم رو پاره میکنن می ترسیدم.
وقتی منو بردن اتاق ریکاوری دردی نداشتم. به پرستار ها گفتم من دوست دارم برم کنار پنجره بشینم و بیرون رو تماشا کنم. فکر می کردم هر موقع بچه بخواد بیاد خودش میاد. وقتی که آمپول فشار رو زدن به خودم اومدم که چه خبره بعد از ۵ ساعت درد خدا یه کنیز حضرت زهرا به ما هدیه کرد به نام فاطمه😍
بعد از دوسال و چند ماه دیگه تو سن ۲۲ سالگی دوباره باردار شدم و خدا یه دختر ناز دیگه به ما داد به نام ریحانه، حالا تو خونه مون دوتا کنیز حضرت زهرا داریم.
با اومدن این دوتا دختر ناز خدا خیلی به ما روزی های زیاد داده بزگترین روزیه ما اربعین بوده، سال ۹۸ وقتی ما اربعین کربلا بودیم من همش آرزوی دوقلو می کردم و دستمو به ضریح می زدم. نمیدونستم که باردارم وقتی که از کربلا اومدیم حالت تهوع داشتم و وقتی که آزمایش دادم، دیدم دوباره دارم مامان میشم. خودم و همسرم خیلی ذوق داشتیم. فقط نمیدونستم اطرافیان که خیلی مخالفن، چی میگن...
آخه مامان و خواهرهای من خیلی با بچه زیاد موافق نیستن اما خدا انقدر مهر این بچه رو به دل همه انداخته بود، وقتی بهشون گفتم همه خوشحال بودن.
بعد از چند ماه به مشهد رفتیم و من رفتم سونو گرافی دارالشفاء حرم و اون جا فهمیدم که خدا می خواد یه غلام رضا به ما هدیه کنه.
من تو کل بارداریم فقط دوسه بار سونو گرافی رفتم و هیچ دکتری تا روز های آخر بارداریم نرفتم و بعد برای زایمان به بیمارستان که رفتم گفتن پروندت رو بده گفتم پرونده من سفیده 😅
منو که داخل اتاق ریکاوری بردن چند تا دستگاه به من وصل کردن، گفتن تکون نخور چند ساعت تو اون حالت بودم تا صبح که شد یه خانم دکتر بد اخلاق اومدن و آمپول فشار رو زدن و بعد نیم ساعت بچه به دنیا اومد و بعدا فهمیدم که همه مادر ها رو تا صبح نگه داشتن. بعد نیم ساعت به نیم ساعت آمپول فشار رو زدن که شب راحت باشن. شب سختی بود، خدارو شکر پسرم صحیح و سالم به دنیا اومد و من دوباره برای بار سوم تو سن ۲۸ سالگی مامان شدم.
محمد که سه ماهش بود، اربعین رفتیم کربلا و تا شش ماهگی پسرم سه بار مشهد رفتیم و این ها همه روزی بچه های معصوم است که من و همسرم در کنارش از این روزی ها استفاده می کنیم
بعضی ها فکر می کردن من پسر می خوام اگه پسر بیارم دیگه فکر بچه از سرم میره، هر موقع میپرسن چند تا بچه دیگه می خوای میگم معلوم نیست هر چند تا خدا بده و برام دعا کنید آخه می خوام بعدی رو با فاصله کمتری بیارم می خوام همه رو سورپرایز کنم.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
سی هزار تومن پول ..
🌿🌿🌿
سلام این پیام دوستم هست گفتن بزاریدکانال بی زحمت
حدود سال ۸۵بود که توی حیاط خونمون ۳۰هزارتومن پول پیداکردم بکسی نگفتم بعدچندروزدیدم کسی ازخانوادم نگفتن پول گم کردن بخاطرهمین من نادون خرجش کردم نگفتم که من پول پیداکردم.همیشه عذاب وجدانش باهام بود😔
مرجع تقلیدم فاضل لنکرانی بودن که فوت کردن دیگه براخودم مرجع انتخاب نکردم
الان نمیدونم چکارکنم اون مقدارپول بدم به یه نیازمند.یابندازم صندوق صدقات
میشه دوستان راهنماییم کنند که چکارکنم خیلی حالم بده ازلحاظ روحی
خجالت میکشم زنگ بزنم مرجع تقلید فکرمیکنم منو انگارشناسایی میکنند😔
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
#سیاست_دوران_عقد💐
🌿🌿🌿
نامزدتون رو مرتب مجبور نكنيد بي گناهيشو ثابت كنه!
اگر نامزد و یا همسر خود را مکررا محسوس و نامحسوس کنترل می کنید و ناگزیر از پرسیدن سوالاتی چون:
کجا بودی؟
کی کارت تمام شد؟
کجا رفتی؟
در پرواز کنار که نشستی؟
و... هستید.
توصیه می کنم دست از این کار بردارید.
بدترین چیزی که هر انسانی را فراری می دهد این است که فکر کند کسی آزادیش را محدود می کند و باید بی گناهی خود را در محکمه ای مکرر اثبات کند!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
جوانسازی ..
🌿🌿🌿
سلام لطف میکنی پیاممو داخل کانال بزاری
خانما لطفا راهنمایی کنید
من ۱۷ سالمه چندماهی میشه که خیلی دستم چروک شده 😔
نظری ندارید؟
کسی از کرم جوانسازی دست ماریانا استفاده کرده و نتیجه ای دیده؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
برای جشن عروسی ..
🌿🌿🌿
سلام علیکم گلبرگ بانوممنونم ازکانال بسیارعالی شما میخواستم سوال خانمی که پرسیدن آنهای که عروسی نگرفتن بعدها پشیمون نشدن جواب بدم همسرم پشتبانی مالی نداشت وپدرش گفت نمیتونم خرج عروسی بدم و حتی یه خریدساده برام کردن عقدتوخانه پدروبرای مراسم عقد فقط یک کیلوشیرینی خرید وقتی خواهرم گفت کم مادرشوهرم گفت شیرینی نصف کنیدخواهرم😅😅وماعروسی خودمون گرفتیم نهارپدرم دادن مراسم اصلی بعدظهرخودمون باکمک شوهر خواهرم پدرشوهرم مثل غریبه ها آمد حتی مادرشوهروبقیه خانواده شوهرم شرکت نکردن ولی حصرت وپشیمونی برایم نماند خداپدرومادروپدرشوهرم بیامرزد
خواهرم جشن عروسی نداشت رفتن مشهد ورفتن سرزندگی ولی هنوزبعدسی سال حصرت عروسی مونده تودلش همش میگه من طاهام میفروشم ولی برای بچهها م شده یه جشن کوچیک عروسی میگیرم برای پسرش هم جشن عقدوهم عروسی گرفتن همش پشیمون چراجشن عروسی نداشتن البته همسرش هیچی توزندگی کم نگذاشته بهترین خوراک ولباس وسفرهای زیارتی و سیاحتی ولی همش حصرت عروسی داره
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
گرمی یا سردی ..
🌿🌿🌿
سلام از دست کانال خوبتون هر روز از زندگی میوفتم 😂😂😜
یه مطلب خیلی خیلی مهم به ذهنم اومد فکر نکنید پر رو هستم نه به خدا 😂
اینکه در زمان خواستگاری دختر و پسر اینهمه
سوال می پرسن از همدیگه ولی یه سوال
واجب و اساسی نمی پرسن و اون اینکه غیر
مستقیم بپرسن که گرمایی هستن یا سرمایی؟
(یعنی طبعشون گرمه یا سرد 😊) به خدا حلال بیشتر مشکلات زناشویی هست
خب وقتی از همون اول بپرسن متوجه میشن،
تکلیف رابطه شون هم معلومه و تو زندگی هم
دوری و سردی پیش نمیاد چه ایرادی داره ؟
گرم مزاجا مشتاق و سرد مزاجا طفره میرن،
هیچ مرد و زنی هم برای رابطه شاکی نمیشه،
چون طرف مقابلش مثل خودشه،
به نظر من که از قبل ازدواج این مسئله مهم باید آگاه سازی بشه، تا وقتی وارد زندگی شدن بفهمن که با طرفشون خیلی اختلاف احساسی دارن و مشکل پیش بیاد
یه مطلبی خوندم در رابطه باطلاق که ، 98% علت طلاق ها هم بیشتر مشکلات زناشویی (رابطه) هست نه فقر و بیکاری وبد دهنی و دست بزنی ...
آخ اگه این تجربه ها رو من داشتم 😂😂😂😂 خوشبخت باشین ❤️❤️🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
دنج ترین جا ..
🌿🌿🌿
قدیم ترا یه گوشه اتاقم بود که
وای فایِ خوب آنتن میداد . .
همیشه کِز میکردم اون گوشه که
دسترسیم به اینترنت بهتر بآشه !
- میخوام بگم :
تو برا من همون گوشهیِ دنج و امنی
کنارِت زندگی بهتر آنتن میده ..
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 از همان ابتدا اخلاق تندی داشت .. 🌿🌿🌿
دل نهادم به صبوری که جزاین چاره ندارم😔
سلام.زنی هستم ۳۵ساله.یه دختر۱۴ویه پسر۸ساله دارم.
دوران کودکی ونوجوانی سختی داشتم.۱۸سالگی ازدواج کردم.ازهمان ابتداشوهرم اخلاق تندی داشت.اکثراوقات حرف حرف خودش بود.گاهی دست بزن داشت.پرخاشگروعصبی.وقتی ازکوره درمیره نمیتونه خودشوکنترل کنه.بددهن هست.فحش میده.حتی توبارداریهاوشیردهیهاهمینطوربود.۸ساله که اعتیادداره.چندبارترک کرده بازدوباره شروع کرده.هیچوقت نزاشتم خانواده ام ازمشکلاتم باخبربشن.وضعیت اقتصادی خوبی ندارم.مشکلات روزبه روزبیشتر.اخلاق شوهرم بدتر.
چندبارخواستم جدابشم که من هم مثل مادرای دیگه بخاطربچه هام تحمل کردم چون خودم سایه مادربرسرم نبوده.مادرم توبچگیم فوت کرد.دیگه خیلی وقته ازشوهرم نه اینکه بدم بیاد.متنفرم.جلوی بچه هااحترامم نگه نمیداره.مدام دادوفریادمیکنه.سرهرچیزکوچیکی دعوامیکنه.اگه بگم سرچه چیزایی هم کسی باورنمیکنه.هم خیلی طولانی میشه.بارهافقط سرچای دعواکرده.دیگه خسته شدم.بریدم.صبرم لبریزشده.حتی دخترم مدام میگه چرابابااینجوره.بااینکه خیلی باباشودوست داره چندبارپیش اومده گفته خداکنه بمیره.مدام دخترمم سرزنش میکنه.رفتاراش روی ماهم تاثیرگذاشته من وبچه هام هم عصبی وپرخاشگرشدیم.پسرم سرمن دادمیزنه.منکه میگم خداکنه تارهای صوتیش پاره بشه دیگه صداشونشنوم😔توی این همه سال یه مسافرت نرفتیم.نه اهل گشت وگذاروتفریحه.نه خیلی رفت وآمد.ترک الصلاته.من سقف آرزوهام کوتاهه.اگه بگم چه آرزوهایی دارم بهم میخندید.بایه شاخه گل،یه پیام،یه سلفی باهمسر،گفتن یه دوستت دارم،خوشحال میشم.ازهمه اینهامحرومم😥حتی باهاش آروم پچ پچ کنم.من توجمع باهاش حرف نمیزنم که مبادادادنزنه.اکثرروزهااشک منودرمیاره.چه شبهاکه باگریه خوابیدم.حرف زیاده ومجال کم.اگه خودکشی گناه نداشت وبخاطربچه هام نبودخودکشی میکردم.فقط آرزودارم راهم ازاون جدابشه.حالایاباطلاق یامرگ یکی ازمادونفر🤲
لطفا راهنماییم کنید
چجوری بااین مردادامه بدم😔
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 مراقب قومیت ها باشید .. 🌿🌿🌿
از عزیزانی که تو کانال هستن خواهش می کنم به اقوام و قومیت ها و اصلیت کسی توهین نکنن و جمع نبدن
من نه خودم قمی هستم نه مشکلی با کوردا
دارم اما خانم محترم کورد عزیز شما ماشالا داری می گی بهترین تالار و بهترین مراسم و.... داشتی حالا یه جاهایی کم و کسرم بوده حالا اگر با یه همشهری خودت وصلت می کردی خانوادش بدتر این بودن و اذیتت می کردن بازم میومدی از شهر خودت بد بگی عزیزم ؟
کم و کاستیا رو کم در هم با خوبیای آدما ببخش اتفاقا قمی ها ادمایی هستن که خیلی به تشریفات و مراسمات اهمیت می دن من خودم اصفهانیم با قمی ها وصلت داشتیم خیلی ادمای درستی هستن
حالا مثلا می گن خوزستانیا خیلی خیلی دست و دلبازن و حتی جهاز رو رسمه که پسر بده ولی حالا قسمت من وقتی با همسرم وصلت کردم متاسفانه این خبرا نبود یه عقد محضری گرفتن و گفتن عروسی اونم نگرفتن نه لباس عروسی نه فیلم و عکسی نه جشنی هیچی هیچی حتی یه زیارت من نرفتم حتی سرویس طلام به سلیقه ی خودم نبود خیلی سبک و الکی هیچ رسم و رسوماتی رو اجرا نکردن اتفاقا اونام واسه دختراشون سنگ تموم گذاشتن ولی این شانس من بوده و گرنه نمی گم همه خوزستانیا بد هستن عزیزم
دیگه هم بعد ۱۶ سال غصه چیزایی که رفته رو نمی خورم انقدر تو زندگیم چالش دارم که فرصت سر خاروندن فکر این چیزای پیش پا افتاده رو ندارم البته منم تا بچم کوچک بود می گفت مامان چرا عمه که قبل تو ازدواج کرده فیلم و البوم عروسی داره تو نداری می گفتم برو از بابات بپرس ولی انقدرا برام مهم نبود که هر دقیقه براش قهر کنم حتی جلو چشمم دو تا خواهرشوهر بعدیم با تجملات و تشریفات سنگ تموم ازدواج کردن خوب دیگه شانسای اونا بلند بود شوهراشون عرضه داشتن اینم شانس من بوده
ولی کلا هیچ موقع نمی گم خوزستانیا این طورین اون طورین همیشه می گم لعنت به شانس خودم که اگه تو شهر خودمم ازدواج می کردم همین بود😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
عشاق بخوانند..
🌿🌿🌿
همسرِ شهید چمرآن میگه :
دوستآم وقتی چمرآنُ دیدن
بهم گفتن تو که اینقد
عآشقِ مویِ بلندُ اینا
بودی چیشد پس؟!
همسرت که کچله !
ولی من وآقعا تآ لحظه ای که
اون دوستم این حرفُ بزنه
متوجه نشده بودم چمرآن کچله
-عاشقی یعنی این 💚
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿