🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
من هم زمانی عاشق بودم ..
🌿🌿🌿
سلام به همه دوستان
خانمی که عاشق دوست همسرش شده
منم یه زمانی عاشق فردی شده بودم دلم نمیخواست از همسرم وبچه هام دور بشه وشیطون خیلی وسوسه ام میکرد به امام حسین(ع) وامام زمان (ع)توسل شدم کلمه مبارک امام حسین خیلی میگفتم امام زمان نماز خوندم قسمش دادم تو دلم وفقط محبت شوهرم باشه خدا رو هزاران مرتبه شکر تو دلم بعد از خدا واهلبیت محبت همسر جانم هست فقط توسل بشین به امام زمان توسل بشین ازشون بخواهین در دعاهاشون شما رو دعا کنه خدا شما رو از شر شیطان در امان نگه داره
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
#یڪروایتعاشقانہ
🌿🌿🌿
همسرِ شهید روح الله قربانی میگه :
وقتی روحالله شهید شد چند وقت بعد
خیلی دلم براش تنگ شده بود
به خونه خودمون رفتم ،
وقتی کتابی که روحالله به من
هدیه داده بود رو باز کردم دیدم روی
برگ گل رز برام نوشته بود:
عشق من !دلتنگ نباش ..
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
برای خواهری که با وجود همسر عاشق مرد همسایه شده ...
🌿🌿🌿
سلام خطاب به خانمی که عاشق شدن
خدای من آخه این چه حرفیه داری میزنی با سه تا بچه شوهر بیچارت که دوستت داره. خانوم برو توبه کن اینکه معلومه شیطان رفته تو ذهن و جسمت ذکر صلوات و لاحول ولا قوه الا بالله العلی و العظیم را زیاد بگو که شیطان ازت دور بشه وعاشقی از یادت بره😕
خدایا کمکمون کن راه مستقیم رو خطا نریم.
سلام خواهر۳۷ساله خواستم باهات یه چالش داشته باشم مبنی براینکه عاشق همسرت شدم شاید این ترس بیدارت کنه و بدونی که در جوار شیطانی اما راهکار استغفار زیاد کن زیاد بگو استغفر الله مرتب مخصوصا موقعی که اون اقارو میبینی برای خوشبختیش دعا کن و فرار کن از چاهی که روبه روت هست
سلام خدمت همه دوستان گلم.
درمورداون خانمی که گفتن عاشق مردچهل ساله شدند وهمسرشون مردخوبی
عزیزم توراخدا این کاررانکن ازفکرش بیابیرون زندگی قشنگتا بااین غریضه لعنتی ازبین نبر یکی ازاشناهامون هم بعدی دوتا بچه عاشق یه پسری شد باورکن اونم شوهرش عاشقونه دوست داشت ولی این زن یواشکی به شوهرش خیانت کرد ولی زندگی قشنگشو نابودکرد بااین که طلاقش نداد ولی هرروز خدازجرش میده میگه من عاشقت بود مادردوتا دخترم بودی هیچی کم نذاشتم واست بیچاره مردهایی که واقعا عاشق خانوادشون هستند ولی زنهاخیانت میکنند.....خانم عزیزم هرروزاستغروالله بفرست شیطان خیلی بهت نزدیک شده نزارزندگی قشنگتا ازت بگیره
بعضی وقتا ازتون میترسم😐😐🌿🌿
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
مقایسه ..
🌿🌿🌿
سلام من زنی ۴۰ ساله و همسرم ۴۶ ساله دوفرزند دارم.از اول ازدواجم همسرم اصلا علاقه ای بمن نداشت.اون زن چاق دوست داشت من قد۱۶۰ و ۵۰ کیلو و قشنگ بودم.تا الان هنوز بمن گیر میدا الان ۸۰ کیلو شدم.تو چند سال هیچ وقت بامن خوب نبود.خیلی احساس کمبود میکنم.همیشه منو مقایسه میکنه.و باهام قهره.الان خیلی حساس شدم فشار خون بالاو افسردگی گرفتم.هر کار بگید براش کردم ولی فایده نداشت .لطفا بگید با این مرد چکار کنم.ممنونم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 حق حیات را از جنینم گرفتم .. 🌿🌿🌿
بعد از چهار سال زندگی مشترک، طبق وعده ای که من و همسرم داشتیم، قرار بود تا خانه دار نشیم، بچه نیاریم. وقتی که خونه دار شدم، باردار شدم و اولین بچه ام که پسر بود را به دنیا آوردم.
چهار سال بعد از پسرم، ناخواسته برای دومین بار باردار شدم. دو هفته از موقع من گذشته بود. شوهرم بچه دوست داشت و مرتب به من می گفت بچه ی دیگه ای بیار. از طرفی پسرم کوچیک بود، خودم هم شاغل و خونه را فروخته بودیم، ورشکست شده بودیم و دوباره مستاجر بودیم، واسه همین زیر بار نرفتم و سقطش کردیم.
بعد از چند سال دوباره ناخواسته برای بار سوم باردار شدم. این دفعه شوهرم روی دنده چپ افتاده بود و می گفت اصلا حرفشم نزن. منم مقاومت زیادی نکردم و سقط کردم.
چهارمین بار که باردار شدم اوایل کرونا بود که از همه چیز می ترسیدیم. ولی من مقاومت کردم که بچه را می خوام چون خانه داشتم و وضع مالیم خوب شده بود. بهش گفتم که نمی تونم سقط کنم، برام بده. خیلی التماسش کردم. گفت وسایلم را جمع می کنم و واسه ی همیشه از پیشتون میرم. منم تسلیم شدم و در خانه سقط کردم.
بعد از اون شوهرم شدید بیمار شد. همیشه ی خدا مریض بود، خلاصه بد طوری تاوان پس داد، خیلی دکتر بردمش اما دکترا نمی دونستن چشه و خوب نمی شد، دو سال تمام مریض بود. بعد از کلی دعا و ثنا خوب شد.
در کل هر باری که سقط می کردم از بار قبل خیلی بیشتر اذیت می شدم یعنی بد سقط بودم شدید.
خلاصه بعد از سه سال که به خونه جدید رفتیم و وضع مالی ما روز به روز بهتر میشد، یک ماه بعد از اسباب کشی برای پنجمین بار باردار شدم. وقتی تست زدم مثبت شد یه عالمه گریه کردم.
موضوع را به شوهرم گفتم، قیامتی شد و مثل همیشه دستور به سقط داد. از طرفی هم می گفت خودت می دونی بیارش اما همه چیزش پای خودت. موضوع را به خانواده ام گفتم و حسابی با شوهرم دعوا کردن اما زیر بار نمی رفت. میگفت من مسئولش نیستم و حوصله بچه ندارم.
رفتم پیش دوست که ماما بود و کار سقط انجام می داد. شکمم خیلی جلو اومده بود کلا بچه هام چون درشت بودن سریع شکمم بالا می اومد. گفتم کمی درد دارم. گفت یک سونو انجام بده شاید خدایی نکرده توی لوله های رحم باشه. رفتم سونو وقتی وارد شدم خانمی قبل از من بود که قلب بچه تشکلیل نشده بود و داشت گریه می کرد. پیش خودم گفتم خدایا اون اینطور، منم اینطور که می خوام با دست خودم بچه را بکشم.
خلاصه وقتی خوابیدم روی تخت دکتر صدای قلب بچه را برام گذاشت دنیا روی سرم خراب شد. گفت ۵ هفته است و بچه سالمه .با گریه تا خونه پیاده اومدم.
زمستونی بود توی خیابون فقط و فقط گریه می کردم و از خدا می خواستم نظر شوهرم برگرده. وقتی رسیدم دم در خونه شوهرم عصبانی و حق به جانب ایستاده بود. وقتی خواست با من حرف بزنه منم عصبانی شدم و بهش گفتم بعد از سقط ببین چی کارت می کنم، شروع کردم به تهدید کردنش. شب بدی بود فردا رفت و برام قرص خرید. از خونه زدم بیرون و بلاکش کردم. شب برگشتم خونه.
پسرم را گذاشتم خونه خواهرم که لحظات درد کشیدن من را نبینه. چون خیلی پسرم بچه دوست داشت. می خواستم نفهمه. قرص اولی را که زیر زبون گذاشتم دردهام شروع شد. وقتی شوهرم از خواب بلند شد گریه می کرد و میزد توی سرش و بهم گفت دیگه نخور. اما دیر شده بود. از حال رفتم و با آمبولانس من را بردن بیمارستان، خیلی درد کشیدم تمام راه در حد زایمان شاید هم بیشتر جیغ می کشیدم. هر بار از زور درد از حال می رفتم. خلاصه بچه بیچاره دوباره سقط شد.
افسردگی گرفتم. خیلی شوهرم محبتم می کرد اما تمایلی به هیچی نداشتم. پسرم هر روز من را قسم می داد که چرا بچه مرد؟ نکنه خودت سقطش کردی. پسرم کلاس چهارم بود و بزرگ شده بود.
بعد از چند ماه یک روز توی گوشی وقتی داشتم پیامک های بلاک شده را نگاه می کردم، پیامهای همسرم را دیدم. پیام ها برای همون وقتی بود که بلاکش کرده بود پیامها توی لیست بلاک شده ها مونده بود و به دستم نرسیده بود. نوشته بود اگر دوستش داری بذار بمونه، من نمی خوام مادر بودن را ازت بگیرم. تمام هزینه هاش را هم میدم اما اگر بهت توجه زیادی نکردم تحمل کن تا خوب بشم. اما دریغ که انگار خدا هم نخواسته بود پیامها را اون شب ببینم.
ادامه دارد
دنیای بانوان❤️
بعد از چهار سال زندگی مشترک، طبق وعده ای که من و همسرم داشتیم، قرار بود تا خانه دار نشیم، بچه نیاریم
یک سال بعد دوباره برای ششمین بار باردار شدم وقتی به همسرم گفتم از خوشحالی روی زمین بند نبود، چون تمام این یک سال می دونست چه زجری کشیدم و پشیمون بود شدید.
همه خوشحال بودیم، مثل همیشه سریع شکمم جلو اومد، توی پنج هفته انگار چهار ماهه باردار بودم. تمام کارهام را شوهرم انجام می داد. من فقط می خوردم و می خوابیدم. خیلی خوب بود. هر روز زنگ میزد که چی هوس کردم که برام بخره.
توی شش هفته بودم که یک شب حس کردم سبک شدم، گفتم صبح برم و سونو بدم چون توی سونوی اولم قلب تشکیل نشده بود و دکتر گفت زوده دو هفته دیگه بیا.
ظهرش برای ناهار خونه مادرشوهرم رفتم و موضوع بارداری را بهشون گفتم. از خوشحالی نماز شکر می خوندن و یک جا بند نبودن چون مادر شوهرم خیلی بچه دوست داشت. عصری همسرم برام نوبت گرفت که برم و سونو بدم. وقتی رفتم با خوشحالی تمام گفتم فیلم بگیرم و صدای ضربان قلبش را ببرم واسه پسرم و همسرم. اما متاسفانه قلب تشکیل نشده بود😔 دکتر گفت یک هفته دیگه بیا.
انگاری عزا عمومی بود همه بهم دلداری می دادن و می گفتن که خدا بزرگه و حتما تا هفته دیگه قلبش تشکیل میشه.
خلاصه یک هفته که رفتم سونو پایان بارداری برام زد و نامه سقط به دستم داد. انگار نامه ی اعمالم بود. دنیا روی سرم خراب شده بود، فقط گریه می کردم. همسرم داغون بود، پسرم با ما حرف نمیزد.
خدا خواست ه ما بفهمونه که هر وقت من اراده کنم، بچه میدم، نه هر وقت که شما بخواین.
رفتم بیمارستان و این بار برعکس همیشه که توی خونه سقط میکردم به بیمارستان رفتم و اونجا مرگ را به چشمم دیدم. بدترین روز زندگیم بود، انقدر درد کشیدم که حس می کردن استخوانهام دارن از هم جدا میشن.
الان ۵ ماهه از اون موضوع گذشته و من چهل ساله شدم. موندم سر بدترین دو راهی زندگیم. ۸۰ درصد بهم میگن نیار دیگه. اگر بچه بیارم با این شرایط سنی و این وضعیت جسمانی ناشی از سقط و ترس و استرس ....
شاید خدا راهی جلوی پام بذاره واقعا...
ای وای من😞 خدایا بارداری ناخواسته یا تو شرایط سخت، سر هیچکی نیاد خیلی سخته تصمیم گیری
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
درباره ی سقط ..
🌿🌿🌿
سلام در مورد خانمایی که بچه های بیچاره سقط میکنن
بخدا اعصابم ریخت بهم عزیزان خدا راه داده چاه هم داده ....
چرا شما که به هر دلیل بچه نمیخواید رعایت نمی کنید هزار راه جلوگیری از بارداری هست چرا فرط وفرط سقط انجام میدین بجز گناهش که گناه کبیره وقتل عمد هست حداقل بفکر جسم وتن خودتون باشید ...
دلم میگیره که اینقدر راحت بچه سقط میکنن بعدم مثل اینکه چه هنری کردن میشینن تعریف میدن ...
تو راخدا شمایی که بچه نمیخواید درست پیشگیری کنید ...
خدا خودش کمکمون کنه 😔😔
وقتی قرار باشه آدم رو سیاه بشه، هرکار کنی بازم میشه بعضی وقتا شیطون خیلی شیطون میشه ..
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
📌شادمانی شیطان...
🌿🌿🌿
از پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم نقل شده است: «اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فیالبَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی!»
زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره میکند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است.
📚لئالیالأخبار، ج ۲، ص ۲۱۷
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 تجربه ی مشابه .. شوهرم میگفت باید سقط کنی .. 🌿🌿🌿
سلام
برای خانمی که ۵تا بچه رو سقط کردن
بخدا گریه کردم از خوندن پیامتون
قصد سرزنش کردن ندارم
اما واقعا چرااااا
چجور دلتون اومد
من یه پسر دارم ۱۲ سالشه
شوهرم موافق بارداری نبود
قرص میخوردم
نگفته بهش قطع کردم
وقتی متوجه شد باردارم وخودم قرصمو قطع کردکه باردار بشم
کلی دعوا کرد
کتکم زد
یه لنگه پا وایساد باید سقطش کنی
من بچه نمیخوام الان
وهزار اداواطفار
رفتم پیش دکتر وجریانو گفتم دکتر گفت اصلا اینکارو نمیکنم
یکم گذشت ودنبال دکتر بودبرای سقط
وقتی گریه وزاری منو دید کوتاه اومد اما تمام دوران بارداری اصلا بهم توجه نکرد وانگارنه انگاراما بعد به دنیااومدن بچه عاشقش شد وتمام
بعد زایمانم بهش گفتم اگر بچه رو به خاطر اصرار تو سقط میکردم بعدش ازت طلاق میگرفتم حتما
باورش نمیشد
اما من واقعا اینکارو میکردم چون اصلا بهش حق چنین کاری رو نمیدادم
شماهم ایکاش یکم پافشاری میکردین شما که شاغل بودی میتونستی ازپس خودت بر بیای
۴تا بچه خدا بهتون داد که شاید هر کدوم اینده روشنی رو قرار بود داشته باشن
اما افسوس
انشالله خدا ببخشه ودوباره لطفش حال شما وهمه دوستانی که بازم بچه میخوان بشه وبهشون فرزندان سالم وصالح بده
انشالله
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿