#به_وقت_مخاطب
🌿🌿🌿🌿
ما یه همسایه داریم که دوقلو آن ۷ سالشونه آش هم خیلی دوست دارن بعد مامانشون بهشون میگه هر دور تسبیح برای هر کدوم شون یه نخود میندازه داخل یه ظرفی پر که شد آش براشون درس میکنه ......
اینجوری تشویق میشن صلوات بفرستن شب و روزشون شده صلوات😂😂
گفتم بگم تا مامانا ایده بگیرن....
🍃🌸@shadihalall🌸🍃
.................😉.................
#عاشقانه_شهدا
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
روزی که #مصطفی به خاستگاری من آمد مادرم به او گفت :
این دختر صبح ها که از خواب پا می شود ، در فاصله ای که دستش را شسته و مسواک می زند ، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آورده اند و قهوه را آماده کرده اند. شما می توانید با این دختر ازدواج کنید ؟
مصطفی که خیلی آرام گوش می کرد ؛ گفت :
(( من نمی توانم برایش مستخدم بگیرم ، ولی قول می دهم تا زنده ام ،وقتی بیدار شد ، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت.))
تا وقتی شهید شد این کار را می کرد ، خودش قهوه نمی خورد اما چون می دانست ما لبنانی ها عادت داریم ؛ درست می کرد و وقتی منعش می کردم ، می گفت :
((من به مادرتان قول داده ام تا زنده ام این کار را برای شما بکنم.))
به روایت همسر شهید#مصطفی_چمران
🍃🌸@shadihalall🌸🍃
.................😉.................
دنیای بانوان❤️
#به_وقت_مخاطب 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام علیکم... مخاطب کانالتون هستم... زندگی شهدا و عاشقانه هاشون رو میخونم..
#به_وقت_مخاطب
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
سلام،بنده هم طلبه هستم و در سفر راهیان نور،از این شهید بزرگوار برای ازدواج حاجت گرفتم..
🍃🌸@shadihalall🌸🍃
.................😉.................
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#عاشقانه_زندگی_مشترک_شهدا
همیشه وقتی از منطقه به خانه میآمد و من در خانه نبودم، پشت در میایستاد و در را باز نمیکرد.
من میگفتم: «شما که کلید داری پس چرا داخل نمیروی؟»
میگفت: «نه عیال جان! دوست دارم شما در را برایم باز کنی. اگر شده ساعت ها هم پشت در میایستم تا شما بیایی و در را باز کنی.»
یادم هست یکبار من مسجد بودم و وقتی بازگشتم دیدم کنار در ایستاده است.
من گفتم: «میرفتی داخل.» گفت: «نه؛ مگر میشود من همسر داشته باشم و در را خودم باز کنم.»
به روایت همسر شهید
#سید_یحیی_سیدی
🍃🌸@shadihalall🌸🍃
.................😉.................
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🌿🌿🌿
من هرچی روضه بخونم مردم میخندن😂😂
#حاج_قرائتی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#به_وقت_مخاطب 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام علیکم... مخاطب کانالتون هستم... زندگی شهدا و عاشقانه هاشون رو میخونم..
#به_وقت_مخاطب
🌿🌿🌿🌿
احسنت بر شما با کانال زیباتون....
من هم شنیدم این شهید بزرگوار حاجت ازدواج میدن...مخصوصا اگر سر قبرشون برین و متوسل بشین...
#شهید_تورجی_زاده
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#حرف_حق
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
میدونید چرا خانم معتمدآریا میتونه عربده بزنه و مادر #مهسا باشه ولی نمیتونه مادر #آرتین باشه و سکوت میکنه؟
چون با لیبل مادر مهسا میتونه به بالا و پایین نظام فحش بده، ولی با لیبل مادر آرتین باید به سعودی و اینترنشنال فحش بده!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
یک روز مانده به پیروزی جبهه مقاومت اسلامی، به شکسته شدن آخرین سنگر داعش در منطقه البوکمال، کانال های تلگرامی و صفحه های پرطرفدار در اینستاگرام ، پر از تصاویری متفاوت از یک جوان مدافع حرم دهه هفتادی شد؛
جوانی با ظاهری شبیه مدل های سینمایی که می گفتند در سوریه شهید شده؛ شهید مدافع حرمی به اسم بابک نوری هریس
روایت کننده:پدر شهید👇
آن روز وقتی بابک تماس گرفت من از تهران داشتم برمی گشتم رشت که بروم مشهد. بابک تا شنید من می خواهم بروم مشهد گفت آقا جان قول بده من را دعا کنی. من گفتم : پسرم ، قربانت بروم ، قربان صدایت بشوم تو باید من را دعا بکنی ...
گفت نه آقا جان قول بده ... هردو از هم التماس دعا داشتیم و این شد آخرین حرف های بین من و بابک.
نکته جالب اینجاست که بابک همان روز از من خواست که از دوستان شهیدم بخواهم شفاعتش را بکنند و این اتفاق یک جور عجیبی افتاد و بعد از شهادتش من اصلا خبر نداشتم که مزارش را کجا در نظر گرفته اند اما وقتی که برای تشییع او رفتیم دیدم که خانه جدید بابک درست کنار بچه های عملیات کربلای دو و کربلای پنج است که همگی دوستان و همرزمان من بودند و در جبهه شهید شدند .
دیدم بابک با دوستان من همجوار شده. همان موقع به او گفتم بابک جان، بابک زیبای من دیدی خدا خودش تو را به خواسته ات رساند...خودش آرزویت را برآورده کرد؛ تو باعث افتخار من شدی....
#بابک_نوری_هریس
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿