eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
632 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 خودمان باید خودمان را نجات دهیم .. 🌿🌿🌿
برای تقویت عزت نفس، باید باورهای منفی‌ای را که نسبت به خودتان دارید، شناسایی کنید و آنها را به چالش بکشید. دکتر ویلیامز می‌گوید: «شما باید باورهای‌تان را بررسی کنید و ببینید که چگونه آنها را کسب کرده‌اید و چرا به آنها باور دارید. آنگاه به طور فعال شروع کنید به جمع‌آوری و نوشتن شواهدی که آنها را نقض می‌کند.» شناسایی اندیشه‌های منفی‌ای را که درباره‌ی خودتان دارید، یاد بگیرید. برای مثال، ممکن است به خودتان بگویید که برای درخواست یک شغل جدید، «زیادی احمق» هستید یا اینکه «هیچ کس به شما اهمیت نمی‌دهد». دکتر ویلیامز پیشنهاد می‌دهد که این افکار منفی را شناسایی کنید و آنها را روی یک تکه کاغذ یا یک دفتر خاطرات یادداشت کنید و از خودتان بپرسید که سر و کله‌ی این افکار منفی از چه زمانی پیدا شده است. سپس، شروع به یادداشت کردن شواهدی کنید که این باورهای منفی را به چالش می‌کشند. «من در حل جدول کلمات متقاطع مهارت زیادی دارم.» یا «خواهرم هفته‌ای یک بار تلفن می‌زند تا با هم حرف بزنیم.» همچنین سایر چیزهای مثبتی را که درباره‌ی خودتان می‌دانید، بنویسید. مثلا «من آدم باملاحظه‌ای هستم» یا «آشپزی من عالی است» یا «دیگران به من اعتماد دارند». همچنین حرف‌های خوبی را که دیگران درباره‌تان می‌زنند، نیز بنویسید. هدف‌تان این باشد که دستِ کم پنج مورد در فهرست‌تان یادداشت کنید و به طور منظم موارد دیگر را به آن اضافه کنید. سپس این فهرست را جایی قرار دهید که بتوانید آن را ببینید. با این کار می‌توانید به یاد بیاورید که چقدر خوبید! دکتر ویلیامز می‌گوید: «این کار برای این است که به افراد کمک کند تا متوجه شوند که مانند هر کس دیگری، در کنار نقاط ضعف، نقاط قوت هم دارند و همچنین اینکه شروع به تشخیص این نقاط قوت در خودشان کنند.» او می‌گوید: «ممکن است عزت نفس پایین شما در زمان حال، به خاطر اتفاقاتی باشد که در زمان کودکی و نوجوانی‌تان رخ داده‌اند. اما در هر سنی که باشید می‌توانید رشد کنید و راه‌های جدیدی برای شناخت خودتان پیدا کنید.» @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 خواهر ها حسادت می‌کنند... 🌿🌿🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 خواهر ها حسادت می‌کنند... 🌿🌿🌿
سلام امیدوارم خوب باشید من ۲۰ ساله که ازدواج کردم و دو دختر دارم رابطه من از ابتدا با همسرم مشکل داشت الان نمیخوام وارد مشکلات با همسرم بشم سوال من در مورد مادرمه از اولین روزی که من ازدواج کردم مادرم بنای ناسازگاری رو با خانواده شوهر سر مسائل مسخره رسم و رسوم ...گذاشت و دائما از اونها بدگویی و ...میکرد مادر شوهر من واقعا زن مهربان و خوبی بود و من هیچ وقت باهاش مشکلی نداشتم ولی مادرم حسادت میکرد و همیشه سعی داشت بدی بگه و..من چون مادرم خودش مسئله داشت هیچ زمانی از مشکلات اصلی داخلی خودم با شوهرم به مادرم نگفتم چون همیشه بزرگ ترین مشکلم خودش بود چون بجای راهنمایی طعنه و کنایه و ...کلا بگم مادر من زن بسیار حسودیه و بد ذات...الان بعد از ۲۰ سال همش دائما با خودش درگیره و ناراحت که چرا من با اونها بد نیستم در حالی که اونها هرگز نفهمیدن چون من مزخرفات مادرم و در خودم نگه میداشتم و بخاطر همین دائم منو آزار میده به صورت های مختلف دیگه دائما به من احساس عذاب وجدان میده تحمل منم بخاطر مشکلات خودم و بچه هام کم شده و نمی تونم تحملش کنم ..من باید چه کنم وقتی باهاش نزدیک هستم آزارم میده وقتی دور میشم عذاب وجدان دارم نمیدونم خودم اولویت دارم که دو تا بچه دارم .. که تو آرامش باشم مریض میشم قلبم درد میگیره ...بیست ساله واقعا همش آزارم میده ازش دور تر باشم یا مادرم که بعدا احساس عذاب وجدان دارم که چرا دعوا کردم یا ازش دور شدم ...به من بگید با یه مادر مخرب حسود چه باید کرد اضافه کنم که همه خاله هام هم حسود و بد ذات هستن و حتی خواهرها همش به هم حسادت میکنند @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 دلخوشی ها.. بعضی غذاها عجیب خاطره دارن وقتی درستشون میکنی و بوش تو خونه می‌پیچه کلی خاطره برات زنده میشه مثل آبگوشت منو یاد خونه‌ی مادربزرگم میندازه یاد اون وقت‌ها که صبح زود پدر بزرگم میومد ودرخونمون در میزد و میگفت بی‌بی آبگوشت گذاشته پاشین ناهار بیاید اینجا منتظرم، و ما خوشحال که قراره همه خونه بی‌بی جمع بشیم😍 وقتی ظهر میشد و می‌رفتیم پیشش درو که باز می‌کردیم روبروی در به پشتی همیشگیش تکیه داده بود و خوشحال از اینکه بچه‌هاش همه دورش هستن🥺 یادمه مادر بزرگم اینقد سر سفره بلند میشد و مینشت که همه خانواده سیر بخورن اگه چیزی میموند خودش میخورد چه قلب بزرگ وچه دل مهربونی داشت🥺 هنوزم مزه‌ی آبگوشت و اون ترشی بادمجون‌های خوشمزه‌اش که کنار آبگوشت میاورد زیر دندونمه این روزا خیلی دلتنگ اون روزام... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 برای ازدواج زود هنگام .. سلام وقتتون بخیر من هم با حرف اون خانمی که گفتن ازدواج دخترا باید ب موقع و ب وقت باشه ، کاملا موافقم آدم باید کیف زندگیشو ببره، چهار تا دوست خوب داشته باشه، تمرکزش روی درسش باشه ...دنبال مهارت های مختلف باشه.و حتی اگه تونست یه شغلی برای خودش دست و پا کنه تا چشمش دنبال این نباشه ک کی شوهرش میخواد پول بده تا بره و برا خودش چیزی بخره یکی از دوستان من در سن پایین ازدواج کردن ، به من میگف خواهش میکنم تو درستو بخون ، یه حرفه ای رو یاد بگیر ..و پشیمون بود از ازدواج در سن پاییین ازدواج در سن پایین ، مسئولیت های سنگینیم میارع با اینکه فرد کم تجربه و در اغلب مواقع کم تحمل هست . زندگی زناشویی سختی های خودش رو داره ، مسئولیت میاره ، انتظار و توقع میاره من اصلا ازدواج رو منع نمیکنم و یا نمیگم که تصمیم خوبی نیست اما به نظرم همه چی به موقعش قشنگ و زیباست. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 برای نورا .‌. خطاب به اون عزیزی که گفتن خواستگار ۳۲ساله دارن که عصبی و تند مزاجه و ۱۱سال هم باهاشون اختلاف سن داره عزیز دلم خودت داری میگی طرف کار نداره اخلاق نداره و تند مزاجه قلیونی و رفیق باز هم که هست فدات شم تو فقط به صرف اینکه خانواده خوبی داره خودتو بدبخت نکن مگه تو میخوای با خانوادش شب و روز زندگی کنی یا با خودش ؟خرج خونه و زندگیتو خانوادش باید بدن یا اون باید بده؟ خانمی مگه خدای نکرده تو خانوادت مشکلی داری که میخوای خودتو بدبخت کنی این آدم ۳۲ سال سن داره هنوز نمیدونه با مادرشه جوری صحبت کنه(البته بنا به گفته خودت دارم اینو میگم والا که من نمیشناسمشون ) بعد میخوای با تو و خانوادت چه جوری رفتار کنه بخدا قسم آدم خونه پدر خودش بمونه نون و آب خالی بخوره بهتر از اینه که با همچین آدمایی وصلت کنه و یه عمر عذاب بکشه. ‌‍‌‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 درباره ی ازدواج .. 🌿🌿🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 درباره ی ازدواج .. 🌿🌿🌿
سلام گلبرگ عزیزم قربون مهربونیت با این کانال عالی در رابطه با خانومی ک جواب دوستمون و دادن ک زود ازدواج کردن خوبه ی جای صحبتشون خوبه ک بعضی از دخترا توانایی اداره ی زندگی رو دارن ولی خدایی چند تا از دخترا توانایی اداره زندگی رو دارن؟؟ چند تا دختر از پس این زندگی امروزی و غم و غصه و شادیش بر بیاد؟؟؟ خیلی از زوج ها توانایی گرفتم خونه جدا رو ندارن خیلی از مادرشوهر و خواهر شوهرها .مخصوصا جاری ها ک قبلا برادر شوهر مجرد باهاشون بوده حس مالکیت و دارن عزیزای من پسر ک ازدواج کرد.اسمی دیگه وارد شناسنامه اش میشه .یعنی ایشونم قد شما سهم دارن حالا چون شما ب دنیا آوردی ک نباید دختر مردم و عذاب بدی از طرفی هم دخترای امروزی رو تو رو خدا با مادر بزرگاتون یکی نکنید مگه تقضیه امروز آب و هوای امروز استرس بیش از حد امروز آلودگی بیش از اندازه آب و هوای امروز با قدیم یکیه ی حرفی یاد گرفتن مادر بزرگ من مادر بزرگ من مگه کره حیوانی.روغن حیوانی.شیر تازه . غذای بی کود گذشته رو جون امروز میبینه ک توقع دارید دخترای امروز مثل مادر بزرگای گذشته باشن اخه؟؟؟ بچه آوردن شده جهاد؟؟ کرایه خونه سنگین چی؟؟؟ خونه اجاره ای فقط زوج یا یک فرزند چی.؟؟؟ نون ب نرخ روز نه .لحظه و ثانیه چی؟؟؟ خدا روزی رسونه درست کار درست و درمون چی؟؟؟ تن و مغز و اعصاب سالم چی؟؟ بچه بیاری؟؟صالح نباشه؟درست تربیت نشه. ؟ پر از عقده نداری باشه؟؟؟ پر از کینه؟؟ کی میدونه مادری ک سه تا بچه داره؟؟ ولی خونه نداره؟چی میکشه؟ حقوق این دوره جوابگوی چی هست؟ از کجا میدونید وقتی بچه اش مهد کودکی هست و اسمش و نمینویسه و بچه با چ غمی میگه خاله نمیرم مهد . چ آتیشی تو دل اون مادر و آدم هست؟ تو رو خدا آنقدر راحت امروز با گذشته یکی نکنید التماس تفکر .و تامل و تحمل. و قضاووووت❤️😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 دلخوشی .. چای هم هرجا و همیشه نمی‌چسبد وقتی می‌دانی کسی برایت چای دم کرده است که تو را اندازه‌ بند بند وجودش دوست دارد، آن چای میچسبد، وقتی میدانی بخاطر تو همیشه تسبیح به دست است آن چای میچسبد... وقتی می‌دانی مادربزرگ تورا بیشتر از خودت دوست دارد اصلا فکر کنم چایی‌اش را از دکان مخصوصی می‌خرد، یا شاید هم همان چای است اما دست او‌ که به برگهای چای می‌خورد هل و دارچین را که می‌ریزد چای می‌شود بهترین نوشیدنی دنیا... مادربزرگ که باشد می‌دانی بعد از پدر مادر یکی هست که‌ از ته قلبش، صادقانه، عاشقانه برای شادی تو دست به دعاست...👵🏻❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 هشت نشونه که برای هم ساخته شدید: 💕 درک متقابل دارید بهم احترام میزارید و اشتباهات جزئی همدیگه رو میبخشید 💕 هر دو به یه اندازه واسه رابطتون تلاش میکنید و مجبور به اثبات چیزی نیستید 💕 تمام خبرهای خوب و بد رو به هم میگید و نیازی به مخفی کاری نیست 💕 از بودن با هم لذت میبرید 💕 با هم دعوا میکنید ولی اجازه نمیدید دعوا باعث تغییر احساستون بشه 💕 همدیگر رو تو آینده هم تصور می کنید 💕 ترفندهای خوشحال کردن همدیگه رو بلدید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 سختی های زندگی .. 🌿🌿🌿🌿
دنیای بانوان❤️
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 سختی های زندگی .. 🌿🌿🌿🌿
من ۴۰ سالمه، بدلیل مسائلی توی سن بالا ازدواج کردم. یه دختر مذهبی بودم که خیلی به فکر ازدواج نبودم اما با معرفی یکی از آشنایان با همسرم آشنا شدم توی خانواده ما رسم نبود که دختر نامزد باشه بنابراین ما در عرض ده روز مراسم خواستگاری و عقدمون انجام شد. شناخت زیادی از همسرم نداشتم بنابراین بعد از عقد مشکلات خیلی زیادی با هم داشتیم، اینقدر مشکلاتمون زیاد بود که حتی تصمیم گرفتیم حدود نه ماه بعد از عقدمون از هم جدا بشیم تا اینکه من حالم بد شد و بعد از مراجعه به پزشک متوجه شدم که یک‌ماهه باردارم، همسرم از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدن(چون دوتا از برادراشون که سالها از ازدواجشون می گذشت هنوز بچه دار نشده بودن) اما من توی شوک بودم و نمیتونستم به هیچ عنوان این خبر رو به خانواده ام بدم اما همسرم سریع به مادر و برادرشان اطلاع دادن، اونا از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدن و گفتن که این خواست خدا بوده که این بچه بیاد و شما بخاطر اون زندگیتون رو بسازید و به من این اطمینان رو دادن که نمی‌ذارن خانواده من از این موضوع مطلع بشن و پدر و مادر همسرم با مادرم صحبت کردن و خواستن که هرچه زودتر عروسی ما انجام بشه. خدارو شکر ظرف مدت یکماه همه چیز آماده شد(البته با مشکلات خیلی زیاد و طعنه های مادرشوهر...) و ما ازدواج کردیم و زندگیمون رو توی یه اتاق توی حیاط پدرشوهرم شروع کردیم. رابطه من و همسرم خیلی خوب شده بود اما دخالت‌های خانواده و بیکاری همسرم خیلی اذیتمون می‌کرد تا اینکه دو روز قبل از به‌ دنیا اومدن پسرم، شوهرم از شرکتی که قبلا برای مصاحبه رفته بود، بهش زنگ زدن و کارش رو شروع کرد و پسرم دو روز بعد در صبح دومین روز زمستان ۹۵ بدنیا اومد. با اومدن پسرم رابطه من و همسرم بهتر شد اما دعواهای هر روزه مادرشوهرم و اینکه با بزرگ شدن پسرم زندگی توی یه اتاق واقعا برامون سخت بود اما هرکاری میکردم که بتونیم خونه مون رو مستقل کنیم، نمیشد. شوهرم راضی به جدا شدن از خانواده اش نبود و اینکه بعد از شش ماه به بهانه ای از شرکت اومد بیرون و بیشتر وقتش رو بیکار میگذروند و زندگی ما روز به روز سخت تر میشد و من بخاطر پسرم تحمل میکردم اما مادرشوهرم هرروز زندگی رو بکامم زهر می‌کرد تا اینکه پسرم سه سال و نیم داشت و من بعد از دعوایی که با مادر شوهرم داشتم، تصمیم خودم رو گرفتم و به شوهرم گفتم من به منزل مادرم میرم، اگر زندگیت رو میخوای برای من یه خونه جدا بگیر و گرنه من دیگه برنمی گردم. شوهرم که مدتها بیکار بود و هیچ پس اندازی نداشت، مدت یک ما به هر دری زد نتونست حتی هزینه اجاره یه اتاق رو هم جور کنه(خانواده شون هیچ کمکی نمی کردن) تا اینکه به کمک خواهرم تونستم یه وام بگیرم و یه خونه قدیمی توی روستا اجاره کنیم و به خونه جدید اسباب کشی کردیم اوایل همسرم خیلی ناراحت بود اما هرچی که می‌گذشت شرایط فرق می‌کرد و هرروز که می‌گذشت از من به خاطر اینکه مجبورش کردم مستقل بشه و آرامشی که بدست آورده بود تشکر می‌کرد. هنوز سه ماه نگذشته بود که متوجه شدم باردارم وقتی به دکتر مراجعه کردم و سونو انجام دادم فهمیدم که دوماهه دوقلو باردارم همه مخصوصا مادرشوهرم از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدند اما شرایط اقتصادی ما برای بزرگ کردن سه تا بچه اصلا مناسب نبود. شوهرم پیشنهاد داد که بچه هارو سقط کنیم اما من مخالفت کردم شرایط سختی داشتم به سختی هزینه های دکتر و سونو رفتن رو جور می‌کردیم اما هرروز که می‌گذشت بیشتر مشتاق بدنیا اومدن بچه ها می‌شدیم، بارداری سختی داشتم و باید مدام تحت نظر دکتر می‌بودم، تا بچه ها بدنیا بیان. خدارو شکر شوهرم بیشتر به فکر کار بود و هرکاری که میتونست انجام می‌داد تا بتونم این دوران رو راحت‌تر سپری کنم. بالاخره اردیبهشت ۱۴۰۰ بچه ها که هر دوتا دختر بودن بدنیا اومدن و زندگی شیرین ما شروع شد. بچه ها روزی شون رو با خودشون آوردن، شوهرم یه کار ثابت توی بیمارستان پیدا کرد. تونستیم مبلغی پس انداز کنیم و یه خونه بهتر اجاره کنیم با کمک وام فرزندآوری و پس اندازمون تونستیم یه خونه کوچیک توی همون روستا بخریم. از بیت رهبری هم بهمون مبلغی هدیه دادن که تونستیم به زندگیمون سروسامان بدیم الان که بچه ها دوساله شدن خدارو شکر داریم خونه مون رو تعمیر میکنیم و یک ماه دیگه اسباب کشی میکنیم. خدارو شکر بعداز این همه سختی که کشیدیم به برکت وجود بچه ها و روزی که با خودشون آوردن زندگیمون روز به روز بهتر شده و خدارو بابت داشتن شون شکر می‌کنیم. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿