🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 دوست عزیزی گفتن حضرت علی دوست ندارن ما به جشنشون بریم😱😱😱 عزیز دلم این چه استدلالیه؟؟ شما باید خودتون حواستون رو جمع می‌کردید .بعدم چون گوشواره گم شده یعنی امیرالمومنین دوست نداشته شما بیاید تو جشن؟؟؟؟ اولا که معمولا تو اینجور جشنا برای امنیت بچه هم که شده طلا هاش رو باید در بیارید.چون افراد زیادی هستن که فقط برای سرقت میان تو این جمعا. دوماً حالا که گم شده گردن امیرالمومنین نندازید😁😁😁 انشالله خوده امیرالمومنین کمکتون می‌کنه و بتونید بهترش رو تهیه کنید. یه وقتایی یه اتفاقایی به صلاح ادماست که خودشون نمیدونن. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 سلام خطاب به اون عزیزی که رفته مراسم عید غدیر و کفش و گوشواره بچه اش گم شده.. عزیزم گم شدن وسایل بچه از سر بازیگوشی بچه هست مگه بلاتشبیه حضرت کفش و گوشواره رو از پا و گوش بچه در آوردن که میگی حضرت دوست نداره ما مراسم بریم🙈 اگه شما می‌رفتی عروسی بستگان تو تالار وسایل شما گم میشد میگفتی میزبان مارو دوست نداشت وسایلمون گم شده😳😳 اندکی تفکر.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 سلام وقتون بخیر در مورد اون خانمی که کفش و گوشواره بچه اش گم شده عزیزم این چیزها هیچ ربطی به اماما نداره اگه دوست نداشتن که اصلا جور نمیشد برین جشن خدا رو شکر کنید که اتفاق بدی برای بچه تون نیفتاد ،فدای یه تار از موهاش ، اصلا هم دیگه فکرش رو نکنید حتما رفع بلا بوده @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 بر می‌گردیم به روزهای خوب دوباره شب‌های تابستان می‌رسد، تلویزیون "پس از باران" پخش می‌کند، مامان حالش خوب است، می‌خندد، چراغ‌ها را خاموش می‌کند و با تمرکزی عمیق می‌نشیند مقابل صفحه‌ نمایش و با کوچکترین سر و صدای محیط، برخورد می‌کند، همه می‌نشینیم به تماشا، ارباب و خانم‌بزرگ و شهربانو... چه آرامشی دارد بدون دغدغه کنار خانواده نشستن و فیلم دیدن! برمی‌گردیم به غروب‌های صمیمی کودکی، لی‌لی و فوتبال و گل کوچک، صدای خنده‌های کودکانه‌ی بلند، قهرکردن‌ها، سر به روی زانو گذاشتن‌ها، نازکردن‌ها و نازکشیدن‌ها... دوباره برمی‌گردیم به اسفندهای پر از شور و حال زندگی، بوی‌ ناب اسپند پراکنده در خیابان، بساط‌های هفت‌سین، بازارهای شلوغ و لبخندهای از ته دل... لباس‌های نو، حال‌ و هوای نو، مسیرهای نو... دوباره بر می‌گردیم به روزهای خوب، به دلخوشی‌های کوچک، به سبز شدن‌ها، جوانه زدن‌ها، به آغوش کشیدن‌ها... بر می‌گردیم به روزهای خوب، برمی‌گردیم... #نرگس_صرافیان_طوفان @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 بر می‌گردیم به روزهای خوب دوباره شب‌های تابستان می‌رسد، تلویزیون "پس از باران" پخش می‌کند، مامان حالش خوب است، می‌خندد، چراغ‌ها را خاموش می‌کند و با تمرکزی عمیق می‌نشیند مقابل صفحه‌ نمایش و با کوچکترین سر و صدای محیط، برخورد می‌کند، همه می‌نشینیم به تماشا، ارباب و خانم‌بزرگ و شهربانو... چه آرامشی دارد بدون دغدغه کنار خانواده نشستن و فیلم دیدن! برمی‌گردیم به غروب‌های صمیمی کودکی، لی‌لی و فوتبال و گل کوچک، صدای خنده‌های کودکانه‌ی بلند، قهرکردن‌ها، سر به روی زانو گذاشتن‌ها، نازکردن‌ها و نازکشیدن‌ها... دوباره برمی‌گردیم به اسفندهای پر از شور و حال زندگی، بوی‌ ناب اسپند پراکنده در خیابان، بساط‌های هفت‌سین، بازارهای شلوغ و لبخندهای از ته دل... لباس‌های نو، حال‌ و هوای نو، مسیرهای نو... دوباره بر می‌گردیم به روزهای خوب، به دلخوشی‌های کوچک، به سبز شدن‌ها، جوانه زدن‌ها، به آغوش کشیدن‌ها... بر می‌گردیم به روزهای خوب، برمی‌گردیم... #نرگس_صرافیان_طوفان @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 سلام خانما من ۱۰سال با مادر شوهرم زندگی میکنم.. روزی که اشک نریزم نبوده بخدا دیگه روانی شدم امیدم و از دست دادم نا امید نا امید شدم ... حرفام اصلا برا شوهرم مهم نییت حتی اگه جلو ش تکه تکه بشم تو را خدا اگه دعای چیزی بلد هسید کمکم کنید شاید یکم بیشتر به حرفم گوش داد... دارم با اشک مینویسم الان ۲روزه فقط دارم گریه میکنم از دست شوهرم و خونوادش ... خیلی خسته شدم دیگه امید به هیچی ندارم مثل یه مرده شدم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 بچه ی طلاقم .. سلام خسته نباشید میشه منوراهنمایی کنید من16سالمه 1ساله ازدواج کردم همسرمم21سالشه من بچه طلاقم! بابام زن گرفته مامانمم ازدواج کرده هرکدومشون یه طرفین براخودشون ولی هردوشون هوامودارن شوهرم دوسم داره هواموهم هرجایی داره هیچی برام کم نزاشته ولی خب یه مشکلی هم هس اونم اینکه اونکه ازمامانم متنفره درسته مامانم منوول کرد ولی خب اختلاف نمیتونه زندگیه خوبی برات بسازه مان وبابامنم همونخواستن خب اون ازخانواده مامانمم متنفره ینی بایدبگم اوناهرچی بیشترمیان طرفش این بیشتردورمیشه اصلاهرچی دعوتش میکنن نمیره واینم بگم منوخونه مامانم نمیبره چن وق پیشم باشوهرمانم اختلاف داشتن اونم مانم نمیاره من کمبودمادری خیلی داشتم خیلــــــی الان نمیتونم بازم ازش دورباشم چکارکنم ازمامانموخانوادش خوشش بیاد وبره طرفشون ببخشیدطولانی شد ولی کمک لازم. دارم واقعا منم باشم دخی مهرماهی❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 زندگی و مشکلات من ..

سلام به همگی دوستان وخسته نباشید من 25سالمه و همسرم۳0و یک دختر دوساله دارم و سه سال و نیمه ک عروسی کردیم من خودم کورد هستم و شوهرم ترک ،مشکلی ک دارم اینه شوهرم باخانواده من قهره الان دوساله 😔😔بخاطر اینکه اوایل زندگی منو شوهرم باهم جروبحث زیاد داشتیم بخاطر تفاوت فرهنگ ،ودخالت های مادرشوهرم ،مثلا سر جهاز ،ماکوردها زیاد جهاز ب دختر نمیدیم از اولم ب شوهرم گفتیم و قبول کردند اما بعد یک مدت مادرشوهرم انقد ب شوهرم گفت ک اینا سرت کلاه گذاشتن جهاز ندادن ببین زن فلانی تمام جهازشو خودش اورده و از این حرفا ،تا شوهرمم رفت رو حرف مادرش و دعوامون ک میشد میگف خانوادت بهت هیچی ندادن حتی ی بار این حرفارو هم ب پدرم زد ،خلاصه شوهرمم ادم قهرویی هست اوایل ک بامن بحثش میشد بعد قهر میکرد حتی تا یک هفته خب منم درشهر غریبی بودم ک بجز شوهرم کسیو نداشتم و شغلشم جوریه ک دوروز خونه نیس دوروز خونس خلاصه تحت فشار بودم سر همین بحثای الکی ک گاهی پیش میومد و دخالتای مادرشوهرم و قهر کردنای شوهرم ،تا اینکه من حامله بودم و سرهمین بحثثا دعوامون شد و من گفتم میرم قهر خونه پدرم و زدم بیرون اما قصد رفتنم نداشتم منتظر بودم بیاد دنبالم تو کوچه بودم،ک شوهرم زنگ زده بود مادرم و باعصبانیت و بی احترامی ک بیاید دخترتون رو ببرید،مادرم بهم زنگ زد گفت چیشده منم عصبی و ناراحت بودم گفتم میخام برگردم ،مادرم گفت خب برو کلانتری چون خونه پدرم شهر دیگری بود و چهارساعت فاصله بود و شبم بود ،مادرم گفت برو کلانتری درجریان بزار بعد برگرد ک برات بعدا حرف درنیارن ک این شب کجا بودی و با کی رفتی ،خلاصه منم رفتم کلانتری ،پلیسا زنگ زدن ب شوهرم ک بیاد منو ببره خونه ینی پادرمیونی کردن شوهرم خیلی ادم عصبیه هست موقه دعوا ،اومد کلانتری شرو کرد دعوا کردن با پلیسا،پلیسام تا تونستن زدنش حتی با شوکر و باتون،و بازداشتش کردن ب جرم اینکه با پلیسا دعوا کرده ،و همونجا یک شکایت تنظیم کردن ب اسم من ،ینی منو مجبور کردن من قصدم شکایت نبود وخلاصه شوهرم رفت بازداشت و من برگشتم خونه پدرم ،من شکایتمو اصلا پیگیری نکردم ولی پلیسا دوروز شوهرمو زندان انداختن بعدشوهرمم بعد چهل روزی با بزرگا اومدن دنبالم و با کلی سختی برگشتم وقتیم اومد دنبالم خیلی با عصبانیت رفتار میکرد ک پدرمم باهاش درگیر شد خلاصه من برگشتم خونم الان دوسال میگذره و دیگه با خانواده من حتی سلام علیک هم نمیکنه میگه اونا منو سابقه دارکردن ،و بهونه های زیاد پدرت چی گف مادرت چی گف ،دشوهرم ادم کینه ای هست و کمی بدبین و زیاد اهل رفتو امد نیستن درکل،الان لج کرده با فامیل های من اصلا رفت امد نمیکنه البته خودم رو میبره خونه پدرم دم در پیاده میکنه وخودش میره ،هر وقت بخام منو میبره و هر چند روزم بخام وایمیسم و از خونه پدرم هرکجا برم بدش نمیاد ،ولی خب من ناراحتم ک خودش قهره و نمیاد اینجور خانواده منم نمیان خونم ،الان کل فامیل دونستن حرفاشون ناراحتم میکنع میگن شوهرت بده چرا نمیاد و این حرفا و من همیشه تنهام با دخترم،تروخدا مشاوره بدین من قصد طلاق ندارم از بقیه ی جهات زندگیم خوبه الان رابطه خودمو شوهرمم خیلی بهتر شده میدونم ته قلبشم با خانوادم بهترشده اما هنوز رو لج روحرفش وایساده ،فقط نگید دعوا کن ک شوهرم با دعوا بدتر لج میکنه ،ببخشید طولانی شد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 سلام دختر خانمی که ۱۵ سالشه و میگه تو باتلاق گیر کرده. عزیزم اول از همه مگه توی نازنین اصلا سنی داری که بخوای به این مسائل فکر کنی؟اونم چی ۴ ساله که بهتون پیام میده. خب دختر گلم اول از همه این که دوستی به غیر از حرام بودن ، بی ارزش بودن وهیچ بودن برات میاره.نازنینم فکر و ذهنت درگیر میشه واز درس ومشقت عقب میمونی .احتمال این که با آبروت بازی بشه خیلی خیلی زیاده. و خیلی موردهای دیگه. دختر گلم اینو بدون پسری که واقعا عاشق یه دختر باشه ونیتش پاک باشه اول از همه از راه گناه شروع نمیکنه و دوم اینکه صبر میکنه تا این خانم کوچولو بزرگ بشه وبعد اقدام میکنه. در ضمن نگفتی پسرخالتون چند سالشه. دختر قشنگم مراقب ارزشهات و خوبیات ودل پاکت باش. اگر هم به پسرخاله گفتی دوسش داری خب حرفیه که زده شده که نباید میزدی .اگر گیر داد پاسخگو نباش .بخدا اگه از طرف تو سردی ببینه بهت قول میدم که دیگه پیام هم نمیفرسته اگه رفتی خونشون جواب سلامتو هم نمیده. ببخشید طولانی شد. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 کمبود محبت دارم سلام من یه دختر ۱۸ ساله ام ۲ ساله ازدواج کردم و شوهرم ۲۲ سالشه شوهرم اصلا برام وقت نمیگذاره از سر کار میاد میخوابه بیدار که شد شامشو خورده نخورده میره بیرون با دوستان تا ساعت ۱ شب وقتی میاد میگیره میخوابه اصلا نه باهام حرف میزنه نه در دل میکنه من هم خونه ام جداست بخدا دارم از تنهایی ممیرم سخته شده ام ازش بعضی مردها ها رو میبینم با زنانشون خوش رفتان باهم میشننن در دل میکنن حسودی میشه من شوهرم تا اومدم غر بزدم و بگم چرا دیر اومدی شروع میکنه به داد زدن این دو سال اخلاقش همین بوده اصلا تغییری نکرده برعکس با بقیه و بیرون خیلی خوش اخلاقه میخنده ولی بامن نه تروخدا یه راهکار بدید من از زندگیم خسته شدم واقعا از شوهرم کمبود محبت دارم 😔 چند بار پیام دادم جواب نگرفتم جواب و راه حل خوب بدین❤️❤️❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 سلام وقتتون بخیر وشادی. درپاسخ به خانمی که فرمودند حضرت علی فکر کنم دوست ندارند تو جشنهاشون شرکت کنند... عزیزم این چه حرفیه ؟ اتفاقیه که افتاده. ما چون همسایمون سیده هستند کلی مهمون داشتند و جای پارک هم برای ماشینمون جلوی در خونه خودمون نبود ومجبور شدیم سر خیابون پارک کنیم. وصبح که شوهرم ابزار نیاز داشت رفت از داخل صندوق عقب ماشین وسیله برداره دید کلا جعبه ابزار و بردن .شوهرم گفت حالا باید کلی هزینه کنم تا بتونم دوباره وسیله بخرم اگه تو جاده پنچر کنم چکار کنم.گفتم هیچی فدای سرت بی احتیاطی از خودمون بوده. حالا عزیزم ما بگیم چون بخاطر شب عید و جشن سیده خانم این اتفاق واسمون افتاد حضرت علی ...... نه عزیزم کل دنیا فدای مولا علی واهل بیتش.گوشواره وکفش و.......چیزی نیست . هیچ وقت برای مال دنیا که گم میشه یا میشکنه خودتون رو ناراحت نکنید.اصلا ارزش ناراحتی نداره.اما همیشه مراقب باشید که از این اتفاقها نیوفته تا فکرهای ناجور هم از ذهنمون عبور نکنه. عید نوروز هم انگشتر دختر من گم شد .حالا من بگم کی دوست نداشته ما تو جشن عید نوروز شرکت نکنیم تا انگشترمون گم نشه. این افکار درست نیست. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿