دنیای بانوان❤️
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 خاطرات سفر اربعین..
اولین فرزندم سال ۹۷ بدنیا اومد. روز ۲۸ محرم. هفت روزگی پاسپورتش اومد و من ۱۶ روزگی، زمینی رفتیم اربعین. اون موقع شبا هوا سرد میشد. پتو پیچ تو بغل من یا مامانم زیرچادر قایمش کرده بودیم و راه میرفتیم😅.
دوقلوهام ۱۴۰۰ بدنیا اومدن، تولد یک سالگی بردیمشون اربعین. حدود ۱۰ سال اربعین رفتیم. واسه مرزهای زمینی وسط هفته راه میفتیم و جوری برنامه ریزی میکنیم که ۱۲ شب به بعد برسیم تا جمعیت کمتری باشه راحت تر رد شیم.
پارسال از ۱۲ شب تا ۵ صبح تو مرز مهران بخاطر ازدحام جمعیت موندیم، وقتی نوبتمون شد که رد بشیم، حدود ۷ صبح بود، هوا هم گرم بود. بخاطر اینکه بچه ها گرمازده نشن برگشتیم قم، دو روز استراحت کردیم، دوباره رفتیم.
کالسکه دوقلو داشتیم. شبا حرکت میکردیم. واسه هر بچه ۴،۵ دست لباس برداشتم. هرتیشرت و شلوار رو داخل یک مشما فریزر گره زدم، گذاشتم داخل کوله که موقع پیدا کردن لباس بچه ها باهم قاطی و گم نشه.
اگر موقعیت شستن لباس بچه داشتم میشستم با سنجاق قفلی به کوله پشتی موقع پیاده روی آویزون میکردم که زودتر خشک بشه(شاید صحنه قشنگی نباشه ولی وقتی مجبور بشی و دوتا شیرخواره داشته باشی باید یه راهی پیدا کنی)
هیچ کمکی هم نداشتم تا کربلا، من و همسرم نوبتی بچه ها رو نگه میداشتیم که بریم واسه نماز و دستشویی. موقع خواب هم گوشه سالن یا موکب بچه ها رو میخوابوندم تا از دو طرف دیوار باشه، بچه ها فرار نکنن. یک طرف خودم کنارشون میخوابیم، زیرپاشون هم کوله پشتی و پتو دیوار و سد درست میکردم😂
۴ روز تو پیاده روی بودیم. تموم سعیم این بود که موکب ایرانیها نرم چون بعضی خانمهای ایرانی زخم زبونهایی میزدن که تا مغز استخونم میسوخت ولی عربها کمک حالم میشدن و لبخندشون بهم قوت قلب میداد.
نصف کوله منو همسرم پوشک بود بقیه لباس. همه رو تو دوتا کوله مساوی گذاشتم که اگر یکی از کوله پشتیها گم شد لنگ نمونیم. نمک یددار و آبلیمو و نعناع خشک و عسل هم هرکدوم تو یه ظرف کوچک میبرم.
مدام پاهای بچه ها و صورتشون رو با آب خنک میشستم. فقط هم از غذاهای موکب ها میدادم میخوردن به دوقلوهای یکسالمم، چون دیگه شیرمادر نمیخوردن هر روز شیرپاکتی میخریدم یه کم آبجوش و عسل میریختم تو لیوان تا شیر ولرم بشه و میخوردن.
روغن گل سرخ واسه زیرگلوی بچه و کلا جاهایی که عرق سوز میشه خیلی زود جواب میده.
لوازم ضروری فقط پوشک و لباس و آبلیمو، عسل، نعنا خشک واسه دمنوش ِدلپیچه یا مسمومیت احتمالی، نمک یددار، شیشه شیر، فلاکس کوچک بردم.
واسه دختر۴سالم، ۵تا اسباب بازی سبک و کوچک خریدم هر روز که بیدار میشد یه دونه میدادم خوشحال میشد.
واسه اینکه گرمازده نشه تو مسیر هرجایی که آبپاشی بود، دخترمو میبردم آب بازی میکرد. هیچ آب پاشی رو بی نصیب نذااشتم. تو راه دوتا بازی دیگه هم داشت. یکی تفنگ آبپاش بود، بعدی پرچم بازی. پرچم بازی اینجوری بود که باید دستمو میگرفت میدوید و میرسید به پرچم و علم هایی که رو دوش مردم حمل میشد، میپرید تا دستش بهش بخوره بگه من برنده شدم.
از خوراکی هم چون عاشق کباب هست هرجا عطر کباب میومد، خدا منو ببخشه دوست داشتم تموم مسیر رو گریه کنم تا کربلا ولی بخاطر اینکه خاطره قشنگی واسش بشه، صف وایسادم واسش هرروز کباب گرفتم. با این روش بچم۷۰۰ عمود پیاده راه رفته. کمی هم سوار کالسکه شده و یه قل رو بغل کردیم.
هرچقدر که سختی کشیدیم یکهزارم بچه های امام حسین نشد. بچه های ما با احترام و عزت رفتن. غذای گرم و آب خنک و شربتشون همیشه محیا بود. بی حرمتی نشد، امنیت کامل داشتن، فقط بدخواب شدن که اگر همزمان باهم گریه میکردن مرد و زن ایرانی بجای دلداری انواع سرکوفتها رو بهم میزدن. یادمه یه آقایی بهم گفت تو مسلمان نیستی یا یکی دیگه گفت این بچه تشنست بیرحم😳😂.
ولی کلا برق خوشحالی تو چشم بچه هام بود مخصوصا از آب بازی ها.
اصلا خودمون رو محدود نمیکردیم که حتما فلان موکب بمونیم یا تو نجف جای خاصی یا تعداد روزهای خاصی ساکن بشیم. هرجا خسته شدیم موندیم. فقط خط قرمز ما کولر بود. جایی که خنک باشه چون همسرم بشدت به گرما حساسه و معمولا تابستونها مریض میشه. تو ۵،۶ سال اخیر که اربعین تو گرما افتاد، هر دفعه چندبار سرم زده.
نجف بخاطر کمبود وقت فقط چند ساعت توقف کردیم.۴روز راه رفتیم و بقیه عمودها رو ماشین سوار شدیم. کربلا رفتیم خونه دوستمون بعد دو روز برگشتیم ایران.
من کلا آدم کم تحملیم .خیلی صبور نیستم ولی امام حسین رو دوست دارم. معجزه هایی دیدم که دلمو آروم میکرد. طوریکه همسرم آخر سفر گفت تو چرا عصبانی و خسته نمیشی؟ چطور میتونی این همه طاقت بیاری!!
💗@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
در پاسخ به اون خانمی که توعقده و شوهرش شکاکه
ببین عزیزم آدم شکاک با دعا و نذر و نیاز خوب نمیشه اگه میتونی تحمل کنی که باهاش باید همینجوری زندگی کنی اگرنه که تمومش کن همین الان
البته اگه قبول کنه پیش مشاورم بری بد نیس
💗@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
پدری ک آسمانی شد...😭
سلام،هربار که میخواستم این پیامو بفرستم دلم بدرد می اومد،الان هم دارم با گریه مینویسم، چون پدرعزیزمنم هجده ماه پیش بخاطر بیماری آسمانی شددقیقا درک میکنم. مامان بزرگ عاشق به شما ودخترای عزیزتون تسلیت میگم،ان شاالله همسرتون ،همنشین مولا علی(ع)باشند.🖤
ان شاالله خداوند رحمان،به شما عمرباعزت و سلامتی وصبر بده تا سایتون بالا سر فرزندانتون باشه.مامان گل من هم ۱۴ سال تمام شبانه روز مراقب عشقش بود جز ۵ ماه آخر که حال پدرم خیلی خیلی بد شد اجازه داد ،بچه ها کمکش کنند،الان هم هر کاری از دستش برمیاد،برای آرامش روح پدرم در اون دنیا انجام میده وهمیشه بیادشه.امیدوارم جنس عشقای واقعی شما تو جامعمون روز بروز زیادتر بشه.
مامان علی اکبر
💗@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
دعا گو هستن...
سلام عزادداریای همه قبول
توروخدا پیاممو بزارید تو کانال برای من دعا کنن دارم بعد ۲۵ سال جدا میشم دعا کنید زودتر و بدون دردسر تموم شه دیگه توان ندارم توووروووو خدا شماها دعا کنید برام
💗@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
درد دل طور ..
سلام جونم❤️😍
روزگار خوش.خداوند ب قلبت نور امید بده❤️😍
عزاداریها قبول حق و امام زمان .❤️❤️❤️
عزیزانم.دوستانی دارم ک محتاج دعا هستند.اگر دلتون شکست و دلتون خواست دعا کنید دامن دوستم سبز شه.و بخت سه از دوستان دیگه هم ب خوبی و خوشبختی باز شه😍😍😍
و دعای دیگه برای دوستی میخوام.اگر براتون زحمت نیست و مقدور هست.😍❤️😍خداوند و بانو فاطمه زهرای دعا گوی همه باشند❤️😍
دوست من خودش مستاجر هست ولی ی خونه کوچیک هم داره.ک شرایط تو اون خونه رفتن براش مهیا نیست.
اگر لطف کنید دعا کنید و ذکری بگید ک خونه اش ی مستاجر خوب پیدا کنه.
مستاجرش آدم خوبی نیست .غیبتش نباشه.ولی بخدا اذیتش میکنه.خودش هم رو ودیعه و اجاره اون خونه حساب میکنه.و مابقی اجاره خونه اش رو خودشون ب صاحبخونه شون میدن.
حالا دوهفته مونده ب وقت مستاجرش ولی مستاجر برای خونه اش نیست.
وقت خودش هم داره تموم میشه ولی نمیتونن ب خونه خودشون برن.دوتا بچه کوچیک داره.ک نزدیک بودن ب خانه مادری براش بهتره.ی وقت دکتری جایی میرن خوب ی بچه رو پیش مادرش میزاره.
ب همین خاطر خونه خودش دوره و سخته.
بازم میگم اگر ذکری هست بگید ک انجام بده تا خونه اش ب اجاره بره😭😭😭😭😭😭😭❤️😍❤️😍😍😍😍😍
ممنون میشیم.و دعا گوتون هستیم.❤️😍❤️😍
💗@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
مرد معدن چی.....
سلام گلبرگ جان و دوستان عزیزم میخواستم ب خانمی ک گفته بودن ۳۳ سالشونهو دو دختد گل دارن وشوهرشون بیکاره و معده درد دارن و بیمه ای ندارن میخواستم بگم خواهر گلم حتما فکر خودت باش و زودتر دکتر برو بیمه سلامت ک الان بیمه ایرانیان شده بگیر هزینه اش نفری ۴۰ تومن هست حتما بگیر و فکر درمان خودت باش
💗@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
سلام گلبرگ جان
به دختر خانم معلم که میخواد با پسر زیر دیپلم ازدواج کنه که مسئولیت خانواده شو داره
خواستم بگم
عزیزم بنظر تمام فاکتورها نشون میده که باید بسیار دقت کنی و حتما تامل کنی و دست نگه داری.
اگر نظر خانواده ات رو قبول نداری، حتما با مشاور صحبت کن
عزیزم شما سواد داری ولی ساده و کم تجربه ای. یه زن تحصیلکرده نمیتونه با یه مرد سن بالایی که سواد زیر دیپلم داره زندگی کنه.
مرد باید حتما از جهاتی از زن بالاتر باشه. اون آقا فقط سن بیشتری داره ولی وضع اقتصاد و تحصیل و خانواده اش پایین تره. اگر سن شما بالا بود و احتمال خواستگار دیگری نداشتید هم باز باید تامل و مشورت می کردید. الان به هر جهت که نگاه کنیم باید صبر کنی و بدونی با احساسات زودگذر میشه برای زندگی همیشگی تصمیم گرفت.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
سلام گلبرگ جان
به دختر خانم معلم که میخواد با پسر زیر دیپلم ازدواج کنه که مسئولیت خانواده شو داره
خواستم بگم
عزیزم بنظر تمام فاکتورها نشون میده که باید بسیار دقت کنی و حتما تامل کنی و دست نگه داری.
اگر نظر خانواده ات رو قبول نداری، حتما با مشاور صحبت کن
عزیزم شما سواد داری ولی ساده و کم تجربه ای. یه زن تحصیلکرده نمیتونه با یه مرد سن بالایی که سواد زیر دیپلم داره زندگی کنه.
مرد باید حتما از جهاتی از زن بالاتر باشه. اون آقا فقط سن بیشتری داره ولی وضع اقتصاد و تحصیل و خانواده اش پایین تره. اگر سن شما بالا بود و احتمال خواستگار دیگری نداشتید هم باز باید تامل و مشورت می کردید. الان به هر جهت که نگاه کنیم باید صبر کنی و بدونی با احساسات زودگذر میشه برای زندگی همیشگی تصمیم گرفت.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃
همراز(ادمین کانال):
🍃🍃🍃💕🍃🍃
دوستان عزیزم سرگذشت قدیمی شکر رو بخونید...
بسیار قشنگ وجذااااب...قصه ی یک عشق قدیمی...
تمام سرگذشت ها بالای کانال سنجاقه...
اگر درددل یا عبرتی دارین برامون ارسال کنید تا ناشناس در کانال قرار داده بشه..
اینجا پر از سرگذشت و دلانه ها و ایده های معنوی بانوان سرزمینم هست...
💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿
✨ #صاحب_خانه_شدن
یکی از بهترین و مجرب ترین امور جهت خانه دار شدن.
توسل به حضرت علی اصغر(ع) نموده و آیه
”شهدا…”(سوره آل عمرانُ۱۸)
را هر شب ۳۰۰ بار تلاوت کنید.
📚ختم مجرب
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 درطول زندگی سلامتی و ارامش الویت اول زندگیتون باشه.
من وقتی ازدواج کردم شوهرم از جهت مالی خیلی وضع خوبی نداشت.برای اینکه کمک حالش باشمو زودتر خونه و ماشین بخریم خودمم تو یه شرکت روزی هشت ساعت کار میکردم.حقوق من صرف خرج خونه میشد و با حقوق شوهرم درعرص چهارسال هم خونه خریدیم و هم ماشین.
اما هردوش بنام خودشه.
یبار تو جمع فامیلا صحبت دارایی مرد و زن شد که من همینجوری بدون منت و منظور گفتم چون منم کار گردمو پول دراوردم برای شوهرم و خونه و ماشینو خریدیم باید اونارو بنامم بزنه .بخدا بشوخی گفتم اما همون شد اغاز دعواها و قهرهای اقا.
گفت مگه من گفتم تو بری سر کار خودت میگفتی دوست دارم.اگه تو نمیرفتی من بجای چهارسال پنج سال بعدش صاحب همینا میشدم چرا پیش فامیلا منت سرم گذاشتی و ازونموقع سر هرچیزی بامن دعوا داره.
دلم شکسته
از من بشما نصیحت یا مثل من بخاطر کمک خرجی شوهراتون کارنکنین چون بی جنبه اند.
یا اگرم کار میکنید کاری رو پیدا کنید که سلامتیتونو بخطر نندازه.
و حتما بخشی از درامدتونو برای خودتون بردادید تا اگه نیاز شد پول تو دستتون باشه و بازم منت مرداتونو نکشید.
من الان بیست و شش سالمه ولی دو ساله بخاطر شغلم ارتروز گردن و دیسک کمر گرفتم.
اعصابم ضعیف شده.
من دیگه ازونموقع سر کار نمیرم بارداری سختی رو پشت سر گذاشتم.
همون اول بارداری مدام کمردرد داشتم .اگه اون چندسال بفکر سلامتی خودمم بودم توی بارداری بجای اینکه همش دنبال درمان خودم باشم بدنبال خوشیهای مادرانم میبودم...
اونقدر بفکر ارتقا سطح زندگیمون بودم که
حتی اونقدر پس انداز نداشتم تا یکم خودمو تقویت کنم....
درطول زندگی سلامتی و ارامش الویت اول زندگیتون باشه.❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿