🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 من ساکن مشهدم طی یه قضایایی جاریم از همسرم شکایت کرده سلام گلبرگ جون سلام به همه من 16 سالمه ازتون یه راهنمایی میخاستم لطفا راهنماییم کنین عجرتون با آقا امام رضا من ساکن مشهدم طی یه قضایایی جاریم از همسرم شکایت کرده و خب همسرمم گفته که قرص میخوره و به کارایی که کرده اعتراف کرده حتی قرص خوردنش من آنقدر دوستش داشتم و بهش اعتماد داشتم حتی زیر یه سقف هم بودیم نفهمیدم قرص میخوره حتی کل خانوادش می‌فهمیدن قرص میخوره و لی به من چیزی نگفتن و من بین دوراهی هستم من 3 ماهه باردارم و نمیدونم چیکار کنم میدونم خانوادم پشتم نیستن با این بچه ای هم که هست نمیدونم چیکار کنم فکرم میره سمت اینکه بچه رو سقط کنم و مهریم و بگیرم و برم شما بگید چیکار کنم من همین امروز این خبرو شنیدم و آروم قرار ندارم قراره بره کمپ و ترک کنه قصد جاریم همیشه این بود که همسرم رو پیش من خراب کنه م خب اینکارو کرد من با این بچه راهی دادگاه و آگاهی شدم و از یه نظر ازش ممنونم که منو آگاه کرده از شوهرم همه تنهام گذاشتن مامانم بخاطر حفظ آبروش میگه عیبی نداره درست میشه لطفا شما راهنمایی کنید به عنوان خواهرتون دخترتون عجرتون با آقا امام رضا 🤲🥺 💗@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

⭐اول مهر شده و هیچی از درس های سال جدیدت نمیدونی؟🤕 ⭐درس های سال گذشته ات را خوب نخوندی و سال جدید هم شروع شده؟😔 ⭐سال گذشته همه بخاطر درست بهت زور میگفتن؟ 🤒 🌛دوست داری امسال از بقیه جلو بزنی؟🤩 🌛دوست داری امسال با نمره ۲۰قبول بشی؟🥳🥳 🌛اگه میخوای یک معلم با کلی تجربه کل سال تحصیلی کنارت باشه 🥰 🌈اگه میخوای همراه آموزش رفع اشکال و پشتیبانی و کلی نمونه سوال بهت یاد بده😍 🌈اگه میخوای نفر اول کلاس بشی🥳 اگه همه این ها را یک جا میخوای بزن روی لینک زیر 🥳👇 https://eitaa.com/or1362

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 سلام من دختر ١٨ساله ای هسم داداشم گیر هستش البته کمی هم حق دارن چون پدرم یک سالگی فوت شده ‌

و زحمتمو مادرم کشیدم داداشمم ٢٣سالشه قبلا خیلی گیر میداد اما الان بهتره و وقتی از درس من صحبت میشه محلم نمیده و میگه از درس به جاای نمیرسی و برو پی آرایشگری من درسم خوبه و دوست دارم ادامه بدم البته کمی به فکر آرایشگریم ولی درسو دوست دارم تازگیا یک دوستم یک خاستگار معرفی کرده من خودم آدم ازدواجی نییسم و همه میگن ازدواج چیه ولی گفتم بزار با پسر آشنا شم پسره همجوره میگه باهات کنار میام و هر بهونع میارم باز میگه اوکیه و کنار میاد با حرفام و پایه اس ولی من همه میگن ازدواج چیه اینا و چشمم ترسیده من به خودش نگفتم ک داداشم گیره و نزدیکای کنکور این‌است داداشمم حمایتم نمیکنع و ضد حال میزنه و میگه اگع سرکارم بری مجبوری تو محل خودمون برم واقعا نمیدونم چیکار کنم تروخدا راهنمایی کنید؟ برا من مهم نیست کنار میام با گیر دادن داداشم و خودم میترسم اخلاق طرف باهم نسازیم ولی دلمم نمیاد حس میکنم وابسته شده چون یک بیماری داشت و میگه امیدشو از دست داده و وقتی از من اومدم بهتره و امید داره ک خوب میشه البته شدع بهتر میشه من الان واقعا یکیو میخام ک حمایتم کنه توجه کنه! 🥲 (خاستگارم وضعی مالیش بد نیس اما اخلاقن تا اینجا آشنایی خوب بوده ولی بازم آدم نمیتونه اعتماد کنه و 27سالشه و اولای رابطه میگفت که میترسم از خیانت و حرفاش خیلی نزدیک به حرفام بود)وبا درس خوندنم مشکلی نداره ومیگه به جای برسی باعث افتخار منه) @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

سلام عزیزم ممنونم بابت کانال خوبتون این پیام من برای خانمایی که شوهرشون سریع عصبی میشن مخصوصا دختر خانمی که گفتن تو عقدن و همسرشون همش میگه اینجا چرا رفتی چرا با فلانی ارتباط داری 🌸🌸🍃🍃🍃 همسر منم همین طوریه تو عقد گفتم بریم خونه خودمون بهتر میشه ولی نشد الانم با دوتا بچه هیچ راهی ندارم جز زندگی ولی واقعا سخته تحمل این رفتارا سریع عصبی میشه سر کوچیک ترین چیز شمایی که تو عقدی لطفا باهم برین مشاوره شاید تاثیر داشت اگه نمیاد مشاور یا تاثیر نداشت همین الان جداشو که چهار روز دیگه مث من افسرده نشی خیلی خوبه خیلی خوبه خیلی همو دوس داریم ولی این اعصاب ضعیف غیر قابل تحمله @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 الا ک اینو مینویسم ۲۰سالمه و عشقم۲۷ ‌

۱۸سالم بود تو روبیکا با یکی خوب شدم اولین تجربه م بود اون۲۵سالش بود باهم وارد رابطه شدیم خیلی همو دوست داشتیم عاشق هم شدیم بعد از چن وقت گفت ک پدرم منو جایی دیگ نامزد کرده از همون بچگی😔ولی من حسی بهش ندارم و به دختره و خانوادم گفتم ک نمیخامش اولش فکر کردم زود تموم میشه این مسله ولی نشد دختره پا کرده بود تو ی کفش جلو عالم ادم میگفت نمیزارم تموم بشه باید منو بگیرع و مادر دختره هم اومده بود خونه ی پسر دعوا راه انداخته بود ک ن دختر من بمیره و بمونه باید پسرتو بگیره😄منی ک عاشق بودم گفتم میجگنیم تا برسیم بهم موندم یکسال باهاش هی خانوادش بهش فشار میوردن من دلداریش میدادم میگفتم تموم میشع دختره سردی ازت ببینی میره خانوادت نمیتونن بزور دامادت کنن ولی دختره بهش پیام میداد و میگفت ک اگ ی روز با یکی نامزد کنی خودکشی میکنم یا نفرینت میکنم نمیزارم با یکی دیگ خوشبخت بشی باید با من عروسی کنی😔عشقم با پدرش حرف زد گفت ک من یکی دیگ رو میخام نمیتونم باهاش بهم بزنم عاشقش شدم پدرش گفت نه بخاطر ابرو مون شده باید با نام برده ی بچگیت ازدواج کنی و منم تموم کردم چون میدونستم رسیدن بهم اون دنیا سهممون میشه ن این دنیا بخاطر حفظ ابروش ون پسرشون بردن اونجایی دماد کردن ک دلش یک درصد اونجا نبود یکساله ک رابطه مون تموم شده و من و ن اون هنوز نتونستیم همو فراموش کنیم بعضی وقتا زنک میزنیم مث بچه ای زار میزنیم هر دو گریه میکنیم برای روزهایی خوشی ک کنار هم داشتیم اما سرنوشت اینجوری نوشت برامون😔💔🖤 خاستم بگم همیشه زندگی اجباری برا دخترا نیست ی جایی ک من زندگی میکنم حتی پسرا هارو هم بزور تن ب ازدواج با کسی ک یک درصد دوسش ندارن میدن حال روحی خوبی ندارم ولی امیدوارم ک ی روزی منم حالم خوب میشه💔 💗@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 دختر هستم ۱۳ سالمه پدرم از الان همه چیز رو برام منع کرده میگه تو بزرگ شدی هرکاری میخوام کنم میگه نه حتی نمیزاره برم خونه عمه عمو دایی و...... یا خواهرم رو به من ترجیح میده اون زمین میخوره منو فحش میده و دعوا میکنه بار آخری که بهم گفته برو جایی یا خواهرم چیزی خراب کرده باشه و بجای اون منو دعوا نکرده باشه یادم نمیاد به مامانم هم میگم باهاش صحبت کنه میگه به من ربطی نداره خودش بهتر میدونه یا همش دخترای فامیل که از من بزرگتر هستند رو میزنه تو سرم .من نه سفر تنهایی میخوام نه چیز هایی که بقیه ی همسنهام یا حتی بزرگتر از خودم میخوان رو حتی بهشون فکر نکردم و نمیخوام فقط میخوام کمی کمتر بهم نه بگهچطو باید با اینطور پدر و مادر هایی رفتار کنم؟؟؟تو مدرسه یا پیش خانواده شوخ هستم از همه بیشتر تا حدی که اگه یه روز غایب میشدم دوستام بهم میگفتن اون روز کلاس سوت و کور بود ولی تا میام خونه تمام درد هام یادم می افته و نمیتونم شاد باشمباید چیکار کنمهیچ کدوم از دوستام یا حتی از خودم بزرگتر ها پدرشون اینطور باهاشون رفتار نمیکنه نمیدونم چرا بابا ی من اینطور شده در حدی که وقتی یه شب داشتم گریه میکردم گفت اگه بازم صدات بیاد بیرونت میکنم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

💥موسسه معلم در خانه ثبت نام می‌کند 🧮 اولین مرکز تخصصی  آموزش آنلاین محاسبات ذهنی ریاضی( چرتکه ) با توجه به ایام تابستان  قصد داریم که در ۳۰ روز کلیه آموزشهای چرتکه را بصورت رایگان به شما دانش آموزان عزیز آموزش دهیم ( این آموزشها ویژه دانش آموزان ۵  الی ۱۲ سال میباشد ) پس از پایان آموزشهای رایگان ۳۰ روزه یک مسابقه بزرگ برگزار میگردد که به ۱۰ نفر برتر ، ۱۰ تبلت دانش آموزی اهداء میگردد این آموزشهای رایگان چرتکه در پیام رسان ایتا برگزار میگردد ، پس از نصب ایتا روی دعوت به کلاس بزنید و وارد گروه کلاسی شوید 📱 لینک دعوت به گروه: https://eitaa.com/joinchat/91881904C00d2db8d61

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 سلام خانومای عزیز ازتون راهنمایی میخواستم من 17سالمه شوهرم 29 سالشه چهار ساله عقد بودیم یک ساله عروسی کردیم شوهرم خیلی بی خیاله چند ساله تو زمین پدرش کنار خونشون ی خونه داره میسازه هنوز آمادش نکرده پدر مادرش نمیگن زود خونتو درس کن زنتو ببر سر خونه زندگی فقط میگن خونه میخوای چکار بیا تو خونه ما زندگی کن من خونشون نمیتونم لباس راحتی بپوشم دامادش میان میگن ما دوس نداریم زنامون کار کنن وظیفه عروسه کار کنه فرش بشوره دختر نباید کار کنه به شوهرم میگم خونتون نمیام تا خونه رو آماده نکنی میزنه شیشه هارو میشکنه حرف بد میزنه چند روز پیش بخاطر بحث کوچیک بهم سیلی زد من خونه بابام هستم پدر مادرش خیلی تو زندگیمون دخالت میکنن میگن چرا نمیاد غذا درس کنه من دیگه خسته شدم بنظرتون چکار کنم؟ 🌿@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 من خانم۲۰ساله هسم ۴سال ازدواج کردم من خواهرم میخواست طلاق بگیره بعضی وقت ها همسرم میبردتش دادگاه ‌

اینجور چیز بعد چند ماه دیگه خواهرم قرار شد برگرده سر خونه زندگیش همسر من گف من دیگه خونه خواهرت نمیرم اینجور چیز میگم اخه زندگی خواهر من ب توچه که اینجوری میکنی اونجا نمیری حدعقل خونه مامانم بیا حدعقل دعوتت میکنه بیا اونجا تو بخاطر اون نمیایی که بهش میگم داد میزنه میگه ازش خوشم نمیاد دوس ندارم بیام خواهر من زیر زمین مامانم اینا زندگی میکنه هروقت میخوام برم خونه مامانم بهم میگه خونه ابجیت نری هروقت شوهرش اومد بهم زنگ بزن بیا دنبالت میرم خونه مامانم مامانم مگیه بگو شام بیاد زنگ میزنم نمیاد میگه شوهرش اونجاس نمیام یا میگه اماده شو نمیخواد بمونی اونجا این مسئله اذیت میکنه منو هروقت میرم خونه مامانم نمیاد اونجا شوهر ابجی هام یا بابام میپرسن کجاس مجبورم دروع بگم از خجالت اب میشم واقعا نمیدونم چیکار کنم سر این مسئله خیلی دعوا کردیم بهم میگه تو طرف داری شوهر ابجیت رو میکنی یا طرف داری خانوادت رو میکنی نمیدونم چجور باهاش حرف بزنم مامانم چند بار زنگ زده گفته شام بیا خونمون میگه ن نمیام واقعا اذیت میشه خیلی بده از خجالت اب میشم خواهرم نامزد براش وسایل گرفتیم ما رسم داریم وقتی میریم وسایل میگیرم مامان عروس برای دخترای دیگه اش شیرینی میگیره حالا هرچی خواستن میگیرن مامانم برام وسیله گرفته بود اومد دنبالم مامانم اومد سلام و احوال پرسی کرد ولی هیچی نگف ن گف مبارک ن چیزی بعدش رفتیم گف این چیه گفتم اینجور گف چرا گرفتی برایچ ی گرفتی ن گف درستش درد نکنه هیچی نگف گفتم ببر میبرم میدم رفتیم جلوی در دادم ب ابجیم اومدم سر این مسئله دعوامون شده من نمیدونم چیکار کنم مامانم خیلی ناراحت شد گریه کرد با شوهرم نمیدونم چجور حرف بزنم که خونه مامانم بیاد یا میرم اونجا وقتی میگن شام بیا بیاد راهنمایی کنیین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿