دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانوم کانالمون از بی اعتقادیش میگه
سلام نازگلی جون خوبی من اولین باره پیام میدم داستان غصه ها و درهای همدردم را میخونم بجز تاسف و اشگ کاری از دستم بر نمیاید دردهای خودمم زیاده ولی توان نوشتن نیست چون نمیخاهم یاد اوره درهایم باشم ۴۹ سالمه بچه دار نشدم جدا شدم دوباره ازدواج کردم بازم نشد ک نشد مشگل مهمی هم نداشتم ولی پول برا دوا و دکتر نداشتیم رفتم پیش دعا نویس یه دعا داد گفت یکماه دیگه بیا بارداری تا دعاتا عوض کنم ولی خبری نشد رفتم پیش یکی دیگه چله بری گفت چله بهت افتاده بازم نشد ک نشد فقط میخام ب عزیزان بگم توروخدا اینقدر نگید چ دعایی بخونم پیش چ دعا نویسی برم منا جادو کردن منکه به شخصه دیدم ک همش دروغه نه دیگه اعتقادی ب دعا دارم ن ب جادو ن اینکه نماز فلان با دعای فلان را بخونم حاجت بگیرم خودمم نماز خونم نمازما سر وقت میخوندم ولی الان یکماهه دیگه نمازم نمیخونم شوهرم بیکاره هر تلاشی میکنه کار برلش جور نمیشه بنا هم هست با کدام دل خوشی دنبال دعا و نماز برم دیگه ن امیدی ب زندگی دارم ن دیگه بچه میخام بذار خدا بچه هاشا بده ب کسانی ک بچه سقط میکنن ۳۰ ساله از بس گفتم خدا ابلفظل امام حسین کسی جوابما نداد ک نداد حالا اینقدر نگید چ دعایی بخونم فلان کار انجام بشه ببخشید طولانی شد حالا عزیزان هر طور میخان قضاوتم کنن برام دیگه هیچی مهم نیس .یا حق ✋
عزیزم سلام میدونم خیلی درد داری ولی اینجوری نگو خدا مصلحت بندهاشو بیشتر میدونه خدا دوست داره میخواد بیشتر باهاش حرف بزنی نه اینکه ترکش کنی امیدوارم به زودی زود خبر بچه داریت رو بزاری تو گروه ببینیم نظرات دوستان را
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عزیزم
درباره اون خانمی که گفتن همسرش با یه خانم متاهل رابطه داره
عزیزم فعلا تا میتونی خونسرد باش از تماس یا پیاماشون اسکیرین شات بگیر فقط مدرک جمع کن ازشون عکس و فیلم بگیر
دست پر برو پیش همسرش بدون مدرک بری خودت بده میشی و صدمه میخوری ان شاالله خدا کمکت کنه
🌸🍃🍃🍃
سلام نازگل جونم خانمی گفتن شوهرش بازن شوهرداری درارتباط هست وحتی رابطه زناشویی برقرارکرده به نظرمن اگرمدرک معتبری داری ازطریق قانون اقدام کن وحق این زن ازخدابی خبربزارکف دستش ولی همه عواقب کارروهم درنظربگیر چون پای شوهرت گیره زنامرتکب شده اونم بازن شوهردار ویا نه شکایت نکن زنیکه روبترسون که آبروشو میبری وبه شوهرش میگی باشوهرخودت هم صحبت کن ازعواقب کاربترسون خداهمچین زنهایی روازروی زمین محو ونابودکن ان شاالله
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام دوستان عزیزم، خاستم درباره ازدواج پسرم صحبت کنم
پسرم 30 ساله هستش بهش میگم بگو برم خواستگاری میگه برو اما خودش نمیاد
به نظر شما من چی کار کنم که به ازدواج عـلاقه پیدا کنه؟
همش بهانه میاره،میگم اگه خودت کسی را سراغ داری بگو بریم تحقیق و.....
دعا میکنم، نذر میکنم ، درموندم
فقط گریه میکنم مرتب غصه میخورم
نمیدونم چی کار کنم؟
خواهش میکنم منا راهنمایے کنید
التماس دعا 🤲🤲🤲
لطف کنید پیامم را در گروه بزارید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانم های عزیز
لطفاً خوبیهای همسرتون رو نزارید تو کانال
دارید میبینید چچچچققددررر خانمهایی که از اخلاق های بد شوهرشون عذاب میکشن
وقتی شما از خوبیهای زندگیتون بگین بنظر شما اونا دلشون نمیشکنه؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
روایت جذاب #آساره دختری عشایری
بعد از شکر... حتما بخونید
بسیار خواندنی وزیبا و عاشقانه...
دنیای بانوان❤️
روایت جذاب #آساره دختری عشایری بعد از شکر... حتما بخونید بسیار خواندنی وزیبا و عاشقانه...
بابای علی اونشب حسابی از دست علی و کاراش بهم ریخت.... مامانشم از دستش ناراحت بود... من این وسط فقط داشتم به این فکر میکردم که پس علی سابقه داشته که از کارش اخراج بشه و پدر و مادر علی همچین موضوع مهمی رو از ما مخفی کرده بودن... شاید هم با خودشون فکر کرده بودن که آره... این پسر ما همه چیزش خوبه.... چیزیش نیست که... فقط یه کم از زیر کار دررو هست که اونم با ازدواج درست میشه.... و اصلا با خودشون فکر نکرده بودن که شاید با این کارشون یه نفر دیگه رو هم بدبخت کنن...
اونشب باباش رو به من گفت :غصه نخور دخترم.. خودم خیلی زود یه کار بهتر براش پیدا میکنم تا بره سرکار و مشکلی براتون پیش نیاد... حالام برید خونه... مبادا بینتون بحث و ناراحتی پیش بیادا.... خودم حلش میکنم... بابای علی اینو گفتو مارو راهی خونمون کرد...از اونشب دیگه هر کسی رو میدیدیم میسپردیم یه کاری برا علی پیدا کنن... هنوز به خانواده ام حرفی نزده بودم.... نمیدونستم اگه بگم چه عکس العملی نشون میدن... نمیخواستم ناراحتشون کنم... این وسط چند نفری به علی پیشنهاد کار دادن ولی علی یا میگفت حقوقش کمه... یا میگفت :این کار در شأن من نیست... یا میگفت من برای این کار ساخته نشدم.... هربار یه بهانه ای میآورد.... انقدر بهانه گیری کرد که مدت بیکار بودنش به سه ماه رسید.... سه ماه یقرون درآمد نداشت.... دو ماه بود اجاره خونه نداده بودیم.... صابخونه ده بار اومده بود دم در و تذکر دادهبود... دیگه داغ کرده بود و چند باری من خواسته بودم باهاش صحبت کنم گفته بود اصلا حرفی باهام نداره و یک هفته بهمون وقت داد که یا اجاره رو بدیم یا خونه رو خالی کنیم.... علی دوباره به یاد طلاهام افتاد... اینبار بازم ازم خواست گوشواره هامو بدم ببره بفروشه... ولی منکه حسابی از دستش عصبانی بودم به هیچ عنوان قبول نکردم.... علی هم نتونست اجاره خونه رو جور کنه و صابخونه اثاث مون رو ریخت تو حیاط ...
دیگه بابا مامانم هم متوجه شده بودن که چی شده...
وقتی صاحبخونه عذرمون رو خواست پدر و مادر علی سریع رفتن یه بنگاهی که سرکوچه شون بود و آشنای بابای علی بود تا خونه ی دیگه ای برامون پیدا کنن.... ولی مگه خونه پیداکردن به همین سادگی ها بود...؟ از طرفی اثاثیه مون هم زیر آفتاب و بارون تو حیاط ریخته بود....
ادامه دارد
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
اون خانمی که میگه چرا ناشکری میکنید
که پیش مادرشوهرتون زندگی میکنید عوضش پول جمع کردید خونه خریدید
باید بگم خانم عزیز
بعضی ها گفتن مادر شوهرمون کتکمون میزنه
خانواده شوهر دخالت میکنه
بچهها بد تربیت میشن
و هزار مشکل دیگه
ولی بنظر من اصلا ارزش نداره که مال دنیا جمع کنی ولی آسایش و خوشی نداشته باشی.
🌸🍃🍃🍃
سلام خوب هستین نازگلی خانم ممنون بابت کانال زیباتون
در جواب خانمی که میگن مادرشوهر خونه گذاشته در اختیارتان وپدرش هم سرمایه میده به شوهرتون انقد ازشون بد نگین
اولا عزیزم شوهر که میگید پسرتونه وبایدو وظیفتونه تا جایی که در توانتون هست بهش سرمایه و کمک کنین دوما بخدا همچی طلا، لباس ،این چیزا نیست عروس آرزوشه داخل یه خونه کوچیکه باشه به دور از سرو صدا ودخالت راحت برای شوهرش دلبری. کنه با لباس راحت تو خونه بگرده راحت با همسرش بحث کنه بدون دخالت کسی من نمیگم همه مادر شوهرا بدن ولی وقتی تو یه خونن باعث میشه خواسته یا ناخواسته یه حرمت هایی بین مادرشوهر و عروس شکسته بشه و باعث سرد شدن زندگی پسر و عروسش بشه پسره بند خدا رو هم تو دو راهی قرار بدن
بخشید زیاد شد ممنون میشم داخل کانال قرارش بدین مرسی❤️❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام
برای چکاوک مینویسم
گلم من خیلی ناراحت شدم برای زندگیت
جا داره خون گریه کنم برات
اینطور که گفتی خانواده شوهرت و حتی شوهرت خیلی سرسخت تر از این هستند که با مشاوره حل بشه.
ولی یه ذکری هست که خیلی حلال مشکلاته.
«یا صاحب الزمان اغثنی
یا صاحب الزمان ادرکنی»
خیلی خیلی تکرار کن وبا امید تکرار کن.
صلوات هم زیاد بگو
خودم ساکن قم هستم وقتی رفتم زیارت حتما برات دعا میکنم
ان شاء الله که همه مشکلاتت حل بشه عزیزم
🌸🍃🍃🍃
سلام نازگل جان 🌹 داستان چکاوک واقعی است 🤔 وای خدای من باورم نمیشه هنوز این جور آدم هایی وجود داره🤔 چکاوک جان واقعا تو یک فرشته ای مگه میشه آدم اینقدر تحمل داشته باشه🤔 وای خدای من تو فقط ۲۰ سالته. من که همش فکر میکنم این یه داستان تخیلیه. اصلاً باور کردنی نیست. بابات که اینقدر برات گریه میکرد چرا طلاق تو نگرفت فوقش بابات بچهها تو بزرگ میکرد. ان شاء الله که پسرت حالش خوب بشه.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام بر نازگلی جان واعضای باحال کانال
از خاطرات جیشی گفتین منم بگم
من یه خواهرزاده دارم 🙎ماشالله الان۱۶سالشه ولی قدش۱۹۰ وهیکلیه این خواهرزاده ام وقتی۶سالش بود رفتیم مشهد وهتل گرفتیم یه روز بچه هارو گذاشتیم خونه ورفتیم خرید برگشتنی دیدیم از بالا یه تراس کوچولو بود داره اب شُره میکنه رفتیم بالا دیدیم اِ ... این تراس مال اتاق ماست و اصلا هم جا برای رفت وامد نداره ولی بچه کوچیک میتونه رد شه یهو دیدیم خواهرزاده ام میگه مامان نجاتم بده بزور درش اوردیم گفتیم چرا رفتی اونجا گفت اخه جیش داشتم ولی دنیا(خواهرزاده ام🙎♀️) از دستشویی در نمیاد منم دیگه نتونستم تحمل کنم رفتم اونجا .مامانش همین و که شنید افتاد به جونش و یه کتک مفصل زد🤕 ماهم نمیدونستیم بخندیم 🤣یا گریه کنیم🥺 اوضاعی بود
یه بارمهمین پارسال خواهر همین خواهرزادم
۵سالش بود و اصلا تو جاش جیش نمیکرد.پارسال محرم بود و تو روستا احسان میدادن کل روستا شام دعوت بودن تو مسجد🕌 ماهم که شهری همه چشا رو مابود و قشنگ زیر نظر بودیم.لیا خواهرزاده ام خوابید،من به خواهرم گفتم ابجی جیش نکنه (چون این بلا از طرف پسرم خیلی سرم اومده میترسیدم)ابجیم گفت لیا اصلا تو خواب جیش نمیکنه همون لحظه دیدم لیا یه تکونی خورد و زیرش خیس یعنی نذاشت یه دیقه از روش رد شه زود به ابجیم گفتم واونم برداشت برد خونه و کل موکت وپتو وپشتی های مسجد وشست ولی حسابی ابرومون رفت😥😫.بعد اون دیگه به عنوان آدمای با کلاس نگامون نمیکردن انگار ما جیش کرده بودیم کرده بودیم🤭
مامان🧚🏾♂️🧚♂️🧚♀️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خدمت اون دوست عزیزمون که گفتن زایمان طبیعی یا سزارین
اول که تشخیص پزشک هرچی باشه
دوم خود بنده هفته ۳۸ که دخترم قرار بود طبیعی بدنیا بیاد اما مسمومیت حاملگی گرفتم و فشارم رفت بالا و ب تشخیص پزشک سزارین شدم فقط همون سه روز اول برام سخت روز چهارم که مرخص شدم اومدم خونه و خودم قشنگ راه میرفتم و دخترمم اصلا اذیت نمیکرد و بخیه هامم روز ۷ کشیدم و الانم که ۵ ساله میگذره هر کی مبینه میگه اصلا ب شکمت نمیخوره بچه بدنیاآورده باشی و خیلی هم راضی بودم از سزارینم و همین طور زن داداشم که ایشونم مثه من سزارین شدن و اصلا شکم ندارن و بسیار خوش هیکل و خوش اندام
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
دستم نمک نداره.....
سلام به همه عزیزان... ممنون ازین دورهمی که درست کردی نازگل جون
بگم از دل تنگ و شکستم
بچه اخرم خانوادم همیشه سعی کردم
دل خانوادم نشکنم هرکی هرچی گفته جواب ندادم اما هرکی دلش از جایی پر باشه بار من میکنه
خواهرم بعد چند سال از شهر دیگه آمده تو شهر خودمون با شوهر بچهاش..
.منم از اول ازدواج تو شهرم کنار خانوادم بودم و هرکار داشتن نه نگفتم
اما حالا ک خواهرم آمده طبق معمول من بچه بد شدم
همین چندوقت پیش مامان مهمونی داد گف جاش تنگه بچهاش دعوت نکرد
اما بچها خواهرم برد پیش خودش اما ب بچهای من نگف
اونا کوچیکن من نمیبردمشون وقتی آخر مهمونی بهم زنگ زد گف ک فردا مهمونی بریم
بیرون شهر اول قبول کردم بعد از زبونش در رفت ک بچها خواهرمم بودن
خیلی ناراحت شدم چون دفعه اولش نیس اینکار میکنه ک ما نباشیم هیچ وقت بچه محبوبشون نبودم
منم وقتی فهمیدم گفتم نمیام دوروز بعد زنگ زد هرچی دلش از بچهای دیگش پر بود
سرمن خالی کرد من فقط سکوت کردم ک دلشون نشکنه ولی اینقد دلم شکسته غصه خوردم
ک لبم ازون روز تب خال زده تا هرچی میشه میگه چندسال تو بودی حالا نوبت اونه
( آخه این چه حرفیه یعنی الان اون آمده من و باید بزارن کنار)
همیشه بخاطر اونا همه کار کردم از خودم گذشتم ازدواج بچهاشون اونا دیگه ب میل خودشون ازدواج کردن
من برخلاف میلم با کسیکه اونا اجبار کردن ازدواج کردن نمیگم زندگیم بده خداروشکر خوب و ارومه
حتی خانواده همسرم دوماه خونشون نریم یه زنگ نمیزنن مهم اینه پسرشون بره اونام بیشتر با تک دخترشون اوکی هستن
به اونام خیلی محبت کردم اما بشکنه این دست ک نمک نداره خيلي احساس تنهایی میکنم
گاهی اوقات میگم کاش ازین شهر میرفتم
کاش حداقل یکاری .درآمدی تو خونه داشتم ک خودم باهاش سرگرم میکردم کمتر غصه میخوردم...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
نشناختی.....!
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام و الستش کرده بود
گفت یا رب از چه خارم کرده ای؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای؟
مرد این بازیچه دیگر نیستم؛
این تو و لیلای تو من نیستم؛
خدا گفت:
ای دیوانه لیلایت منم _
در رگ وپیدا وپنهانت منم_
سالها با عشق لیلی ساختی
من کنارت بودم نشناختی؟؟؟؟؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿