دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام.وقت بخیرخدمت همه عزیزان، صحبتم باخانومی هستش که گفتن مادرشوهر گاهی خوبیت هایی هم داره مثل لاغری 😂. ‌

عزیزدلم من بااین حرف شما کاملا مخالفم وشمانباید الان به اون دوران بگین روزای خوبی بود،خوب بقول خودتون اینقدر بهتون ناراحتی و عذاب میدادن که لاغربودین دیگه ازاین ورهم اونقدری حرص جوش میدادن که باعث میشه ادم عصبی بشه،افسرده بشه،یاکارهای سختی میدادن که کمردردپادرد داشته به همراش که ممکنه بهتون اسیب زده باشه و خدایی نکرده دراینده بروز بده (من توخونه تکونی مادرشوهرم روی پام شکست ومادرشوهرم اجازه ندادبرم دکتر خودبخودجوش خوردوالان نمیتونم کفش مجلسی بپوشم فقط کتونی😔)،انسان تاحدخودش کشش داره قرارنیست ماحرص جوش بقیه روهم بخوریم، ناراحتی کسی رودوش ماباشه، یاکارهاشون ،توان هرانسان به اندازه خودشه .من شش ماه اول زندگیم به مادرشوهرم کمک کردم توخونه تکونی خونه داریش بعدشش ماه واقعا از نفس افتادم ونایی برام نموندوپیش همسرهمیشه خداخسته و نالان بودم وبراش نمیتونستم همسری کنم چون تاشب که همسرم بیاد بقول شما من مثل کزت براشون کارخونه مهمون داری میکردم حیاط ۶۰ متری ابوجارومیزدم اتاق های بزرگ تمیزمیکردم وکلی پذیرایی ازمهمون🤦‍♀️😭.خلاصه دیکه زدم ب سیم اخرو به یکی ازخاهرشوهر گلم گفتم من دیگه نیستم چون توانم دراون حدنیس وهمیشه بابرادرت سرخستگیام بحثمون میشه و نمیتونم برادرت روتمکین کنم و ایشون خیلی خانومانه باهام برخوردکردو گفت تو کاریت نباشه من حل میکنم وخلاصه کلام الان کارهای مادرشوهربادوجاری و شش خاهرشوهرام هستش😊وازشون همیشه سپاس گذارم وتشکرام رو همیشه بهشون مستقیم میگم.ببخشید زیادشدموفق وسربلندولاغر(اندامی😉🤭)باشین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام منم خواستم درمورد زندگیم بگم.... ‌

من یک سال از اقایمون بزرگترم🤗🤗نحوه ی اشنایمون شاید بنظر خیلی ها و حتی خودم اشتباه بود ولی قسمتمون یکی بود منو همسرم تو یه گروه توی تلگرام به صورت اتفاقی آشنا شدیم هر چند هردومون روستاهامون نزدیک هم بود و خانواده ها در هر دو روستا یک سری دوست و اشنا داشتن و رفت و امد میکردن ولی خانواده ما دو نفر نه منو همسرم یک ماه صحبت کردیم و همسرم گفتن میخوان بیان خواستگاری شاید باورتون نشه ولی ما فقط تصویری همو دیده بودیم و اصلا سر قرار نرفتیم ولی اقامون روز به روز مصمم تر میشد برا خواستگاری وبارها بهشون گفتم که من بزرگترم واینکه اصلا همو ندیدم و زندگی شوخی نیس و بارها همسرم گفتن ک من اخلاق رفتار تو رو میخوام نه قیافه چون همبشه تو زندگی اولیتمم رفتار و شخصیته خلاصه اومدن خواستگاری و خانواده م اولا گفتن راه دوره بعدم خونه ماشین سرمایه هیچی نداره هر دفعه ب بهانه ی اذیتش میکردن و ۴بار اومدن خواستگاری و در اخر ما بهم رسیدیم نزدیک دو سال طول کشید ولییی شد منم اوایل خیلی میترسیدم که اونی نشه که میخوام بخاطر همین قبل از نشون کاملا جدی باهاش حرف زدم‌ و بهم دیگه قول دادیم که همه جوره پشت هم باشیم میدونید شوهرم اهل خالی بندی نبود وقتی اومد خواستگاریم به پدرم‌گفت من هیچی ندارممم یه جوونم که تازه میخوام‌راه بیفتم‌ولی قول شرف میدم خوشبختش‌میکنم براش گدایی میکنم که کنارم باشه ....میخواستم بگم درسته نحوه ی اشنایی منو همسرم اشتباه بود ولی بعد اون راه درست رو رفتیم واسه رابطمون چارچوب داشتیم حتی دوران عقدمون ...عزیزان من الان خوشبخت ترررینمممم چون کنار کسی زندگی میکنم که با تمام وجود همو دوس داریم و خونمون پر از عشق توروخدا زندگی ها رو سخت نکنید بزارید جوون ها با حداقل هااا زندگیشونو بسازن من عروسی نگرفتم واقعا برام مهم نبود به پدرم فشار نیاوردم برای جهیزیه هر چی که تونستن خریدن اقایون خواهشا انقد رو جهیزیه تاکید نکنید با این گرونی چرا یه پدرو توی شرمندگی میزارید خواهشااااا به خانواده هاتون تذکر بدید که سرکوفت نزنن و اما دخترا واقعااا چراانقد توقعات رفته بالا خونه ماشین پس انداز عروسی انچنانی ....ب کجا چنین شتابان واقعا ارزششو داره؟؟؟که پدرتونو هم همسرتونو انقد اذیت کنید یکم فکر کنید زندگی مشترک یعنی چی؟دیگه حرفی نیس ببخشید طولانی شد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ای کاش مادرها به جای اینکه دخترانشان را به انواع واقسام کلاسها بفرستن کمی راه ورسم همسرداری بیاموزند ‌

که خب توقع زیادیه چون اکثرشون خودشون هم بلد نیستن کاش بجای کلاس سفره آرایی کلاس همسر داری بود ،کاش بجای انواع کلاسهای رزمی برای پسرانمون کلاس همسرداری بود تا هم دخترانمون ،هم پسرانمون یاد میگرفتن که باید چطور با همسر آینده خود رفتار کنن ،اگر هر دختر و پسری قبل از ازدواج با نیازهای واقعی وبه حق همسر خود آشنا بشه آسیب‌های بعد از ازدواج خیلی کم میشه ،اگه دختران ما یاد بگیرند بعد از ازدواج اولین اولویت زندگیشان باید نیازهای خود و همسرشون باشه اگر یاد بگیرن حیا تا قبل از ازدواج خوبه ولی بعد از ازدواج زن باید برای مردش بی حیاترین باشه ومرد یاد بگیره در برخورد با همسرش غرور معنایی نداره خیلی اختلافها ،خیانتها بوجود نمیاد . به قول دکتر عزیزی مردها ۸۳درصد دیداری تحریک میشن وزنها تنها۱۳ درصد وبرعکس زنها۸۳درصد شنیداری تحریک میشن مردها تنها ۱۷ درصد اگر زن و مرد نیازهای همدیگر ور بشناسن ودر مقابل هم غرور رو کنار بزارن باور کنید خیلی اختلافها کم میشه زن تشنه محبت از طرف همسرش هست اگر مرد برای همسرش کمی غرورش رو کم کنه وبا زبان نرم کلمات محبت آمیز صحبت کنه و در مقابل زن هم در برابر شوهرش لوندی و عشوه گری رو بلد باشه خیلی از این اختلافها و خیانتها کم میشه فرقی نمیکنه چه زن چه مرد وقتی نیازهای روحی وعاطفی به حقشو در خانه پیدا نکنه در بیرون خانه به دنبال اون هست البته هیچ توجیهی برای گناه وجود نداره ولی ما هم باید وضع کنونی جامعه رو در نظر بگیریم امیدوارم تمام زنان و مردان پاکدامن سرزمینم درپناه خدا و امام زمان روزگار خوبی را سپری کنن ببخشید که خیلی طولانی شد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون از تجربیاتش میگه ‌

سلام نازگلی جان وقتت بخیرو خوشی.. دفعه قبل پیام منو نزاشتی داخل گروه خیلی پژمرده شدم اما حالا میخوام خوشحالم کنی! ازتجربیاتم و زندگیم میخوام بگم براتون همین اول بهتون بگم من خلاصه زندگیمو میگم هرچند این خلاصه هم خیلی بزرگه پس با دقت بخوانید! اقلیما هستم زنی ۵۵ساله از جنوب ایران من در ۱۳سالگی به اجبار و کتک شوهرم دادن اون موقعی که من ۱۳سالم بود شوهرم ۲۵سالش بود خیلی مرد خشنی بود اما ثروتمند.. من در سن ۱۴سالگی حامله شدم اون موقع قرص و دارو ضدبارداری نبود و منم نمیدونستم اما همیشه دربرار حاملگی مقاومت میکردم البته اون کار خودشو میکرد یه روز نبود که من زیر کتکاش له و کبود نشم ولی موقعی که حامله شدم کتکاشو کم کرد یعنی مثل قبل که با چوب و بیل و کمربند میزد موقعی که حامله شدم وسیله هایی مثل کارد بشقاب قاشق کاسه و سنگ پرتاب میکرد که یه بار یادمه کارد دست اهنی رو پرتاب کرد خورد تو پهلوم تیزی سرش اینقدر عمیق پهلومو زخم کرده بود که سر کارت تو پهلوم موند و همینجور وایساده بود بردنم درمانگاه تا کشیدنش جون دادم یعنی مردمو زنده شدم اینا هم گذشت تا درسن ۱۸سالگی مادر ۳تا بچه شدم بچه اولیمم پسر بود به اسم یوسف.. یه پسر و دودختر به اسم های زهرا، فاطمه، علی.. هر روز کار میکردم گاو میدوشیدم گوسفندان را به صحرا میبرم علف درو میکردم تخم های مرغ هارا جمع و میفروختم و اخر شب خسته و کوفته میومدم که بخوابم که میدیدم شوهرم داره با چوب میاد فرار میکردم اما پیدام میکرد و تا منو به قصد مردن نمیزد ول کن نبود.. من دوباره به اجبار و سختی حامله شدم طوری که درسن ۳٠ سالگی ۶تا بچه داشتم به اسم های یوسف مریم زهرا علی فاطمه لیلی، واقعا خیلی سرگذشت سختی داشتم خیلی زیاد.. بازم شوهرم کار خودشو میکرد همون روال قبل هی منو میزد له وکبود مینداختم گوشه خونه بچه هامم همش گریه و زاری خب از کار های وحشیانه پدرشون دلخور و ناراحت بودند و میترسیدند منم اول میترسیدم اما کم کم عادت کردم ما انسان ها بعد از هر سختی عادت میکنیم.. موقعی که۳۶سالم بود حامله شدم و یه پسر به نام اسحاق من موقعی که۳۸سالم بود شوهرم تصادف کرد و فلج شد افتاد گوشه خونه پسر بزرگم دیگه برا خودش به پا اقا شده بود مادر دورش بگرده خیلی تو سختیا کمکم کرد پسرم رفت سر کار و امور خونه رو بدست گرفت شوهرمم باید پوشاکش کنیم لاله و فلج رو ویلچره سه ماهی یه بار پوشاکشه عوض میکنیم به حدی که کرم میزنه و هردفعه پسرم یادش میاره میگه یادت هست مادرمو چقدر میزدی و چقدر اذیتش میکردی حالا باید تاوان پس بدی دفعه بعد که بعد از سه ماه پوشکتو عوض کنم ببینم کثیف کردی یا کرم زدی میبرمت توی صحرا های دور ولت میکنم و میام اونم میترسه و سعی میکنه خودشو خراب نکنه... میبینم که چقدر عذاب میکشه چقدر اه وناله میکنه اما هیچکدوم از ما دلمون براش نمیسوزه بعد از تصادف شوهرم من شدم خانم خونه برای بچه هام پدری کردم و هم مادری بهترین زندگی رو دارم.. میخواستم به شما بانوان سرزمینم بگم پس از هر سختی اسانیست.. صبور باشید و صبوری کنید بلاخره خدا روی خوش زندگی رو نصیبتون میکنه برای من و بچه هامم دعا کنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سوره «مزمّل» سوره مزمل برای محبت بین زن و شوهر خیلی سفارش شده💌 این صوته تندخوانیه سوره مزمّله و کلا دو دقیقه و نیمه. پس نیت کنین ان شالله به نیت محبت و امنیت روحیِ تمام خانواده ها💚❤ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii در مورد این پیام من همین مشکل رو داشتم رفتم قم پیش یه دکتر طب سنتی بهم داروی گیاهی دادخوب شدم اگه آیدی این خانم رو بدید شماره یا داروها رو بدم 🌸🍃🍃🍃 سلام بانو خانم سی ساله ای که خار پاشنه داره مت هر دو پام خار پاشنه داشت درد شدید داشتم خار روی عصب پام بود دکتر گفت تزریق کن انجام ندادم خدا پدر و مادر یه ارتو پد رو بیامرزه ده جلسه رفتم شاک وی تو فیزیوتراپی از جلسه هفتم دردم افتاد الان هر دو ماه یبار میرم حتما برین شاک دی یه جور دستگاه فیزیوتراپی هستش که با امواج ماورای صوت خار رو میشکونه 🌸🍃🍃🍃 سلام برای خانمی که گفتن خار پاشنه دارن با طب اسلامی درمان میشه شماره مشاور طب اسلامی ۰۹۱۱۳۲۲۱۰۷۷۳ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii پاسخ به گواهی سلامت ‌

اول اینکه مبارکتون باشه ان شاء قدمش پر از خیر و برکت و سلامتی باشه دوم اینکه چون من خودم باردارم و ویار دارم صبح ها موقعی که بیدار میشم اول یه تکه نون بربری یا مغزی جات میخورم بعد پا میشم با معده ی خالی که بلند شم اوضاعم بد میشه .و چون من خودم روی انواع بو حساسم و حالت تهوع میگیرم یه اسپری گلاب همراهمه و هر جا احساس کردم که حالم بد میشه استفاده میکنم به دست هام میزنم و بو میکنم .خیلی آروم میشم وحالت تهوع هم بهتر میشه و اینکه سر بارداری قبلی که خیلی سخت تر بود و وزن کم میکردم با تشخیص پزشکم سه یا چهار روزی یک بار سرم وصل میکردم و داروی ضد تهوع داخلش میریختن چند روزی حالم رو به راه بود چون هیچ قرص ضد تهوعی جواب نمی‌داد. ان شاءالله به سلامتی این روزها تموم میشه و دلبندتون رو در آغوش میگیرید بانوی کرمانی 🌸🍃🍃🍃 سلام عزیزم پیام های قبلیمو که نگذاشتی ولی امیدوارم اینو بذاری برای اون خانمی که حالت تهوع شدید داره باید بگم قرص در حالت عادی هم بدون تجویز پزشک برای بدن ضرر داره و ایشونم که الان شرایطشون عادی نیست و یه توراهی دارن و حتما حتما با پزشک مشورت کنن تا پزشک با توجه به شرایط جسمیشون تشخیص بده که این دارو به نفع ایشونه یا خیر من برای بیماریم مصرف دمیترون و اندانسترونم بالا بود و همین دارو ها هم عوارض بدی برام گذاشت ولی یک پیشنهاد خواهرانه به جای مصرف قرص هنگام غذا اگه حالت تهوع گرفتی یا هرموقع دیگه یکی لیمو ترش تازه رو نصف کن و بگیر جلوی بینی حالت تهوعت رو خیلی کم میکنه 😊 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿