دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سردرگمی زنان ایرانی
قبل از ازدواج:
پدر:بروخونه شوهرت هر غلطی خواستی بکن!
بعد ازازدواج:
شوهر:فک کردی خونه باباته هر غلطی خواستی بکنی؟
لطفاً مسوولان رسیدگی کنند
پس ما کجا و کی غلطامونو بکنیم😒😔😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
عشقم...💕
بازم منه تکراری برات مینویسم
شاید حرفام تکراری باشه اما...،نمیتونم حسی که نسبت بهت دارمو توخودم بریزم... ✨
تو حس خوبمی تو احساس زنده بودنمی
ضربان قلبمی دوستت دارم نفسم
این مدت هرچقدر کم باشه اما تو،تو عمق قلبم جا داری تو وجودم،تو رگام،✨
تو خونم،زیر پوستم تو همه جا هستی:)
همه جا حست میکنم قشنگم:)
تا هروقت توبخوای کنارتم ✨
آرامش زندگیم،بهترین انتخابم،
صفحه خوب زندگیم،با جون دل میخوامت
با بودنت تو زندگیمو قشنگتر کردی
شانس زندگیه من ✨
دیوانه وار میپرستمت...🌸💜🔐•
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#دعائی_براےچشم_نظر
💯✍🏻این دعارا نوشته و همراه داشته باشید.
💥و هذه الرقیة نافعة للعین و هي ( بِسم الله الرَّحمن الرَّحیمِ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ صَلّی اللهُ علی سَیِّدِنا مَحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیِّنَ وَ المُرسَلینَ رَدَدتُ عَینَ العائِنِ عَلَیهِ وَ علی احَبِّ النّاسِ إلیهِ فی کَبِدِهِ وَکِلیتِهِ وأحَبِّ مالِهِ إلَیهِ باسم اللهِ المَحیطِ بما لَدَیهِ و إن یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لیُزلِقُونَکَ بأبصارِهِم لَما سَمِعوا الذِّکرَ وَ یَقولونَ إنَّهُ لمجنونُ و ما هو إلا ذِکرٌ لِلعالَمینَ اللَّهُمَّ إنّی أسألُکَ یا کاشِفَ ضُرِّ الضَریرِ یا مُجیبَ دَعوَةِ العَبدِ الفَقیرِ یا مَ« عَلَیهِ العَسیرُ یَسیرٌ اکشِف عَن کُلِّ مَن عَلَّقَ عَلَیهِ هذا الحِرزَ کُلَّ عَینٍ ناظِرَةٍ وَ نَفسٍ حاسِدَةٍ یا مَن القُلوبُ تَرجُفُ مِن خَشیَتِهِ والجِبالُ تَتَدَکدَکُ مِن هَیبَتِهِ وَ البِحارُ تَغیضُ مِن زَجرَتِهِ وَ السَّماواتُ و الارضُ فی قَبضَتِهِ والدُّنیا والآخِرَةُ فی مَملَکَتِهِ و إجراؤها علی إرادَتِهِ یا مَن دَلَّتِ الأشیاءُ علی رُبوبِیَّتِهِ یا مَن یُسَبِّحُ له الرَّعدُ المُجَلجِلُ والغَمامُ والضِّیاءُ والظَّلامُ والشُّهورُ والأیّامُ یا کاشِفَ ضُرِّ أَیُّوبَ مِن وَجَعِهِ وَأَلَمِهِ اکشِف عَنهُ عَینَ النّاظرینَ و الحاسِدینَ.💥
📚الکسیرالدعوات،عبدالله بن محمدبن عباس
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#دعاےمجرب_براےجلب_محبت_یڪ_شخص
💯✍🏻اگر خواهی محبت شخصی را به خود مشغول دارے یا از او نفعی بہ تو رسد این عمل را ڪہ مجرب است انجام بده . درروز پنج شنبه یا روز جمعه این عمل را شروع ڪن
🍃🌸در وقت شب دو زانو نشسته و روے به جانب قبله چشم هاے خود را ببند و 11مرتبه آیه الکرسی راتا هو العلی العظیم بخوان سپس 1010 مرتبه «یا بارِی» بگو و شخص مقابل را تصورڪن ڪہ در مقابل تو ایستاده و تسلیم تو می باشد وقتی که اذڪار تمام شد بر سینه او بدم و در دل خود بگو :مطیع من شو
💯این عمل را ۱۵ روز انجام بده و چنانچه بر آبی یا خوراکی بدمی و به او رسانی تا بخورد فرمان بردارخواهد شد به فضل الهی💯
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
⭐️ حرمت یک اسم ⭐️
💚حضرت امام صادق علیهالسلام
خطاب به شخصی که دخترش را
"فاطمه" نام گذاشته بود، فرمودند:
🥀 حال که نام دخترت را فاطمه نهادی،
پس دشنامش مده...
نفرینش مکن...
و کتکش مزن... 🥀
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
پاسخ ب خیانت.....
سلام ناز گلی جون اگه صلاح دونستید پیام منم بذارید
درموردخیانت نامزدآقا، که دوستون جواب داده بودن
خواهرعزیز گل گفتید،باورکنیدنمیدونم چراتوکشورماهرچی ضدارزش بودالان ارزش شده وبرعکس ماهاداریم به کجامیریم ،چراخیانت،دوستی جنس مخالف وهزار کوفت و زهر مار دیگه شده ارزش وافتخاروحجاب واعتقادات مذهبی شده ضدارزش😒😒،غیرت مردهاکجارفته،خدایا مگراخر و عاقبت همه ترک این دنیانیست چراازحلال وحلاوت و شیرینی این دنیااستفاده نکنیم وآخرت خودمون روبسازیم درعوض هم اینجاروبه لجن میکشیم وهم اون دنیارونابود میکنیم،خداخودش شاهده بچهها موطوری تربیت کردم که پاکدامن وعفیف بمونن،وهمیشه اینوامتیاز مثبت میدونستم ومیدونم وپشیمون نيستم ولی چراخواستگارایی هم که میان اصلا نجابت وپاکدامنی دختربراشون مهم نیست،دخترم میگه دانشگاه هرکی ی دوست نداره بهش امل میگن،میگه سرکلاس بحث شروع شده منم گفتم استادمادرم مارومثل دهه ی ۵۰تربیت کرده،جامعه دهه ی ۱۴۲۰میخوادکلاس ازخنده منفجرشده،بعدش هم گفتم خداروشکر میکنم که تاالان پای باورهاواعتقاداتم موندم وهیچ هم پشیمون نیستم واگه ی روزی بچه داربشم حتمابچه هامومثل خودم تربیت میکنم،ببخشید طولانی شد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
اوضاع مالیمون شدید بد شده....
سلام
امیدوارم حال همه خوب باشه
بیشتر هدفم از ارسال این پیام گرفتن راهکاره
دختر ۲۲ ساله هستم فرزند اول خونوادم
اوضاع مالیمون شدیدا بد شده
قبلا هم خوب نبود ولی به خورد وخوراک میرسیدیم
چند ماهی میشه از بس فکر کردم افسردگی گرفتم و قرص آلپرازولام رو تا نخورم خوابم نمیبره
خونوادم همیشه در حال بحثن و واقعابه کرایه خونه و غذا هم نمیرسن
خیلی درس خوندم ولی واسه کنکور رشته ی خوبی قبول نشدم و نتونستم زندگیمون رو درست کنم
داداش کوچیکم چند ماهه یکی از دندوناش بشدت درد میگیره و تا صبح از درد نمیخوابه
خیلی جاها رفتم واسه کار ولی بم کار ندادن باخودم گفتم شاید لباسام خوب نیست یا بخاطر اینه که زیادی لاغرم
دلم به حال مادرم میسوزه همشون دارن جلو چشمم آب میشن و عذاب میکشم که نمیتونم کاری کنم
شاید بخاطر اینه که اجاره خونمون امسال ۴ میلیون شده دیگه نمیتونیم زندگی کنیم
میدونم اشتباهه ولی خیلی به تموم کردن این همه درد و رنج فکر میکنم
این زندگی و آینده ای نبود که فکرشو میکردم
مادرم با وجود بیماری های زیاد از سر مجبوری تا زنگ میزنن میره یکم کار میکنه که یه پولی واسه شام دستش بیاد
خیلی سخته
بنظرتون چیکار کنم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام من می خواستم به اون خانمی که همه پس اندازشون از دست دادن
،و به کلاهبردارا،اطمينان کردن والان دستشان به جایی بند نیست،عزیزم دست از تلاش بر ندارین،فیش واریز برای شما یه مدرک،از طریق بانک آدرس وشماره تلفن اون نفر بگیرید،برای این خانم وتمامی کسانی که مشکل دارن،با امام زمان خلوت کنید واز ته دل ازشون کمک بخواید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
باسلام خدمت دوستان عزیزم 🙏🌺
این بحث خواستگار افغانستانی راتمام کنیم لطفا
درضمن امارهایی که برای ورود سالانه مهاجرین گفته شد ، درست است ؟؟
منبع این امارها کجاست ، چون خود وزیر کشور بود به نطرم
گفته بود فعلا امار دقیقی نداریم ومشغول بررسی هستیم
درضمن به مهاجرین شناسه می دهند نه شناسنامه
خواستم دوستان در حریان باشند
ان شالله مشکلات دوستان افغانی حل بشه
انها هم هرچه زودتر به کشور زیبا و دوست داشتنی خودشون بر گردند
افغانستان یک کشور کوهستانی ولی زیباست
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
هدایت شده از تبلیغات من
🔴درآمد میلیونی از مکرومه بافی فقط در ۱هفته😳
➖دوست داری تو این گرونی یه هنر پولساز یاد بگیری که از نون شب هم واجبتره🥺
➖میخوای تو خونه کنار بچه هات خیلی سریع به درآمد برسی اونم با یه گوله نخ🧶😯
یه کانال پیدا کردم با زبون ساده بهت یاد میده در کمترین زمان ممکن بافنده حرفه ای بشی😳😍👇
کلی هم هنرجو دارن که به درآمد رسیدن🤩
https://eitaa.com/joinchat/1629618400C24816e57f7
از وقتی وارد این کانال شدم☝️☝️ همه میپرسن چه طور تونستی درآمد به دست بیاری اونم تو خونه😳😳
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🍃🍃🍃 سرگذشت زییای دختری بنام لاله(بسیار مهیج و عاشقانه) روایتی از سال۱۳۵۰
ولی نمیدونستم که این رهایی عمرش کوتاهه با کمک آقا یوسف و خاله هاجر منو سوار ماشین نیسان یکی از همسایه ها کردن و بردن خونمون ..خاله هاجرهم با ما اومداز شوهرش اجازه خواست تا چندروزی پیش من بمونه میگفت تو یه تیکه از قلبمی نمیتونم تو این وضعیت تنهات بزارم وقتی رسیدیم خونه مامانم بادادو بیداد وارد حیاط شدباتمام وجودش داد میکشید
_:ما سرشکستیم بچمونو گرفتن ..حالا که بچتو آتیش زده باید تقاصشو ازش بگیری
با صدای مادرم بهبود دوید دلم پرکشید براش گاهی بامادرم می اومد بهم سرمیزد ولی چندماهی بود ندیده بودمش نگران دوید سمتم ..زیر بازومو گرفت ..چی شده ؟؟
مامانم با داد گفت
_:چی میخواستین بشه نادر آتیشش زده اگه دیرمیرسیدیم بچمو جزغاله میکرد..نگاهی به اطراف چرخوند..کو ؟؟کو؟؟این دربه درشده؟ رقیه میکشمت ..رقیه لال بشی
بهبود مادرمو آروم کرد..
_:رقیه امروز نیومده اینجا
جلوی در ورودی خونه بودیم که بابام اومد بیرون ..سر مادرم دادکشید
_:چته زن آبرومو بردی ؟؟
مادرم اومد سمت من دستمو گرفت
_:ببینش دخترتو ببین نادر به این روز انداخته ..باید شکایت کنی باید پدرشو دربیاری
بابام غمگین و شرمگین نگاهم کرد ..نزدیکم شد نگاهی به تاول های دست و پام کرد..بوسه ای به سرم زدو نگاهشو ازم دزدید
_:فراموشش کنید..
مامانم ازشدت عصبانیت سرخ شده بود روبه خاله هاجرگفت
_:میبینی توروخدا بچشو داشت میکشت میگه فراموش کن ..بیشتزداد زد
چی رو فراموش کنم ..اینکه بچمو ۵ ساله ازم گرفته ..اینکه بچم داشت تو آتیش میسوخت
بابام به خاطر داد و بیداددهای مامانم دستشو بالابردو سیلی محکمی رو صورت مادرم زد و غرید..
_:بفهم زن فراموش کن چون پول نداریم فکر میکنی بیافتم دنبال شکایت خرج نداره ؟فکر میکنی من حریفه نادرمیشم
خاله هاجرمادرمو اروم کرد مادرم با گریه خاله هاجرو به خونه دعوت کرد..پدرمم تو حیاط قدم زدو بوی سیگارش توی دالان پخش شد .
مادرم با انوع و اقسام گل های خشک شده دست و پامو روزی سه مرتبه پانسمان میکردچهارمین روز خاله هاجررفت و بهم قول داد بازم میاد پیشم ..سر دوهفته زخم هام خوب شدو سرپاشدم ..یه روز صبح در خونمون به صدا دراومد بابام با برادرام سرکار بود(سر زمین مردم کارمیکردن) مادرمم نمیدونم کجا بود ..فکرکردم رقیه هست ..از اون روز به خاطر مادرم حرفی بهش نزده بودم منتظر بودم تنها گیرش بیارم مشتاق رفتم درو بازکردم ..ولی با دیدن نادر پشت درانگار قبض روح شدم...
ادامه دارد