دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک دلبری👇
سلام خانمهای گل من 29سالمه و صاحبدوفرزند پسر بسیار شیطون پیشنهادی که براتون دارم هیچوقت خودتون را دست کم نگیرید❌😃
و همیشه به خودتون برسید حتی باوجود بچه ها برنامه های دونفره 👌که ازجانب شما پیشنهاد بشه😍
و انواع دلبریها مردتون عاشقتون میشه همیشه باسلیقه باشید و زیادم کم توقا و بی توقا نباشید البته اندازه رانگه دارید تابراتون ارزش قایل بشن.
درضمن لازم نیس تو هرجمعی بگید و بخندید و خودمونی باشید من خودم تو خانواده شوهرم خیلی صمیمی بودم الان به خاطر بعضی مسایل پشیمونم.👍👌
و اینکه همیشه به خودتون برسید👗 تاهمیشه سالم بمونید مردها از خانمهای مریض و بی حال و زنهایی که همیشه ناله میکنن خوششون نمیاد😢 حتی اگه خودشون همیشه مریض باشن زن سرحال دوست دارند.😍❤️😊
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک داستان زیبا👇
🥖نون سنگک
⏪مامان صدا زد:
امیرجان، مامان بپر سه تا سنگک بگیر.
اصلاً حوصله نداشتم، گفتم:
من که پریروز نون گرفتم.
مامان گفت:
خب دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان نون نداریم.
گفتم: چرا سنگگ، مگه لواشی چه عیبی داره؟
مامان گفت:میدونی که بابا نون لواش دوست نداره.
گفتم: صف سنگگ شلوغه. اگه نون میخواهید لواش میخرم.
مامان اصرار کرد سنگک بخرم. قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت: بس کن، تنبلی نکن مامان، حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا.
این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شستم.
داد زدم: من اصلاً نونوایی نمیرم. هر کاری میخوای بکن!
داشتم فکر میکردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک میکنم باز هم باید این حرف و کنایهها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور میشه به جای نون، برنج درسته کنه. این طوری بهترم هست.
✔با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم به کلی میافتم رو دنده لج و اصلا قبول نمیکنم. اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلاً انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ده کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خستهاش کرده بود. اصلاً حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی.
✒راستش پشیمون شدم. هنوز فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمیکرد. سعی کردم خودم رو بزنم به بیخیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصبابم خورد بود.
یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد.
به موبایلش زنگ زدم صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد.
مامان مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود.
📌دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خورد میکرد.
نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه که میاومدم تصادف شده و مردم میگفتند به یه خانم ماشین زده. خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود.
گفتم:نفهمیدی کی بود؟
گفت:من اصلاً جلو نرفتم.
دیگه خیلی نگران شدم. رفتم تا نونوایی سنگکی نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود.
یه نونوایی سنگکی دیگه هم سراغ داشتم رفتم اونجا هم تعطیل بود.
دلم نمیخواست قبول کنم تصادفی که خواهرم میگفت به مامان ربط داره . تو راه برگشت هزار جور به خودم قول دادم که دیگه تکرار نشه کارم.
🔸وقتی رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روی زنگ و منتظر بودم خواهرم در رو باز کنه اما صدای مامانم رو شنیدم که میگفت:
بلد نیستی درست زنگ بزنی؟
تازه متوجه شدم صدای مامانم چقدر قشنگه!
نفس عمیق کشیدم و گفتم: الهی شکر و با خودم گفتم: قولهایی که به خودت دادی یادت نره!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک صبوری👇
سلام وقتتون بخیرازاینکه این کانالوزدیدخیلی ممنونم
من هم ۲۲ساله باهمسرم زندگی میکنم دوتا فرزندپسردارم ولی همسرم یک انسان خیلی سرداست اصلا نه محبت میکنه نه عشقی داریم من هم اسمم مریم است وداستان مریم رومیخونم همسرمریم هم همسر من بی روح هستش توی این دوسال یک بازنگشته دوست دارم ولی من خیلی دوستش دارم وخیلی وابسته هستم به همسرم
ولی من تاحالا خیانت نکردم به همسرم وباهمچیزش ساختم صدام هم درنیامده
الان روحیه م خیلی خرابه اصلا نمیدونم چیکارکنم دوست دارم باکسی صحبت کنم ولی همرازم باشه
عشق من یک طرفه س ودوست داشتنم هم یک طرفه س
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
نظر شما
❣❣❣❣❣
سلام خسته نباشید این را فقط برای مریم جان مینویسم لطفاً توی کانالتون بزارید
هیچ کس نمیتونه خودش را جای شما بزاره شاید منی که ادعا میکنم این کار گناه کبیره است خودم هم جای تو بودم از این بدتر میکردم پس این ادعا در مورد خودمان کاملا اشتباهه
ولی توی تمام این اتفاقات یه چیز قشنگ هست یعنی وجدان بیدار که میدونی این کارها بده همین یعنی خدا هنوز دوستت داره و هنوز از تو دست نکشیده و منتظر برگشت توهست
امیدوارم همه ی ما در زمان خطاواشتباه بفهمیم که کارمون غلطه وهیچ زمانی خدا مارا به خودمان واگزار نکنه
به امید روزهای قشنگ و بازگشتت به زندگی
ممنونم ادمین جان از کانال بسیار زیبا و جالبتون
ازوقتی عضو کانالتون شدم خیلی به زندگی خودم راضی شدم با وجود مشکلات بسیار زیاد زندگیم چون دیدم مثل من زنان بسیار قوی دیگری هست که با گرفتاریهای مثل من میجنگند به امید روزهای خوب
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک شهید👇
تا شب عقد، کلی سنت شکنی کردیم
سفره نینداختیم
یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش!
مهریه را هم برخلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛
اما مراسم مان شلوغ بود
همه را دعوت کرده بودیم؛
البته نه برای ریخت و پاش، برای این که سادگی ازدواج مان را ببینند؛ این که میشود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود
عروسیمان هم از این ساده تر بود:)
اصلا مراسمی نبود. شب نیمه ی شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما...
دور هم شام خوردیمبعد هم من و علی رفتیم خانه بخت
_همسر شهید علی نیلچیان❤️🩹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک سیاست👇
این رازها را به کسی نگویید 👇*
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
👈مشکلات مالی
👈عکس های شخصی
👈جزئیات دعوای زن و شوهری
👈هرچیزی در مورد رابطه جنسی تان
👈 همسر شما چه فکری راجع دیگران (سایر اعضای خانواده و دوستان) میکند
⏪ راز همیشه هم چیز بدی نیست. آن ها را بین خودتان حفظ کنید و نگذارید استرس خارجی به آن وارد شود و به این ترتیب رابطه بین شما و همسرتان عمیق تر میشود.
دوستان و خانواده شما لازم نیست همه چیز را راجع به رابطه شما بدانند. بعضی حرف ها بهتر است ناگفته بمانند.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿