دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
دوست افغانستانی عزیزمون از ناراحتیش میگه
سلام عرض ادب خدمت نازگل عزیز و محترم و عزیزان گلم 🌹 امیدوارم همیشه خوشحال و سلامت باشید
من یک مشکل داشتم خواستم تو کانال خوبتان بیزارم تا رهنمایم کنید ممنون
من دو سال میشه که ایران اومدم دو تا پسر دارم که دوتا شون زیر 7 سال است مستئجریم و ماه 4 تومان در آمد داریم یک داداش دارم ک 15سال دارد باهم اومدیم از وقتی سر کار شده یعنی دوسال میشه خونه ما هست ماه یک ملیون پنصد خرج میدهد یعنی روز میره سرکار شب میاد غذا ایناشو من آماده میکنم بعد برادر شوهرم زن دارد یعنی زنش افغانستان هست هم تو همین مدت خونه ما هست اون خرج نمیدهد میگه من سری برادرم یعنی شوهرم پول دارم که نمیدونم مال کی هست اما شوهرم قبول ندارد میگه دادم خلاصه بخاطری همین خرج نمیدهد یعنی اون هم سری کار موره من برای دو تاشون غذا درست هم شب هم برای صبح سری کار شان بخاطری همین خسته میشدم اما چیزی نمیگفتم چون یکش برادر خودم بود یکش هم برادر شوهرم 😂 یک ماه میشه برادر خودم رفته از شوهرم هست واقعا تو خونه راحت نیستم یعنی باید همیشه لباس روسری تنم باشه موعذبم و دیگه در آمد کافی هم نداریم بابت خرج اینا بخاطر همین با شوهرم دعوا کردم که چرا خرج نمیدهد و یا کار با جای خواب پیدا نمکند خلاصه شوهرم کلی حرف در باره برادرم و خودم زد بعد ده پدرش زنگ زد که خانمم میگه من نمیتونم یعنی ده برادرش غذا درست کنم لباس بشورم وو کلی حرف دیگه جالب اینجا بود با اونکه میدونست خرج کفایت نمیکند و دیگه دو سال من مثلی کلفت پذیدم آماده کردم بازهم همیش از من بد گفت ودیگه در باره برادرم وخواهرم که اینا نفهم است خلاصه کلی حرف زیشت دیگه پدرش هم در جواب گفت ده خانمت بگو تو که نمتونی غذا درست کنی منم دیگه نمیام خونه ات با فامیل های خودت تنها بمون واقعا خیلی ناراحت شدم😭😭 و حالم بده دارم منفجر میشم یعنی واقعاً من کار بدی کردم یا حرفم اشتباه بوده خوب منم آدمم تو خونم راحت باشم واینم که من 6 سال شده ازدواج کردم 4 سال با خانواده شوهرم زندگی کردم الان دیگه مخوام مستقل بیشم لطفاً پیامم را تو گروه بیزارید رهنمایم کند الان من چکار کنم پیشاپیش ممنون از راهنمایی شما عزیزان
ما هممون زن هستیم و همدیگرو درک میکنم این هیچ ربطی به نژاد پرستی ندارد التماس دعا 🤲
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی خانم من دختری ۱۶ساله هستم که الان نزدیک به ۷ماهه ازدواج کردم
نامزدم خیلی پسر خوبی هست اصلا هم منو اذیت نمیکنه ازدواج ما سنتی بوده
ولی با این حال ما همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی مادر شوهرم بعضی مواقع یه حرفای نامربوط و بی معنی میشینه پیش نامزدم میزنع و دعوای بسیار بزرگ راه میندازه و نامزدم باهام سرد رفتار میکنه مادر شوهرم همش میگه مادرتو ول کن اون مادر نیست برات
ادای خانواده منو در میاره میخنده
بعد منم خیلی ازش خوشم نمیاد بخاطر این کاراش
شما بگید من چیکار کنم
لطفاً راهنماییم کنید ممنون
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
منRهستم ۱۵ساله.
نامزدم Mهست۲۳ساله
دنیای بانوان❤️
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii منRهستم ۱۵ساله. نامزدم Mهست۲۳ساله
سلام به همه ی دوستان
ممنونم بابت کانالت.
میخوام باهاتون یکم دوستانه درد و دل کنم و راهنمایی ام کنید. ☺️🙂🙏
منRهستم ۱۵ساله.
نامزدم Mهست۲۳ساله.
ی چند ماهی هست که عقد کردیم، دوسش دارم و دوسم داره.
دوستدارم خوشبخت بشیم و این برای همه میخوام که همه زوجین باهم خوش باشن، به امید خدا.😊💋
نامزدم ادم خوبیه و وضع مالیشون متوسط، ماهم همینطور.
ایشون به مادرشون خیلی وابسته هستن(که در خیلی ها همینطورهست)
درواقع هر حرفی رو میره به مادرشون میگه حتی کوچکترین اتفاق رو میره به مادرش میگه.
مادرش هم پشت سرمن حرف میگه و احساس میکنم داره کم کم پسرشو از من این حرفاش دلسرد میکنه.
بهش میگم هرچیزی رو نگو گوش نمیده.
من زیاد اهل اشپزی و... این جور چیزا نیستم چون فقط درس میخونم نمیتونم رسیدگی کنم.
برای اولین بار خونشون یه غذاهایی پختم و قبل اینکه بچشه گفت هرچقدرم خوب بپزی به مادرم نمیرسه غذاهات🙂🤞
به دل نگرفتم یکم اخم و تخم کردم ولی از دلم دراورد.
شاید بگید همین قضیه ها عادیه و پیش میاد... درست ولی ادم دلش میشکنه دیگه نمیتونه به همسر اینده اش اعتماد کنه...
بعد هم اینکه. بچه ته تغاری هستن قراره خونه پدرش زندگی تا اخر عمر البته داخل حیاط یه اتاق و اشپزخونه و... هست ولی هرروز باید کنارهم غذا بخوریم. اونا پیر هستن باید بهشون رسیدگی کنم.
❤️درست، شاید مثل پدر و مادرم باشند ولی سخته اخه من مگه چتد سالمه
چی کم دارم ... میدونم مشکل از مشکلات روزگار نیست مشکل از پیشونی سیاهمه لامصب.
بگذریم ببخشید طولانی شد😘👐
امیدوارم بتونید راهنماییم کنید.
که با هر مشکل چگونه رفتار کنمـــ.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
طنز .....
اوایل ازدواجم شوهرم یک کیلو گوشت خرید
آورد خونه .. منم چون بلد نبودم کل گوشت رو
با کیسه گذاشتم تو فریزر .. خواستم
خورشت بادمجون بپزم
دیدم گوشتایخ زده وبهم چسبیده
کل کیسه ی گوشت رو انداختم تو خورشت ..
شوهرم که اومد سر قابلمه چشاش اومد توسرش 😳😳 گفت چکار کردی ؟؟
برای دونفر آدم کل گوشتا رو ریختی تو خورشت
😐😐 منم خواستم کم نیارم گفتم آخه ما تو
خونه بابامون اینجوری گوشت میخوردیم 😂😂😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
رسم و رسومات روستای کشورمون.....
ما روستایی هستیم از خراسان رضوی. اینجا رسم ها اینجوریه که واسه دختر میرن خواستگاری بعد جواب مثبت عقد میکنن بعضیا پولشو دارن عقدی مفصل میگیرن بعضیا هم عقدی نمیگیرند من خودم سال ۹۶ تو حرم عقد کردیم و عقدی نگرفتیم چون ۱۳ سالم بود خدا خدا میکردم عقدی نگیرن خجالت میکشیدم 😜🤣 بعد اینجا تا پنج شش سال هم عقد میمونن مشکلی نداره دختر پسر هم خیلی عادی میتونن همش با هم باشن رسم دستمال هم چند سالی میشه نداریم ینی همه تو عقد خانوم میشن اما باید مراقب باشن ک حامله نشن چون حرف در میارن مردم . چند نفری بودن ک تو عقد حامله شدن و هنوز حرفشون هست . من چهار سال تو عقد بودم تا ۳ سال اول نذاشتم آقای ب خط قرمزم دست بزنه ولی آخرشم دزدیدش🤣🤣 با خانوادش تا سازگار بودم آخه هم پدر شوهرم هم مادر شوهرم از بدترین طایفه هستن ولی شوهرم خیلی خوبه هوامو داره عروسی ها هم یه شب حنابندون بدون ارگ برگزار میشه شب بعدی هم ک ارگ و دیجی داریم با دار بست واسه زنانه خلاصه که خوبه زسمامون . زیاد رو کسی فشار نیست ک طلا زیاد بخره اینا . واسه جهیزیه اقلام بزرگ تا ده تیکه رو داماد میگیره بقیه ریزه هارو عروس . ببخشید طولانی شد دوست داشتم همه چیو بگم .مامان علی کوچولو هستم ❤️🙈
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جون روزت بشادی
در جواب اون خانوم که گفتن همسرشون هم اعتیاد دارن هم درآمد خوبی نداره و خیانت هم میکنه
و خانواده حمایت نمیکنن، اول اینکه یکم با خودتون خلوت کنین و نکات منفی و مثبت خودتون رو دربیارین و ببینین میتونین تا ۱۰ سال دیگ با آدم زندگی کنین ، قبل تصمیم جدی مستقل بشین یه کاری برا خودتون دست و پا کنین بعد دیدین اینقد اذیت هستین که نمیتونین بمونین اون زندگی رو ترک کنین هیچکی دلش برا آدم نمی سوزه هیچکس متوجه نمیشه که اون خانوم گرفتار تو اون زندگی چی میکشه
من خودم قربانی یکی از این زندگیام،پس خودمم رنج کشیده ام،خانواده ام بخاطر آبروشون میگفتن بشین سر زندگی،یکی از دوستام گفت یه مرده متحرک شدی آبروی خانواده ات تویی نه حرف مردم،گفت از یجایی شروع کن و ازین زندگی برو حتی مستقل زندگی کن، اگ تو اون زندگی میموندم حتما اتفاقای بدتری میفتاد عصبی،بد اخلاق، ودیگ داشتم کافر میشدم،اقدام کردم درسته خانواده بیچارم هم عذاب میکشیدن از حرف مردم ولی پشتم موندن و الان یه ازدواج موفق کردم خداروشکر، حتی اگ پشتم نبودن بفکر اجاره خونه و کار بودم ، ان شاءالله که مشکلت حل بشه عزیزم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به نازگل جان و اعضای محترم کانال
در جواب خانم عزیزی که گفتند پسرشون از قدش ناراضی هست.
اول اینکه پسرشون کوتاه قد نیست.
درسته که خیلی قدبلند نیست اما قدشون کوتاه هم نیست.
دوم اینکه با جراحی هم امکانش هست که قد رو تا حدود 13 سانت افزایش داد.
اما عوارض کوتاه مدت و بلندمدت داره.
یکی از اقوام دور ما , حدود 15 سال پیش جراحی انجام داده بود.
علاوه بر هزینه ی بالا , دردهای وحشتناکی داشت.
البته در سن جوانی نتایج بهتری از جراحی گرفته میشه.
به نظرم نمی ارزه که این همه هزینه و درد و عوارض رو متحمّل بشه.
بهتره شما که مادرش هستید به جای غصه خوردن براش دعا کنید که واقعیت رو بپذیره.
شما روی شایستگی ها و توانایی ها و نقاط مثبتش متمرکز بشید و اونها رو برجسته کنید تا اعتماد به نفس پیدا کنه و کم کم به این باور برسه که قد کوتاه یا بلند , مساله ی اساسی و ضروری زندگی نیست.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلم میخوام ازاعتیادداداشم بگم که چجورزندگیشو نابودکرد
داداشم یه پسرسربه زیربود هیچوقت ندیدم اهل رفیق ودخترای مردم باشه کلا توخون داداشام نبودازاین کارا. براش زن گرفتیم خدا یه شغل ابرومندداشت
خدادوتادخترنازوخوشکل بهشون داد.
یه شب به خاطرشغلش باچندنفرکه مشروبات مصرف کرده بودن درگیرشدن داداشم همونشب ازاسترس وفشارعصبی زیاد سکته کرد درسن 37سالگی 😢
دیگه نتونست کارکنه چون سمت چپ بدنش فلج شدچشماش ضعیف شد افسردگی گرفت
زنش ترکش کردداداشم رواوردبه اعتیاداونم شدید هرکاری کردیم به هرراهی رفتیم نشد ترک کنه
میگفت میخوام بکشم تابمیرم زندگی خودمه. زنش برای مهریه شکایتش کرد زندان بود.
بعدازازادیش پیرشده یه گوشه میشینه چرت میزنه هرلحظه میبینمش دیوونه میشم😭
😭😭😭غذادرست نمیخوره فقط بیسکوییت بابام براش بیسکوییت گرفته بودگفت بیااینوکه دوست داری جیگرم اتیش گرفت باباومامانم دق کردن شکستن
چقدرنذرکردم تاداداشم سربه راه عاقبت بخیربشه چقدرباهاش صحبت میکنیم فقط سرتکون میده نابودخودش کردماهم سوختیم من خواهرم جچورتحمل کنم داداشم جلوچشمامون داره بازجرزندگی میکنه
دیگه هیچی براش مهم نیست برای زندگی داداشم وتمام گرفتاران دربنداعتیاددعاکنید توروخدا برای صبوری ماهم دعاکنید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
هفتم آقام، عموم دست گذاشت روی شونم گفت: غصه نخوریا، مرد باش
. هفت ساله غصه نخوردم، هفت ساله مَردَم. تا دیشب، که نصفه شب پا شدم آب بخورم، دیدم نشستی روی مبل و پاهاتو دراز کردی. گفتم: چی شده؟ چرا نخوابیدی؟ گفتی: از شدت زانو درد خوابم نمیبره. یه غم به بزرگی کل اون هفت سال یه جا نشست تو دلم. هفته ی قبلش که برده بودمت پیش دکتر، گفته بود: غضروفای مفصل زانوهات تموم شده. نباید از پله بالا پایین بری. نباید بیشتر از ده دقیقه مداوم راه بری.
آقام خدابیامرز تا زنده بود مدام بهم میگفت: پسر یه بار برای همیشه بشین با خودت خلوت کن ببین میخوای تو زندگیت چی بشی. تا ده سالگی فکر میکردم میخوام خلبان بشم. بزرگتر که شدم فکر کردم بهتره مهندس بشم. اونروز ولی بعد از حرفای دکتر، تازه فهمیدم بیشتر از همه میخوام غضروف بشم، برم تو زانوهات. که شبا آروم بخوابی. که بازم بتونی از پله ها بیای بالا و سرزده بیای تو اتاقم. یه بار فاطمه بهم گفت: غمگین ترین آهنگی که تا حالا شنیدی چی بوده؟ یاد تو افتادم. گفتم: «صدای ترق توروق زانوهای مامان. تا حالا وقتی از پله ها بالا پایین میره به آهنگ زانوهاش گوش دادی؟» بعضی وقتا با خودم میگم: همه جا پر از نسرینه، تو کوچه، تو خیابون، تو کافه، تو دانشگاه. مامان ولی کمه. پیر نشو مامان، پیر نشو.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خسته نباشیدمن ۲۲سالمه متحلم ۶ساله ازدواج کردم شوهرم خیلی خسیس وهیچی برام نمیخره
هیچ وقت هم بهم پول توجیبی بهم نمیده من همیشه لباس های خواهرامومیپوشم من وقتی هم میخوام برم خونه بابام نمیبرم میگه بایدداداشت بیادببرت وبیارت من کاری باهات ندارم هیچ پولی هم نمیده براپسرم چیزی بخرم همش میره پیش خواهرام ومامانم پول میگیره میره مغازه من برام سخته خیلی اذیت میشم خونه خواهرام وعمودایی بابابزرگ که تواین ۶سال یه بارنبرده منوتوروخداراهنماییم کنیدمن بایدچیکارکنمـ
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿