eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
619 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک سرنوشت🍃👇
من پنج ساله که ازدواج کردم چون شوهرم اخرین بچه بود و پدرشوهرمم فوت کرده بودبعدعروسی پیشه مادرشوهرم زندگی کردیم اما ....... مادرشوهرم خیلی بهم اذیت میکرد منم تک دختر بودم اصلا تحمل کاراشو نداشتم دوماه بعدعروسی رفتم طلاهامو فروختم به شوهرم گفتم بزاریم بانک وام بگیریم اماشوهرم ترسیدووام نگرفت خلاصه باهمون پول طلاهاووام ازدواجی که گرفته بودیم یه خونه گرفتیم وبقیه پولم یه چک دوازده ملیونی دادیم گفتیم یه قرعه کشی مینویسیم میمونیم اینجا چکو پاس میکنیم اماازشانس بد ما قرعه به اسم مادرنمیومدپولم موعدچک رسید منم حامله شدم افتادیم تودردسر من اینقدر حرص میخوردم 😭شوهرم شش تابرادرداشت هیچ کدوم بهمون کمک نکردن اخر یکی از برادراش گفت بهتون پول نزول میدم ماهم مجبور شدیم بگیریم 🥺به هردردسری بودرفتیم خونه خودمون اما تایک سال قرعه درنیومد ما هرماه به برادرشوهرم بهره پولشو میدادیم پسرم به دنیااومد وفردای تولدیک سالگیش انگشتش موند لای درو قطع شد بردمش بیمارستان خصوصی و به دکتر خوب پیداکردیم عملش کرد خوب شدفکرشو کنید یه بچه یه ساله بره اتاق عمل 🥺😭ماهم دستمون خالی بود اخرمجبور شدیم ازعمه من پول غرض بگیریم برای بیمارستان هیشکی به جزعمه م وداداشم نیومدبیمارستان خلاصه گذشت و ماپول برادرشوهرمودادیمو راحت شدیم تونستیم یه نفس راحت بکشیم خیلی بلاها سرمون اومد شوهرم میگفت همش به خاطر این پوله • اما الان خداروشکر هم حال پسرم خوبه هم وضع زندگیمون بهتر شده تونستیم ماشینم بخریم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک درددل🍃👇
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک درددل🍃👇
سلام به همگی ماتوی ساختمونیم مابالاومادرشوهر وپدر شوهرم‌ طبقه پایین‌زندگی میکنن ی ساله تصادف وحشتناک‌کردن طوری که توی ماشین خواهرومادرش فوت شدن بقیه به جدیت اسیب دیدن خودش ی سال بیشتره روتخت افتاده نمیتونه پاشه تما ی خواهرشوهردارم سه تاجاری حودمم ۲۴ سالمه ی دخترسه ساله دارم انتظارداره بقیه بیان خونش بخورن وبریرن وبرن من‌جاروکنم تمیزکنم حتی پیش روی من‌به خواهرشوهرم میگه ول کن تونکش بزارمهسافردامیادمیکشه منم همینطورنگاه میکنم خیلی خیلی توقع های بیجاداره جالبش اینکه اصلا اصلا کارمن به چشمش نمیادامان ازروزی که بقیه جاری هابیان ی استکان اززمین بردارن تا ی هفته میگه دستش درد نکنه فلانی اومد مثلا این کاروبرام‌کرد اون کاروبرام‌کرد منم تاالان دلم سوخته بودبراش ی ساله وخورده ایی که تصادف کرده موندم پیششون امای هفته ایی میشه خوردوخوراکموجداکردم تازه چندین باربه روی من برگشت گفت مگه واسه من چی میکنن خودشون میپزن میخورن ریختُ پاش خودشونوجمع میکنن خب مگه من گرسنه موندم بیام خونه توبخورم‌ منم‌بخاطرمواظبت ازتومیام دیگه خلاصه جداکردم همچین ی چیزایی دستش اومده زنیکه نفهم بی چشم‌رو بخداباجاری هام جمع میشیم مثلا براش قرمه سبزی درست میکنیم کاراشومیکنیم بعداجلوخواهراش ایم همه رومیاره که براش کارکردن جزمن حتی پیش خودم وای انقدرازدستش عصبانیم خدامیدونه 😪😪 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک حکمت🍃👇
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک حکمت🍃👇
هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست ... پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ... روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.» @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک روانشناسی👇🍃
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک روانشناسی👇🍃
• معجزه بـاش. تو میتونی! اصلا نمیتونم نداریم! اصلا مگه میشه نشه! یکم فکر کـن، تو از چی بوجود اومدی و الان چی هستی!✨ به یک بدنساز حرفه ای نگاه کن چجوری کل فیزیک بدنشو تـغییر میده. به خودت نگاه کن، در مورد خودت تحقیق کن. پیچیدگی ساختـار مغـزتو بخـون، واقعـا حیرت میکنی ..🍓 همین نگاه کردنت به اطراف دیدن رنگ‌ها، ساختار چشمت واقعا اعجاب انگیزه🍔 درگیر و دچار هرچی هستی که داره آزارت میده بـزارش کنار هرچی داره تورو از اشرف مخلوقات بودن دور میکنه بزارش کنار، کنار گذاشتنش درست مثل دچار شدنش میمونه پس نمیشه ،نمیتونم نداره، فقط غیر ممکن هست که غیر ممکنه، تو باشکوهی عظیمی مرکب روح خداوندی پس معجزه کـن و اشرف مخلوقات بودنو ثابت کن، به خودت و خدایی که تمام فرشتگان رو وادار کرد به تو سجده کنن.🌾 • با حس خوب تکرار کن: من میتوانم و هیچ غیرممکنی وجود نخواهد داشت.😌💓 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک تجربه🍃👇
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک تجربه🍃👇
سلام به همگی دیدم خیلیا مشکل دارن با خونواده همسرشون اومدم راهنمایی کنم بر اساس چیزایی ک دیدم ، سعی کنید وقتی میرید خونه اقوام همسرتون ،چه دور بودن چه نزدیک اصلا برای کمک از جاتون بلند نشید تا موقعی ک خوشون ازت نخاستن یا که تویه چهرشون حالت خوبی حس نکردین بگین میتونم مثلا قندونو بزارم یا لیوانارو بزارم فقططط یک کارو انجام بدین ،اگه تویه اشپز خونه یا اتاقاشون خاستین برین اجازه بگیرین و قبلش بگین چون جایه شخصیی هست میتونم برم تو اتاق خلاصه خانوما رو ندین که پرو بال نگیرن و خودتون ضربه بخورین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک تجربه👇🍃
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک تجربه👇🍃
سلام عزیزای دلم بنده 💁‍♀ 20 و عاقایی 27💁‍♂ دوسالی میشه ک تو عقد هستیم .. اوایل نامزدی خیلی خوشحال بودم چشمم روهمه بدی های عاقایی بسته بودم .قبل عقد حدود 5 سال ارایشگاه رفتم و یاد گرفتم و مستقل شدم و کار کردم البته ب این حرفه خیلی علاقه دارم😍 اما روزاول نامزدی عاقایی گفت دیگ ارایشگاه نمیری منم ک خیلی خوشحال بودم نفهمیدم گفتم چشم 😔 اما حالا دلم پرمیکشه برای اون روزا خونه نشینم کرده میگه بشین اشپزی کن فیلم ببین حوصلت سرنره در کل حق ندارم دیگ تنها برم بیرون .دیدن دوستام تعطیل..❌ تو فامیل مارسم نیس دوره عقداجازه بگیری اما میگفت چرابدون اجازه من رفتی خونه خالت..یا مثلا میگفت جلو دوستام خودنمایی میکنی😧 تا اینکه با پدرم درمیون گذاشتم پدرمم بهش گفت اما درکمال ناباوری توروی پدرم وایساد گفت زنمه و حقمه و..خیلی ناراحت شدم😓 .. اما پدرم گفت تا عروسی نکردی خونه منه اجازش دست منه..اینم بگم تو فامیل ما قبل عروسی عقد داعم نمیکنن صیغه دوساله مثلاتا عروسی کنن..!الانم میگ هرجا با پدرت و مادرت میری چادر میپوشی حق نداری دربیاری درصورتی ک من اصلا با چادر اعتماد بنفس ندارم ..میگم ما تفاهم نداریم میگه تفاهم کی مد کرده🤭 .. اعتماد بنفس چیه دیگ😐 ..واقعا خسته شدم همه علاقم پرکشیده.فقط اینکه ابجیایی قشنگم تو مراسم خواستگاری لطفا درمورد سلیقه و علایق و هرچیزی ک فکر میکنین علاقه دارین صحبت کنین حتی اگر ذره ای دیدین نمیتونین قبول نکنین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک تجربه👇🍃