یک زندگی یک خیانت👇🍃

سلام خسته نباشید من رعنا هستم ۱۶سالمه وقتی ۱۴سالم بود برام خواستگاری اومد که کل عمرم ازش می ترسیدم اون ۱۰سال اختلاف سنی داشت باهام 😔 خانوادم قبول کردن به هر دری زدم که منصرف بشن نشد .هرچی گریه کردم نشد ما تو روستا زندگی میکردیم ۲سال نامزد بودیم تا ایکنع فهمیدم نامزدم بهم خیانت کرده هر کاری کردم زبون باز نکرد و گفت دروغ میگن من بهت خیانت نمیکنم تا اینکه ۴ماه بعده ازدواجمون فهمیدم همچی راست بوده من بعده ازدواجمم دارم تو روستا زندگی میکنم. شوهرم رفت شهر سرکار بعد از یک ماه که برگشت عکس چندتا دختر تو گوشیش دیدم و فهمیدم بازم بهم خیانت کرده من با مامان بابای شوهرم زندگی میکنم. به خانوادش گفتم پسرتون بهم خیانت کرده خیلی دعواش کردن ولی فایده نداشت الان بعد از یک ماه دوباره رفت سرکار تا اینکه بهش زنگ زدم یه چیزایی شنیدم نمی‌دونم شاید داره بازم بهم خیانت می‌کنه الان هفت ماهی میشه که با هم ازدواج کردیم😔 اصلا بهم توجه نمیکنه نه بهم زنگ میزنم نه پیامی میده هر وقت هم که بهش زنگ میزنم در حال حرف زدن با صاحب کارشه ولی هر وقت بهش زنگ میزنم کلی قربون صدقم میره ....کاش باهاش اشنا نمی‌شدم ببخشید دیگه طولانی شد تورو خدا واسم دعا کنید زندگیم سر و سامون بگیره 😭😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

یک زندگی یک خاطره🍃👇

خاطره مال اول نامزدیمونه که شونزده یا هفده سالم بود 😅 یه شب من موندم خونه مادرشوهرم موقع خواب مادرشوهرم جای مارو جدا انداخت توی هال وخودشم با فاصله پیش ما خوابید 😐😐 منو شوهرمم بعداینکه مادرشوهرم خوابش برد پاشدیم اروم رفتیم واتاق و به کارمون پرداختیم😅😅😅 شیطونیامون که تموم شد خواستیم بریم سرجامون بخوابیم ، مادرشوهرم متوجه نشه دیدیم ای دل غافل😳😳 در از سمت ما دستگیره نداشت مجبور شدیم بمونیم اتاق😱😱😱صبح که مادرشوهرم پاشد صدامون میزد که کجا رفتید من که ازخجالت نمیتونستم حرف بزنم شوهرم گفت تو اتاق گیر کردیم در بازنمیشه بیا درو باز کن😂😂 مادر شوهرم😳😡😡 شوهرم😂😂😜😋 من😢😢😢 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

یک زندگی یک شهید👇🍃

مصطفی از رزمندگان نیروی قدس بود که اگر بخواهم از سفرهایش بگویم واقعیت این است که تعداد مأموریت هایش از دستمان در رفته بود. البته این نبودن ها در کار آقا مصطفی طبیعی بود و در مراسم خواستگاری کاملا برایم شرح داد من زمان ازدواج  با آگهی کامل او را انتخاب کردم و می دانستم شغلش چگونه است. مصطفی گفت: من سپاهی هستم و لازم است برای سکونت به تهران برویم. گفت که مأموریت زیاد می رود و آدمی نیست که پشت میز نشین باشد. من خودم هم در بسیج و هیئت فعالیت داشتم و اعتقادات آقا مصطفی اعتقادات من هم بود انقلاب در قلبم جا داشت اما چون زن بودم نمی توانستم مانند او فعالیت کنم و برای کشورم خدمت کنم. مهرشان هم به دلم نشسته بود. با خودم گفتم حالا که نمی توام بجنگم حداقل می توانم کنار یک سپاهی زندگی کنم و به او خدمت کنم همسر شهید مصطفی زال نژاد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

درباره دلانه مریم خواستم بگم ❣❣❣❣❣❣❣ از همون اول همشون گناهکار بودن وتو کارهای مریم شریک تا به الان ولییییی گناه نرگس اصلا بخشودنی نیست تاوان این کارشو نده باید نعوذبالله به عدالت خدا شک کرد چقدر بد ذات وکثیف هست درسته خودشو هرزه نمیدونه ولی گناهکارترین واحمق ترین نرگس هس به مریم میگه باید تاوان بدی و فلان یکی نیس بهش بگه احمق تاوانشو از همون اول که پا تو خونتون گذاشته داره میده دیگه مگه شما گذاشتین زندگی بکنه من این حرفا سرم نمیشه اگه برادرش براش مهم بود از همون اول به خاطر برادرش باید زندگیشو جور میکردن وسروسامان میدادن نه اینکه نزارن زندگی کنه محمد خودش مگه زندگی کرده به خاطر بیشعوری های مادرش وخواهرش الان دیگه کلا با این کار نرگس برادرش نابود شد دیگه برادری وجود نخواهد داشت حتی اگه زنده هم باشه یه مرده متحرک میشه الان بره راحت بخوابه نرگس😏 خلاصه گناه نرگس خیلی نا بخشودنی هس قابله بخشش هم نیست خیلی تاوان بدی میده اینجور مواقع باید با خدا معامله کردولی نرگس وخانوادش انگار خدا رو نمیشناسن یه چیز مهم هم بگم درسته مریم خیلی اشتباه کرده حالا جزئیات رو نمیخوام بگم ولی اقرار به گناه فقط به درگاه خدا باید باشه مریم نباید میزاشت نرگس یا هرکس دیگه جزئیات رو بفهمن خدا گفته هروقتم توبه شکستی بازم بیادر من به روی بنده هام بازه اونوقت یه بنده سرتاپا تقصیر میشه کاسه داغتر از اش😕 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

یک زندگی یک سیاست🍃👇

"سه اصلِ مهم در انتخاب همسر!!!" 1⃣ جاذبه: 👈 شما را تكرارى نمى‌كند و همسرتان از بودن با شما احساس لذت مى‌نمايد. 2⃣ تفاهم: 👈 باعث مى‌شود در كنار همسرتان احساس تنهايى و تهى بودن نكنيد و احساس صميميت و گرماى زندگى داشته باشيد. 3⃣ تعهد: 👈 رابطه‌تان را هدفمند نموده و موجب احساس امنيت مى‌شود. ‌‍‌@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

یک زندگی یک تجربه👇🍃

من هم از تجربم بگم که باعث شد خیلی آگاه بشم توخیلی کارها تقریبا ۱۹ سالم بود که ازدواج کردم پدرم خیلی سخت گیر نبود وبه خواستگار خیلی سخت نمی‌گرفت خواستگار زیاد داشتم ولی نمی دونم چی شد بین این خواستگار یکیو انتخاب کردم البته پدرم میگفت این خواستگار ت پسر خوبیه وکار کنه وجواب مثبت داد اما اصلا اون چیزی که میگفتن نبودن اصلا هم فرهنگ نبودیم اونها زبان ترکی حرف میزدن البته بعد از ازدواج ولی من بلد نبودم ونمیفهمیدم چی میگن قبل ازدواج پدرش میگفت خونه جدا براشون میگیرم وهمه کار میکنم اما وقتی عقد کردیم تازه معلوم شد کار شون باهم یکی بود وحقوقی هم بهش نمی‌داد تازه خرجمون هم یجابود۴تا خواهر مجرد تو خونه داشت ۲تااز اونا هم سن خودم بودن اما همیشه من باید ظرف میشستم وکار میکردم تازه وقتی بافامیل دور هم جمع میشدن مادرش میگفت ما می‌خواستیم از فامیل برا محمد زن بگیریم اما حیف نشد خیلی نجابت به خرج میدادم واصلا جواب نمی‌دادم خیلی منو بی محل وبی احترام می کردن حتی اجازه نداشتم باتلفن حرف بزنم یا اینکه تنها جایی برم مثل اسیر بودم برا ازدواجم قرار بودیخچال بخرن تو شهر مارسم براینکه داماد چند تیکه اثاث رو بخره اما پدرم فقط یه یخچال اونم به اسرار عموی داماد قبول کرد که بگه داماد بخره ولی باور کنید تو ۷ ماهی که من اونجا بودم وبا محمد زندگی کردم حتی از تو جعبه بیرون نیاوردن وندادن که استفاده کنم مادرش گذاشته بود گوشه پذیرایی خودشون خلاصه نتونستم کاراشون رو بیشتر از ۷ ماه تحمل کنم وجدا شدیم البته بعد از ۳ سال دیگه ازدواج کردم وخدارو شکر زندگی خیلی خوبی دارم الان ۳تا بچه دارم پسر بزرگم ۱۸ سالشه ولی خواهش میکنم یکی اینکه گول حرفای قشنگ قبل از ازدواج رو نخورید واینکه باکسی ازدواج کنید که هم فرهنگ خودتون باشه موفق وموید باشید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

سلام وعرض ادب خدمت اعضای کانال،در مورد مریم خواستم بگم ❣❣❣❣❣ که درسته اشتباهات خیلی زیادی کرده ولی ایشون ابراز پشیمانی کردن وخدا خودش فرموده که توبه بنده هاشو قبول میکنن نرگس این وسط چی میگه واسه خودش گناهش کمتر از مریم نیست مریم ومحمد هر دوتاشون متوجه اشتباهاتشون شدن وتصمیم گرفتن زندگیشونو از نوبسازن،نرگس حق نداره زندگی اینا رو بریزه بهم 😠 واقعا مریم ساده بازی درآوره نباید اجازه میداد انقد باهاش بدرفتاری بشه،اگه همون اول جلوی نرگس و مادرش وایساده بود جرأت نمیکردن انقد زندگیش رو بریزن بهم و امیدوارم مریم از اشتباهات گذشتش درس عبرت گرفته باشه که از ارتباط نامشروع چیزی جز خاری وذلت قسمت آدم نمیشه مریم متاهل بود نباید به خودش اجازه میداد هرچند محمد اذیتش میکرد سمت خیانت بره ومحمد هم نباید افسار زندگیش رو دست اینو اون میداد در هر صورت مریم خیلی کار بدی کرده که باخیانت میخواسته از محمد انتقام بگیره هرچیم بدبود محمد شوهرش بودحداقلش طلاق میگرفتی ولی بنظرم خدا دوست داشته که بحمدالله بعد چند سال متوجه اشتباهت شدی ودوس داری که جبران کنی امیدوارم خوشبخت وسالم باشی و در زندگیت خدا واهل بیت علیهم السلام رو فراموش نکنی🌸 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿